درباره خطر حمله نظامی آمریکا و اسرائیل به ایران- حسن صالحی

دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری آمریکا، روز ۲۷ اسفند در شبکه اجتماعی تروث سوشیال اعلام کرد که ازاین‌پس، هر حمله‌ای از سوی حوثی‌ها به‌عنوان اقدامی از جانب جمهوری اسلامی تلقی شده و تهران مسئول پیامدهای آن خواهد بود.

این اظهارات، گمانه‌زنی‌ها درباره احتمال حمله نظامی آمریکا به جمهوری اسلامی را افزایش داد، به‌ویژه که ترامپ پیش‌تر هشدار داده بود جمهوری اسلامی نباید به سلاح هسته‌ای دست یابد و گزینه حمله به تأسیسات هسته‌ای رژیم را محتمل دانسته بود.

پس از این تهدید، جمهوری اسلامی از حوثی‌ها خواست سطح تنش با آمریکا را کاهش دهند. بااین‌حال، روز پنجشنبه ۳۰ اسفند، اسرائیل اعلام کرد که موشک پرتاب‌شده از سوی حوثی‌های یمن را رهگیری و نابود کرده است. این حمله هم‌زمان با هشدار مجدد ترامپ به جمهوری اسلامی مبنی بر توقف حمایت نظامی از حوثی‌ها انجام شد.

در همین حال، عراقچی، وزیر امور خارجه رژیم اسلامی، تأیید کرد که نامه ترامپ دریافت شده است و گفت که این نامه شامل تهدید و فرصت است و جمهوری اسلامی به‌زودی به آن پاسخ خواهد داد.

احتمال وقوع درگیری نظامی میان دولت‌های اسرائیل و آمریکا از یک‌سو و جمهوری اسلامی از سوی دیگر کم است. به نظر می‌رسد که این هشدارها بیشتر با هدف فشار بر جمهوری اسلامی برای کشاندن آن به‌پای میز مذاکره جهت پایان‌دادن به برنامه هسته‌ای‌اش مطرح می‌شود. درعین‌حال، جمهوری اسلامی، علی‌رغم رجزخوانی‌های خود علیه آمریکا، در موقعیت بسیار شکننده و ضعیفی قرار دارد و قادر نیست به طور کامل از مذاکره با آمریکا سر باز زند. چندی پیش، عراقچی، برخلاف موضع ظاهری خامنه‌ای درباره مذاکره با آمریکا، گفته بود که مذاکرات غیرمستقیم با آمریکا ایرادی ندارد.

هرچند احتمال درگیری نظامی مستقیم آمریکا و اسرائیل با جمهوری اسلامی ضعیف است، اما چنین تنش‌هایی به نفع جنبش انقلابی “زن، زندگی، آزادی” نخواهد بود و به روند انقلاب در ایران آسیب خواهد زد. به‌ویژه که در مقایسه با حملات پیشین اسرائیل به مراکز نظامی جمهوری اسلامی، این بار ممکن است حملات متوجه تأسیسات هسته‌ای شود. چنین حملاتی، باتوجه‌به خطرات تشعشعات هسته‌ای، می‌تواند پیامدهای انسانی فاجعه‌باری داشته باشد. حزب کمونیست کارگری ایران، به لحاظ اصولی، خواهان و مدافع هیچ‌گونه حمله نظامی به ایران نیست، زیرا هرگونه جنگ و عملیات نظامی می‌تواند پیامدهای مخرب انسانی، سیاسی و اجتماعی به دنبال داشته باشد. بااین‌حال، ما مردم را فرامی‌خوانیم که تحت هیچ شرایطی از مبارزه برای سرنگونی جمهوری اسلامی غافل نشوند و اجازه ندهند که این رژیم با دامن‌زدن به فضای جنگی، مبارزات آن‌ها را تحت‌الشعاع قرار دهد. راه‌حل ما برای جلوگیری از هر نوع حمله نظامی و پایان‌بخشیدن به هر نوع جنگ احتمالی تشدید مبارزه برای سرنگونی جمهوری اسلامی است.

از نگاه مردم ایران، جمهوری اسلامی و ماجراجویی‌های خامنه‌ای مسئول وضعیتی هستند که زندگی و امنیت مردم را در معرض تهدید جنگی قرار داده است. مردم ایران در شعارهای خود به‌درستی فریاد می‌زنند: “دشمن ما همین‌جاست، دروغ می‌گن آمریکاست”. آنها ضد موشک‌پرانی‌های جمهوری اسلامی هستند و جنگ نمی‌خواهند و در ضدیت با گروه‌های تحت حمایت جمهوری اسلامی نظیر حزب‌الله لبنان، حماس و حوثی‌های یمن نمی‌خواهند که هیچ کمکی به این نیروهای ضدانسانی، آن‌هم به قیمت زدن از جیب مردم، بشود.

امروز، سایه تهدید جنگ بر کشور و زندگی مردم، نتیجه حکومتی است که به‌جای تأمین منافع مردم ایران، در پی گسترش اسلام سیاسی و سلطه ارتجاعی خود در منطقه بوده است. تا زمانی که این رژیم بر سر کار باشد، ایران همواره با چنین بحران‌ها و تنش‌هایی روبه‌رو خواهد بود. پاسخ مردم ایران به این وضعیت، سرنگونی کامل جمهوری اسلامی است. راه‌حل، تشدید مبارزه و تداوم انقلاب “زن، زندگی، آزادی” تا محو کامل جمهوری اسلامی است.

ما نباید اجازه دهیم که هیچ عاملی، مبارزه پیگیرانه علیه جمهوری اسلامی را تحت‌الشعاع قرار دهد. رژیم از هر فرصتی برای دامن‌زدن به تبلیغات جنگی و کوبیدن بر طبل ضدآمریکایی‌گری استفاده می‌کند تا فضای جامعه را تغییر دهد. اما نباید حتی لحظه‌ای، رژیم را که مسئول اصلی این بحران، اقتصاد ورشکسته و گرانی کمرشکن است، از زیر ضرب خارج کرد.

آنچه مردم ایران از جامعه جهانی می‌خواهند، حمایت از مبارزاتشان برای دستیابی به آزادی است. ما خواهان انزوای کامل جمهوری اسلامی و تحریم سیاسی این رژیم ضدبشری هستیم. ما خواستار بسته‌شدن سفارتخانه‌های جمهوری اسلامی و قطع روابط دیپلماتیک با این حکومت جنایت‌کار هستیم که روزانه مرتکب جنایات بی‌شماری علیه مردم ایران می‌شود.

ما می‌خواهیم که هرگونه سازش و مماشات با این رژیم پایان یابد و نمایندگان این حکومت تروریستی از تمامی مجامع بین‌المللی اخراج شوند. از نظر مردم ایران، جمهوری اسلامی هیچ مشروعیتی ندارد و نماینده آنان نیست. همچنین، جامعه جهانی نیز نباید این رژیم وحشی و تروریستی را به‌عنوان نماینده مردم ایران به رسمیت بشناسد.

اگر دولت‌های غربی سیاست بایکوت کامل جمهوری اسلامی را در پیش می‌گرفتند و از هرگونه معامله و سازش با این رژیم دست برمی‌داشتند، بی‌شک مردم ایران تاکنون با مبارزات و انقلاب خود، این حکومت ضدانسانی را سرنگون کرده بودند. اکنون نیز اگر جامعه جهانی به طرد کامل جمهوری اسلامی بپردازد، مردم ایران در شرایط مساعدتر، با انقلاب خود این رژیم تبهکار را ساقط کرده و به این تنش‌ها پایان خواهند داد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *