زندگی، طبیعت و جامعه همواره شاهد نبردی ناگزیر هستند. جدال عامل نو، پیشرو و پیشبرنده در مقابل امر کهنه، روبهمرگ و ارتجاعی. یکی از نشانههای سمبلیک این روند در طبیعت همین گردش فصول است، آغاز بهار تازه و نویدبخش از دل زمستان سرد و منجمد و افسرده.
جامعه بشری نیز از این قاعده کلی مستثنی نیست. علاوه بر اینکه در عرصه جامعه اراده و نیروی انسانهای زنده نیز دخیل است. در دل جامعه همواره نبردی میان عوامل ترقیخواه و پیشرو و آزادیخواه با دشمنان زندگی و شادی و رهایی در جریان است. این نبرد گاهی خاموش و در اعماق جامعه در جریان است و گاهی مانند آنچه امروز در ایران میگذرد عیان و آشکار است.
در سالی که گذشت شاهد بخش مهمی از نبرد حقطلبانه مردم با نگهبانان جهل و تاریکی و خرافه بودیم. سالی پر از فراز و نشیب با صحنههای زیبا و پر شور و گاه خونین و تراژیک.
حکومت در مقابل مردم و برای ارعاب آنها تا میتوانست گرفت و شلاق زد و اعدام کرد. کارد خونین در دستش کند شد؛ اما در مقابل، مردم؛ مانند فولاد، برای مبارزه آبدیدهتر شدند. نه مرعوب شدند و نه از پای نشستند. نان را از سفره مردم دزدیدند و امرارمعاش را به کابوسی تلخ تبدیل کردند؛ اما آنها همچنان ایستادهاند. از سوی دیگر شاهد خلق صحنههای پرشور بیشماری از جانب مردم و جنبشهای اعتراضی مختلف بودیم؛ چنانکه حتی اشاره به آنها به صفحات زیادی احتیاج دارد. زنان همچنان پیشتازان رهایی بودند.
سال گذشته را شاید بتوان سال مرگ حجاب اجباری در ایران نامید. پیروزیهای بزرگی رقم خورد و جانهای عزیز فراوانی در این راه فدا شدند. پیروزی تنها آن لحظه فرجام کار و شکست کامل رژیم نیست. پیروزی یک روند است، یک پروسه با تمام افتوخیزهای پروسههای دیگر. باتوجهبه این حقیقت سال گذشته با تمام حوادثش بدون هیچ شکی سال پیروزی ما مردم بود. سال تحمیل شکستهای پیاپی به دشمنان انسان و انسانیت. کافی است اوضاع کلی رژیم را با سال قبلش در همین زمان مقایسه کنیم. این ورشکستگی که از همه جهات شاهد آن هستیم دقیقاً همان دستاورد ما است. حکومت اسلامی را ما مردم به این روز انداختهایم و به همین دلیل ما میتوانیم سال جدید را به آخرین سال وجود منحوسش تبدیل کنیم. با این امید سال جدید را آغاز میکنیم.