فاشیسم اسلامی علیه مهاجران- کاظم نیکخواه

فاشیسم جریانی است که ریشه در بحران سرمایه‌داری دارد و یک جریان فوق راست و محافظه‌کار و ضد حقوق انسانی است. خصوصیات بارز فاشیسم، ناسیونالیسم افراطی، نژادپرستی، دشمنی شدید با پناهندگان و مهاجران، معلولین، ال جی بی تی کیوها و تمام بخش‌های ضربه‌پذیر جامعه است. فاشیست‌ها معمولاً در شرایط نارضایتی اجتماعی از بیکاری و گرانی و فقر و ناهنجاری‌های اجتماعی، جلو کشیده می‌شوند و پناهندگان و دیگر بخش‌های آسیب‌پذیر جامعه را عامل و مقصر تمام مشکلات و معضلات قلمداد می‌کنند. بررسی تحلیلی فاشیسم و تفاوت نحله‌های مختلف آن اینجا موردبحث نیست. نکته‌ای که می‌خواهم اشاره کنم این است که امروز یک نمونه زنده و به همان اندازه کثیف و ضدانسانی از نوع فاشیسم در مقابل چشم ما قرار دارد: جمهوری اسلامی! جمهوری اسلامی تمام این خصوصیات و خصومت‌ها با اقشار فوق را همیشه از خود بروز داده و حتی دشمنی با برخی از این اقشار را هویت خود تعریف می‌کند. به‌ویژه این روزها که قطعی برق و بحران آب و گاز و فلج اقتصادی در ایران به اوج خود رسیده است، حمله به پناهندگان افغانستانی شدت یافته است. به این خبر توجه کنید:

این هفته، روزنامه «جمهوری اسلامی» با انتشار سرمقاله‌ای مهاجران افغانستانی را متهم به «بلعیدن آب، برق، نان و کالاهای اساسی» کرد و آن‌ها را عامل رشد بی‌رویه جمعیت، اشغال مشاغل و بی‌نظمی اجتماعی خواند”.

جالب‌توجه است که فاشیست‌ها ابتدا از قشر ضعیف‌تر پناهندگان شروع می‌کنند. در همین راستا، “احمدرضا رادان، فرمانده کل انتظامی کشور، روز چهارشنبه ۷ خرداد در جریان افتتاح پروژه‌های انتظامی در ورامین، با تأکید بر اجرای قاطع قانون درباره مهاجران غیرمجاز، اعلام کرد که این افراد «مهمان ما نیستند، زیرا قانون کشور را زیر پا گذاشته‌اند» و باید دستگیر، به اردوگاه‌ها منتقل و از کشور اخراج شوند”.

احد بیوته، نماینده مجلس و عضو کمیسیون فرهنگی مجلس اسلامی نیز این هفته با ادعای حضور بیش از ۴ میلیون «مهاجر غیرمجاز» در کشور هشدار داد: «اگر دولت اقدامی نکند، این حضور به بحران امنیتی منجر خواهد شد.» او در گفت‌وگویی دولت را به ناتوانی در مدیریت مهاجرت متهم و از مسئولان خواست اقدام فوری انجام دهند.

واقعیت نشان می‌دهد که حتی پناهندگان “مجاز” افغانستانی نیز در بسیاری موارد از ابتدایی‌ترین حقوق اجتماعی مثل حق تحصیل، حق خریدوفروش املاک، حق ازدواج و امثال اینها محروم می‌شوند. بسیاری از کودکانی که حتی در ایران متولد شده‌اند و افغانستانی محسوب می‌شوند اجازه تحصیل در مدارس را پیدا نکرده‌اند. حتی به آنها شناسنامه داده نمی‌شود.

موج جدیدی از حمله به پناهندگان افغانستانی در هفته‌های اخیر، فضای سیاسی، رسانه‌ای و مجازی حکومتی در کشور را دربرگرفته است. گفتمان‌های مهاجرستیزانه، هم‌زمان با افزایش فشارهای انتظامی، تهدید به اخراج، قطع خدمات عمومی و تبلیغات منفی در رسانه‌های رسمی، بسیار وسیع است.

همه اینها در حالی است که بنا به داده‌های رسمی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی اقتصاد ایران به‌شدت به نیروی کار مهاجر در مشاغل سخت و کم‌درآمد وابسته است. به گفته علی باقری، مدیرکل اشتغال اتباع خارجی، حذف این نیرو، بحران در بخش‌هایی چون خدمات شهری، راه‌سازی و معادن را تشدید خواهد کرد. شهرک‌های صنعتی و انجمن‌های صنفی نیز بارها از کمبود نیروی کار خبر داده‌اند.

تعدیات و فشارها و جنایاتی که در قبال پناهندگان افغانستانی توسط جمهوری اسلامی صورت می‌گیرد بیش از آن است که قابل‌ذکر در یک مقاله باشد. تحریکات جریانات اسلامی و حکومتی علیه پناهندگان افغانستانی با اقدامات نازیست‌ها در آلمان علیه یهودیان بعضاً برابری می‌کند. هر جنایت و تجاوزی در جامعه معمولاً به این بخش آسیب‌پذیر نسبت داده می‌شود. ورود و اسکان این پناهندگان در برخی مناطق و اماکن ممنوع است. به‌صورت فله‌ای در خیابان‌ها دستگیر و در مرزها رها می‌شوند، حقوق شهروندی در حدی که در ایران تحت حکومت اسلامی معنی دارد از آنها سلب می‌شود. و…

پناهندگان و مهاجران افغانستانی قربانی یک حکومت فاشیستی و اسلامی از نوع جمهوری اسلامی یعنی حکومت طالبان هستند. همان‌گونه که چندین میلیون از ایرانیان از حکومت اسلامی فرار کرده و در کشورهای دیگر ساکن شده‌اند، بسیاری از افغانستانی‌ها هم ناچار شده‌اند از طالبان و سرکوب‌ها و جنایاتش فرار کنند. آنها و همه پناهندگان باید از جانب بخش‌های وسیع مردم موردحمایت قرار گیرند. تبلیغات و جوسازی‌های حکومت اسلامی و جریانات حاشیه آن و همچنین برخی جریانات ناسیونالیستی و دست راستی علیه پناهندگان را باید خنثی کرد. نباید اجازه داد که علت بیکاری و گرانی و بی برقی و معضلات دیگر را به گردن پناهندگان بیندازند. باید به حمایت از آنها برخاست و جو ضد افغانی و کلاً ضد پناهندگان را خنثی کرد. باید به آنها به‌عنوان شهروندان متساوی‌الحقوق کشور دفاع کرد.

ما باید بدانیم که خلاصی از شر جمهوری اسلامی با دفاع از یک جامعه کاملاً انسانی معنا دارد و باید به معنای پایان‌دادن به تمام سنت‌های ضدانسانی این حکومت از جمله سنت پناهنده‌ستیزی باشد. انسان‌گرایی و انسان‌دوستی‌ای که در انقلاب زن زندگی آزادی موج می‌زد را باید به همه پناهندگان چه قانونی و چه غیرقانونی گسترش داد. خوشبختانه بخش‌های وسیعی از مردم در ایران، با شناختی که از جمهوری جنایت‌کار اسلامی دارند، به اشکال مختلف با پناهندگان و مهاجران افغانستانی همراهی و ابراز پشتیبانی می‌کنند. اما هنوز کم نیستند مردمی که تحت‌تأثیر این تبلیغات تفرقه‌افکنانه و ضدانسانی هستند. فعالانه و به‌طورجدی باید این تبلیغات را خنثی کرد. ما باید بدانیم که حمله به مهاجران و پناهندگان پله اول و جزئی از نقض پایه‌ای‌ترین حقوق انسانی است و دفاع از پناهندگان و مهاجرین، دفاع از حقوق انسانی همه شهروندان است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *