این حزب تنیده شده در انقلاب زن زندگی آزادی است سخنرانی اختتامیه حمید تقوائی در کنگره سیزدهم

در ابتدای این کنگره اعلام کردیم که  در ایران یک تحول تاریخی  دارد اتفاق می افتد و امیدواریم این کنگره یک تحول تاریخی برای حزب ما باشد و برای جامعه ایران.  نمیدانم چقدر به این رسیدیم و چقدر اینطور خواهد بود. این را آینده نشان خواهد داد. ولی حزب در این کنگره قرارها و قطعنامه هائی را تصویب کرد، گزارشهائی را شنید، پیامهائی دریافت کرد و پیامهائی داد، و نفس مضمون همین ها نشان می دهد که حزب کجای نقشه سیاسی ایران قرار گرفته است. ما در  قطعنامه مان در مورد انقلاب زن زندگی آزادی بیشتر از پنج شش نکته اعلام نکردیم. متحد کردن جنبش کارگری، متحد کردن اکتیویستها و دست اندرکاران انقلاب زن زندگی آزادی، برجسته کردن منشورهای انقلاب بایکوت جمهوری اسلامی و یکی دو نکته دیگر. ولی چه چیزی نشان میدهد که این پنج شش وظیقه واقعا عملی است و این حزب وقتی از اقدامی صحبت میکند واقعا میخواهد و میتواند آن کار را انجام بدهد؟ این فقط اعلام مواضع نیست. چه چیزی این را نشان میدهد: گزارشهائی که شنیدیم، پیامهائی که دادیم و پیامهائی که از ایران دریافت کردیم. این نشان میدهد که این حزب حزبی است که شایسته و لایق تصویب قطعنامه ای هست برای پیشبرد انقلاب و برای رهبری انقلاب. آن گزارشها و آن پیامها، چه پیامهائی که کنگره داد و چه پیامهائی که از داخل گرفت، نشان میدهد این حزب اهل عمل است، دست اندرکار است، این حزب دخیل است، این حزب تنیده شده در انقلاب زن زندگی آزادی است. و چنین حزبی دارد میگوید موانع چیست و چطور باید بر آنها فائق آمد. حزبی که اینجا از فعالیتهایش در دفاع از سوختبران و کولبران گزارش میدهد. از داغ لعنت خوردگان، همانهائی که در سرود انترناسیونال می شنویم: بپا خیزید داغ لعنت خوردگان. به نظر من در ایران داغ لعنت خوردگان را بیشتر از هر قشر دیگری از طبقه کارگر کولبران و سوختبران نمایندگی میکنند. 

حزبی که از فعالیتهایش برای رهبری و پیشبرد جنبش علیه آپارتاید جنسیتی در افغانستان گزارش میدهد. متکی بر چندین سال و مدتها قبل از انقلاب زن زندگی آزادی ارتباط گرفتن با زنان معترض افغانستانی و فعالیت کردن علیه نیروهای اسلامی در افغانستان. این حزب است که پیام میدهد به زنان افغانستان که در جنبش علیه آپارتاید جنسیتی کنار شما هستیم و جنبش شما و جنبش زنان ایران، در هم تنیده است و این کنگره حلقه ای است که این اتصال را ایجاد میکند. این حزبی است که در جنبش بازنشستگی، در جنبش کارگران نفت، در جنبش معلمان همه جا آثارش را میتوانید ببینید. بطوری که دوست و دشمن وقتی کارگران منشور یا شعاری میدهند، میگویند مال این حزب است. به ما منسوبش میکنند. اجتماعا اینطور است. ما نه قراری برای کارگری نوشته ایم و نه منشوری صادر کرده ایم که به اسم کس دیگری منتشر کنیم، ولی مضمون این منشورها، خواست آنها،  و شعار آنها برای کسی که حتی اندک آشنائی با حزب کمونیست کارگری ایران و شرایط سیاسی ایران داشته باشد میگوید این منشور مال آن حزب است. دوست و دشمن. دشمن بما حمله میکند که چرا سند خودتان را به اسم کس دیگری منتشر میکنید، و دوست کلاه از سر برمیدارد و میگوید مثل این که این حزب همه جا هست. و نه فقط دوست. مقام جمهوری اسلامی می گوید این حزب اعتراض است. مثل اینکه اینها همه جا هستند. میگوید چپ رادیکال دانشگاهها را برداشته و همه میدانند این چپ رادیکال که در دانشگاهها فعال است چه نیروئی است.

این حزب است که در قطعنامه اش میگوید چطور باید موانع سر راه انقلاب را رفع کرد. چطور باید انقلاب را بجلو سوق داد. حزبی که در میان بازنشستگان و در میان کارگران آن تاثیرات را مدتها قبل از انقلاب زن زندگی آزادی داشته امروز انگشت می گذارد روی مسائل طبقه کارگر و میگوید چطور باید متحدش کنیم. حول چه باید متحدش کنیم . چطور باید منشور ٢٠ تشکل را بکنیم منشور ٢٠٠ تشکل. منشور ٥٠٠ تشکل. چطور متحد کنیم بخشهای مختلف جنبش کارگری را.  میدانید چه چیزی مانع اتحادشان است؟ نه اینکه اهمیت نفس اتحاد را کسی نمیداند. سیاستهای احزاب و نیروهای راست و نیمچه اصلاح طلب نیمچه جمهوری اسلامی چی تا نیروهای ایدئولوژیک مانع هستند. ما با اینها کشتی گرفته ایم، با اینها درگیریم، در جنبش معلمان در جنبش بازنشستگان در جنبش کارگری، در دانشگاهها، در کانون نویسندگان در جنبش دادخواهی، در جنبش بی حجابی، ما با اینها درگیریم. ما وقتی در قرارها و قطعنامه هایمان از اتحاد صحبت میکنیم اتحاد حول سیاستهای انسانی، سیاستهای رادیکل سیاستهائی که تیشه به ریشه میزند را مطرح میکنیم. 

من در شروع کنگره هم گفتم که اگر تیشه به ریشه نزنید این درخت نمی افتد. حتی سر شاخه هایش را نمیتوانید قطع کنید. اگر دست به ریشه نبرید جمهوری اسلامی سر جایش نشسته است.  و همه نیروهائی که میخواهند فقط ظاهر را عوض کنند، میخواهند دولت مافوق مردم را نگهدارند و تنها اسمش را عوض کنند، میخواهند بوروکراسی را نگه دارند اسمش را عضو کنند، میخواهند بسیج و سپاه و ارتش را نگهدارند و فقط اسمشان را عوض کنند، اینها جمهوری اسلامی را نگه میدارند. حتی اسمش را نمیتوانید عوض کنید. انقلاب زن زندگی آزادی اعلام کرده است که نمیخواهد، نمیگذارد. نمیشود بقول منصور حکمت به این جامعه یک ذره آزادی داد و  درش را بست. یک میلیمتر آزادی بدهی هزار کیلومتر را ازت میگیرد. و این را میدانند.هم جمهوری اسلامی میداند و هم مخالفینی که میخواهند این سیستم را حفظ کنند و فقط سرشاخه های آخوندی اش را بزنند. میدانند اگر تیشه به ریشه بزنیم دیگر نه از تاک نشانی میماند نه از تاکنشان. طبقات به هوا میروند. تبعیض طبقاتی به هوا میرود. دره بین فقر و ثروت به هوا میرود. و کسی که صاحب ثروت است نمیخواهد این اتفاق بیفتد. میگوید کمی درستش کنیم، فراموش نکنیم ولی ببخشیم، سپاه و بسیج هم زیاد بد نیست، بعد هم به کمک آمریکا و سرمایه داری بازار آزاد جامعه ای میسازیم مثل فرانسه. این دروغ است! اگر میتوانستید این کار را بکنید از انقلاب مشروطه تا حالا صد سال وقت داشتید. قدرت که دست ما نبود، دست طبقه کارگر که نبود، دست شمائی بود که میخواستید اصلاح کنید و مشروطه بیاورید، ایران را فرانسه کنید، قانون اساسی بلژیک را پیاده کنید. کو؟ قانون اساسی بلژیک چی شد بعد از صد سال؟! 

دیکتاتوری بخاطر بدجنسی شاهان و آخوندها نیست. ضرورت سرمایه داری در ایران است. و کسی میتواند آزادی را بیاورد حتی بمعنی حقوق بشری، حتی به معنی پارلمان سوئیس و سوئد، که در ایران تیشه بزند به ریشه قدرت یک درصدیها در اقتصاد و در سیاست. ما چون آزادیخواهیم، چون انساندوستیم چون آزادیهای بی قید و شرط میخواهیم که قرارش را تصویب کردیم، چون میخواهیم مذهب را جارو کنیم نه فقط از دولت بلکه بعنوان رسوبات پوسیده و گندگرفته در مغزهای انسانها، تکانشان بدهیم و بگوئیم این سم را از ذهنت خارج کن، چون میخواهیم این کارها را بکنیم میتوانیم جمهوری اسلامی را بیندازیم. اگر این کار را نکنید این رژیم سرجایش هست. و آن حزبی که میخواهد این کار را بکند. آن پیامها را می دهد، آن پیامها را میگیرد، آن گزارشات را میدهد، آن قطعنامه ها را صادر میکند. 

این که ما کجای تاریخ ایران هستیم، آیا همانطور که انقلاب زن زندگی آزادی یک تحول تاریخی است حزب ما هم چنین هست یا نه؟ این را من و شما نشان خواهیم داد. ما که از این کنگره بیرون میرویم نشان خواهیم داد. ما با پیاده کردن این قرارها، این قطعنامه ها، این میثاقها، این قول و قرارهائی که به خودمان دادیم  و به مردم ایران دادیم، انقلاب زن زندگی آزادی را پیش میبریم، پیروز میکنیم و سوسیالیسم و انسانیت رفاه و رهائی واقعی را در آن جامعه برقرار میکنیم.

موفق باشید. 

٢١ خرداد ١٤٠٣، ١٠ ژوئن ٢٠٢٤

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *