In this photo released by the Atomic Energy Organization of Iran, technicians work at the Arak heavy water reactor's secondary circuit, as officials and media visit the site, near Arak, 150 miles (250 kilometers) southwest of the capital Tehran, Iran, Monday, Dec. 23, 2019. The head of Iran’s nuclear agency says his country has begun new operations at the heavy water nuclear reactor. The move intensifies pressure on Europe to find an effective way around U.S. sanctions, which block Tehran’s oil sales abroad. (Atomic Energy Organization of Iran via AP)

لبه پرتگاه هسته ای- کاظم نیکخواه

سران هفت کشور صنعتی موسوم به گروه هفت، روز  ۲۵ خرداد به جمهوری اسلامی در مورد  پیشبرد برنامه غنی سازی اورانیوم هشدار دادند. آنها همچنین گفتند اگر حکومت دست به انتقال موشک‌های بالستیک به روسیه بزند، آماده اجرای اقدامات جدیدی خواهند بود. سران گروه هفت در دومین روز نشست خود در ایتالیا در بیانیه‌ای اعلام کردند: «ما از تهران می‌خواهیم تا از تشدید تنش‌های هسته‌ای دست بردارد و ادامه فعالیت‌های غنی سازی اورانیوم را که هیچ توجیه نظامی معتبری برای آن وجود ندارد، متوقف کند”.

حکومت اسلامی زاده بحران و خالق بحران های بین المللی است. این حکومت بیش از هر چیز با تکیه بر بحران های مداوم به حیات خود ادامه داده است. در تمام طول حیات ۴۵ ساله این حکومت یک روز خالی از تنشهای بین المللی نبوده است. اما این تنش آفرینی اکنون دارد به پرتگاهی نزدیک میشود  که با بحرانهای تاکنونی تفاوت جدی دارد و میتواند کشاکشهای نظامی بسیار خطرناکی را بدنبال داشته باشد. بنا به گزارش آژانس بین المللی انرژی اتمی که روز ۲۳ خرداد رویترز جزئیاتی از آن را منتشر کرد، حکومت اسلامی در حال نصب سریع سانتریفیوژهای غنی سازی اورانیوم در سایت فردو بوده و همچنین شروع به نصب سانتریفیوژهای جدید کرده است. به گفته آژانس بین المللی انرژی اتمی، ایران اکنون در حال غنی سازی اورانیوم با خلوص ۶۰ درصد است و از امکانات لازم برای غنی سازی ۹۰ درصدی هم برخوردار است، این خلوصی است که می‌تواند در ساخت تسلیحات هسته‌ای بکار گرفته می‌شود.

در بیانیه سران گروه هفت آمده است: “ایران باید وارد گفتگوی جدی شده و تضمین‌های قانع کننده‌ای ارائه دهد که برنامه هسته‌ای این کشور منحصرا صلح آمیز است و با مکانیسم ها و نظارت کامل آژانس بین المللی انرژی اتمی مطابقت دارد”.

جمهوری اسلامی در دوره ریاست جمهوری اوباما در آمریکا، زیر فشار تحریمهای گسترده جهانی ناچار شد به محدودیتها و تعهداتی در قبال غنی سازی اورانیوم رضایت دهد و معاهده موسوم به “برجام” را امضا کرد. پس از چند سال ترامپ روی کار آمد و او در سال ۲۰۱۸ یعنی ۶ سال پیش خروج آمریکا از معاهده برجام را به دلیل اینکه اقدامات تحریمی علیه جمهوری اسلامی کافی نیست و باید خرد کننده تر باشد، اعلام کرد. خروج آمریکا از برجام همانگونه که پیش بینی شده بود، به جمهوری اسلامی بهانه داد که غنی سازی اورانیوم را به کمک روسیه و کره شمالی سرعت بخشد.

آستانه خطر

اکنون جمهوری اسلامی از نظر غرب درست به لبه خطری بزرگ رسیده است. به جایی که میتواند در عرض چند هفته به اسلحه اتمی دست یابد. در عین حال هم آمریکا و هم اسرائیل و هم سران ناتو میگویند مطلقا اجازه دست یابی حکومت اسلامی به سلاح اتمی را نخواهند داد. کشورهای گروه هفت میگویند اکنون به جمهوری اسلامی هشدار داده اند که تمام گزینه ها روی میز است. و این به معنای تهدید نظامی جدی تلقی میشود. سوال اینست که آیا خطر حمله نظامی بطور واقعی وجود دارد؟ آیا تحریمهای گسترده مانع دست یابی جمهوری اسلامی به سلاح اتمی خواهد شد؟ و کلا این اوضاع بر فضای سیاسی در ایران چه تاثیری خواهد داشت؟

به نظر میرسد که غرب این چشم انداز را در برابر خود می بیند که بتواند تحریمهای سنگین تری نسبت به قبل را به جمهوری اسلامی تحمیل کند و از این طریق این حکومت را مجددا به پای میز مذاکره برای کنترل اقدامات اتمی بکشاند. با توجه به اقتصاد ورشکسته و رو به فروپاشی ایران تحت حکومت اسلامی، این گزینه به درجه ای محتمل به نظر میرسد. یعنی این احتمال هست که حکومت اسلامی از ترس گسترش تحریمهای اقتصادی کمر شکن، به مذاکرات اتمی و کنترل تولیدات اتمی رضایت دهد. اما این یک احتمال ضعیف است. چرا که اولا حکومت اسلامی در طول تحریمهای قبلی یک اقتصاد مبتنی بر قاچاق را سازمان داده است و از این طریق امور خود را میگذراند و برایش چندان مهم نیست که با تحریمها چه بلایی سر مردم می آید. بعلاوه در دوره کنونی شکاف میان روسیه و چین با آمریکا و غرب بسیار تشدید شده است و این شکاف در این دره به کمک جمهوری اسلامی خواهد آمد که با اتکا به آن بتواند بدرجه ای خود را از فروپاشی کامل نجات دهد.

گزینه بعدی برای غرب ضربات نظامی کنترل شده و نقطه ای از طریق ناتو به جمهوری اسلامی و نابودی و فلج کردن مراکز هسته ای حکومت است. این نیز اکنون یک احتمال واقعی است که اسرائیل و کشورهایی مثل عربستان نیز از آن استقبال میکنند. اما اینکه چنین ضرباتی تا چه حد بطور واقعی مراکز هسته ای جمهوری اسلامی را بتواند فلج کند، و چه عواقب بین المللی خواهد داشت و تا چه حد قابل جلوگیری برای تبدیل شدن به جنگی گسترده میان کشورهای مختلف خواهند بود، بطور جدی مورد بحث و سوال است. به عبارت دیگر با توجه به صف بندی های جهانی در شرایط کنونی، چنین حملات نظامی ای میتواند پای کشورهایی مثل اسرائیل و روسیه و چین و کشورهای متعدد دیگری را نیز به کشاکش نظامی بکشاند و جنگی منطقه ای و حتی فرا منطقه ای را دامن بزند. غرب در شرایط کنونی خواهان جنگ نیست. اما تاریخ نشان داده است که هیچکدام از جنگهای بزرگ با توافق طرفین درگیر، آغاز نشده است.

نتیجه

نتیجه این کشاکش و بحران هرچه باشد ادامه آن مستقیما و فورا به زیان آسیب پذیرترین و محروم ترین بخشهای مردم یعنی کارگران و معلمان و بازنشستگان و دیگر اقشار محروم در ایران خواهد بود. هم تحریمهای گسترده و هم کشاکشهای نظامی و هم دست یابی احتمالی حکومت به سلاح اتمی، اولین قربانیش این مردم خواهند بود. حتی صرف گفتمانها و هشدارها در مورد تحریم و جنگ نیز هم اکنون دارد فشارهایش را به مردم از طریق افزایش نجومی قیمتها وارد میکند. در عین حال در انتهای چنین کشاکشهایی جمهوری اسلامی اگر با انقلاب همین مردم سرنگون نشود، میتواند به حیات کثیف خود ادامه دهد. اهدافی که دولتهای غربی دنبال میکنند، نیز یک ذره با مصالح این مردم خوانایی و هماهنگی ندارد. آنها سالها با جمهوری اسلامی مماشات کرده اند و اکنون نیز میخواهند به هر قیمتی این حکومت را از اهداف هسته ایش عقب بزنند اما در چارچوب فعلی کنترل کنند و نگه دارند. اما واقعیت نشان داده است که ادامه عمر جمهوری اسلامی چه بدون سلاح هسته ای چه با آن، به معنای بحران سازیهای مداوم، گسترش تروریسم و کشاندن دنیا به لبه پرتگاههای خطرناک نظامی خواهد بود.

پاسخ بحرانها و بحران سازیهای جمهوری اسلامی را فقط مردم و انقلاب زن زندگی در دست دارند. این حکومت تا زمانی که سر کار باشد برای همه دنیا خطر آفرین و بحران ساز است. اگر دولتها میتوانند با حکومت اسلامی منهای سلاح اتمی کنار بیایند، برای مردم ایران، گزینه سازش با حکومت مطلقا در دستور نیست. اکنون بخش عظیمی از مردم جهان نیز میدانند که حکومت اسلامی بدون سلاح اتمی نیز هر روز دارد در گوشه و کنار جهان جنایت میکند و جنگ و تروریسم و فاجعه می آفریند. جمهوری اسلامی اکنون یک پای جنگ و کشاکش در غزه و اوکراین و لبنان و یمن نیز هست و با تکیه بر بلوک روسیه و چین خود را در موقعیتی می بیند که بتواند با بحران آفرینی های مداوم و بیشتر، همچنان خود را سر پا نگه دارد.

 پاشنه آشیل این حکومت در داخل ایران و در دست مردم است. در میان مردم این حکومت منزوی و منفور است. حکومت اسلامی در ایران یک نیروی بیگانه و اشغالگر است که مردم همه میخواهند از شر آن خلاص شوند و سر سازشی با آن ندارند. زن و مرد و پیر وجوان مصممند این غده سرطانی را از جامعه جارو کنند. این حکومت در برابر مردم مدام زیر ضرب است و  فی الحال عقب نشینی های زیادی را متحمل شده است. انقلاب زن زندگی آزادی نشان داده است که این پتانسیل را دارد که این حکومت را با تمام سنتها و نهادها و سیاستهایش به زیر بکشد و جامعه را از بحران و جنگ و تحریم و سرکوب و فقر و جنایات هر روزه نجات دهد. کلید نجات مردم از جمهوری اسلامی و از خطر کشاکشهای نظامی گسترده و تحریمهای اقتصادی و نیروهای ارتجاعی جهانی در اینجا قرار دارد. 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *