هیچوقت از خود پرسیده اید چرا برخی جریانات راست و سلطنت طلب و امثالهم در بحبوحه انقلاب و مبارزه علیه سرکوب و زندان و دیکتاتوری و فقر و یکه تازی مذهب و امثالهم، مدام بحث پرچم را پیش میکشند و میخواهند در مغز مردم فرو کنند که پرچم در این شرایط بسیار مهم است؟ واقعا وقتی که مردم با یک دیکتاتوری اسلامی جنایتکار در افتاده اند و با جسارت تمام با آن مقابله میکنند، چرا عده ای امرشان می شود شکل و شمایل پرچم؟! جنگ پرچم چه چیز را حل میکند؟ پاسخ به چه نیازی است؟ مگر پرچم علامت کشورها نیست؟ مگر نمیشود بعد از سرنگونی حکومت اسلامی مردم در مورد پرچم تصمیم بگیرند؟ چرا اینهمه مشکل و مساله و معضل را باید تحت الشعاع پرچم یک کشور قرار داد و بر سر آن جنجال و تفرقه راه انداخت؟
جواب اینست که این جریانات یعنی سلطنت طلبان و دیگر پرچم پرستان، کوچکترین جوابی به خواستهای مردم ندارند. نه فقط جوابی به مساله آزادی و معیشت و مذهب و زندان و اعدام و امثالهم ندارند، بلکه از سیستمی دفاع میکنند که مذهب و دیکتاتوری و زندان جزء جدایی ناپذیر و پایه آن بوده است و خواهد بود. این جریانات نمیتوانند در جنگ علیه فقر رهبر و جلودار باشند. چون از سیستمی که مفتخوران و دربار و خانواده هزار فامیل بر جامعه حاکم بوده اند دفاع میکنند. جوابی به مساله زندان و اعدام ندارند. چونکه خود طرفدار اعدام و زندان بوده اند و در سیستم مورد نظرشان مخالفین را اعدام کرده اند. اگر هم اکنون دست از دفاع از اعدام و زندان برداشته اند، زیر فشار انقلاب و مبارزات مردم است. نمیتوانند بدون لکنت و اما و اگر علیه مذهب و جدایی مذهب از دولت دفاع کنند. چونکه خدا شاه میهن شعار هویتی شان بوده است. کلا این جریانات با نفس انقلاب همیشه مخالف بوده اند و مخالفت کرده اند و جامعه تماما به سوی انقلاب شتاب گرفته است.
جنگ پرچم و دیگر مخلفات آن مثل تمامیت ارضی و امثالهم مفری است برای پوشش بی ربطی و حتی ضدیت این جریانات به مردم و انقلاب و خواستهای شفاف و روشن مردم. بحث پرچم تماما علیه مردم و انقلاب مردم است و باید آنرا افشا و طرد کرد. مردم خواستهای روشنی دارند و با انقلابی زیبا میخواهند و در تلاشند که آنرا عملی کنند. هرکس که با این انقلاب است باید با همین خواستها و یا بخشی از آن پا به میدان بگذارد. نه اینکه جاده خاکی زند و جنگ و جدال های تفرقه افکنانه براه بیندازد.
برای سلطنت طلبان از هر نوع آن (مشروعه، مشروطه، مشروطه پارلمانی) پرچم شیر خورشید مهم است چرا که زندگی واقعی مردمبرایشان مهم نیست. جریانات راست و سلطنت طلب با جنجال بر سر پرچم و میهن و خاک، چنته خالی خود در مورد خواستهای مردم را میخواهند لاپوشانی کنند.انقلاب زن زندگی آزادی بر سر رفع تبعیض و ستم علیه زنان و خلاص شدن از همه قوانین ستمگرانه و تبعیض آمیز است. این انقلاب بر سر زندگی یعنی دفاع از کرامت و معیشت و یک زندگی انسانی است که درخور انسان باشد.این انقلاب بر سر آزادی و در ضدیت با هر استبداد اعم از مذهبی و سلطنتی است که حقوق پایه ای مردم ایران را بیش از یکصد سال پایمال کرده است. این انقلاب بر خلاف اسم گذاری سلطنت طلب ها نه ملی و نه ناسیونالیستی است بلکه انسانی است. حتی با یک عالم سریشم هم نمی توان این انقلاب رابه ارزشهایی چسباند کرد که این انقلاب بطور بنیادی با آنها مخالفت دارد. سلطنت طلبی که در مقابل خواستهای مدرن و انسانی این انقلاب حرفی برای گفتن ندارد ناچار است که به پرچم و شیر و خورشید، خاک و میهن بچسبد تا در واقع این انقلاب را به کجراه ببرد. سلطنت طلبان نظر به احیای گذشته دارند. گذشته ایی که در آن به اسم خاک و میهن سر آزادی را بریدند، تحت نام امنیت ملی مخالفین را سرکوب کردند و با اسم دفاع از تمامیت ارضی به سرکوب خونین مردم تحت ستم در کردستان و خوزستان و آذربایجان و لرستان پرداختند . انقلاب زن زندگی آزادی با دور انداختن مقدسات ملی و یا مذهبی می خواهد آینده ای را بسازد که بر محور رهایی و رفاه و خوشبختی انسان بنا شده است. پرچم گرایی سلطنت طلبان و توسل به مقدسات ملی کُنشی است مذبوحانه برای ترمز کردن انقلاب و در جهت حفظ نظامی است که دهه هاست دیکتاتوری پشت سر دیکتاتوری تولید کرده است.
خطاب من به ایرانیان خارج کشور که واقعا دلشان برای آزادی مردم ایران می سوزد، این است که در هر تظاهرات بکوشید بر روی پلاکارد و یا هر تکه پارچه ایی یکی از خواستهای مردم ایران را بنویسد و با خود بهمراه بیاورد. اگر هدف ما این است که از مردم ایران حمایت کنیم بنابراین باید صدای آنها باشیم. شعارهای و خواستهای مردم ایران روشن است و من اینجا به برخی از مهمترین آنها اشاره می کنم: زن زندگی آزادی، لغو آپارتاید جنسی در ایران، ممنوعیت مجازات اعدام در ایران، قطع روابط دیپلماتیک با جمهوری اسلامی، جدایی مذهب از دولت، آزادی همه زندانیان سیاسی در ایران، برابری کامل حقوق زنان با مردان در ایران، جرم زدایی از همه تعلقات و گرایشات جنسیتی در ایران، انحلال سپاه پاسداران و همه ارگان های سرکوب در ایران، ممنوعیت کار کودکان در ایران، طب و آموزش و پرورش رایگان در ایران، تامین رفاه اجتماعی در ایران، محاکمه سران جمهوری اسلامی به دلیل جنایت علیه بشریت، آزادی بی قید و شرط بیان، اعتراض و اعتصاب در ایران، آزادی مطبوعات و سازمانیابی و تحزب در ایران، لغو همه قوانین تبعیض آمیز علیه جامعه رنگین کمانی ها در ایران، لغو حجاب اجباری و جداسازی جنسیتی در ایران، پایان دادن به هرگونه ستم ملی و مذهبی در ایران. به نظرم از این طریق انسجام و اتحاد مردمی ما برای سرنگونی جمهوری اسلامی و تحقق آزادی و برابری در ایران صد چندان بیشتر می شود! بگذار در باره پرچم آتی ایران نیز بعد از سرنگونی جمهوری اسلامی طی یک پروسه آزادانه و دمکراتیک خود مردم و یا نمایندگان منتخب آنها تصمیم بگیرند.