انترناسیونال: طوماری از سوی کمپین برای آزادی کارگران زندانی (فری دم ناو) در دفاع از اعتصابات کارگری و اعتراض به احکام اعدام در ایران منتشر شده و از اتحادیه های کارگری و نهادهای انساندوست در سراسر جهان خواسته شده است که با گذاشتن امضای خود در زیر این طومار حمایت و پشتیبانی خود را از این کارزار اعلام کنند. در این رابطه از شهلا دانشفر خواستیم که به این سوال پاسخ دهند که این طومار بر چه نکاتی تاکید دارد و تا چه حد در همین مدتی که انتشار یافته پاسخ گرفته است؟
شهلا دانشفر: طومار اعتراضی منتشر شده از سوی کمپین برای آزادی کارگران زندانی بر سه نکته مهم که عاجل هم هستند تاکید دارد. یکی لغو احکام اعدام هشت جوان از بازداشت شدگان آبانماه و دی ماه است. دوم در مورد شیوع بیماری مهلک کرونا در زندان و خطر جانی آن برای زندانیان و از جمله وضعیت جعفر عظیم زاده است که جانش در خطر است. ما در این طومار بر ازادی زندانیان سیاسی تاکید کردیم. و بالاخره سومین موضوع حمایت و پشتیبانی از اعتصابات کارگری در ایران است. که گسترده است و این اعتصابات کل جامعه را دارد بسوی اعتصابات سراسری میبرد. به باور من این سه موضوع سه محور مهم همبستگی های کارگری با جنبش کارگری و اعتراضات مردمی در ایران است.
از جمله لغو احکام اعدام برای هشت جوان بازداشتی آبان و دیماه ٩٨ میرحسین مرادی، سعید تمجیدی، محمد رجبی، مهدی صالحی قلعه شاهرخی، محمد بسطامی، عباس محمدی، مجید نظری کندری و هادی کیانی یک موضوع مهم برای کارگران و کل جامعه است. صدور حکم اعدام برای این جوانان، در واقع حکم سرکوب کل جامعه است. حکم علیه مردمی است که به پا خاستند و اعتراض خود را علیه فقر، گرانی، بی تامینی، تبعیض، نابرابری و کل بساط چپاول و دزدی حاکم و جهنم جمهوری اسلامی اعلام داشتند. به همین دلیل باید یک محور مهم جلب همبستگی جهانی با کارگران و مردم ایران همین موضوع باشد.
بعلاوه مقاومت جمهوری اسلامی برای آزادی زندانیان سیاسی و تعطیل کردن زندانها در دل بحران کرونا یک جنایت آشکار است. جمهوری اسلامی با این کار عملا جان زندانیان را در معرض ابتلا به این بیماری مرگبار قرار داده است و باید توجه و اعتراض جهانیان را به این جنابتکاری جمهوری اسلامی جلب کرد. یک نمونه آشکارش جعفر عظیم زاده است. او در اسفند ماه ٩٨ در همان اوائل شیوع بیماری مهلک کرونا طی پیامی از درون زندانی نسبت به این خطر هشدار داد. اما جمهوری اسلامی بطور مثال علیرغم اینکه بنا به بخشنامه خودشان نیز جعفر عظیم زاده باید آزاد میشد، نه تنها وی را آزاد نکردند بلکه با بازکردن پرونده جدیدی او را در زندان نگاهداشتند. بعد هم همانطور که اشاره کردم وقتی از او و اسماعیل عبدی و شماری دیگر از زندانیان تست گرفتند جواب آن مثبت بود. بعدا در تست دیگری با گفتن اینکه جواب منفی بوده، با وجودیکه در این فاصله آنها در بهداری در میان بیماران مشکوک به کرونا بستری بودند، دستور بازگرداندن دوباره آنها را به بند دادند. بعد هم اعلام شد که عظیم زاده بدلیل بیماری قلبی و ریوی به بیمارستان طالقاتی منتقل میشود و با وارد کردن این شوک به خانواده اش و سرگردان کردن آنها در بیمارستان سرانجام معلوم شد که جعفر را به زندان رجایی شهر به سلول انفرادی انتقال داده اند. این اقدامات شکلی از آدم ربایی و توطئه گری آشکار علیه زندانی است. از همین رو این اقدامات با موجی از اعتراض در درون زندان و بیرون زندان روبرو شد و از جمله ده نفر از زندانیان سیاسی از جمله اسماعیل عبدی طی نامه ای به انتقال جعفر عظیم زاده به زندان رجایی شهر اعتراض کردند. و جعفر نیز در رابطه با همین موضوعات است که هم اکنون در اعتصاب به غذا بسر میبرد. و جانش در خطر است. این چنین است که جمهوری اسلامی دارد با جان زندانیان بازی میکند و باید صدای این زندانیان در سطح جهان بود.
و بالاخره بند دیگر طومار ما در مورد پشتیبانی و همبستگی با موج گسترده اعتصابات کارگری در ایران است. این اعتصابات باید با چنان انعکاس و همبستگی ای در سطح جهانی روبرو شود که جمهوری اسلامی جرات نکند، به راحتی ابزار سرکوبش را در برابر کارگران حدادی کند. واقعیت اینست که اعتصاب سراسری کارگران نفت، در کنار اعتراضات قدرتمند کارگران نیشکر هفت تپه که بیش از هشتاد روز است که ادامه دارد، یک نقطه عطف مهمی در جنبش اعتراضی کارگری و اعتراضات کل جامعه است. جنبش کارگری بسرعت بسوی اعتصابات سراسری گام بر میدارد و همراه با خود کل جامعه را بسوی خیزش قدرتمند مردمی برای خلاصی از کل جهنم حاکم سوق میدهد. جلب همبستگی جهانی با این مبارزات یک گام مهم در تقویت مبارزات کارگری و فشاری برجانیان اسلامی است. از همین رو محور سوم طومار اعتراضی فری دم ناو تاکید بر همبستگی با اعتصابات کارگری در ایران است و از اتحادیه ها میخواهد که با این اعتصابات و اعتراضات اعلام پشتیبانی کنند. فری دم ناو جداگانه صندوقی در همبستگی مالی با اعتصابات کارگری در ایران اعلام کرده و از اتحادیه های کارگری نیز خواسته است که به این صندوق کمک رسانی کنند. و تا هم اکنون توانسته ایم پاسخ نسبتا خوبی بگیریم .
بنابراین تا آنجا که به طومار اعتراضی مورد اشاره بر میگردد تا کنون مسئولین هفت نهاد و فدراسیون بزرگ بین المللی از جمله استفانی اسمیت، دبیر کل اتحادیه کارگران و کارکنان خدمات دولتی در بریتیش کلمبیا در کانادا)٧٧٠٠٠عضو)، جان کلارک، از سازماندهندگان ائتلاف علیه فقر در انتاریوی کانادا، استفان وان سیچوفسکی دبیر کل شورای اتحادیه های کارگری بریتیش کلمبیا ، کانادا(٦٠ هزار عضو)، حزب چپ سوئیس، اتحادیه کارگران بخش عمومی در بریتش کلمبیا ( ١٠٠ هزار عضو)، صبحی البدری ، نایب رئیس فدراسیون کارگران و کارمندان عراق و ریتا میلیا دبیر کل واحد ساوت ولس اتحادیه کارگران ساختمانی، جنگل، دریایی، معدن و انرژی( عضو١٤٤٠٠٠) این طومار را امضا کرده اند و پشتیبانی خود را از مواد این طومار اعلام کرده اند. این امضا ها ادامه دارد.
لازم به یادآوری است که همین نهادها قبلا نیز قطعنامه فری دم ناو در حمایت از کارگران زندانی و مبارزات کارگری در ایران با خواست اخراج جمهوری اسلامی از سازمان جهانی کار را امضا کرده که در آن بر روی خواستهایی چون آزادی فوری و بدون قید و شرط کارگران زندانی و همه زندانیان سیاسی، لغو مجازات اعدام، لغو احکام وحشیانه شلاق و ممنوعیت این شکل شنیع مجازات اسلامی شده است. همچنین بیانیه فری دم ناو با تاکید بر تعطیل زندانها در دل بحران کرونا را مورد تایید قرار داده اند.
در آخر خوبست اشاره کنم که موج گسترده اعتصابات کارگری در ایران در نتیجه فعالیت نیروهای مختلف مدافع حقوق کارگری و از جمله خود ما، تا همین جا با حمایت های وسیع جهانی روبرو بوده است. بنابراین جدا از موارد مورد اشاره نهادهای کارگری ای چون کنفدراسیون جهانی اینداستریال، پلاتفرم سندیکاهای کارگری سوئد، شورای اتحادیه های کارگران در استرالیا ، کنفدراسیون فرانسوی دموکراتیک کار CFDT، کنفدراسیون عمومی کار CGT، فدراسیون سندیکائی متحد FSU، اتحاد سندیکائی متحد Solidaires، اتحادیه سندیکائی مستقل UNSA ، کنفدراسیون ملی اتحادیه کارگری رومانی، حزب کار در ترکیه «Emek Partisi» و اتحادیه دریانوردی استرالیا حمایت و همبستگی خود را با موج اعتصابات کارگری در ایران اعلام کرده اند. و این همبستگی ها ادامه دارد.
انعکاس چنین سطحی از اعتراضات کارگران در ایران در سطح بین المللی خود یک پیشروی مهم در جنبش کارگری و اساسا جنبش سرنگونی در ایران است. ما وظیفه خود قرار داده ایم که صدای اعتراض کارگران و مردم ایران در سطح جهانی باشیم. و این امر را یک گام عملی در جهت به انزوا کشیدن رژِیم اسلامی در سطح جهانی و اخراج آن از تمام مراجع جهانی از جمله سازمان جهانی کار میدانیم و برای آن تلاش میکنیم.