جدید ترین

قطعی برق، تبعات آن و خشم مردم- شهلا دانشفر

جمهوری اسلامی حکومتی است فاسد، رانت‌خوار، چپاولگر و جنگ‌افروز که اقتصاد جامعه را به نابودی کامل کشانده است. حکومتی در سراشیب سقوط که همه وجوه معیشتی جامعه را زیر چپاول و تعرض هر روزه قرار داده و هست‌ونیست مردم را به یغما می‌برد تا بتواند هر چند کوتاه برای خود فرصتی بخرد. در این جامعه مردم برای آب، برق، هوای سالم، نان، درمان، و اولیه‌ترین نیازهای معیشتی در جدال‌اند و “اتحاد اتحاد علیه فقر و فساد” شعار اعتراضی کف خیابانی مردم است.

اکنون بحث بر سر قطعی برق و خاموشی‌های برنامه‌ریزی‌شده در تهران و شهرهای مختلف است. جمهوری اسلامی قطعی برق را از روز ۲۱ آبان و به بهانه کاهش مازوت‌سوزی اعلام داشت. این سیاست ضدمردمی به‌خاطر تبعات گسترده اجتماعی‌اش کل جامعه را با بحران شدید معیشتی روبرو می‌کند و آتشی دیگر بر خشم و نفرت مردم خواهد زد.

همه می‌دانیم که سال‌هاست مازوت‌سوزی منبع سوخت نیروگاه‌های جمهوری اسلامی در شهرهای مختلف است. تظاهراتهای بسیاری از سوی مردم از جمله در شهر اراک در اعتراض به این موضوع که خطر جانی برای مردم دارد برپاشده است. اکنون دولت پزشکیان با ژست جلوگیری از آلودگی هوا و به فکر سلامتی مردم بودن، قطع برق و خاموشی برنامه‌ریزی‌شده‌ای را در دستور گذاشته است. بگذریم که این جانیان قبلاً در مقابل اعتراضات مردمی استفاده از مازوت را تکذیب می‌کردند. اما اکنون خودشان از استفاده از سوخت مازوت در نیروگاه‌ها صحبت می‌کنند و برملا می‌شود که طی سالیان دراز چه جنایت‌ها در قبال سلامتی مردم کرده‌اند. ادعای مضحک دیگر حکومتیان “مصرف بالای” گاز و برق خانگی است و اینجا هم باز این مردم هستند که خطاکار می‌شوند. این یاوه‌گویی‌ها نیز بیش از بیش به خشم و نفرت مردم دامن زده است. اینجا هم باز مردم می‌بینند که بحث بر سر خاموشی برای آنهاست ، نه برای محلات بالادست شهری و اماکن لاکچری و یا اماکنی چون قبر خمینی و امام رضا و معصومه قم و صدها امامزاده دیگر که زاده حکومت‌اند و نورباران‌اند.

خلاصه کلام اینکه پزشکیان با شارلاتانیسم مخصوصی که همه‌شان دارند، به بهانه توقف سوخت مازوت در نیروگاه‌ها، خاموشی در کل شهرها و روستاها در ایران را از روز یکشنبه۲۰ آبان آغاز کرد و قطعی برق در همه مناطق شهری و روستایی کشور فعلاً به‌صورت ۲ ساعت در روز اعمال می‌شود. او گفته است که چون ذخایر ما کم است و ممکن است در زمستان با مشکل مواجه شویم، مجبوریم ذخایر نیروگاه‌ها را طوری تنظیم کنیم که چنین نشود. ولی اینجا هم باز شاهد ضدونقیض‌گویی‌هایشان هستیم. از جمله فاطمه مهاجرانی سخنگوی دولت در ۲۳ آبان قطع برق به‌خاطر توقف مصرف سوخت مازوت را تکذیب کرد. و گفت: ” مازوت‌سوزی کم شده است نه ممنوع.”. او در هفته قبل نیز گفته بود که به دستور پزشکیان مازوت‌سوزی در سه نیروگاه اراک، کرج و اصفهان متوقف می‌شود.

مرکز پژوهش‌های مجلس نیز علت تصمیم دولت برای قطعی برق را کاهش ذخایر گازوئیل و نفت کوره نیروگاه‌ها و افزایش ناترازی گاز اعلام کرده است.

اورعی کارشناس رژیم هم می‌گوید: ” اکنون به ناترازی هم‌زمان تمامی حامل‌های انرژی برخورد کرده‌ایم. نیروگاه‌ها گاز ندارند، در نتیجه برق نداریم، بعد می‌رویم سراغ گازوئیل، باز هم نداریم بعد می‌رویم سراغ مازوت باز هم نداریم. نه گاز کافی داریم، نه برق، نه گازوئیل و نه مازوت! “

از سوی دیگر رضا سپه‌وند، عضو کمیسیون انرژی مجلس می‌گوید: “اگر مازوت‌سوزی انجام نشود، ما منبع دیگری نداریم که بخواهیم برای تأمین گاز در ماه‌های آینده استفاده کنیم. ما باید واردات گاز را انجام دهیم اما متأسفانه در این فصل از سال ترکمن‌ها قیمت گاز را بالا می‌برند که برای ما به‌صرفه نیست.”

این صحبت‌های ضدونقیض بیش از بیش ترس حکومت از تبعات اجتماعی قطعی برق را به نمایش می‌گذارد. اینها همه برنامه حکومتی است در بن‌بست که توان اداره جامعه را ازدست‌داده و طرح قطعی برق و خاموشی برنامه‌ریزی‌شده سراسری طی ماه‌ها و هفته‌ها را می‌دهد. گویی شرایط جنگی است و یا حادثه‌ای طبیعی روی داده است. حکومتی در سراشیب سقوط.

نگاهی به تبعات اجتماعی قطع برق بیشتر موضوع را روشن می‌کنند.

قطع برق و تبعات اجتماعی آن

درحالی‌که در اعتراض به فقر و بی‌تامینی و بساط چپاولگری و جنگ‌افروزی‌های حکومت با یک جنبش قدرتمند بر سر معیشت در سطح جامعه روبرو هستیم، قطعی برق که تبعاتی گسترده و اجتماعی دارد بر دیگر موضوعات اعتراضی مردم اضافه می‌شود.

روشن است که قطعی برق بر همه وجود زندگی و معیشت مردم تأثیر می‌گذارد و تبعات خاموشی‌ها زنجیره‌ای است و همه جامعه را گرفتار می‌کند.

قطع برق در سطح مصرف خانگی، جدا از خاموشی و انجام یک‌سری کارها، مشکلات دیگری چون قطعی آب و سیستم گرمایشی را هم در پی دارد. چون قطع برق باعث قطع پمپ برق آب و ازکارافتادن موتورها برای سیستم گرمایشی منازل که با گاز کار می‌کنند می‌شود. در نتیجه این موضوع بر بهداشت و سلامت مردم تأثیر مستقیم دارد. الان از دو ساعت در روز صحبت می‌کنند ولی در همین مدت در جاهایی این قطعی برق چندین ساعت بوده است.

قطعی برق اکثر بیمارستان‌ها را دچار مشکلات جدی درمانی می‌کند. به‌علاوه اینکه در نتیجه آن اپراتورها نمی‌توانند خدمات بدهند، ریموت درب پارکینگ‌ها عمل نمی‌کند، آیفون درب‌ها از کار می‌افتد، پمپ‌های آب از کار می‌افتند. پکیج‌ها خاموش می‌شوند. آسانسورها غیرفعال می‌شوند. و…

قطع برق در پاییز و زمستان سیستم گرمایشی مدارس را مختل می‌کند و این موضوع به‌ویژه در مناطق سردسیر کشور سلامت کودکان را تهدید می‌کند و یک فاجعه است.

می‌گویند در این قطعی‌ها مراکز درمانی، بیمارستان‌ها و مراکز حساس برقشان قطع نخواهد شد. اما به طور مثال در جایی مثل مشهد که برای خاموشی‌ها به دوازده بلوک تقسیم شده است، در هر منطقه‌ای که برق قطع شود، حدود تا ۶۰ هزار مشترک وجود دارد و اگر در آن منطقه مدرسه وجود داشته باشد امکان تفکیک وجود ندارد و مشکل بی برقی شامل آن مدرسه هم می‌شود.

قطع برق نظم ترافیک تهران و کلان‌شهرها را به هم می‌زند. به این معنا که خاموشی و ازکارافتادن چراغ‌های راهنمایی در بسیاری از تقاطع‌های ترافیک‌های سنگین در پی داشته و زمان ایاب‌وذهاب را طولانی و مصیبت‌بار می‌کند. تهران در برنامه‌ریزی قطع برق به ۲۴ منطقه تقسیم‌بندی شده است.

با قطع برق اکثر کارگاه‌ها، کارخانه‌ها، مراکز صنعتی دچار مشکل می‌شوند. با قطع برق فروشگاه‌ها، سوپرمارکت‌ها با مشکل کاهش تولید، فاسدشدن موادی که نیاز به سردکننده دارند و نانوایی‌ها نیز با مشکل ترش‌شدن خمیرهای نان روبرو می‌شوند. با قطع برق مغازه‌دارها با مشکلات بسیاری روبرو می‌شوند. از جمله کارت‌خوان‌ها کار نمی‌کنند. کرکره مغازه‌ها که اکثرا برقی هستند از کار می‌افتند. فروش کاهش می‌یابد و باید کرایه‌های خود را هم بموقع بپردازند. این آشفته‌بازار بر قیمت اجناس و رشد تورم نیز تأثیر می‌گذارد. از جمله هم اکنون به‌خاطر قطع برق سیمان گران‌تر شده است. خلاصه کلام اینکه قطعی برق زندگی مردم و شیرازه جامعه را به هم می‌ریزد.

صاحب کارگاهی در مدیای اجتماعی می‌نویسد: هر ساعت خاموشی، یک میلیون تومان به کارگاه ما زیان می‌زند. البته نه اینکه وقتی برق باشد یک میلیون سود می‌کنیم نه بلکه ماهی ۲۰۰ میلیون هزینه اجاره و پول کارگر و….است و آن دو ساعتی که برق نیست و کار نمی‌کنم صاحب‌ملک اجاره‌اش را می‌گیرد و به کارگر نیز باید حقوق پرداخت.

کاربر دیگری در مدیای اجتماعی می‌نویسد: در اکثر کارخانجات یک ربع قبل از قطع برق و یک ربع بعد از قطع برق تولید متوقف است. با این حساب یعنی سه روز از کار مفید کارخانه‌ها کم می‌شود. از جمله در تابستان به‌خاطر قطعی‌های برق قیمت سیمان و آهن و فولاد به بهانه بالارفتن قیمت ملک و آپارتمان بالا رفت.

بدین ترتیب قطع برق ظاهراً دو ساعت است اما تأثیر وحشتناکی بر روی افزایش زنجیره‌ای قیمت کالاها و رشد سرسام‌آور تورم می‌گذارد.

موجی از اعتراض علیه قطعی برق

چند روزی بیشتر از به اجرا گذاشته شدن طرح خاموشی برنامه‌ریزی سراسری حکومت نمی‌گذرد و این موضوع با موجی از خشم و اعتراض در مدیای اجتماعی و در میان مردم دامن زده است. در همین هفته بود که نانوایی در خیابان کرشته شهریار تهران با ریختن خمیر ترشیده‌اش در خیابان به‌خاطر بی برقی و پخش فیلم آن در مدیای اجتماعی صدای اعتراضش را بلند کرد.

شورای بازنشستگان ایران در پیامی کوتاه با هشتگ “برق رایگان” و با عنوان” نه مازوت ، نه قطعی برق” جواب محکمی به شارلاتانیسم حکومت داده و در آن بر خواست‌هایی تأکید شده است که عبارت‌اند از: ۱- سریعاً زیرساخت‌های مناسب و همگام با محیط‌زیست برای تولید برق ساخته شود. هم امکانات مالی وجود دارد و هم منابع سوختی سرشار.

۲- ماینرهای تولید بیت‌کوین نهادها و وابستگان حکومتی در شهر‌هایی همچون اراک، اصفهان، یزد، مشهد، تهران شرق فوراً تعطیل گردد.

۳- رعایت معادله مصرف برق بالای شهر، ویلاهای لاکچری در تهران و دیگر شهرها (در تهران مراکزی هست که مردم عادی حق ورود به آنجا را ندارند).

۴- صادرات برق و گاز ممنوع گردد مگر مازاد بر نیاز داخلی تولید گردد.

در این بیانیه بر قابل‌اجرابودن فوری بندهای ۲ تا ۴ تأکید شده است.

همچنین در اعتراض به قطع برق در مدیای اجتماعی پست‌های بسیاری منتشر شده است که خود بستری برای شکل‌گیری اعتراضات خیابانی است. در این گفتمان‌ها مردم می‌گویند در حالیه ایران دومین ذخایر گاز. و سومین ذخایر نفت را دارد چرا باید با مشکل کمبود منابع تولید روبرو باشیم. درحالی‌که ۲۶۰ روز از سال آفتاب هست چرا قرانی صرف سرمایه‌گذاری زیر ساختی در تولید برق با انرژی‌های سبز مانند انرژی خورشیدی و بادی نمی‌کنند. و نه‌تنها این بلکه حتی فکری به حال فرسودگی سیستم انتقال برق که خود موجب اتلاف آن به میزان چهل درصد از مصرف برق خانگی کشور می‌شود، نکرده‌اند. این در حالی است که در برنامه بودجه امسالشان بودجه سرکوب دویست درصد افزایش داشته ست.

مردم می‌پرسند میلیاردها دلاری که برای انرژی هسته‌ای هزینه شد و این‌همه خسارت‌های سنگین برای مردم ایجاد کرد، چه بازدهی داشت؟ چرا برای تولید برق به کار گرفته نمی‌شود؟

مردم می‌گویند این‌همه سدسازی شده است. مافیای آب مسیر رودخانه‌ها را به‌دلخواه و بر حسب منافع سودجویانه‌شان تغییر داده‌اند. آب دریاها خشک و رودخانه خشک شده‌اند، اما چرا از این‌همه سدسازی برای تولید برق استفاده نمی‌شود.

مردم از نورباران بودن قبر خمینی و قبرهای بی‌شمار دیگر امامان و خرواری امام ساختگی و مساجد و اماکن مذهبی گوناگونی که بر پا کرده‌اند خشمگین‌اند و با پخش تصاویری اعتراضی از آنها در فضای مدیای اجتماعی اعتراض خود را بیان می‌کنند.

مردم در گفتمان‌های اعتراضی خود چپاولگری‌های حکومت را به چالش کشیده و کاربری در مدیای اجتماعی می‌نویسد: ” هزینه نصب هر واحد نیروگاه گازی ١٠٠٠ مگاواتی، ۵٠٠ میلیون دلار است و با ۳. ۵ میلیارد دلار پول دزدی چای دبش می‌شد ۷ نیروگاه ساخت.

و بالاخره اینکه مردم می‌گویند چرا قبلاً وجود مازوت را منکر می‌شدید. خیز تصمیم به عدم استفاده از مازوت به‌خاطر دلسوزی به حال کسی نیست، بلکه آن را هم دارید به برادران طالبان در افغانستان می‌فروشید. و دیگر مازوت هم نیست. بدین ترتیب مردم با سؤالات اساسی خود کل بساط چپاول و غارت حاکم را به چالش می‌کشند.

اما لب و اساسی علت قطعی برق و حال و هوای حکومتیان را خوب است از زبان حجت‌الاسلام ایزدخواه یکی از دایناسورهای خرفت حکومتی در جلسه فقهشان در بیست و دوم آبان‌ماه بشنویم که می‌گوید: “دولت یک تصمیمی گرفت برای سلامتی مردم که مازوت نسوزانند و به‌جایش قطع برق داشته باشیم. این را هم از خود حضرت آقا اجازه گرفتند و ایشان هم گفتند بکنید. حالا چه شده مردم غافل از خدا و ولی زمان، شلوغ کرده‌اند که چرا برقمان قطع می‌شود؟ برق بخورد توی سر آنهایی که روی حرف «ولی» حرف دارند. الان شرایط کشور جنگی است. خط مقدم ما حزب‌الله است. این خط پول می‌خواهد. یکی از راه‌های درآمد هم صرفه‌جویی در برق است. اگر هر ایرانی حاضر نباشد چند ساعت قطع برق را تحمل کند تا هزینه جنگ خط مقدم برادران حزب‌الله تأمین شود، این بی‌غیرتی نیست؟ به‌خصوص اگر عده‌ای بخواهند برق را بهانه اغتشاش و آشوب کنند، بدانند بلایی که سر قوم فاسق لوط آمد، بر سر این ملت نمک‌نشناس و اغتشاشگر هم خواهد آمد.”

بله قطع برق هم اقدامی در جهت سیاست جنگ‌افروزی این حکومت و تأمین هزینه جنگ خط مقدم حزب‌اللهشان است که به نابودی کشیده شده است. مردم هم در پاسخ می‌گویند: “آتش‌افروزی را رها کن فکری به حال ما کن”.

در یک‌کلام طرح قطع برق و خاموشی‌های برنامه‌ریزی‌شده حکومت بدون شک در فضای سیاسی جامعه بر خشم و اعتراض مردم ابعادی گسترده‌تری می‌دهد و می‌شود تصور کرد که همانطور که در سال ۹۸ گرانی بنزین باعث به خیابان ریختن مردم با فریاد مرگ بر دیکتاتور شد، امروز در فضای انقلابی جامعه قطعی برق جرقه‌ای بر شعله‌ورتر شدن خشم و اعتراض مردم بر سر معیشت باشد.

سخن آخر اینکه اگر قطعی برق دامنگیر کل جامعه است، صف اعتراض آن نیز گسترده و سراسری خواهد بود. فوراً و فوراً اعلام کنیم و فریاد بزنیم که پول قبض‌های برق و آب را نخواهیم پرداخت و با اتحادی سراسری بر رفع فوری مشکل بی برقی و تأمین نیازهای مردمی تأکید کنیم.

قطعی برق می‌تواند بستری برای اعتراضات مردمی در محلات و شعاردهی اعتراضی شبانه علیه کل بساط چپاول و غارت و سیاست‌های جنگ‌افروزانه حکومت باشد. قطعی برق می‌تواند محوری از اعتراضات کارگران در محیط‌های کار به‌خاطر به‌خطرافتادن شغل و معیشتشان باشد و اعتصابات گسترده‌تری کارگری و مردمی را در پی داشته باشد. قطعی برق می‌تواند در تداوم انقلاب به اعتراض وسیع مردمی علیه گرانی‌ها و مصائب و مشکلات ناشی از بی‌برقی و بی‌تامینی و کل جهنم جمهوری اسلامی دامن بزند. به استقبال شکل‌دادن به اعتراضات سراسری برویم. جمهوری اسلامی نابود باید گردد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *