جدید ترین

تشدید فضای جنگی و اهداف حکومت- شهلا دانشفر

تحولات اخیر خاورمیانه و حمله موشکی جمهوری اسلامی به اسرائیل در این هفته فضای جنگی را شدت داده است. حکومت اسلامی که زیر حملات سنگین اسرائیل و به‌ویژه قتل برخی سران نیروهای قدس و مهره‌های اصلی نیابتی‌اش در منطقه، به‌ویژه کشته‌شدن حسن نصرالله رهبر حزب‌الله در لبنان خود را تحقیرشده و بی‌اعتبارتر از هر وقت می‌بیند، ریسک حمله به اسرائیل را به جان خرید. با هدف اینکه جوشش جامعه برای تداوم انقلاب زن زندگی آزادی را تحت‌الشعاع تشدید فضای جنگی ایجاد شده قرار دهد و فشار مردم را از روی خود کاهش دهد. اما مردم مستقل از هر شرایطی مصمم به سرنگونی این حکومت منفور هستند و دست از خواست‌ها و اعتراضات برنخواهند داشت و تردیدی ندارند که خلاصی از خطرات جنگ نیز بدون سرنگونی این حکومت ممکن نیست. در همان روز پرتاب موشک‌ها فریاد مرگ بر دیکتاتور، مرگ بر خامنه‌ای در چیتگر تهران بلند شد. در این فاصله کارگران نفت و بخش‌های مختلف بازنشستگان تجمعات اعتراضی خود را بر پا کردند و قرار و مدارهایشان را برای تجمعات اعتراضی بعدی گذاشتند و اعتراض به کشتار در معدن طبس و همبستگی با خانواده‌های جان‌باختگان این فاجعه تکان‌دهنده نیز به یک موضوع مهم تجمعات اعتراضی بخش‌های مختلف جامعه از جمله بازنشستگان تبدیل شده است.

در متن جنب‌وجوش گسترده اعتراضی است که در ۲۱ مهر معلمان بازنشسته ۱۴۰۲ مقابل وزارت آموزش‌وپرورش، در هفدهم مهرماه بازنشستگان کشوری در کرمانشاه و در پانزدهم مهرماه بازنشستگان فولاد و معدن در تهران و پرستاران در سطح سراسری تجمعات اعتراضی خود را خواهند داشت. به‌علاوه اینکه اعتراضات در نفت گسترده شده و کارگران رسمی نفت در مناطق نفت و گاز جنوب دوشنبه‌های اعتراضی‌شان را اعلام کرده‌اند و در تجمعاتشان خانواده‌ها نیز همراه شده‌اند و کارگران ارکان ثالث نیز سه‌شنبه‌های اعتراضشان برقرار است. 

 مردم می‌گویند هزینهٔ ۲۰۰ هزاردلاری هریک از موشک‌های پرتاب شده، از جیب ما مردم ربوده شده و ظرف چند دقیقه دود هوا شد. از جمله بحران بنزین و سخت‌تر شدن جیره‌بندی آن و متعاقب آن تشکیل صف‌های کیلومتری تهیه آن در شهرهای مختلف صدای اعتراض مردم را بلند کرده است. مردم می‌گویند این موشک مستقیماً بر سفره‌های خالی ما فرود آمده است و فریاد اعتراضشان بلند است.

از سوی دیگر خبر برگشتن هواپیمای مسافربری در حال پرواز در هنگام موشک‌پرانی جمهوری اسلامی به فرودگاه ارومیه موضوع داغی شده است و مردم از اینکه در لحظه فرستادن موشک‌ها هر لحظه امکان اصابت آنها به هواپیماهایی که در آسمان در پرواز بودند وجود داشت سخن می‌گویند و بسیاری از کاربران شبکه‌های اجتماعی این اقدام جمهوری اسلامی را در جهت استفاده از این پروازها به‌عنوان سپر انسانی صحبت می‌کنند.

این تصویر جامعه‌ای است که با اعتراضات گسترده‌اش پاسخ اهداف و جنگ‌افروزی‌های حکومت را می‌دهد و به اشکال مختلف تداوم انقلاب را فریاد می‌زنند. در این میان نگرانی‌هایی نیز از جنگ و تبعاتش مباحثی تحت عناوینی چون “صلح در دل انقلاب زن زندگی آزادی ” را دامن زده است. اما در این مباحث فراموش می‌شود که قطع جنگ و یا به‌اصطلاح “صلح” نسخه امن شدن جامعه نیست. بلکه به‌عکس فرصت دادن به حکومت برای عقب زدن انقلاب است. ما مردم باید سرنگونی حکومت با انقلاب خویش را فریاد بزنیم و دنبال کنیم. تا زمانی که این حکومت سرنگون نشده بحران نظامی و جنگ و کشاکش‌ها نیز به درجات مختلف ادامه خواهد یافت و مردم امنیت و آرامش نخواهند داشت. جدا از کشاکش نظامی نیز عزیزان ما مردم هر روز قربانی جنایت‌کاران حاکم می‌شوند. در همین روزها برای مثال خبرها از صدور احکام بیشتر اعدام و احضارها حکایت می‌کند. در اوج زبونی‌شان اطلاعات سپاه در برخورد با “هواداری از اسرائیل” اطلاعیه داده و از مردم؛ یعنی از اوباش حزب‌الله خواسته این افراد را معرفی کنند. “هواداری از اسرائیل” اسم رمز هرگونه اعتراضی علیه حکومت اسلامی است. حتی اخطار داده‌اند که از کارگران معدن و همبستگی با آنها صحبتی نشود و این نشانگر وحشتشان از موج همبستگی‌هایی است که با گفتمان “ایرانم اعتصاب” به راه افتاد و روی سخنشان در واقع به جمعیت میلیونی بازنشستگان و کارگران است که در کف خیابان از این کارگران اعلام حمایت کردند. 

در همین راستا سخنگو و عضو هیئت‌رئیسه اتاق اصناف ایران از ایجاد سامانه (سپنام) برای نظارت تصویری بر اماکن عمومی و اتصال آن به سامانه پلیس اماکن خبر داده است. درحالی‌که باوجود همین سامانه‌ها ، فراخوان‌های اعتراضی در کف خیابان گسترده‌تر شده است.

هدف جمهوری اسلامی همین است که گفتمان جامعه را از ادامه انقلاب زن زندگی آزادی به‌سوی جنگ و تبعات آن معطوف کند. هدفش این است که به بهانه جنگ بر فضای اختناق و سرکوبگری‌هایش شدت دهد. نباید این فرصت را به حکومت داد. صلح‌طلبی واقعی گسترش تلاش و مبارزه برای سرنگونی است و برعکس در این شرایط بلندکردن پرچم “قطع جنگ” یا “صلح” خواه‌ناخواه گفتمان‌ها را به سویی می‌چرخاند که حکومت در سر می‌پروراند و باید هوشیار باشیم.

به عبارت روشن‌تر جنگ اصلی حکومت با مردم است. جمهوری اسلامی در جنگ بی‌امان چهل و پنج‌ساله خود با ما مردم جنایت‌ها کرده و بیشترین مصائب را به جامعه تحمیل کرده است. در جریان انقلاب زن زندگی آزادی صدها نفر کشته شدند. این رژیم با شلیک مستقیم به چشم معترضین شمار بسیاری را نابینا کرد. این رژیم در زندان‌ها با تجاوز، با محروم‌کردن زندانی از دارو و درمان و مرگ خاموش زندانیان، با خوراندن قرص‌های روان‌گردان و کشاندن زندانی به کام خودکشی جنایت‌ها کرده است و این جنایات همچنان ادامه دارد. این رژیم جمعه خونین زاهدان را به راه انداخت. این رژیم با اعدام‌ها می‌کوشد خود را سر پا نگه دارد. این رژیم هر روزه دارد جنایت می‌آفرید. قتل ۵۲ کارگر معدن طبس مثال اخیرش است.

 بنابراین برای امنیت جامعه، برای رهایی از جهنم جمهوری اسلامی، برای آرامش کل منطقه خاورمیانه و رهایی آن از چنگال نیروهای تروریسم اسلامی و همچنین نیروهای دست راستی و فاشیستی اسرائیل و نتانیاهو پاسخ فوری، به پیروزی رساندن انقلاب زن زندگی آزادی و سرنگونی جمهوری اسلامی است. با سرنگونی حکومت اسلامی جنگ‌طلبان اسرائیلی نیز زیر پایشان خالی خواهد شد. 

جمهوری اسلامی سر مار اسلام سیاسی در منطقه است و باید آن را زد. امروز این رژیم در ضعیف‌ترین موقعیت خود قرار دارد. با اتحادی سراسری برای سرنگونی آن خیز برداریم و این جنگی است که باید با پیروزی آن را به آخر رساند. زنده‌باد انقلاب زن زندگی آزادی!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *