امسال در ۲۵ شهریور سالگرد انقلاب زن، زندگی، آزادی بخشهای مختلف جامعه با اعتراضات خود و با بیانیههای پرشورشان پیام روشن تداوم انقلاب را به گوش حکومت و جهانیان رساندند. اعتصاب سراسری در کردستان که دامنهاش به ده شهر رسید یک رویداد سیاسی مهم در این سالگرد بود. در این روز مغازهداران و کسبه شهرهای مختلف کردستان با اعتصاب عمومی که فراخوانش از سوی چندین حزب و سازمان سیاسی در کردستان از جمله کمیته کردستان حزب کمونیست کارگری، و نیز “شبکه سراسری انقلاب زن، زندگی، آزادی” و نهادهای مختلف مدنی و تعدادی از خانوادههای دادخواه داده شده بود، مغازههایشان را بستند و بدینگونه عزم خود را برای تداوم انقلاب به نمایش گذاشتند.
جمهوری اسلامی در این روز که از حضور امجد امینی پدر مهسا (ژینا) و مژگان افتخاری مادر وی در حلقه همبستگی مردم وحشت داشت، آنها را در حبس خانگی نگاهداشت. اما کردستان با اعتصاب عمومی یکپارچه پیام ادامه انقلاب را به گوش حاکمان رساند. امجد امینی پدر مهسا امینی این نماد انقلاب زن، زندگی، آزادی در استوری اینستاگرامش از اعتصاب عمومی و حمایت گسترده مردم در شهرهای مختلف کردستان قدردانی کرد و این حرکت درخشان اعتراضی را “هشدار و پیام اعتراض روشن مردم به جمهوری اسلامی” خواند.
در کنار اعتصاب عمومی در کردستان، زندان یک کانون مهم گرامیداشت سالگرد انقلاب بود. روز ۲۵ شهریور زنان زندانی سیاسی اوین دومین سالگرد انقلاب را گرامی داشتند و حماسه آفریدند. آنها شعارهایی را نوشته و به دیوارهای زندان آویختند. در راهروها و حیاط زندان با فریاد دستهجمعی شعار “زن، زندگی، آزادی”، “آزادی، آزادی، آزادی”، “از زنان و کردستان، تا هر گوشه در ایران”، “اصلاحطلب، اصولگرا، دیگه تمومه ماجرا”، “جان برود، سر برود، آزادی هرگز”، بند زنان اوین، هم صدا و هم پیمان، فریاد آزادیخواهی سر دادند. علیه سرکوبگریهای حکومت بهخاطر حجاب، در حیاط زندان شالهای خود را آتش زدند و دستهجمعی سرود “بلاچاو” و “به نام تو که اسم رمز ماست” را سر دادند و با فریاد شعارهای اعتراضی علیه اعدام و سرکوبگریهای حکومت با فریاد نام کشتهشدگان انقلاب و اعدامشدگان، تداوم انقلاب را فریاد زدند.
بدین ترتیب حکومت که با زندان و اعدام میکوشد دستاوردهای انقلاب را بازپس بگیرد و کل جامعه را عقب بزند، از درون همان زندان چنین رسا و قدرتمند پاسخ محکمی گرفت و بار دیگر چهره زنانه انقلاب مقابل انظار جهانیان قرار گرفت.
رویداد مهم دیگر همزمان با دومین سالگرد جانباختن مهسا امینی، کارزاری است که در شبکه اجتماعی ایکس (توییتر سابق) با عنوان “من یک نفرم، یکی از بیشمار زنان شهر” به راه افتاد. در این کارزار کاربران با چنین پیامی عکسهای بدون حجاب خود را منتشر میکنند. کارزاری که ادامه دارد و پیام رسای انقلاب زن، زندگی، آزادی علیه کل بساط آپارتاید جنسی حاکم است.
در این روز همچنین دیوارهای رنگین شهرهای مختلف با شعارهای اعتراضی مردمی بیش از بیش رنگ انقلاب را به خود گرفته بود.
در سالگرد انقلاب جنبش دادخواهی این رکن مهم جنبش سرنگونی نیز درخشید. این جنبش یک پای مهم بیانیههای گرامیداشت سالگرد انقلاب و گفتمانهایش بود. با نزدیکشدن به سالگرد انقلاب فشار امنیتی بر روی خانوادههای دادخواه شدت یافت. دایه مینا سلطانی مادر داغدار شهریار محمدی، این چهره درخشان جنبش دادخواهی دستگیر شد. در اعتراض به این فشارها و دستگیریها گوهر عشقی که خود نمادی از جنبش دادخواهی است، در ۲۶ شهریور از طریق ویدئویی در اعتراض به بازداشت اعضای خانوادههای دادخواه منجمله دستگیری دایه مینا و در دفاع از زندانیان سیاسی در معرض خطر اعدام اعلام کرد: “من بهعنوان مادر ستار بهشتی، در همبستگی با دایه مینا و برادرم ماشاءالله کرمی، خانواده پویا بختیاری، پخشان عزیزی و شریفه محمدی که زیر حکم اعدام هستند و همه فرزندانم که در زندان جمهوری اسلامی هستند، بهزودی تحصن و اعتصاب خواهم کرد. اگر در ظرف یک هفته آینده از تاریخ انتشار این ویدئو دایه مینا مادر داغدار شهریار محمدی آزاد نشود، روز دوشنبه دوم مهرماه ساعت ۹ صبح به محل دفتر سازمان ملل متحد در تهران یا به امامزاده صالح تجریش خواهم رفت و در آنجا تحصن و اعتصاب خودم را آغاز میکنم.” اعتراضی که بازتاب وسیعی داشته است و لازمهاش بیشترین حمایتهاست.
درعینحال ۲۵ شهریور و روزهای قبل و بعدش جامعه همچنان آینه روشنی از تداوم اعتراض بر سر معیشت و علیه فقر و فساد حاکم بود. بازنشستگان در ادامه اعتراضاتشان تجمعات اعتراضی خود را برای این روزها اعلام کرده بودند و این تجمعات از سوی بخشهای مختلف بازنشستگان از جمله تأمین اجتماعی، فولاد، مخابرات و معلمان بازنشسته در روزهای ۲۵ و ۲۶ شهریور در شهرهای مختلف با فریاد “اتحاد، اتحاد ، علیه فقر و فساد” بر پا شدند و بدینگونه بازنشستگان همچنان بلندگوی رسای اعتراض کل جامعه بودند.
و بالاخره اینکه وجه ارزنده دیگر گرامیداشت دومین سالگرد انقلاب، بیانیههای پرشوری است که از سوی تشکلهای مختلف کارگری – اجتماعی بهصورت بیانیههای مشترک و یا مستقل داده شده و مضمون و عمق انقلاب را بیان میکند. یک نمونه آن بیانیه ۹ تشکل از کارگران، بازنشستگان، مدافعین حقوق زن، پرستاران و دادخواهان است. در بخشی از این بیانیه چنین آمده است: ” امروز ما با یک جنبش قوی بر سر معیشت، آزادی و برابری در سطح جامعه روبرو هستیم. انقلابی که با شعار زن، زندگی، آزادی سر بلند کرد و با منشور خواستهای حداقلی بیست تشکل کارگری اجتماعی و پرچم میثاق تشکلها در اول ماه مه افق پیروزی را ترسیم کرد، با گامهای استوارتری به جلو گام بر میدارد.” و در ادامه امضاکنندگان آن بر تداوم اعتراض تأکید کرده و مینویسند: ” اینک در دومین سالگرد انقلاب نوین زنانه تاریخ، ما معلمان، ما کارگران، پرستاران و بازنشستگان، ما زنان و دادخواهان، ما جوانان آزادیخواه و ما مردمی که از فقر و فساد و گرانی و ظلم و تبعیض حاکمان به جان آمدهایم، با ادامه اعتراضات، تجمعات و اعتصاباتمان و فریاد دوباره “اتحاد، اتحاد، علیه فقر و فساد” با گرامیداشت قدرتمند و پرشور سالگرد آغاز انقلاب، یکصدا با هم برای برچیدن مناسبات نابرابر ، پایاندادن به بیحقوقی زن و بردگی مزدی، و بازگرداندن اختیار به انسان هم پیمان میشویم.”
بدینگونه بار دیگر منشور خواستهای حداقلی بیست تشکل به نقطه اتکای اتحاد مبارزاتی بیانیههای دومین سالگرد انقلاب تبدیل شده و بیش از بیش عمق جنبش قدرتمند سرنگونی را که در جریان است به نمایش میگذارد.
بیانیه مهم دیگر، بیانیه مشترک جمعی از فعالان و مدافعان حقوق زن به همین مناسبت با هفتاد امضا است که در سرسخنش آماده است: ” ما جمعی از فعالان و مدافعان حقوق زن، در دومین سالگرد انقلاب “زن، زندگی، آزادی”، با صدایی رساتر از همیشه و با خشمی فروزان، عزم شکستناپذیر خود را برای پیروزی این انقلاب عظیم و ریشهکنکردن این شرایط ضدانسانی اعلام میکنیم.” . بیانیهای که سخن آخرش چنین است: ” امروز ما امضاکنندگان این بیانیه از ایران و سراسر جهان، در دومین سالگرد شروع انقلاب زن، زندگی، آزادی، با قدرت و قاطعیت اعلام میکنیم که برای پیروزی نهایی، اعتصابات و اعتراضات سراسری و اعتصاب عمومی نهتنها یک گزینه، بلکه یک ضرورت انکارناپذیر است. این وضعیت و مسبب آن دیگر جایی برای ادامه ندارد و ما عهد میبندیم که تا برچیدن ریشه ظلم و استبداد از پای نخواهیم نشست. ما در برابر هرگونه تهدید و سرکوب از بازداشت و زندان گرفته تا شکنجه و اعدام، ایستادهایم و با اتحاد و همبستگی، این مبارزه را تا رسیدن به آزادی، برابری، رفاه همگانی، سکولاریسم و عدالت به سرانجام خواهیم رساند”.
اینچنین است که دومین سالگرد انقلاب زن، زندگی، آزادی سرآغاز فاز جدید و نقطه عطف دیگری در پیشروی انقلاب زن، زندگی، آزادی است. سالگردی که پیام تداوم انقلاب را رساتر از همیشه بازتاب داد. پیام مردمی که فریاد میزنند: ایستادهایم تا پایان. زندهباد انقلاب زن، زندگی، آزادی.