جنبش اعتراضی با قدرت جریان دارد مصاحبه با شهلا دانشفر

انترناسیونال: مدت‌ها است که شاهد اعتراضات روتین بخش‌های مختلف جامعه و مشخصاً بازنشستگان هستیم. اعتراضاتی که نشانه فضای اعتراضی کل جامعه هستند. آیا ادامه این روند برای ماه‌های متمادی و تلاش حکومت برای فرسایشی کردن آن توانسته از تأثیرات آن بکاهد؟

شهلا دانشفر: اعتراضات بازنشستگان، کارگران نفت، پرستاران، افراد دارای معلولیت و کشاورزان همه از شرایط غیرقابل‌تحمل زندگی آنها نشئت می‌گیرد. از فشارهای سنگین معیشتی، کاری و فضای امنیتی و امثال اینها. ما امروز با جنبشی گسترده و قدرتمند بر سر معیشت و رفاه از سوی بخش‌های وسیع کارگری و بخش‌های مختلف جامعه روبرو هستیم. و بازنشستگان یک کانون داغ این اعتراضات هستند. طبعاً یک تلاش حکومت همواره وعده‌ووعید دادن و در انتظار نگه‌داشتن و به فرسودگی کشاندن مبارزات است. اما فضای سرنگونی و انقلابی جامعه و خشم عمیق از پاسخ نگرفتن خواست‌های بسیار برحق و منطقی، اعتراضات را گسترش داده و همه این تلاش‌ها را پوچ و بی‌معنا کرده است.

گستردگی دامنه اعتراضات، روند سراسری‌تر شدن آنها و افزوده‌شدن هر روزه بر جمعیت شرکت‌کننده در این اعتراضات، گرمابخش اعتراضات مردمی در کف خیابان است و این برای مردم امیدبخش است. عکس‌العمل‌های گیج و متناقض سران حکومت نسبت به اعتراض و خواست‌های بازنشستگان و کارگران نشان می‌دهد که اتفاقاً این حکومت است که در برابر این ابعاد از مبارزه هر روز فرسوده‌تر و هراسش از انفجاری شدن جامعه و سربلند کردن قدرتمندتر انقلاب بیشتر می‌شود. حکومت تلاش‌های بسیاری برای عقب راندن و یا محدودکردن دامنه اعتراضات کرده و می‌کند. و همین خود نشان می‌دهد که چقدر از این اعتراضات وحشت دارد و به لرزه افتاده است.

برای مثال به اعتراضات بخش‌های مختلف کارگری و مردم در سطح جامعه در همین روزهای اخیر نگاه کنید و ببینید چه خبر است. به‌جرئت می‌توان گفت که هزاران نفر در این تجمعات شرکت می‌کنند. از جمله ما تجمع اعتراضی بازنشستگان فرهنگی ۱۴۰۰ را در روزهای سی‌ام و بیست و ششم آبان در مقابل مجلس اسلامی و دفتر ریاست‌جمهوری را داشتیم که هزاران نفر در آن شرکت داشتند.

ما تجمعات بازنشستگان نفت در روزهای سی‌ام و بیست و هفتم آبان‌ماه را در برابر ساختمان “شرکت ملی نفت ایران” در تهران و نیز در اهواز را داشتیم که باز جمعیت قابل‌توجهی در آنها شرکت داشتند. به علاوه اینکه در کرمانشاه بازنشستگان کشوری در همراهی با بخش‌های دیگر بازنشستگان در بیست و نهم آبان تجمع اعتراضی بر پا کردند و بازنشستگان مخابرات و تأمین اجتماعی و فولاد به روال همیشه در روزهای بیست و هشتم و بیست و هفتم در شهرهای مختلفی تجمع داشته و پیگیر مطالباتشان شدند. همچنین در همان روز بیست و هشتم آبان‌ماه بود که جمعیت بزرگی از افراد دارای معلولیت و خانواده‌هایشان در مقابل مجلس اسلامی تجمع کرده و با فریاد: “معیشت شایسته حق مسلم ماست” صدای اعتراض خود را به فقر معیشتی و درمانی بلند کردند.

بگذریم که در کنار همه این اتفاقات اعتراضات گسترده و سراسری پرستاران که بازتابی وسیع در جامعه داشته است و تجمعات اعتراضی کارگران نفت در پالایشگاه‌های مختلف پارس جنوبی، کشاورزان در اصفهان و دیگر بخش‌های کارگری و مردمی انجام‌گرفته است.

درعین‌حال شعارهای اعتراضی و مضمون بنرهایی که تجمع‌کنندگان معترض در این اعتراضات به دست داشتند به‌روشنی فضای تعرضی و رادیکال مبارزاتی در سطح جامعه را بازتاب می‌دهد. بنرهایی با مضامین “معیشت منزلت حق مسلم ماست”، “درمان رایگان حق مسلم ماست”، “کشوری، تأمین اجتماعی، مخابرات، فولادی، اتحاد اتحاد”، “معلم زندانی آزاد باید گردد” نمونه‌های قابل‌توجهی از آنها بودند.

در این اعتراضات بازنشستگان نفت با فریاد: ” شاغلین، بازنشستگان اتحاد اتحاد” بار دیگر پرچم اتحاد سراسری کارگری را برافراشتند. در تجمعات بخش‌های دیگر بازنشستگان نیز شعارهایی چون “تجمع اعتراض حق مسلم ماست”، “جنگ‌افروزی کافیه ، سفره ما خالیه”، “اختلاس نجومی، فلاکت عمومی”، “روسری را رها کن، فکر به حال ما کن” و فریاد “آهو دریایی آزاد باید گردد”، “کارگر زندانی آزاد باید گردد”، “زندانی سیاسی آزاد باید گردد” بازتاب‌دهنده اعتراض کل جامعه هستند. جامعه‌ای که در آن مردم در اعتراضات هر روزه خود به اشکال مختلف تداوم انقلاب را فریاد می‌زنند و بازنشسته با فریاد “فقط کف خیابان به دست میاد حقمون” صدای اعتراض جامعه‌ای را نمایندگی می‌کند که ایستاده است و کوتاه نمی‌آید.

بنابراین، امروز دررابطه‌با آنچه که در ایران می‌گذرد و یا مشخصاً اعتراضات بازنشستگان بحث بسیار فراتر از این است که حکومت چه نقشه‌های شومی برای عقب زدن مبارزات مردم در سر می‌پروراند. مردم پاسخ حکومت را با اعتراضاتشان در کف خیابان می‌دهند و با مبارزات هر روزه‌شان در جستجوی راه به پیروزی رساندن انقلابشان هستند.

روشن است که جمهوری اسلامی برای عقب زدن فضای انقلابی جامعه تلاش بسیاری کرد. از جمله با ددمنشی بسیار بر شمار اعدام‌ها افزود و بر سرکوبگری‌هایش شدت داد. سعی کرد در پرتو جنگ‌افروزی‌هایش بر سرکوبگرها و تعرضات معیشتی‌اش به جامعه شدت دهد. اما جامعه ایستاد و کارگر، پرستار، بازنشسته ، دانشجو و بخش‌های مختلف جامعه با شعار “جنگ‌افروزی را رها کن فکری به حال ما کن”، “نه تهدید، نه زندان ، نه اعدام نیست جلودار ما” و با گسترش اعتراضاتشان جواب محکمی به آن دادند. از جمله کاری کردند که حکومت ناگزیر به لغو حکم اعدام شریفه محمدی شد و این جدالی است که ادامه دارد.

حکومت برای پس‌گرفتن سنگر فتح شده حجاب، زنان را مورد حملات وحشیانه‌ای قرار داد. اما بازنشسته و کارگر معترض با فریاد “روسری را رها کن فکری به حال ما کن” پاسخ محکمی دادند. و در برابر این تعرضات ما شاهد اعتراض عریان آهو دریایی بودیم. حرکتی تاریخی که کل بساط آپارتاید جنسی حاکم را به چالش کشید. و وقتی مورد تعرض حکومت قرار گرفت جامعه او را در آغوش گرفت و شعار “آهو دریایی آزاد باید گردد” شعار اعتراضی بازنشستگان و شعار جوانان بر روی دیوارهاست.

از سوی دیگر وضعیت اقتصادی به‌شدت بحرانی و فلج حکومت تأثیر مستقیم خود را بر وضعیت معیشت و کل جامعه گذاشته است. از جمله برنامه بودجه حکومت برنامه تقویت نیروی انتظامی و تحمیل فلاکت بیشتر بر مردم است. این حکومت حتی برق و آب را هم بر مردم قطع کرده و گرانی‌های روزافزون برای مردم کمرشکن شده است. کارگر می‌داند که مطالبات معیشتی خود را نیز باید در دل جنگ با همین معضلات سراسری حاکم بر جامعه به جلو ببرد و در فضای سیاسی پر تلاطم کنونی ، مشکلات فاجعه‌بار معیشتی باروتی بر انبار خشم و نفرت کارگران و کل جامعه است.

بدین ترتیب جمهوری اسلامی به لحاظ اقتصادی، فرهنگی و سیاسی به‌شدت تضعیف شده است. در درون خود به‌شدت درهم‌ریخته است. اقتصادش فلج و به‌گل‌نشسته است و به‌ویژه به دنبال شکست سختی که از اسرائیل در منطقه متحمل شده و ضربات سنگینی که بر نیروهای نیابتی‌اش وارد گردیده است، در موقعیت بسیار تضعیف‌شده‌تری قرار دارد. این را خود حکومتیان اذعان دارند و در برابر، مردم خود را در مبارزاتشان قوی‌تر و مصمم‌تر می‌بینند. این پیشروی‌ها به طور واقعی افق روشن‌تری از مبارزه را در مقابل کارگران و بخش‌های مختلف جامعه و به گفته شما به طور مشخص بازنشستگان قرار می‌دهد که آن‌وقت نه فقط مبارزات آنها به فرسودگی کشیده نمی‌شود بلکه بر اعتراضات آنها سرزندگی و شادابی بیشتری می‌بخشد. به این معنی که کارگر، بازنشسته و مردم این جامعه راهی جز تداوم اعتراضات و انقلاب مقابل خود ندارند. فقط کف خیابان به دست میاد حقمان این شعار امروز بازنشسته و در واقع همه مردم است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *