salroze hezb

از بین پیامها، به مناسبت سالگرد تشکیل حزب

salroze hezb
فرح صبری: حزب پرو بال من شد!
سالها پیش وقتی از یک جنگ رو در رو با گله های اسلامی سربلند بیرون آمدم یکی از سرپاسدارهایی که ادعای اطلاح طلبی هم داشت و هنوز هم از رده های بالای حکومت است گفت: “شما مارکسیستها خطری برای ما ندارید که بخواهیم با شما بجنگیم. جمهوری اسلامی بالهای شما را شکسته است و خیالمان راحت است و این نشان میدهد که حکومت ما در اقتدار است”
با اینکه این اراذل و اوباش اسلامی با همه وحشی گریهای بیمانندشان نتوانسته بودند اراده ی ما را در هم بشکنند، ولی این حرف او بسیار برایم دردناک آمد وهمچون خنجری به قلبم فرو رفت به طوریکه هر وقت دوستی شعر “پروبال ما شکستند و در قفس گشودند”، را زمزمه میکرد اشکهایم جاری میشد. و در آن سالهای سیاه مهر سکوتی سنگین بر لبهای من نقش بسته بود و تنها یک خشم عمیق نسبت به جانیان و فاشیستهای اسلامی و یک امید به آینده وداشتن یک دنیای بدور از نابرابری و تبعیض میتوانست من را سرپا نگاه دارد.
و امروز با تکیه بر حزب کمونیست کارگری، کمونیستها بزرگترین خطر برای جانیان اسلامی هستند و همانطور که حزب “پرو بال من” شد و مهر سکوت را از لبهایم باز کرد، هزاران کمونیست و انسان انقلابی دیگر نیز هستند که برای جنگیدن با حکومت سرمایه داران اسلامی لحظه ای درنگ نخواهند کرد و با در دست داشتن پرچم حزب تا برپایی یک دنیای بهتر و سوسیالیسم از پا نخواهند نشست. حزب برای مبارزات جاری در جامعه ایرا ن برنامه و نقشه عمل مشخصی دارد و اجازه نمیدهد بر هیچ گوشه ای از این مبارزات خاک بپاشند و آن را کمرنگ جلوه دهند.
رفقا در نبود چنین حزبی در انقلاب ۵۷ طبقه کارگر و انسانهای شریف و انقلابی شکست سخت و دردناکی را تجربه کردند و به سبب آن ضد انقلاب اسلامی توانست سرکوب خونینی براه بیاندازد وجان هزاران انسان شریف و انقلابی را گرفت. هرچند که نتوانست از تبعات انقلاب عظیمی که از سر گذرانده بود لحظه ای خلاصی یابد و در ادامه همان انقلاب ومبارزه ی بی امان رفقایمان امروز طبقه کارگر ایران و تمام مردم آزادیخواه در مبارزه شان برای نابودی دیکتاتوری اسلامی و در هم فرو ریختن بساط سرمایه حزب کمونیست کارگری را دارند. حزبی که عمال رنگانگ سرمایه از صدای آمریکا تا بی بی سی امکان انکار آن را ندارند و هر روز فعالین و کادر های حزبیمان به قسمتهای گود
استخر این مبارزه نزدیکتر میشوند و پرچم مبارزات جنبشهای اجتماعی را در دست میگیرند. و اینگونه است که حزبمان به سمت رهبری تمام مبارزات مردم آزادیخواه پیش میرود و ما شاهد آن هستیم که هر سال سالروز حزبمان را در فضایی کاملا متفاوت از سال پیش جشن میگیرییم و اجازه نمیدهیم مزدوران اسلامی خواب راحت داشته باشند و اقتدار نداشته شان را در هم شکسته ایم .
رفقا بیست و دومین سالروز تاسیس حزب کمونیست کارگری را صمیمانه به رهبری حزب و تمامی اعضا و همه ی دوستداران حزب تبریک میگویم و دستتان را میفشارم! به امید روزی که همه در کنار هم در این شادی شریک باشیم.
آبان ۹۲

پرویز پوینده و حامد رضایی: پیام به مناسبت بیست و دومین سالگرد تاسیش حزب کمونیست کارگری ایران
این پیام را در بیست و دومین سالروز تشکیل حزبمان و زیر شدیدترین شرایط مادی و بحران اقتصادی طاقت فرسا و زیر حاکمیت وحشیانه و البته مفتضح شده ی جمهوری اسلامی برایتان مینویسم. همه می بینیم که این رژیم چگونه از ترس به میدان آمدن مردم به حرکات بیرحمانه و جنون آمیزی دست میزند. یک مشت اوباش سیاسی در قدرتند و هر روزه از کارگران و توده مردم قربانی میگیرند. ما شاهد کشمکش هر روزه مردم با این رژیم هستیم و تحولات سیاسی جامعه را باید در پرتو فشار اقتصادی هر روزه بر جامعه و کشمکش مردم با این حاکمیت دید. به عبارتی روشنتر بحران اقتصادی و تلاش حاکمان بر خراب کردن بار آن بر گرده مردم، منشا انقلاب ۸۸ وکل تحولات انقلابی در منطقه و شاید بتوانم بگویم در جهان است. مارکس بزرگترین آموزگار طبقه ی کارگر جهان هم جایی نوشته که بعد از هر بحران اقتصادی انقلابی در پیش است و امروز می بینیم که چگونه جامعه به شدت طبقاتی شده و چشم انداز نبردی بر سر زندگی و معیشت را در چشم اندار جامعه به روشنی میتوان دید. از همین رو دوره دوره انقلابات است.
جامعه ی ما انقلاب ۸۸ را باید تکمیل کند. این فلاکت بیسابقه ای که بر گرده مردم تحمیل شده بدون شک ماندگار نیست. همین امروز نیز رژیم تنها با ماشین سرکوب و جنایتش دارد برای خود زمان و شاید بهتر است بگویم روز میخرد. باید این چشم انداز را دید و آگاهی از این موقعیت صد در صد خطیر قطعا وظایفی در مقابل همه ما میگذارد.
وظیفه ما کمونیستها هم نیز بنابه تعریف چیزی جز آگاه کردن و متشکل کردن طبقه ی کارگر و زحمتکشان جامعه نیست. ما یعنی کمونیسم کارگری سالهاست که به استقبال این انقلاب رفته ایم و انصافا بد هم کار نکرده ایم. خیلی از شعارهای جنبش ما امروز به عقل عامه و خواست وسیع ترین توده های مردم تبدیل شده است. از لغو مجازات اعدام و برقراری یک جامعه ی غیر مذهبی و برابری زن و مرد گرفته تا حقوق انسانی کودکان وآزادی بیقید و شرط عقیده و ابراز وجود سیاسی و اجتماعی و حق تشکل و تحزب و … اما از سوئی دیگر کمونیستها خالق انقلاب نیستند بلکه باید آنرا به ابزاری برای در هم کوبیدن ماشین دولتی سرکوب و ریشه کن کردن همه ی اشکال ستم و سرکوب تبدیل کنند. هر انقلابی به نوعی سر بزنگاهی تاریخی ست. آدمها را هم باید ضرب در زمان و مکان کرد.
تصویر امروز همانند شرایط ماقبل انقلاب ٥٧ است. حکومت بورژوایی و عقب مانده ای که مردم عمیقا از آن منزجرند و مترصد سرنگونیش هستند، در حاکمیت است. اما یک تفاوت مهم با سال ٥٧ حضور غیرقابل انکار جنبش کمونیسم کارگری به این تصویر است. بعلاوه اینکه مناسبات سرمایه داری و بطور کلی بورژوازی جهانی تاکنون در هیچ مقطعی چنین بی افق و استراتژی نبوده است. جمهوری اسلامی نیز شرایط بسیار وخیمی دارد و به زحمت صفوفش را منظم نگه داشته ست. قدرتهای جهان سرمایه هم با بحران های شدیدتر از دهه ی شصت و هفتاد میلادی روبرو هستند. از جمله نوک کوه یخش را در جنبش اشغال دیدیم. نگاهی به فضای اعتراضی جوامع نشانگر آینده ای امید بخش تر است. زیرا امکان سازش غرب و جمهوری اسلامی به دلیل متناقض بودنشان نزول مذاکرات هسته ای کاملا ناچیز است … بحران و رکود اقتصادی شدیدتری در راه است و عدم تعادل و انسجام در سیاست های هر دو طرف مشهود است. همه چیز حکایت از این دارد که یک انقلاب در راه است. همان چیزی که حاکمان از آن هراس دارند. ما در سالگرد ٢٢ سالگی حزب رهبری و ارکان اجرائی در این حزب را به خم شدن و مکث روی این موضوع فرا میخوانیم. بنظر ما بحث اصلی دفتر سیاسی حزب باید حول چگونگی تدارک دخالتگری و سازماندهی این اعتراض عظیم و توده ای در جامعه باشد. با سرعت بیشتری نسبت به گذشته و صف خود را هر چه گسترده تر کنیم. واحدهای حزبی مان را همه جا و در همه شهرها و محلات برپا کنیم. تا بتوانیم سازمانگر اعتراضات موجود در جامعه باشیم و افق روشنی مقابل مردم بگذاریم. موقعیت چنان شکننده است که حتی جای کمی اتلاف وقت را نمیگذارد. خلاصه کلام اینکه کاری عظیم و بس خطیر بر دوشت ماست. خوشحالم که حرکت حزب در مسیر درستی بوده است و البته که درجه بیشتری از تعهد به کار حزبی و حتی تلاشهای تبلیغی- ترویجی بر دوش همه ما اعضا و دوستدارن حزب است.
زنده باد سوسیالیسم و استوار باد حزب کمونیست کارگری ایران – ١٤ آبان

جمع آزادی ـ ایران: به مناسبت بیست ودومین سالگرد حزب
ماه آذر در تاریخ سیاسی و مبارزات جنبش کمونیستی، ماه مشهور و پر آوازه ای است. از این منظر که در ۲۲ سال پیش در یک بزنگاه سرنوشت ساز در پاسخ متهورانه و واقع بینانه ای به کمونیسم بورژوایی، سنگ بنای حزبی گذاشته شد که مهر ابطال بر نظریه پایان کمونیسم-پایان تاریخ زد.
تولد این حزب پاسخ طبیعی به یک نیاز اجتماعی بود و رشد و بالیدن آن در کوران مطالبات و مبارزات و پابه پای تغییر نگرش انسانها و زندگی توده ها شکل گرفت.حزب ما با درایت کم نظیری دست روی دردها و مسائلی گذاشت که درد توده ها ی عظیم کارگر و زحمتکش و در یک کلام موضوع غالب ۹۹ درصدی های جامعه است و بر تاکید و تداوم آن پافشاری کرد و همین خصیصه سبب شد تا از یک حزب سیاسی به یک حزب وسیعا اجتماعی بدل شود به طوریکه در حال حاضر در
بیشتر اعتراضات اجتماعی و اعتصابات و مبارزات کارگری شعارهای حزب پرچم میشود. در اعتراضات مردمی بر علیه اعدام برنامه و موضع حزب سر لوحه مبارزات قرار میگیرد. ودر کمپین های کودکان کار و جنبش زنان نقش هدایت گرانه حزب دیده میشود.
به بیانی دیگر حزب نتیجه مبارزه طبقاتی موجود در دل جامعه اسلام زده ایران بود که با طرح برنامه یک دنیای بهتر و ترویج و تبلیغ آن توسط کانال جدید و فعالین حزب توقعات و مطالبات جامعه را بالا برده و خود نیز در دل این مطالبات و تغییرات رشد کند ودر این جایگاه بایستد به گونه ای که در سپهر سیاسی امروز ایران و حتی جهان انکار حزب امکان پذیر نیست. در کشورهایی از خاورمیانه و شمال آفریقا که مردمش موفق به سرنگونی دیکتاتوری های چندین ساله سرمایه داری شده اند، غیبت احزابی مانند حزب کمونیست کارگری محسوس است.
یکبار دیگر باید گفته شود که حزب ما به درجه ای از حضور اجتماعی رسیده است که خط و نشان برنامه ها و شعارهای آن در اکثر اعتراضات اجتماعی دیده میشود و این میسر نشد مگر با درک درست و واقعی از موقعیت و تدوین برنامه های معطوف به جامعه و افزایش ضریب نفوذ برنامه های کانال جدید و تلاش رهبری کادر ها و اعضای حزب. هر سال که میگذرد نمود حضور برنامه های حزب در جامعه نمایان تر میشود.
این حزب ماست این حزب مردم مبارز و اگاه است حزب علیه اعدامی هاست، حزب علیه حجاب اجباری است، حزب آزادی بی قید و شرط سیاسی است، حزب رهایی زن است، حزب کودکان کاراست و در یک کلام حزب ۹۹ درصدی هاست. از همین رو ۲۲مین سالروز تاسیس حزب کمونیست کارگری را به رهبری، کادرها، اعضا و همه فعالین و به عبارتی به همه ی مردم آزادیخواه و برابری طلب تبریک میگوییم.
جمع آزادی- ایران
آبان ۹۲

لیلی از ایران: حزب کمونیست کارگری ایران، ردبول زندگیمه!
دیروز یکی بهم می گفت تو زیادی خوشبینی! من واقعیت رو می بینم اما تو خیالبافی می کنی اگه می گی امیدی به تغییر و بهبود اوضاع است و امروز و فرداست که بتونیم درو باز کنیمو و دنیای بهترو بیاریم. از رویا بیا بیرون!
مهر سال۸۷ بود که در جایی مهمان بودیم دوستی فرکانس یک کانال را بهم داد و گفت برو این کانالو پیدا کن حرفهای خوبی می زنند. منهم چنین کردم و مشغله ی هر شبم شد نشستن پای حرفهای این کانال. اوایل حرفهایشان برایم جدید و نو بود. آنزمان عرق ناسیونالیستیم بالا بود و خوشم می آمد وقتی از خاک، وطن و نژاد پاک آریایی حرف می زدند!
هرشب ساعت ۱۰ می نشستم پای برنامه تا هر وقت که خوابم می برد. قبل از شروع این برنامه گاها یک خانم موفرفری صحبت می کرد بدون اینکه به حرفهایی که زده میشد گوش بدم منتظر سرانجام برنامه ها بودم.
یک ماهی گذشت و هر روز حس می کردم این حرفها به زندگی من بی ربطه. اگه بدنبال دوای درد زندگیم هستم، مهم خاک پاک ایران است! خلاصه دیگه آخری ها کم و بیش کانالو رد می کردم. تا اینکه آذر همان سال به جشن تولدی دعوت شدم عجیب ترین جشن تولد زندگیم تا آنزمان! روی کیک نوشته بودند: WPI که بعد متوجه شدم مربوط به همان کانال هست. موقع گذاشتن شمعها روی کیک یواشکی درگوش اون دوستی که کانالو معرفی کرده بود گفتم: این کانال خیلی هم جالب نیست. بنظرت یک کمی حرفاشون بی ربط به زندگیمون نیست؟! تعجب کرد و بعد از کمی سوال و جواب که بین منو و اون ردوبدل شد به شوخی و با خنده آروم با دستش زد به بازوم و گفت یعنی الان تو یک ماهه به حرفای شهرام همایون گوش میدی؟! (آنزمان کانال یک از کانال جدید برای چند ساعت برنامه خریده بود) و من در آن جشن که برای تولد حزب کمونیست کارگری بود حرفهای جدیدی شنیدم و بعد از اون پای کانال جدید نشستم و به راستی حرفهای دلم و شاید بهتر است بگویم حرفهای دل مردم را از این کانال شنیدم و تازه فهمیدم اون خانم موفرفری هم همین شهلای خودمان بوده که از دردهای ما مردم حرف میزد.
از آنزمان به بعد فصل جدیدی در زندگیم باز شد. فصلی که آگاهی، حرکت رو به جلو،امید به آینده و ممکن بودن یک زندگی بهتر از ویژگی هاشه و فصلی که گرماش خیلی زود سرمای فصلهای سرد زندگیمو معتدل کرد. گرمایی که عزت نفس، اراده، مهم بودن و تاثیر گذار بودنم که هر روز زیر پای جمهوری اسلامی له می شد را زنده کرد و به حرکت درآورد و در دنیایی پر از انسانیت و آدمهای شریف رو بروم باز کرد. به این باور رسیدم که امکان آوردن این دنیا هست فقط کافیه اراده جمعی آدما برای یه زندگی بهتر توی یک رودخونه بریزه و آنچنان خروشان و قوی بشه که دنیا رو از اساس تغییر بده. به این باور هم رسیدم که وسیله ممکن شدن این تغییر، حزب کمونیست کارگری است و از آن زمان به بعد، از حرکت نایستادم و هر روز با کمک دوستان و حزب عرصه های بیشتری را در مبارزه با جمهوری اسلامی و آوردن دنیای بهتر پیدا کردیم.
به امید دنیای بهتر،حزب کمونیست کارگری ایران، تولدت مبارک!
لیلا از ایران
آبان ١٣٩٢

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *