حزب کمونیست کارگری ایران وب سایت رسمی حزب کمونیست کارگری ایران
نوید مینائی:
پدیده ریزگردها بیش از یک هفته است که زندگی مردم استان خوزستان و کل غرب ایران تا استانهای آذربایجان را مختل کرده است. مطابق اطلاعات به دست آمده از عکس های فضایی ناسا منشا این ریزگردها صحراهای عربستان و عراق و مناطق شمالی آفریقا به علاوه تالاب های خشک شده داخل ایران است. طوفان ریزگرد مناطق وسعی از خاورمیانه را دربر گرفته است٬ از قاهره تا اورشلیم و تل آویو و اهواز. منطقه خاورمیانه معمولا در فصل بهار و تابستان شاهد هوای غبار آلود است اما در این فصل یعنی زمستان چنین پدیده ای غیر معمول است. نکته دیگری که این طوفان را از طوفان های گرد و غبار در سال های گذشته جدا می کند این است که ذرات گرد و غبار در مناطقی بسیار دورتر از منبع طوفان فرود می آیند.
روز گذشته رئیس هلال احمر اهواز اعلام کرده ست که تعداد ۳۰ هزار ماسک رایگان توسط ۳ دستگاه امبولانس در اهواز توزیع شده است و همچنین برای کمک رسانی به مردم یک تیم امدادی در حال آماده باش است. این تمام تلاش جمهوری اسلامی برای مقابله با فاجعه طوفان ریزگردها آن هم فقط در شهر یک میلیون و ۲۰۰ هزار نفری اهواز است!! تازه اگر فرض کنیم ماسک های توزیع شده توسط هلال احمر ماسک های استاندارد و موثر بوده اند و نه ماسک های معمولی که ضررشان بیشتر از منفعتشان است.
واقعیت این است که جمهوری اسلامی با تخریب محیط زیست در ایران و از جمله در خوزستان که بیشترین آسیب ها را از سیاست های چپاولگرانه سران رژیم دیده است، خوزستان و بسیاری مناطق دیگر ایران را به مناطقی خشک و بدون سپرهای دفاعی طبیعی در مقابل پدیده هایی مانند ریزگردها تبدیل کرده است. همانطور که اخیرا تحقیقات مستقل کارشناسان ایرانی ساکن اروپا و امریکا نشان داده است نابودی دریاچه ارومیه تماما به دلیل عملکرد مخرب حکومت و دستگاه های اجرایی و سیاست گذاری های سودپرستانه آنها ست. در خوزستان هم شوری آب کارون و نابودی بیشه زارها و غیره توسط شرکت های سپاه و آستان قدس رضوی و آقازاده ها صورت گرفته است و به این ترتیب مردم خوزستان را حتی از داشتن آب نوشیدنی قابل شرب محروم کرده اند. در جمهوری اسلامی هر آقازاده و هر آیت اللهی هر جا و هر وقت جیبش اقتضا کرده دست به کار نابودی طبیعت زده است. تخریب جنگلها و باغ ها و ساخت و ساز شهرک ها و ویلا سازی از جمله اقدامات ویرانگری است که مقامات رژیم در حق طبیعت کرده اند. شرکت های نفت و گاز و غیره هم با گردن کلفتی برای کسب سود بیشتر از زیر فیلترینگ مناسب و موثر پس آب ها و دودهای دودکش هاشان در می روند و روند تخریب محیط زیست را تسریع کرده اند.
اگر در ایران حکومتی با درجه ای از تعهد به شهروندان وجود می داشت به جای هزینه های کمر شکن برای پروژه های اتمی که خود عامل آلودگی و خسارات جبران ناپذیر به طبیعت هستند٬ برای ارتقای محیط زیست برنامه هایی را اجرا می کرد. به جای تحمیل سنگین ترین تحرم ها به جامعه می توانست از پیشرفته ترین و سالم ترین روش ها و تکنولوژی روز برای تولید انرژی و سایر زمینه ها استفاده کند٬به جای تخصیص ردیف های بودجه های میلیاردی به تولید! و بازسازی امامزاده و مساجد و ترویج خرافات در جامعه و در عوض بی توجهی به طبیعت و محیط زیست، جور دیگری عمل می کرد.
اگر خوزستان و آذربایجان و سیستان در اثر سیاست های سودپرستانه سران رژیم از تالاب ها و رودخانه ها و بیشه زارها و دریاچه هاشان محروم نشده بودند امروز در مقابل طوفان ریزگرد بسیار مقاوم تر بودند و مردم مشقت و خطر و تلفات کمتری را تحمل می کردند. چرا که منابع طبیعی یاد شده در طبیعت وظیفه ایجاد تعادل و پایداری را دارند. چرا که هر هکتار جنگل با جذب چندین تن ریزگرد می تواند مانند سدی در مقابل ریز گردها عمل کند٬ چرا که تالاب ها با مرطوب نگه داشتن هوا منطقه را در مقابل ریزگرد ها مقاوم تر می کنند.
در چنین شرایطی حکومتی که کوچکترین تعهدی به شهروندان دارد موظف است با تمام قوا به تجهیز شهر و شهروندان در مقابل طوفان بپردازد. وارد کردن و توزیع میلیونها ماسک استاندارد در همه شهرهای آسیب دیده٬ اعلام وضعیت اضطراری و طلب کمک های بین المللی و ورود تیمهای بین المللی امداد رسانی به اهواز و سایر شهر ها٬ ایجاد کمپ های موقت در مناطق دور از طوفان برای انتقال کودکان و سالخوردگان و گروه های آسیب پذیر از جمله وظایف دولت است که باید توسط مردم مطالبه شود.
یکی از راه های مقابله با چنین وضعیتی مجبور کردن حکومت به تخصیص امکانات و رسیدگی فوری و موثر است. مساله مرگ و زندگی و سلامت به خصوص برای کودکان بسیار جدی ست٬ مردم می توانند با سازمان دادن اعتراضات و تشکیل زنجیره های انسانی خواهان رسیدگی فوری و اقدامات فوری دولت برای به حداقل رساندن خسارات ناشی از طوفان بشوند.*
