https://www.youtube.com/watch?v=OyA2GFCylVs
جنبش کارگری در سال ۱۴۰۲
گفتگو با کاظم نیکخواه و شهلا دانشفر در برنامه خط رفاه در کانال جدید
حسن صالحی: در برنامه این هفته میخواهیم نگاهی داشته باشیم به جنبش کارگری در سال ۱۴۰۲ که پشت سر گذاشتیم و ببینیم چه اتفاقاتی روی داد، امروز کجا هستیم و چشمانداز جنبش کارگری چگونه خواهد بود. از جمله چشمانداز اعتراضات کارگری در ایران در سال جدید ۱۴۰۳ که آغاز شده است. مهمانان برنامه این هفته ما شهلا دانشفر و کاظم نیکخواه هستند.
شهلا دانشفر مهمترین و شاخصترین اتفاقات جنبش کارگری در سال گذشته که بشود گفت نقطه عطفی بودهاند و یا اهمیت خاصی داشتهاند از نظر شما کداماند؟
شهلا دانشفر: به باور من سال ۱۴۰۲ سال درخشش جنبش کارگری بود. در بهمن ۱۴۰۱ بود که منشور خواستهای حداقلی بیست تشکل از سوی معلمان، کارگران، بازنشستگان مدافعین حقوق زن و بخشهای مختلف اجتماعی منتشر شد که مهر خود را بر فضای اعتراضی کل جامعه کوبید و پرچمی برای اتحاد سراسری مبارزات مردمی به دست داد. این منشور به طور واقعی بر فضای اعتراضی جنبش کارگری و بر ادامه این نبرد اجتماعی تأثیر بسزایی داشت. از جمله در پالایش جامعه و قطببندی شدن طبقاتی گفتمانهای جامعه تأثیر خود را گذاشت.
در سال ۱۴۰۲ در تداوم انقلاب زن زندگی آزادی و فضای سیاسی متأثر از آن در سطح جامعه، جنبش کارگری نیز کیفیت دیگری پیدا کرد. فضای جنبش کارگری در این سال بسیار تعرضی بود. شعارهای اعتراضی و بیانیهها و قطعنامههای اعتراضی کارگران در این سال مستقیماً علیه جناحهای مختلف حکومتی و کل بساط فقر و بیتامینی، علیه تبعیض و نابرابری و کل بساط چپاول و دزدی حاکم بود و کارگران با گفتمانهایی رادیکال جامعهای انسانی را فریاد میزدند.
در این سال ما شاهد ابراز وجود سیاسی کارگران بر سر مسائل اساسی جامعه بودیم و این را در قطعنامهها و بیانیه کارگری در مناسبتهایی چون گرامیداشت سالروز انقلاب و یاد مهسا امینی در ۲۵ شهریور، علیه اعدامها و سرکوبها، در مناسبتهایی چون اول مه و روز جهانی زن، علیه حضور جمهوری اسلامی در اجلاس سالانه سازمان جهانی کار با خواست اخراج آن و علیه بساط سرکوب و اعدام شاهد بودیم. فراخوان گرامی داشت روز جهانی کارگر در سال گذشته با فراخوان بازنشستگان تأمین اجتماعی و استقبال وسیع تشکلهای کارگری و برگزاری آن در چندین شهر و فراخوان شبکه زن زندگی آزادی و گرامیداشت این روز از سوی دانشجویان و جوانان در سطح شهرها کیفیت جدید و اجتماعی ای به این روز داد. کارگران در نیشکر هفتتپه و پتروشیمی ایلام روز جهانی کارگر را گرامی داشتند. خانوادههای کارگران اعتصابی نفت به این مناسبت و در حمایت از کارگران نفت ویدئویی را انتشار دادند. کردستان مثل همیشه یک کانون داغ برگزاری روز جهانی کارگری بود و این اتفاقات خود یک نقطه عطف بود. همچنین در سال گذشته تشکلهای مختلف کارگری به مناسبت روز جهانی زن بیانیه دادند و این روز را بازنشستگان در شوش و کرمانشاه در کف خیابان گرامی داشتند.
به لحاظ اعتراضات میدانی، کارگران از همان ماه آخر سال ۱۴۰۱ با اولتیماتومهایشان برای تداوم اعتراضات این سال را به پایان رساندند. همانطور که امسال نیز شاهد همین اولتیماتوم دادنها برای گسترش اعتراضات از سوی بخشهای مختلف کارگران هستیم. از جمله از همان آغاز سال ۱۴۰۲ اعتراضات گسترده بازنشستگان شروع شد. در فروردینماه بود که بازنشستگان تأمین اجتماعی یکشنبههای اعتراضی را اعلام کردند و بعد هم بازنشستگان مخابرات و کشوری با روزهای اعتراضی خود به میدان آمدند و این اعتراضات هر هفته در طول سال تداوم پیدا کرد. بدین ترتیب بازنشستگان در سال گذشته با تجمعات هر روزه خود در کف خیابان و فریاد شعارهای اعتراضیشان و با راهپیماییهایشان تنور انقلاب را تا مدتها داغ نگاه داشتند و تا هم اکنون نقش مهمی در تحرک سیاسی شهرها داشته و حقیقتاً حماسه آفریدند. حکومت با سرکوب و کشتار تلاش کرد خیابان را آرام کند. اما جنبش کارگری و از جمله بازنشستگان نقشآفرین شدند و فضای سیاسی را بهشدت متحول کردند.
در سال گذشته ما همچنین شاهد اعتراضات معلمان بر سر مسائل مختلف بودیم. این اعتراضات علیرغم سرکوب شدید معلمان جریان یافت. از جمله وقتی حکومت با حمله شیمیایی به مدارس سعی کرد جامعه را مرعوب کند و عقب براند و انتقام خود را از دانشآموزان که یک نیروی مهم انقلاب بودند بگیرد، معلمان اعلام کردند که دانشآموزان خطقرمز ما هستند و در اعتراض به این عمل جنایتکارانه حکومت در قبال دانشآموزان فراخوان بهروز اعتراض سراسری نوزدهم اردیبهشت را دادند و این فراخوان از سوی تشکلهای مختلف کارگری و دانشجویان از دانشگاههای مختلف مورد حمایت قرار گرفت و در سی شهر این اعتراضات شکل گرفتند. بهغیراز آن معلمان در مقاطع مختلف سال چون فروردینماه و دیماه نیز تجمعاتی داشتند. بعلاوه اینکه یک بخش دائم اعتراضی در میان آنها معلمان بازخریدی و معلمان بازنشسته بودند. معلمان همچنین از جمله نیروهای امضاکننده بیانیههای مختلف اعتراضی علیه سرکوب و اعدام و در مناسبتهای مختلف اعتراضی در سطح جامعه بودهاند.
بخش معترض دیگر کارگری در سال گذشته کارگران نفت بودند که اعتراضات آنها نقطه عطفی در جنبش کارگری بود و بر فضای سیاسی جامعه نیز تأثیر بسیاری گذاشت. از جمله در همان اردیبهشت هزاران کارگر پروژهای نفت در ۱۱۰ مرکز نفتی برای پیگیری مطالبات پاسخ نگرفته خود دست به اعتصاب زدند. بعد هم در مهرماه کارگران رسمی نفت این بخش تعیینکننده در این صنعت کلیدی در اعتراض به تعرضات معیشتی حکومت وارد اعتصاب شدند. به دنبال آن نیز اعتراضات گسترده کارگران ارکان ثالث و قرارداد موقت را داشتیم که با مطالباتی چون حذف پیمانکاران و لغو انواع قراردادهای موقت کاری ساختارهای اساسی سیاسی – اقتصادی حکومت را به چالش کشیدند. جدا از اینها ما اعتراضات در مراکزی چون گروه ملی فولاد اهواز و نیشکر هفتتپه را داشتیم. بعلاوه اینکه اعتراضات کارگری دامنهاش به مراکز بزرگی چون ذوبآهن اصفهان، ماشینسازی اراک و تبریز، کارخانجات مختلف فولاد، معادن مختلف با چندین هزار کارگر و مراکز خدماتی مثل شهرداریها، راهآهن و کارگران برق و آتشنشانی کشیده شد. در فولاد اهواز کارگران سه نوبت در آبان، دی و اسفند اعتراضات گستردهای داشتند و با راهپیمایی اعتراضی خود در خیابانهای شهر و فریاد شعار نه تهدید، نه زندان، دیگر اثر ندارد خیابانهای این شهر را به لرزه در آوردند. پرستاران نیز در این ماههای اخیر اعتراضاتشان گستردهتر شد.
آخرین نکته مهم دررابطهبا جنبش کارگری در سال گذشته برافراشته شدن پرچم اتحاد طبقاتی کارگری بود که بازنشستگان با شعارهایی چون “شاغل و بازنشسته اتحاد، اتحاد”، “لشکری، کشوری، تأمین اجتماعی، فولادی، نفتی، اتحاد اتحاد”، پیشتاز آن بودند و خود در میدان عمل در جهت شکلدهی چنین اتحادی تلاش کردند. در مقاطعی ما شاهد فراخوان تجمع اعتراضی بخشهای مختلف بازنشستگان با هم بودیم. ما شاهد کشیدهشدن شعار “شاغل و بازنشسته اتحاد اتحاد” در نفت و تجمع مشترک کارگران شاغل و بازنشسته در آنجا بودیم. هرکدام از این اتفاقات نقطه عطفی در جنبش کارگری است و همه اینها بلوغ جنبش کارگری، ابعاد گسترده سازمانیافتگی آن و سیر پرشتاب آن را به جلو و رفتن بهسوی اعتراضات سراسری را به نمایش میگذارد.
حسن صالحی: شهلا دانشفر به مهمترین رویدادهای کارگری در سال گذشته اشاره کردند. از نظر شما مهمترین ویژگیهای جنبش کارگری در سال ۱۴۰۲ چه هستند؟
کاظم نیکخواه: به نظر من مهمترین ویژگی جنبش کارگری در سال گذاشته یکی گستردگی این جنبش بود و دیگر اینکه مراکز بسیار کلیدی مثل نفت، ذوبآهن، فولاد و اینها به میدان آمدند و دست به اعتصاب و تجمع و اعتراض زدند. این جنبه تعیینکننده است که تأثیرات خود را نه فقط بر جنبش کارگری بلکه بر کل فضای جامعه باقی گذاشته است و این وضعیت ادامه دارد. جنبه دیگری که در اعتراضات بسیار مهم است آگاهی عمیقی است که در اعتراضات بازتاب مییابد. عمق خواستها، شفافیت خواستها همین بیانیههایی که اشاره شد اینها طبقهای آگاه را نشان میدهد که با عمق و آگاهی دارد اعتراض میکند. شما وقتی به اعتراضات کارگران نفت یا فولاد یا بازنشستگان دقت کنید و به بیانیهها و سخنرانیها و شعارهایی که داده میشود توجه کنید متوجه میشوید که کاملاً به تمام جوانب ظلم و اجحافات و تبعیضاتی که علیه کارگران و علیه مردم صورت میگیرد آگاه هستند و به آن اعتراض میکنند. نه فقط علیه ستم بر کارگران بلکه علیه ستمگری بر کل جامعه کیفرخواست میدهند و اعتراض میکنند و این نشان میدهد که کارگر بهعنوان یک نیروی اجتماعی، یک طبقه اجتماعی به میدان آمده و علیه اعدام، علیه زندان، علیه تبعیضات علیه زنان و بخشهای مختلف مردم دارد اعتراض میکند. در هر اعتراض بهاصطلاح “صنفی” ما شاهد طرح ابعاد وسیعی از موضوعاتی هستیم که به آنها اشاره میشود، به آن پرداخته میشود و علیه آن اعتراض میشود. خصلت تعرضی اعتراضات هم بسیار مهم است. مثلاً نگاه کنید رئیسی را کارگران و بازنشستگان سکه یک پول کردهاند و او را رئیسی بیسواد، دروغگو و شش کلاسه و فلان و بهمان خطاب میکنند. کاملاً از موضع تعرضی بالای سر حکومت ایستادهاند و علیرغم جنایات جمهوری اسلامی در جامعه کارگر علیه کل حکومت ایستاده و حرفش را علیه سران حکومت میزند و علیه اوضاعی که هست اعتراض میکند و کیفرخواست خودش را اعلام میکند. اینها مهمترین جنبههای اعتراضات کارگران و بازنشستگان و پرستاران است و به نظر من تأثیرات بسیار عمیق و شگرفی بر کل جامعه داشته و خواهد داشت که در تحولات بعدی خودش را نشان خواهد داد که بعداً میشود بیشتر در این مورد صحبت کرد.
حسن صالحی: کاظم نیکخواه اشاره کرد که جنبش کارگری خصلتی تعرضی داشته است. درصورتیکه بسیاری از مطالباتی که کارگران برای آن میجنگند بیشتر مقابله با حملاتی است که دولت به معیشت و سطح زندگی آنها میکند. یعنی مطالباتی هستند در دفاع از معیشت خودشان. این تعرضی بودن را که در صحبتها اشاره شد چگونه میشود در جنبش کارگری در سال ۱۴۰۲ توضیح داد؟
شهلا دانشفر: یک مثال در پاسخ به سؤال شما گرامیداشت روز جهانی کارگری و روز جهانی زن در سال گذشته است که جلوتر اشاره کردم. گرامی داشت روز جهانی زن در کف خیابان از سوی بازنشستگان با تأکید بر خواست برابری زن و مردم و پایاندادن به ستم علیه زن و لغو همه قوانین ضد زن و تبعیضآمیز نمادی از تعرضی بودن جنبش کارگری است و تعمیق آن را به نمایش میگذارد. جنبه دیگر که فراموش کردم جلوتر اشاره کنم پیوند و اتحاد مبارزتی جنبش کارگری با بخشهای دیگر جامعه است. وقتی کارگر نفت وارد اعتصاب میشود دانشجویان از دانشگاههای مختلف و بخشهای مختلف کارگری از آن اعلام حمایت میکنند. وقتی خانوادههای دادخواه مورد سرکوب و دستگیری قرار میگیرند، تشکلهای مختلف کارگری با بیانیههایشان آن را مورد اعتراض قرار میدهند. بیانیههای مشترکی که در این یکساله علیه اعدام و سرکوب و در مناسبتهای مختلف از سوی تشکلهای کارگری و اجتماعی داده شده است وجوهی از این اتحاد مبارزاتی را نشان میدهد. اینها همه نشانگر این است که جنبش کارگری در یک پیوند تنگاتنگ با کل جامعه در متن انقلاب زن زندگی آزادی عمل میکند و بنابراین فقط دفاعی نیست. بلکه تعرض است. کارگر بهعنوان مدعی جامعه بر سر مسائل مختلف جامعه حرف زده و صدای اعتراضش را بلند کرده است. بیانیههایی که به مناسبت شروع سال ۱۴۰۳ و مصوبه جنایتکارانه مزدی حکومت از سوی تشکلهای مختلف کارگری داده شد، سراپا اولتیماتوم و کیفرخواست است. کارگران با شعار “حقوقهای نجومی فلاکت عمومی” صدای اعتراض خود را علیه تبعیض و حقوقهای نجومی بهعنوان بخشی از چپاولگریهای حکومت بلند کردهاند. با شعارهای اعتراضی از جمله شعار “انگل زاده اروپاست، تورمش مال ماست” اختلاسها و دزدیهای حکومتی را به چالش کشیدهاند. اینها همه تعرض کارگران به کل بساط چپاول و دزدی حاکم است؛ بنابراین کارگران وقتی شعار “اتحاد، اتحاد، علیه فقر و فساد” را سر میدهند، دارند ربط مستقیم اعتراضات خود را با شعار “فقر فساد گرونی میریم تا سرنگونی” که یک شعار مهم انقلاب زن زندگی آزادی بود، بیان میکنند و یا وقتی کارگر پرچم شاغل و بازنشسته اتحاد اتحاد را به دست میگیرد، و میگوید ما همه درد مشترک هستیم و صف این اتحاد را بهصورت میدانی تشکیل میدهد، چهره تعرضی جنبش کارگری را به نمایش میگذارد. وقتی که کارگر قراردادی نفت میگوید باید همه انواع قراردادهای بردهوار موقت لغو شوند، این صدای کل جنبش کارگری است و یک تعرض است و یا وقتی که کارگر ارکان ثالث خواستار حذف پیمانکاران میشود، یعنی یک ساختار حکومت را به چالش میکشد، و این یک تعرض است و وقتی کارگر فولاد فریاد میزند که اخراج خطقرمز ماست و شعار نه تهدید نه زندان دیگر اثر ندارد را میدهد و میگوید اگر خواسته ما جواب نگیرد اهواز قیامت میشه و همین شعارها را کارگران ذوبآهن نیز سر میدهند، اینها تعرضاند؛ بنابراین اینها نشانگر اعتراضات کارگری در یک فضای انقلابی جامعه است. امیدوارم پاسخ شما را داده باشم.
حسن صالحی: بله من پاسخ سؤالم را گرفتم. اما یک سؤال دیگر دارم و مایلم هر دوی شما در مورد آن اظهارنظر کنید. من میخواهم از زاویه وضعیت اتحاد مبارزاتی کارگران به جنبش کارگری در سال ۱۴۰۲ نگاهی داشته باشیم. از این منظر جنبش کارگری چقدر پیشرفت داشته، صفوف آن چقدر متحدتر شده؟ این را مورد ارزیابی قرار دهید. کاظم نیکخواه نظر شما چیست؟
کاظم نیکخواه: به نظر من کلاً طبقه کارگر یعنی بخشهای مختلف طبقه کارگر که اینجا باید از پرستاران هم اسم ببریم که اخیراً در چندین شهر دست به تجمعات و اعتصابات بزرگی زدند از جمله در شیراز و اگر اشتباه نکنم در تهران، و چند شهر دیگر، این واضح است که از نظر موضعگیری و گرایشات کاملاً متحدند. بحث بر سر این است که توازن قوا باید اجازه دهد که اعتراضات آنها در خیابان به هم بپیوندد. الان نگاه کنید در صنعت نفت کارگران رسمی، کارگران ارکان ثالث دارند جداجدا اعتراض و اعتصاب و مبارزه میکنند. این بدان مفهوم نیست که متحد نیستند. برعکس بسیار متحدند اما فضای نفت هنوز به آنها اجازه نداده که با هم دست به اعتصاب بزنند. درعینحال آنها با هم و هماهنگ با هم حرکت میکنند. یا بازنشستگان موقعی که دست به اعتراض و تجمع میزنند به نحوی با اعتراضات کارگری هماهنگ با هم جلو میآیند. من مطمئنم که در سال جدید و با پیشرفت اوضاع سیاسی ما شاهد تجمعات مشترک بخشهای مختلف کارگران، بازنشستگان، معلمان و پرستاران در کنار دانشجویان و زنان معترض خواهیم شد. منظورم این است که موانع ذهنی آنچنانی وجود ندارد که فکر کنیم کارگران اول باید آگاه شوند تا متحد و هماهنگ حرکت کنند. بلکه باید نشان داد که از نظر عملی و توازن قوا چگونه میشود مانع سرکوب و فشار حکومت را برای حرکت هماهنگ بخشهای مختلف کارگران کنار زد. الان اعتراضات با انگیزههای اولیه صنفی و معیشتی و اینها به جریان میافتد و همین خود یک پیشروی مهم علیه حکومت است. من مطمئنم که جلوتر که برویم این اعتراضات جنبههای فراگیرتر و سیاسیتری پیدا خواهد کرد، خواستهای عمومیتر و فراگیرتری جلو خواهد آمد، و این بر هماهنگی و پیوند اعتراضات تأثیر خواهد گذاشت. ما تا الان هم شاهد بودهایم که حتی بازنشستگان بخشهای مختلف جداجدا اعتراض میکردند. الان بازنشستگان تأمین اجتماعی، مخابرات کشوری و غیره یک جاهایی کنار هم دست به تجمع و اعتراض میزنند. کلاً ارزیابی من این است که اتحاد و همبستگی در صفوف بخشهای مختلف طبقه کارگر عمیق و جدی است. مانع عدم آگاهی نیست. مانع حکومت است و باید به این جواب داد که مانع حکومت را چگونه میشود کنار زد و من مطمئنم که با ادامه اوضاع، این مانع را کارگران کنار خواهند زد و شاهد اعتراضات و اعتصابات و تجمعات مشترک و هماهنگ بخشهای مختلف کارگری خواهیم بود.
حسن صالحی: کاظم نیکخواه تأکید کرد که اتحاد به لحاظ خواستهها او مطالباتی که کارگران باید داشته باشند، به درجه زیادی وجود دارد. یک جنبه موردنظر من به لحاظ سازمانی و تشکلیابی است. یعنی ابعاد سراسری تشکلیابی و اتحاد صفوف مبارزاتیشان از این نظر ارزیابی شما چیست؟
شهلا دانشفر: به نظر من جنبش کارگری در این راستا قدمهای مهمی به جلو برداشته است. شوراهای سازماندهی اعتراضات کارگران پیمانی و ارکان ثالث در نفت، شورای هماهنگی اعتراضات پرستاران از جمله دستاوردهای انقلاب زن زندگی آزادی هستند. وقتی کارگر شعار شاغل و بازنشسته اتحاد اتحاد را سر میدهد، یعنی به اهمیت اتحاد مبارزاتی کارگری کاملاً واقف است و وقتی شعار” لشکری کشوری تأمین اجتماعی فولاد، اتحاد اتحاد” را سر میدهد واقف است به این مسئله و دارد در جهت شکلدادن به این اتحاد تلاش میکند. از جمله خود آنها به تجمعات مشترک بخشهای مختلف بازنشستگان فراخوان میدهند. در طول سال گذشته چندین نوبت چنین تجمعات مشترکی برپا شدند. ما شاهد تجمع مشترک کارگران رسمی نفت و بازنشستگان نفت با شعار “شاغل و بازنشسته اتحاد اتحاد” بودیم. درعینحال بیانیههای مشترکی که از سوی تشکلهای مختلف کارگری و نهادهای اجتماعی داده میشود قدمهای مهمی در این جهت هستند. همان منشور بیست تشکل نه فقط اتحاد مبارزاتی کارگران را نمایندگی کرد؛ بلکه در واقع پلاتفرم متحدکننده اعتراضات مردمی در سطح جامعه بود. بهویژه اینکه آن چیزی که همه کارگران و مردم را متحد میکند، جنبش سرنگونی است. آن چیزی که همه را متحد میکند منشوری چون منشور زن زندگی آزادی است که بیست تشکل کارگری و اجتماعی آن را امضا کردند و آن چیزی که همه را متحد میکند همان خواستهای سراسری ای است که کاظم نیکخواه هم به آنها اشاره کرد و در اعتراضات و تجمعات کارگران، بازنشستگان و مردم معترض هر روز فریاد زده میشود؛ بنابراین آن اتحاد و سازمانیابی که مدنظر شماست در متن اعتراضات پر شتاب کارگری و مردم در سطح جامعه شکلگرفته و هر روز اشکال سازمانیافتهتری به خود میگیرد. یک مثال بارزش شبکه سراسری انقلاب زن زندگی آزادی است که با فراخوانهای اعتراضی بموقع خود نقش مهمی در تحرک مبارزاتی جامعه داشته است. در همین راستا ما شاهد این هستیم که متناسب با توازن قوا کارگران دارند خشت روی خشت میگذارند و صف مبارزات و اتحاد خود را شکل داده و متشکل میشوند. همین بیانیههای مشترک کارگری و بخشهای مختلف اجتماعی بستر مناسبی برای سازمانیابی سراسری کارگری و مبارزاتی مردمی است. درعینحال گامهایی آگاهانه است که برداشته میشود. این سازمانیابی و شکلگیری اتحاد مبارزاتی درعینحال بستری آماده میکند برای اینکه جنبش کارگری بهسوی اعتصابات سراسری، تجمعات سراسری گام بردارد. در همین صنعت نفت همین تجمعات علیرغم تکهتکه کردن مراکز نفتی و سپردن هر بخش به پیمانکاری و علیرغم فضای پادگانی شدید در این مراکز شکلگرفته است. از جمله هزاران کارگر نفت در مقاطع مختلف دست به اعتراض زدند و علیرغم همه این موانع امروز شاهد این هستیم که دکلهای مختلف نفتی و منطقه نفتخیز جنوب و پالایشگاه پارس جنوبی و گچساران به کانونهای داغ اعتراضات در نفت تبدیل شدهاند و اعتراضات هر روز در نفت گستردهتر میشود. یعنی اینکه اعتراضات کارگران نفت به درجه زیادی سازمانیافته و صف کارگران متحد شده است و یکقدم دیگر مانده تا ما شاهد سازماندهی سراسری در نفت باشیم و همه اینها آن پیشرویها مهمی است که بهسرعت دارد جنبش کارگری را در متن توازن قوایی که در سطح جامعه به وجود آمده به جلو میبرد.
حسن صالحی: سؤال مهم دیگر چشماندازی است که شما برای جنبش کارگری پیشبینی یا ترسیم میکنید. چه قدمهایی به نظر شما باید برداشته شود برای اینکه جلوتر برویم؟ کاظم نیکخواه نظر شما چیست؟
کاظم نیکخواه: من در مورد چشمانداز جنبش کارگری بسیار خوش بینم. در واقع چشماندازی که من میبینیم این است که جنبش کارگری بهتنهایی بهعنوان جنبش کارگری عمل نخواهد کرد. بلکه بخشی از انقلاب زن زندگی خواهد بود که در ابعاد وسیعتری ادامه پیدا خواهد کرد. این چشمانداز برای سال جاری وجود دارد که با خواستهای سیاسی، با خواستهای فراگیر بخشهای مختلف کارگران و معلمان و پرستاران در کنار هم و در کنار زنان و جوانان و دانشجویان پا به میدان بگذارند و جلو بیایند. نمیشود انکار کرد که جمهوری اسلامی موانع زیادی بر سر جنبش کارگری ایجاد کرده. سرکوبها و دستگیری و زندان را به کار گرفته است. الان تعداد قابلتوجهی از معلمان در زنداناند. فشار زیادی روی جنبش معلمان هست که در نتیجه تحرکات معلمان در این مدت اخیر به نسبت سال قبل کمتر بود. اینها به این معناست که سرکوب یک مانع جدی است و باید راههای مقابله با آن را پیدا کرد و آن را عقب زد. در این راستا یک مسئله مهم برای پیشروی جنبش کارگری مبارزه برای آزادی زندانیان سیاسی است. جنبش برای آزادی زندانیان سیاسی و جنبش علیه اعدام یک جنبش گسترده و فعال در سطح جامعه است که باید از جانب تشکلهای کارگری، فعالین جنبش کارگری یکجوری به دست گرفته شود و در هر سخنرانی و بیانیه و اعتراضی به آن پرداخته شود که به درجهای این مسئله دارد انجام میشود. اما فشار سنگینتری را باید روی جمهوری اسلامی گذاشت که مانع دستگیریها و اعدامها شود و زندانیان سیاسی را آزاد کند و اگر این حرکت یعنی طرح آزادی زندانیان سیاسی صورت بگیرد و طرح شود، این خواستها خواستهای داغی در جامعه است که کل جامعه را پشت سر طبقه کارگر بسیج خواهد کرد. این چشمانداز وجود دارد به نظرم. من این چشمانداز را میبینم که یک حرکت بسیار وسیع و هماهنگ و فراگیر از جانب بخشهای مختلف کارگران برای یک سری خواستهایی که مثلاً در منشور بیست تشکل آمده به جریان بیفتد و باید تلاش کنیم که صورت بگیرد و این امکان هم در جامعه بهطورکلی وجود دارد و هم به طور مشخص در جنبش کارگری و اگر تلاش جدی ای از جانب فعالین و رهبران کارگری صورت بگیرد میشود گامهای بلند و جدی ای را به جلو برداشت.
حسن صالحی: شهلا دانشفر شما قدمهای بعدی را برای جنبش کارگری چگونه تعریف میکنید؟
شهلا دانشفر: قدمهای بعدی جدا از روندی که انقلاب زن زندگی آزادی دارد پیدا میکند و چشماندازی که از آن داریم، به نظر من متصور نیست. کاظم نیکخواه به نکات درستی اشاره کردند. سال ۱۴۰۱ بحث بر سر این بود که اگر اعتصابات سراسری بشود تنور انقلاب در کف خیابان داغ میشود. به نظرم امروز روند اوضاع به سویی است که اعتراضات خیابانی و اعتصابات سراسری کارگری به یک نقطه رسیدهاند. یعنی اینکه جنبش کارگری چنان طوفانی است که در خیزش بعدی مستقیماً به خیابان وصل میشود. از جمله در همین سالگرد انقلاب در شهریور سال گذشته ما شاهد این بودیم که شهرهای کردستان در اعتصاب عمومی بودند و در بیست و دو شهر اعتراضات وسیعی از سوی مردم شکل گرفت و بیانیههای اعتراضی کارگری بخشی از همین تحرکات و در استقبال از فراخوانهای اعتراضی به این مناسبت بود. به این معنا که در سال گذشته جنبش کارگری بر سر مسائل اساسی جامعه دارد ابراز وجود میکند. با بیانیههایش و با شعار ” نه تهدید، نه زندان نه اعدام نیست جلودار ما” در مقابل بساط سرکوب و اعدام حکومت ایستاده است. بهویژه اینکه امروز در شرایطی که اعدام و زندان ابزار مهمی برای عقب زدن جامعه توسط حکومت است، اعتراض علیه آن یکی از متحدکنندهترین اعتراضات در سطح کل جامعه است و همه مردم را به هم وصل میکند. از جمله ده تشکل کارگری و اجتماعی دراینرابطه بیانیه دادند و با محکومکردن اعدامها بر اتحاد سراسری مردمی علیه کشتار حکومت تأکید کردند؛ بنابراین بیانیههای مشترک، برگزاری یک اول ماه مه پرشور با یک قدرتنمایی بزرگ کارگری و مردمی که در آستانه آن قرار داریم، تکثیر الگوهای سازمانیابی شوراهای سازماندهی اعتراضات کارگری در همه مراکز کارگری و در بخشهای دیگر نفت، اتحاد مبارزاتی شاغل و بازنشسته و بخشهای مختلف بازنشستگان و کارگری، اعتصاب سراسری در نفت که بستر آن آماده است، و یک همنوازی وسیع مبارزاتی مردمی برای حفظ دستاوردهای انقلاب از جمله حفظ سنگر حجاب که مسئله جنبش کارگری نیز هست و بارها کارگران در مورد آن صحبت کردهاند، از جمله در همین هشت مارس که گذشت، همهوهمه قدمهای مهمی در همان راستایی است که کاظم نیکخواه هم تأکید کردند و اینکه جنبش کارگری و جنبش سرنگونی در یک نقطه تلاقی است که عمق و تعینیافتگی جنبش کارگری و انقلاب را به نمایش میگذارد. برداشتن این قدمها به حرکت جنبش کارگری در آن سمتوسو شتاب میبخشد.
حسن صالحی: شهلا دانشفر و کاظم نیکخواه متشکرم که در این برنامه شرکت کردید.