جدید ترین

بازداشت‌های گسترده در آستانه دومین سالگرد انقلاب “زن، زندگی، آزادی”- مهران محبی

جمهوری اسلامی در وحشت از بازگشت مجدد اعتراضات عمومی به خیابان،دستگاه‌های سرکوب خود را برای جلوگیری از برگزاریمراسم‌های وسیع دومین سالگرد انقلاب شتاب بخشیده و طی مدتی کمتر از دو هفته بیش از ۲۰ نفر از خانواده‌های دادخواه و فعالین سیاسی که عمداً از شهرهای کردستان هستند را بازداشت کرده است.

جانیان اسلامی برای ایجاد رعب و وحشت در میان مردم حتی از ارتکاب به قتل و جنایت علاوه بر جنایت‌های روتین مانند اعدام زندانیان و کشتن کولبران و سوختبران چشم‌پوشی نکرده و اقدام به ترور و قتل‌های سیاسی هم کرده‌اند.

یاسمین رحمتی استاد سنتور دانشگاه تهران که یک قطعه موسیقی خود را به کیان پیرفلک تقدیم کرده بود و به همراه یک نفر دیگر در رشت با شلیک گلوله به قتل رسیدند، از جمله افرادی هستند که طی روزهای گذشته به دست حکومت به قتل رسیده‌اند. نمونه دیگری از این نوع قتل‌های حکومتی در این مدت قتل سارا طاووسی است. عکاس و خبرنگاری که تصاویری از پسر عارف معاون پزشکیان در جلسه معارفه وزیر اقتصاد را منتشر کرده بود و موجی از نارضایتی در بین مردم و همچنین اختلافاتی در میان سران فاسد حکومتی را برانگیخته بود، بعد از یک روز کشته شد و ابتدادستگاه‌های جنایی و قضایی گفتند از کوه پرت شده و سپس اعلام کردند که در جریانیک تصادف کشته شده است.

دستگاه‌های سرکوبگر حکومت اسلامی سال گذشته هم در آستانه اولین سالگرد انقلاب “زن، زندگی، آزادی” تقلاها و تلاش‌های سرکوبگرانه زیادی برای ایجاد رعب و وحشت در جامعه کردند، خانواده مهسا امینی را تهدید کردند، خانواده‌هایجان‌باختگان را زیر فشار قرار دادند و بسیاری از اعضایخانواده‌های دادخواه را به همراه فعالین سیاسی احضار و بازداشت کردند تا از برگزاریمراسم‌های بزرگداشت مهسا (ژینا) امینی نماد انقلاب و تجدید پیمان عمومی با انقلاب و آرمان‌ها و جان‌باختگان آن ممانعت کنند و درحالی‌که خانواده مهسا امینی را در روز ۲۵ شهریور، روز به‌قتل‌رسیدن مهسا بازداشت خانگی کرده بودند، توانستند فقط همان روز از برگزاریمراسم‌های گسترده جلوگیری کنند. اما در برابر اعتصابات عمومی در شهرهای کردستان در روزهای۲۵ و ۲۶ شهریور برای گرامیداشتیاد مهسا و سالروز انقلاب شکست خوردند و در برابر تعرضات بیشتر جامعه بعد از ۲۵ شهریور سال گذشته تا امروز کمر خم کرده‌اند.

جمهوری اسلامی امسال و در آستانه دومین سالگرد انقلاب، فرتوت‌تر و درهم ریخته‌تر از سال گذشته است. انقلاب در دومین سالگرد شروع خود، بسیارجاافتاده‌تر، عمیق‌تر و قدرتمندتر شده است. اعتراضات قدرتمند و رو به گسترش همه بخش‌های معترض که با تجمعات اعتراضی خود مطالبات انقلاب را فریادمی‌زنند و پویایی انقلاب را با اعتراض به فقر و فساد و گرانی، به اعدام و بازداشت و زندانی کردن فعالین سیاسی و اجتماعی و به تبعیض و حجاب نمایندگیمی‌کنند، در جریان هستند. کارزار سه‌شنبه‌های اعتراضی زندانیان علیه اعدام به ۲۱ زندان گسترش یافته است و خانواده‌های دادخواه به مناسبت سالگرد انقلاب در بیانیه خود بر تداوم دادخواهی عزیزانشان و به محاکمه کشاندن جنایت‌کاران اسلامی پافشاریمی‌کنند. در کنار تجمعات اعتراضی معمول و هفته‌ای بازنشستگان، هزاران کارگر پروژه‌ای بیش از دو ماه است که همچنان در اعتصاب هستند. بیش از هزار کارگر واگن پارس اراک وارد دومین ماه اعتصاب بی‌وقفه خود شده‌اند، کارگران ارکان ثالث و رسمی نفت به اعتراضات هفته‌ایپیوسته‌اند. اعتراضات سراسری پرستاران از نهم مرداد شروع شده و چشم‌اندازتبدیل‌شدن آن به اعتصابات سراسری را گشوده است و زنان با مبارزات شجاعانه خود، حجاب اجباری را عملاً ملغی کرده و هر طرح سرکوبگرانه تاکنونی علیهبی‌حجابی را شکست داده‌اند و به‌این‌ترتیب مجموعه این شرایط حکومت را درمانده‌تر و روحیهباخته‌تر کرده است.

جمهوری اسلامی حتی اگر بتواند با ایجاد فضای امنیتی و نظامی در سطح شهرها مانع از برگزاریمراسم‌های دومین سالگرد انقلاب در روز ۲۵ شهریور شود، از تعمیق و قدرت‌گیری انقلاب از طریق گسترش اعتراضات و اعتصابات نمی‌تواند جلوگیری کند. سال گذشته نیز همین اتفاق افتاد. حکومت توانست با به‌کارگیری تمام توان امنیتی، نظامی و سرکوبگرانه خود، مانع از برگزاریمراسم‌های وسیع گرامیداشت قتل مهسا و شروع انقلاب جلوگیری کند. اما نتوانست مانع از اعتصاب دوروزه۲۵ و ۲۶ شهریور در شهرهای کردستان و ادامه اعتراضاتی در جامعه شود که مضمون انقلاب را با خود حمل کرده‌اند.

امسالباتوجه‌به مجموعه شرایطی که طییک سال گذشته توازن قوا را بیشتر از پیش به نفع جامعه و به ضرر حکومت تغییر داده است، ناکامی‌ها و ناتوانی‌های رژیم در برابر مبارزات مردم بیشتر خواهد شد و جامعه مجال‌ها و موقعیت‌های بیشتری برایضربه‌زدن بر پیکر مفلوک جمهوری اسلامی خواهد یافت.

رابطه میان حکومت و مردم، رابطه‌ای جنگی و میدان جنگ نیز میدان رزم و زورآزمایی اما با موقعیت‌هایکاملاً متفاوت است. حکومت تا بن دندان مسلح ولی روحیه باخته و گرفتار در میانبحران‌های سیاسی، اقتصادی و حکومتی که انسجام خود را ازدست‌داده و زیر فشار انقلاب و سرنگونی، سرانش به جان هم افتاده و یکدیگر را پاره می‌کنند و در مقابل، مردمی با روحیه بالا و عزم کرده برای سرنگونی رژیم قرار گرفته است که روزبه‌روز متحدتر و قدرتمندتر برایواردآوردن ضربه نهایی بر پیکر پوسیده حکومت در میدان حاضر می‌شوند.

معلوم است که برگزاری سالگرد قتل حکومتی مهسا و شروع انقلاب “زن، زندگی، آزادی” برای مردم انقلابی و مردمی که با قتل مهسا به دست قاتلین گشت ارشاد، برایپایان‌دادن به همه تبعیضات و نابرابری‌ها و پایان‌دادن به هر جنایت و ستمی، سرنگونی نظام جمهوری اسلامیبه‌عنوانمنشأ و بنیان همه جنایات،ستم‌ها، تبعیضات و نابرابری‌ها را هدف خود قرار دادند، اهمیت و جایگاه اساسی دارد، ولیمهم‌تر از آن، اهمیت ادامه خود انقلاب است که حکومت اگر هم موفق به ممانعت از مراسم‌های سالگرد آن شود، موفق به سد کردن ادامه انقلاب نخواهد شد و سرانجام با همین انقلاب سرنگون خواهد شد.

نه فراموش می‌کنیم و نه می‌بخشیم،ایستاده‌ایم تا پایان.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *