تدوین شده بر مبنای مصاحبه با کانال جدید
حسن صالحی: حزب در اطلاعیه اش در مورد جنگ میان نیروهای اسلامی و اسرائیل آنرا جنگی ارتجاعی علیه مردم در هر دو سو دانسته است. در اینکه حماس یک نیروی ارتجاعی است شکی نیست اما آیا درد و رنج مردم فلسطین در این میان جایگاهی ندارد؟ آیا در تحلیل نهائی این جنگ برخاسته از آوارگی دهها ساله فلسطینی ها و جنایت دولتهای اسرائیل علیه آنها نیست؟
حمید تقوایی: در یک سطح پایه ای حتما همینطور است. ریشه این مسئله درد و رنج مردم فلسطین است که از سرزمین و خانه و کاشانه خود آواره شده اند و هر روز هم این مساله ابعاد فاجعه آمیزتری به خودش گرفته است. حقوق ابتدایی مردم نقض شده و همچنان بخش زیادی از مردم فلسطین در کشورهای مختلف آواره اند و حتی در جاهایی که اسکان داده شدند، در نوار غزه و در کرانه باختری، نه تنها از ابتدایی ترین شرایط زندگی محرومند بلکه سایه سیاه دولت اسرائیل مدام بالای سرشان است. این یک فاجعه است و روشن است که از نظر سیاسی اجتماعی ریشه مسئله اینجاست.
از سوی دیگر در این شکی نیست که این جنگی ارتجاعی است. هر دو طرف مردم را آماج حملات خود قرار داده اند و سازمان ملل هم رسما اعلام کرده که در همین چند روز هر دو طرف مرتکب جنایات جنگی شده اند. این جنبه ها همه درست است منتها وقتی برمیگردیم به ریشه مسئله تاریخا جنایت دیگری اتفاق افتاده است که کاملا یک طرفه است. فاجعه از آواره کردن میلیون ها انسان از سرزمین و از خانه و کاشانه شان شروع می شود و این مساله بیش از ٧۰ سال است که ادامه دارد. تا این مساله حل نشود ما هر از چندی شاهد چنین جنگهای خونباری خواهیم بود. این زخم عمیقی بر تن مردم فلسطین است و راه ختم این جنگها حل انسانی این مساله است. تراژدی اینجاست که در این جنگی که درگرفته مردم فلسطین نمایندگی نمی شوند.
مسئله فلسطین باعث شده تا در چند دهه گذشته نیروهای مختلفی به میدان بیایند و علیه اشغالگران اسرائیل بجنگند. نیروهایی مثل سازمان الفتح که در آن سازمانهای ناسیونالیستی و چپ فعال بودند ولی نیروهای اسلامی جای چندانی نداشتند. بعد از اینکه استراتژی عمومی آمریکا مبنی بر ایجاد کمربند سبز در مقابله با شوروی مطرح شد- که معماری مجاهدین افغانستان و علم کردن خمینی هم از جمله اقدامات در این جهت بود- دولت آمریکا و متحدین غربی اش تصمیم گرفتند که در مسئله فلسطین هم به نیروهای اسلامی میدان بدهند و حماس از اینجا سر بر آورد. سناریوئی شبیه بجلو راندن داعش. به این ترتیب مسئله مردم فلسطین را های جک کردند و آنرا تبدیل کردند به تخاصمی بین مذاهب مختلف. تا آن زمان، اختلاف و تقابل بین دو طرف بر سر تبعیض ملی و مسئله کشور فلسطینی و حق تعیین سرنوشت مردم فلسطین و غیره بود. اما آنرا عامدانه و آگاهانه بردند در قالب تخاصم بین اسلام و یهودیت. در دولت اسرائیل هم جناح های افراطی مذهبی مثل همین دولت فعلی نتانیاهو دست بالا را پیدا کردند که تمام حقانیت ودلیل وجودی کشورش را از تورات و وعده سرزمین موعود استخراج میکند.
این قالب مذهبی کاملا به نفع اسرائیل عمل میکند چون اساس مساله یعنی آوارگی مردم فلسطین را بعنوان تخاصم و جنگ فرقه های مذهبی مسخ و تحریف میکند. مستنداتی هست که نشان میدهد مشخصا نتانیاهو عامدانه سیاست تقویت حماس را دنبال میکرده است با این هدف که در صفوف فلسطینی ها ( بین الفتح و حماس ) تفرقه بیندازد و طرح تشکیل دولت مستقل فلسطینی را عملا منتفی کند.
در سوی دیگر هم نیروهائی مثل حزب الله و حماس و جمهوری اسلامی هستند که پرچم سیاه جهاد اسلام علیه صهیونیستها را بلند کرده اند. از هر دو طرف مسئله تبدیل شده به یک تخاصم و جنگ مذهبی در حالیکه اساس مسئله اصلا مذهبی نیست و ربطی به اختلافات مذهبی ندارد. مساله بر سر آواره کردن مردم یک منطقه از خانه و کاشانه شان است و این مسئله است که باید حل شود.
همانطور که اشاره کردم نیروهای اسلامی و دولت اسرائیل هر دو مساله را برده اند در چارچوب مذهبی و به این خاطر هم هست که این فجایعی که شما اشاره کردید را شاهد هستیم. در تاریخ وحشیانه ترین جنایتها در جنگهای مذهبی رخ داده است و یک نمونه اش همین جنگ جاری است.
حسن صالحی: چنین حمله گسترده ای از جانب نیروهای اسلامی علیه اسرائیل بی سابقه است. بعضی از ناظران ابعاد این جنگ را ناشی از حمایت سیاسی و نظامی جمهوری اسلامی از حماس و حزب الله میدانند. نظر شما در این مورد چیست؟
حمید تقوایی: در این هیچ تردیدی نیست که جمهوری اسلامی یکی از نیروهای اصلی نه تنها حامی حزب الله و حماس بلکه کلا جنبش تروریستی اسلام سیاسی در منطقه و در دنیا است. خیلی روشن است که جمهوری اسلامی از نظر مالی، از نظر نظامی، از نظر سیاسی، همیشه از این نیروها حمایت کرده است. برای جمهوری اسلامی به خصوص مسئله فلسطین پرچمی است برای حفظ موقعیت خودش و توجیه سیاست های فوق ارتجاعی خودش در منطقه و حتی علیه مردم ایران.
بنابراین این جنگ خواه ناخواه پای جمهوری اسلامی را هم بوسط میکشد. البته خامنه ای برای اینکه تحت فشارهای مستقیم قرار نگیرد اعلام میکند که ما مستقیما در این دست جنگ نداشته ایم ولی در عین حال همانجا اعلام میکند که ما حامی حماس هستیم، اینها جوانان شجاع فلسطینی هستند و قهرمان هستند و غیره غیره. یعنی آدم کشی و کودک کشی و فجایعی که حماس به سر مردم اسرائیل آورده از نظر جمهوری اسلامی یک حرکت تحسین برانگیز و شجاعانه و قهرمانانه است. این را همه دنیا دیده و همه میدانند که جمهوری اسلامی به این بلوک فوق ارتجاعی در منطقه تعلق دارد.
مشخصا در عرصه سیاست داخلی و منطقه ای جمهوری اسلامی میخواهد از این جنگ برای تقویت خود و موقعیت بحرانی خودش استفاده کند.علیه انقلاب در خود ایران و در منطقه برای جلوگیری از نزدیکی عربستان و امارات به اسرائیل و پیمان ابراهیم و غیره. به این دلایل جمهوری اسلامی به این جنگ احتیاج داشته و از این جنگ میخواهد استفاده خودش را ببرد. اما تا جائی که به جامعه ایران مربوط میشود این نوع تلاشهای رژیم راه بجائی نخواهد برد. بر عکس اعتراض علیه این جنگ هم به عرصه دیگری در مبارزات و اعتراضات مردم تبدیل خواهد شد. این حکومتی است که با یک انقلاب عظیم روبروست و با هر اقدام و تلاش ییشتر در سراشیب سقوط قرا خواهد گرفت. من مطمئنم که این جنگ در نهایت به ضرر جمهوری اسلامی تمام خواهد شد.
حسن صالحی: بعد از کشتار فجیع و ضدانسانی شرکت کنندگان در یک جشنواره موسیقی در جنوب اسرائیل و موشک باران چندین شهر در خاک این کشور و قتل عام ساکنین روستاهای مرزی توسط حماس، دولت اسرائیل با بمباران پیاپی غزه به حمله انتقامجویانه گسترده ای دست زده است. و اعلام کرده است این تازه آغاز کار است. آیا هدف نتانیاهو در هم کوبیدن کامل حماس و منضم کردن مجدد نوار غزه به اسرائیل است؟
حمید تقوایی: صحبت از این است که این حمله هوایی پیاپی و بمباران و موشک باران و غیره در روزهای آینده با حمله زمینی همراه بشود. اسرائیل بیش از سیصد هزار نیرو در مرز غزه متمرکز کرده برای اینکه دست به تهاجم زمینی بزند. خودشان اعلام کردند که این پایان کار حماس است ولی اینکه پایان کار حماس یعنی پایان اردوگاه نوار غزه که در اختیار فلسطینیها گذاشته اند هنوز ناروشن است. این را باید دید ولی در هر حال اینها میروند که غزه را کاملا در هم بکوبند. یکی از ژنرال های اسرائیلی گفته است نوار غزه را به عصر حجر برمی گردانیم. منظورش این است که سنگ روی سنگ نمی گذاریم. این ها چنین نقشه ای دارند و به بهانه اینکه میخواهند بساط حماس را جمع کنند همه نوار غزه را زیر و رو خواهند کرد که عملا به یک کشتار جمعی بیسابقه منجر خواهد شد. یکی از تاکتیک های نیروهای حماس این است که در بین مردم پناه بگیرند. پایگاه هایشان زیرزمینی و در زیر بیمارستان ها و مدارس و غیره است و از مردم بعنوان سپر انسانی استفاده میکنند. هر نوع حمله ای به آنها به منهدم کردن تمام نشانه های زندگی در نوار غزه منجر خواهد شد. اینها صریحا اعلام کرده اند می خواهند همین کار را بکنند. بهانه به دستشان افتاده برای ویران کردن همه چیز در نوار غزه. بله، نیروهای حماس واقعا شبیه داعش کشتاری کردند که مو بر تن هر کسی راست می شود. کشتاری که فراتر از حتی جنایت جنگی است. ولی جنایت جنایت را توجیه نمیکند. دولت اسرائیل میخواهد با کشتار مردم ساکنین غزه از حماس انتقام بگیرد.
اینکه حملات اسرائیل در نهایت به کجا منجر خواهد شد روشن نیست. ممکن است اشغال مجدد نوار غزه باشد و یا منضم کردن مجدد آن به اسرائیل. اما نتیجه هر چه باشد این جنگ با کشتار بیسابقه ای همراه خواهد بود. فاجعه ای که به نظر من دنیا، مردم متمدن جهان، تحمل نخواهند کرد و در برابرش خواهند ایستاد. قطع فوری جنگ که از همین امروز ما شعارش را می دهیم به نظر من تبدیل خواهد شد به یک امر مبرم هر نیرو و هر دولتی که اندکی ارزش برای جان انسانها قائل باشد. باید در مقابل این جنگ ایستاد. در شرایط حاضر دولت آمریکا و دولت های اروپایی هم به بهانه یورش وحشیانه حماس اعلام کرده اند که قاطعانه و کاملا از دولت اسرائیل حمایت میکنند. ولی حفظ این موضع، با ادامه جنگ دشوارتر خواهد شد. چون جنایات جنگی دولت اسرائیل بیشتر خواهد شد و توجیه آن برای حامیان اسرائیل سخت تر و سخت تر خواهد شد. دفاع از اسرائیل به این بهانه که حماس حمله را شروع کرد دیگر در افکار عمومی جائی نخواهد داشت.
امیدوارم این شرایط باعث شود که واقعا جهان متمدن بپا برخیزد، علیه این جانیان بایستد و اجازه ندهد این کشتارها ادامه بدهند.
حسن صالحی: مقامات جمهوری اسلامی حمله حماس را بعنوان پیروزی مردم فلسطین جشن گرفته اند و مجریان تلویزیون رسمی جمهوری اسلامی بی شرمانه کشتن کودکان و مردم بی دفاع را بعنوان غاصب توجیه کرده اند. آیا این جنگ به نفع جمهوری اسلامی است؟ تاثیراتش بر فضای سیاسی منطقه، ایران و انقلاب جاری چه خواهد بود؟
حمید تقوایی: جمهوری اسلامی تلاش می کند که از این جنگ به نفع خودش بیشترین بهره برداری را بکند، قدرت نمایی کند، ادعا کند هنوز این قدرت را دارد که می تواند چنین جنگی سازمان بدهد، تلاش کند نیروهای اسلامی سرسپرده اش در منطقه تقویت شوند و غیره. از نظر جمهوری اسلامی حمله حماس ضرب شصتی است به دولت “اشغالگر قدس” و بیشتر بر طبل اسرائیلی ستیزی خواهد کوبید.
اما در جامعه ایران این حرف ها خریداری ندارد. مردم ایران جنایتهائی از این حکومت دیده اند که در برابرش جنایتهای حماس رنگ میبازد. اگر حماس در یک حمله هزار نفر را کشته جمهوری اسلامی در مدت حکومتش ده ها هزار نفر از خود مردم ایران کشته است. آنهم نه در جنگ، بلکه بعنوان دولت شهروندان خودش را قتل عام کرده است. آخرین موردش قتل عام ۱۰۰ نفر در جمعه خونین زاهدان است. این حکومتی است که به چشم ها شلیک کرده، به کودکان شلیک کرده، به دختران دانش آموز حمله شیمیایی کرده، به زندانیان تجاوز کرده و ضدها نوع جنایت دیگر. چنین حکومتی هرچه جنایت های دولت اسرائیل را افشا کند، مردم تنها با لبخند تلخی جوابش را میدهند. میگویند اول دستان خون آلود خودت را جایی پنهان کن بعد از بقیه افشاگری کن! مدتهاست مردم شعار میدهند فلسطین را رها کن فکری بحال ما کن. بنابرین در خود جامعه ایران این فلسطینی پناهی جایگاهی ندارد.
هدف رژیم هم اقناع مردم ایران و کسب محبوبیت نیست. میداند آب از سرش گذشته است. هدفش قدرت نمائی و ارعاب جامعه است. میخواهد نشان بدهد که که نه تنها متزلزل نیست، بلکه اسرائیل را به مصاف طلبیده است. ولی این کوتاه مدت و گذرا است. همانطور که گفتم در ادامه این جنگ چنان فاجعه به پا می شود که بانیان اش مورد لعن و نفرت هر چه بیشتر مردم نه تنها ایران بلکه مردم منطقه، مردم خود فلسطین و مردم جهان متمدن قرار می گیرند. به این معنا در دراز مدت جمهوری اسلامی بازنده این جنگ است.
اینکه اینها در تلویزیونشان از کشتن کودکان و مردم اسرائیل بعنوان کشتن غاصبین دفاع میکنند برا ی مردم ایران جای تعجبی ندارد. این حکومتی است که مردم را به جرم بهایی بودن میکشد، به جرم بی حجابی میکشد، به جرم ارتداد و سب نبی و توهین به مقدسات و غیره میکشد. طبعا این جانیان معتقدند حتی یک بچه شیرخوار را بعنوان غاصب باید کشت. این منطق فقط خونخوارانی مثل جمهوری اسلامی است.هیچ فردی که از انسانیت بویی برده باشد نه تنها چنین توجیهاتی را نمی پذیرد بلکه بر خشم و نفرتش علیه این جانیان افزوده میشود و عزمش برای بزیر کشیدن این حکومت راسخ تر میشود.
به نظر من این جنگ عرصه نبرد تازه ای در برابر انقلاب زن زندگی آزادی خواهد گشود. عرصه مبارزه علیه یک حکومت جنگ افروز که از درد و رنج مردم فلسطین و اسرائیل برای خود سرمایه سیاسی ساخته است. انقلاب در ایران تنها راه حل واقعی است که میتواند سر مار اسلام سیاسی یعنی جمهوری اسلامی را بر زمین بکوبد و به این ترتیب مردم منطقه را از شر نیروهای اسلامی خلاص کند. مردم ایران این را میدانند، مردم جهان این را می دانند و من فکر میکنم که رو سیاهی این جنگ برای جمهوری اسلامی باقی خواهد ماند و بازنده این جنگ در نهایت جمهوری اسلامی خواهد بود.
حسن صالحی: نیروهای اپوزیسیون راست و عمدتا سلطنت طلبان حمله وحشیانه حماس را به حساب مردم فلسطین می نویسند و تبلیغاتشان علیه فلسطینیها و اعراب تشدید شده است. آیا به نظر شما ممکن است با توجه با ضدیت بجای مردم ایران با نیروهای اسلامی این تبلیغات راسیستی نیروهای راست در جامعه جائی باز کند؟
حمید تقوایی: ممکن است اینها طرفدارانی هم داشته باشند ولی جایگاهی پیدا نمیکنند. این انقلاب، انقلاب زن زندگی آزادی است. انقلاب ملی – میهنی و مرد میهن آبادی و کوروش هخامنشی و افتخارات باستانی و غیره نیست. این یک انقلاب ملی نیست، یک انقلاب انسانی است. مردم خودشان این را اعلام کرده اند، شعار محوری انقلاب این را می گوید. به این دلایل تا امروز هم نیروهای سلطنت طلب جایگاه چندانی در میان مردم نداشته اند.
ولی تا جایی که به این جنگ مربوط می شود، همانطور که توضیح دادم، از ابتدا که مسئله فلسطین مطرح شد ریشه اش اعتراض به آوارگی مردم از کشور و کاشانه خودشان و برای به دست گرفتن سرنوشت خودشان بود که خواستی مترقی و انسانی است. ولی وقتی این خواست انسانی را در لفافه مذهبی، قومی و نژادی پیچیدند جائی برای مانور نیروهای راسیستی هم باز شد. نیروهای اپوزیسیون راست و مشخصا سلطنت طلبان بخشی از این نیروهای قومی نژادی هستند. آنها بر طبل ایران و ایرانیت میکوبند، و عرب ستیز و افغان ستیزند. همین اواخر نفرت پراکنی آنها علیه مهاجرین افغانستانی را شاهد بودیم. عربستیز ی هم جزئی از هویت آنها است. علیه مردم فلسطین هستند و حماس و جنایت های حماس را به پای مردم فلسطین مینویسند. من در توئیتی نوشتم که همان قدر حماس نماینده مردم فلسطین که جمهوری اسلامی نماینده مردم ایران! یعنی هیچ، یعنی حماس هم مانند جمهوری اسلامی دشمن مردم است.
در این میان نیروهای راست، که هویت شان ایرانی گری، راسیسم ایرانی، و عظمت طلبی فارس در برابر خارجی ها، افغانستانی های مهاجر، اعراب و فلسطینی ها است خود جزئی از صورت مساله مردم اند. سیاست آنها چشم بستن به جنایات اسرائیل و نوشتن جنایت حماس به پای مردم فلسطین است. این کلا خط و موضعشان است. روی این تبلیغ میکنند، شعار میدهند، موضع میگیرند و به نظر من جزئی از وظایف نیروهای مترقی مثل حزب ما این است که علیه جمهوری اسلامی، علیه نیروهای اسلامی، علیه دولت اسرائیل و علیه همه نیروهای قومی ناسیونالیستی راسیستی از جمله راسیسم ایرانی به میدان بیائیم. همه اینها نفت به آتش این جنگ می پاشند و باید جلویشان را می گرفت.
حسن صالحی: همانطور که در ابتدای مصاحبه اشاره کردید مساله فلسطین و آوارگی مردم فلسطین مساله ای بقدمت عمر دولت اسرائیل است که به یک کانون بحران و جنگهای خانمانسوز در منطقه تبدیل شده است. راه حل این مساله چیست؟ چه پیش شرط هایی برای حل مساله فلسطین وجود دارد؟
حمید تقوایی: طبعا در شرایط حاضر اولین پیش شرط اینست که این جنگ هر چه زودتر متوقف شود. در دل این جنگ از هیچ راه حل سیاسی و واقع بینانه و امکان پذیری نمی شود صحبت کرد. اولین وظیفه اینست که جلوی جنگ را بگیریم. روشن است که دولت های غربی چنین سیاستی ندارند. از آنطرف در بلوک مقابل آنها، نیروهای اسلامی و بلوک روسیه-چین هم، نه تنها امرشان قطع فوری جنگ نیست بلکه همه به نوعی از آن سود میبرند. بنابراین مسئله برمی گردد به قدرت خود مردم و نیروهای مترقی و آزادیخواه در دنیا که ۱عتراض وسیعی را علیه جنگ و برای قطع فوری آن سازمان بدهند.
در رابطه با این سئوال که راه حل مسئله فلسطین در نهایت چیست باید بگویم راه حل، بر خلاف آنچه به نظر میرسد، یا بهترست بگوئیم بر خلاف تلاش و اقداماتی که طی سالها برای پیچیده کردن آن به عمل آمده است، اصلا چیز پیچیده ای نیست. این ره حل مدتهاست مطرح شده فقط اراده سیاسی از طرف دولت ها برای حلش وجود ندارد. همانطور که گفتم درد و رنج مردم فلسطین هم برای جنبش اسلام سیاسی و هم دولت اسرائیل دستمایه حفظ موقعیت و قدرت خود است و بنابرین نمی خواهند این مساله حل بشود. بویژه دولت سوپر راست و افراطی نتانیاهو که تلاش میکند به نوعی قوانین مذهبی یهودیت را بر جامعه حاکم کند از تخاصم با نیروها اسلامی مانند حماس سود میبرد.
در این شرایط اراده سیاسی برای حل مسئله وجود ندارد ولی حل مسئله امر پیچیده ای نیست. راه همانست که از مدتها قبل بعنوان راه حل دو دولت مطرح شده و امروز بدست فراموشی سپرده شده است. راه حل دو دولت بر این مبنی است که مردم فلسطین هم مثل مردم اسرائیل حق دارند از دولت مستقل خود برخوردار شوند. جهان باید حق داشتن سرزمین و دولت مستقل و متساوی الحقوق فلسطینی در کنار دولت اسرائیل را برسمیت یشناسد. کلمه کلیدی “مستقل و متساوی الحقوق” است و نه دولتهائی بعنوان دولت خود گردان و در واقع تحت قیمومیت دولت اسرائیل با لجام گسیخته گی نیروهای اسلامی. دولتی که واقعا مردم فلسطین در شرایط آزاد و دموکراتیکی آنرا انتخاب کنند و در کنار کشور اسرائیل به عنوان یک دولت مستقل بتوانند جامعه خودشان را داشته باشند. مردم اسرائیل، مردم فلسطین، مردم جهان نه تنها با این راه هیچ مسئله ای ندارند بلکه این را تنها راه انسانی و به حق می دانند. هر کس میداند که نمیتوان میلیون ها مردم را از سرزمین و خانه شان آواره کرد و انتظار داشت که جنگی رخ ندهد و مردم تسلیم شوند و هر روز هم بیشتر و بیشتر تحت فشار قرار بگیرند. هر روز شهرکهای یهودی نشین را حتی در همان مناطقی که در اختیار فلسطینی ها گذاشته اند، گسترش بدهند. روشن است که این باروت انفجار ها و جنگ های متعدد خواهد بود همانطور که تا حالا بوده است. برای حل این مسئله باید حق را به حق دار داد. باید حقوق انسانی مردم فلسطین و دولت مستقل فلسطینی را به رسمیت شناخت.
این راه حل با توجه به روی کار آمدن دولتهائی مثل نتانیاهو در اسرائیل و لجام گسیخته گی نیروهای مثل حماس و حزب الله، متاسفانه مدام غیر ممکن تر و دور از دسترس تر به نظر میرسد. به همین خاطر کنار زدن و حاشیه ای کردن این نیروها اولین پیش شرط حل این مساله است. مردم جهان باید همراه با خواست قطع فوری جنگ تاکید کنند به این راه حل انسانی مساله دیرینه فلسطین.
حسن صالحی: نیروهای مترقی، مردم جهان و بویژه مردم ایران در مقابله با این جنگ وحشیانه چه باید بکنند؟
حمید تقوایی: معمولا چنین جنگهایی خوشبختانه از طرف نیروهای مترقی جهان محکوم می شود، و در مقابلش جنبشی شکل می گیرد، به خیابان ها می آی و اعتراض میکنند. باید در این مورد معین علیه هر دو طرف جنگ به خیابان آمد. بی تردید تظاهرات و اعتراضات مختلفی در خارج کشور شکل می گیرد. بخشی طرفدار اسرائیل هستند، بخشی طرفدار حماس هستند اما موضع انسانی موضع سومی است. باید علیه هردو طرف به میدان آمد. و اعلام کرد حل مسئله فلسطین از طریق این نیروها امکان پذیر نیست. اینها از نفس وجود این تخاصم تغذیه میکند. اینها بر این مبنا قدرت خودشان را، ثروت خودشان را، به دست آورده اند و میخواهند آنرا حفظ کنند. برای حل جنگ باید مردم فلسطین و اسرائیل و مردم همه جهان متحد بشوند. علیه جنگ، برای قطع فوری جنگ و علیه بانیان جنگ به خیابان ها بیایند و به راه حل انسانی مسئله فلسطین تاکید کنند.
در این میان به نظر من مردم ایران و انقلاب زندگی آزادی نقش بسیار مهمی دارد. همانطور که گفتم جمهوری اسلامی یک پای مهم این جنگ است. میخواهد از آن بهره برداری کند برای اینکه از این موقعیت متزلزل و بحرانی رو به سقوطی که انقلاب به سرش آورده خود را نجات بدهد. طبعا در مقابل این تلاشها باید انقلاب زندگی آزادی بیش از گذشته بر شعارها و خواستهای انسانی خودش تأکید بگذارد و اجازه ندهد حکومت در سایه این جنگ، جنبش انقلابی جاری را به عقب براند. در دل این جنگ باید به شعارهائی مثل قطع فوری جنگ و مرگ بر خامنه ای جنگ افروز، و با چالش به جمهوری اسلامی بعنوان حامی نیروهای سیاه اسلامی مثل حماس و حزب الله، نبرد و تعرض دیگری را سازمان داد.
ایران تنها کشوری است که انقلاب عظیمی علیه ستون فقرات اسلام سیاسی در ان جاری است، باید توجه مردم جهان را به انقلاب ایران بعنوان جبهه مهمی در مبارزه علیه این نوع جنگ افروزیهای منطقه ای جلب کرد. این انقلاب هرچه بیشتر پیش برود و در نهایت وقتی جمهوری اسلامی را به زیر بکشد مردم دنیا، و مردم منطقه را به خصوص از شر نیروهای تروریستی اسلامی خلاص خواهد کرد. به طور واقعی و عینی انقلاب ایران یک جبهه مهم مبارزه علیه جمهوری اسلامی و برای قطع نه تنها این جنگ بلکه کلا پایان دادن به جنگ و تخاصم بین فلسطینیها و اسرائیلیها در آینده خواهد بود.
١٢ اکتبر ٢٠٢٣