جنبش دادخواهی همان گونه که نامش پیداست جنبشی برای کیفرخواست و دادخواهی از جمهوری اسلامی بهخاطر کشتار عزیزان مردم است. این جنبش نماینده و صدای صدها هزار پدر و مادر و همسر و فرزندانی است که عزیزانشان را جمهوری اسلامی وحشیانه به قتل رسانده است. این جنبش یکپایه قدرتمند جنبش سرنگونی و علیه ۴۴ سال حاکمیت توحش اسلامی در ایران است. جنبشی که بعد از کشتار ۶۰ شکل گرفت و مادران خاوران پایهگذارانش هستند. این جنبشی است که امروز مادران خاوران، خانوادههای جانباختگان خیزشهای مردمی از ۸۸ تا کنون و خانوادههای ۱۷۶ قربانی هواپیمای اوکراینی که با شلیک موشک پاسداران اسلامی سقوط کرد، را در بر میگیرد. این جنبشی است که خانوادههای همه کسانی که به دست جانیان اسلامی به دار آویخته شدند و خانوادههای جانباختگانی چون ستار بهشتیها و شاهرخ زمانیها و همه آن کسانی که به دست شکنجهگران و جنایتکاران جمهوری اسلامی در زندانها به قتل رسیدهاند را در بر میگیرد. کسانی چون گوهر عشقیها چهرههای درخشان این جنبش هستند. این جنبش خانوادههایی است که عزیزانشان دورانهای مهم زندگیشان را در زندانها و شکنجهگاههای وحشتناک حکومت سپری کردند.
بدین ترتیب امروز مردم از زاهدان تا کردستان، از ایذه تا مشهد و تهران و کرج و به پهنای کل کشور در آن دادخواهاند. از همین رو جنبش دادخواهی جنبشی گسترده و سراسری و قدرتمند است که با فریاد نه میبخشیم، نه فراموش میکنیم، یک خواست فوریاش محاکمه تکتک سران و شکنجهگران این حکومت بهخاطر همه جنایاتشان است.
جنبش دادخواهی، جنبشی است که با صریحترین شکل و بدون واهمه چشم در چشم حکومت از سرنگونی و از آزادی و عدالت دفاع میکند. وقتی مضحکه انتخابات حکومتی برای ریاستجمهوری رئیسی جلاد به راه بود، این جنبش شجاعانه اعلام کرد که “رأی ما سرنگونی است”.
جنبش دادخواهی با برپایی دادگاههایی چون دادگاه محاکمه حمید نوری از جلادان جمهوری اسلامی و تریبونال آبان و کشیدهشدن شکایت بازماندگان قربانیان هواپیمایی اکراینی پروندهشان به دادگاه لاهه کاری کرده است که در زمانی که حکومت هنوز در قدرت است، سرانش دارند در پیش چشم مردم به محاکمه کشیده میشوند و پروندههای جنایی جانیان اسلامی در سطح بینالمللی باز شده است.
جنبش دادخواهی درعینحال نقش قدرتمندی در انقلاب زن زندگی آزادی داشته و دارد. دیدیم که با قتل مهسا امینی جرقه انقلاب از گورستان آیچی در شهر سقز زده شد و در طول این یک سال انقلاب رژیم کشت و جنایت کرد تا خیزش مردم را بخواباند. اما خانوادههای جانباختگان ایستادند و با سخنرانیهای پرشور خود بر مزار عزیزانشان فراخوانشان به تداوم انقلاب زن زندگی آزادی بود و اجازه ندادند که مراسمهای یادمان عزیزانشان به محل عزا و نوحهخوانی تبدیل شود؛ بلکه این مراسمها به کانونهای داغ شور و سرود و انقلاب تبدیل شدند. از جمله در این مراسمها با حجابسوزان و پخش موزیک و رقص و فریاد شعارهای ضد حکومتی، مذهب و خرافه و کل بساط جهنمی جمهوری اسلامی به چالش کشیده شد.
همین امروز نیز مراسمهای گرامیداشت یاد جانباختگان انقلاب در روزها و به مناسبتهای مختلف چون تولد و نوروز و غیره به محل تداوم انقلاب و دادخواهی مردم علیه جنایات حکومت تبدیل شده است.
نکته مهم اینجاست که جنبش دادخواهی امروز یک جنبش سازمانیافته و سراسری است. شبکههای سازمانیافته خود را دارد. در بستر همین سازمانیافتگی است که مراسمها و یادمانها شکل میگیرد. دیدارهای همبستگی شکل میگیرد و امروز با همین سازمانیافتگی ما شاهد قدمهای پرشتاب جنبش دادخواهی و کل جامعه برای گرامی داشت سالگرد انقلاب زن زندگی آزادی و گرامیداشت یاد مهسا امینی و مهساها هستیم. شاهد گذاشته شدن قرار و مدارها برای تعطیلکردن کار و آمدن به خیابانها و برآمد قدرتمندتر انقلاب هستیم. جنبش دادخواهی، در کنار جوانانی که با نهادهای برآمده از انقلابشان نقشآفرین روزهای انقلاب هستند، به همراه زمزمههای تدارک اعتصابات و اعتراضات گسترده در میان کارگران نفت و تجمعات هر روزه بازنشستگان و بخشهای مختلف جامعه، همهوهمه حاکی از بر آمد قدرتمندتری از جوشش و انقلاب در یکسالگی آن است. کنار جنبش دادخواهی باشیم و به استقبال سالگرد انقلاب برویم.