“جبهه مقابل نظام اسلامی به دنبال تغییر هویت دینی و انقلابی جوان ایرانی، و گرفتن امید، نشاط و انگیزه از آنان است.”
خامنه ای
منظور خامنه ای از “جبهه مقابل نظام اسلامی” طبق معمول آمریکا و غرب است. اما همه میدانند جبهه واقعی علیه نظام اسلامی خود مردم ایران هستند. همه میدانند آنکه ” امید، نشاط و انگیزه” را از جوانان ایران سلب کرده حکومت مرگ و عزا و ماتم جمهوری اسلامی است و نه غرب یا آمریکا.
هر دیکتاتور و رژیم مستبدی مخالفت و اعتراض مردم را به دشمن خارجی منسوب میکند و خامنه ای و حکومتش در این زمینه تا وقیحانه ترین و مسخره ترین و رقت بار ترین سطح ممکن به پیش رفته اند. اما مشکل جمهوری اسلامی از مسائل دیگر دیکتاتوریها ابعاد عمیقتری دارد. در مورد جمهوری اسلامی خطر نه صرفا مقاومت و اعتراض مردم نسبت به قوانین و اخلاقیات مافوق ارتجاعی حاکم، بلکه نفس زندگی مدرن و امروزی است. خامنه ای در سخنانش بر “سبک زندگی ایرانی اسلامی” تاکید میکند و میگوید “اگر در کشوری، سبک زندگی غربی رواج پیدا کند، نخبگان آن جامعه به افراد تسلیمپذیر در مقابل سیاستهای استکبار تبدیل خواهند شد”. “سبک زندگی غربی” که باعث نگرانی خامنه ای شده “تسلیم شدن به استکبار” نیست، مقاومت و اعتراض در برابر استبداد و ارتجاع اسلامی حاکم است. زندگی مدرن و امروزی در فرهنگ پوسیده حکومت “غربی” نامیده میشود تا اخلاقیات و فرهنگ عهد دقیانوسی ضد زن و ضد شادی و نشاط و سرزندگی که بوسیله حکومت اسلام بر جامعه تحمیل شده بعنوان “سبک زندگی ایرانی اسلامی”، “زندگی خودمان در برابر بیگانگان” و “مستضعفین در برابر مستکبرین” توجیه و تقدیس شود. اما مدتهاست برای این نوع توجیهات جائی نمانده است. جمهوری اسلامی به حکم نفس زندگی امروزی، به حکم علم و تمدن و فرهنگ بشری در قرن بیست و یکم، رفتنی است.
٢۰ آوریل ١٦