شهلا دانشفر:
روز یکشنبه ۲۷ مرداد محمد باقر نوبخت معاون برنامه ریزی روحانی طی گفتگویی با رسانه های دولتی از اولویت های اقتصادی اجرایی دولت سخن گفت. این موضوع با سر تیتر “معیشت مردم در ۱۰۰ روز آینده متحول خواهد شد” خبر داغ رسانه های حکومتی در این روز بود. به گفته نوبخت اولین اولویت اقتصادی دولت روحانی “اصلاح” قانون بودجه سال ۹۲ و تهیه لایحه جدید بودجه برای سال ۹۳ است. به گفته نوبخت و برآوردهای ۴ ماهه شان، درآمد ۲۱۰ هزار میلیارد تومانی در برنامه بودجه سال ۹۲ غیر واقعی است و خزانه خالیست و باید این بودجه “واقعی” شود.
اولویت مهم دیگر دولت روحانی اجرای “هدفمند کردن یارانه ها” یعنی طرح ریاضت اقتصادی است که احمدی نژاد تحت این عنوان آغازش کرد. دولت روحانی قرار است این طرح را البته نه به عنوان یک طرح بلکه بعنوان یک قانون به اجرا گذارد. و بالاخره بند دیگر طرحشان “ایجاد تناسب میان نقدینگی در جامعه و عرضه کالا” است.
به گفته نوبخت در این گفتگو، قرار نیست که “یارانه افراد ” نیز کم شود. اما مدتهاست که با سر دادن زمزمه خالی بودن خزانه دولت، سخن از راهکارهایی چون افزایش ۳۸ درصدی قیمت کالاهای حامل انرژی و یا اختصاص بن کالاها به جای یارانه نقدی است.
اینها همه مضمون برنامه دولت روحانی برای متحول کردن معیشت اقتصادی مردم است. احمدی نژآد با پرداخت چندرغاز یارانه نقدی طرح ریاضت اقتصادی شان را به اجرا گذاشت و با افزایش مرحله ای قیمت کالاهای حامل انرژی و تاثیر آن بر قیمت کالاهای دیگر در سطح جامعه فلاکت بیسابقه ای را بر گرده جامعه حاکم کرد. حالا دولت روحانی تلاش بر ادامه آن را دارد و با وعده افزایش مبلغ ارز مرجع کالاهای وارداتی از ۱۲۲۶ تومان به ۲۴۰۰ تومان و اختصاص ما به تفاوت آن به عنوان یارانه به ۱۷ قلم از کالاهای اساسی و تحت عنوان تحول در معیشت مردم میکوشد فضای صبر و انتظار را در جامعه دامن زند و اوضاع را آرام نگاهدارد. در این میان رسانه های معلوم الحالی چون بی بی سی و صدای آمریکا با تبلیغات کثیف خود در دامن زدن به این فضا آتش بیار معرکه هستند. براحتی می شود پیش بینی کرد که هدف دولت روحانی از “متحول کردن معیشت اقتصادی” مردم فقر و فلاکت بیشتر کل جامعه است.
در لیست اولویت های اقتصادی روحانی برای “متحول کردن معیشت مردم “سخنی از افزایش دستمزدها نیست. با وقاحت تمام به روی خود نمی آورند که میزان فعلی دستمزد کارگران چندین برابر زیر خط فقر است و با توجه به نرخ بالای تورم هر روز در حال کاهش است. حتی از همان ۴۰ درصد افزایشی که خود روحانی در تبلیغات مضحکه انتخاباتی شان عنوان کرده بود، حرفی نمی زنند و یا اضافه شدن ناچیز ۵ درصد دیگر به میزان حداقل دستمزد کنونی، که حرفش را زده بودند، را هم فراموش کرده اند. در لیست آنها سخنی از پرداخت بیمه بیکاری به صف میلیونی کارگران و تامین اجتماعی برای بخش عظیمی از جامعه که از اولیه ترین امکانات زندگی محرومند نیست. قرار نیست در آغاز سال تحصیلی جدید که بیش از یکماه به آن باقی نمانده است، هفت میلیون کودک محروم از تحصیل به مدرسه بازگردند. صحبتی از تامین مسکن مناسب برای میلیونها نفر که در آلونکها زندگی می کنند، نیست. صحبت از حق برخورداری همگانی از درمان وبهداشت مناسب نیست. تامین این خواست های ابتدائی مردم از عهده دولت روحانی و نظام جمهوری اسلامی ساخته نیست. دولت روحانی فقط می تواند کمربندها را سفت کند تا اجرای طرح هدفمند کردن یارانه ها یشان را به آخر برساند.
یک دلخوشی بزرگ دولت روحانی کاهش گام به گام تحریمها است. به گفته نوبخت بر اساس سه نوع برنامه بدبینانه و خوشبینانه میخواهند به مقابله با تحریم ها و کاهش و یا از میان برداشتن آن بروند. امیدوارند تا بلکه رضایت آمریکا و غرب را جلب کنند و بخشی از پولهای بلوکه شده توسط آنها را دریافت کنند و بطور موقت خود را از مهلکه بیرون ببرند. و از همین الآن باندهای مختلف رژیم برای این پولها کیسه دوخته و کشمکش های تازه ای را آغاز کرده اند. کشاکش هایشان از همان آغاز بحث بر سر رای اعتماد به کابینه روحانی و روکردن دزدیها و جنایاتشان بیرون زد. دورخیز کرده اند تا جام زهر را سر کشند.
این داستان زندگی جمهوری اسلامی و اقتصاد فروپاشیده آنست. بحران اقتصادی رژیم اسلامی ربط مستقیمی به تحریم ها ندارد، بلکه از یک طرف محصول بحران عمیق اقتصادی سرمایه داری است و از طرف دیگر ثمره دستگاه مافیائی اقتصاد اسلامی حاکم است. قبل از تحریم ها و از همان آغاز روی کار آمدن این رژیم بحران اقتصادی همزادش بوده است. تحریم ها بحران اقتصادی رژیم اسلامی را تشدید کرده و به فروپاشی کشانده است. کاهش گام به گام تحریمها آنهم در دل نزاعهای حاد درون حکومتی و در مقابل جامعه ای که زیر فشار سی و چند سال فشار اقتصادی و گرانی و فقر و فلاکت له شده است، سرانجامی برای رژیم اسلامی ندارد. مردم منتظر وعده های دولت روحانی و صد روز فرصت برای تحول معیشتشان نمی نشینند. خواست افزایش دستمزد خواست همین امروز کارگر و مساله زندگی و بقای کارگران و کل جامعه است.
روحانی میخواهد در کنار اجرای سیاست های بانک جهانی پول و اجرایی کردن کامل طرح ریاضت اقتصادی “هدفمند کردن یارانه ها” و در کنار آن تلاش برای کاهش گام به گام تحریم ها، برای رژیم اسلامی وقت بخرد. طرحهای روحانی را دولتهای قبل چون رفسنجانی و خاتمی و احمدی نژاد بدست گرفتند و امروز سرزمین سوخته را تحویل داده اند. عاقبت دولت روحانی نیز چیز جز این نخواهد بود.
روحانی و حکومت اسلامی به روشنی میدانند که اجرایی کردن این اولویت ها قبل از هر چیز با رودررویی و مقابله کارگران و کل جامعه روبرو خواهد شد. برای همین است که به قول روحانی امنیتی بودن کابینه وی یک حسن است. برای همین است که علی ربیعی شکنجه گر جمهوری اسلامی وزیر کار این کابینه و پور محمدی عضو کمیته مرگ کشتار های سال ۶۰ وزیر دادگستری آن است. دلیلش نیز به روشنی اینست که لازمه اجرایی کردن چنین طرحهایی سرکوب و به اختناق کشیدن جامعه است. به همین دلیل از میزان سرکوب و اختناق ذره ای کاسته نشده است. حمله به مردم در شهر قزوین برای جمع کردن ماهواره ها در چهارشنبه همین هفته، حمله اخیر ماموران انتظامی رژیم اسلامی به مهمانی جشن تولدی در شهر ارومیه و دستگیری ۲۲ دختر و پسر جوان، فشار بر روی رهبران کارگری و زندانیان سیاسی در زندان و حتی ممانعت کردن از درمان زندانیان بیمار، کشتن زندانی در زیر شکنجه و اتفاقاتی چون قتل افشین اسانلو و ابوالفضل رجبی که در هفته اخیر در زندان ارومیه روی داد و تداوم اعدام ها و سرکوبها همه و همه در راستای اجرای طرحهای اقتصادی دولت روحانی و ادامه جهنم تا کنونی است. نکته مهم اینجاست که شرایط امروز جامعه نسبت به دولتهای گذشته کاملا متفاوت است. مردم تجربه سی و چند سال حاکمیت رژیم اسلامی و تجربه سال ۸۸ را دارند. مردم خواستهایی دارند و فضای انفجاری اعتراض و مبارزه را در کل جامعه به روشنی میتوان دید. رو در روی مردم با دولت روحانی و کل نظام جمهوری اسلامی اجتناب ناپذیر است و نمی توان با وعده “تحول در معیشت مردم در ۱۰۰ روز آینده” مانع آن شد.
کارگران و مردم منتظر صد روز وعده تحول زندگی و در واقع نقشه های دولت روحانی برای به تباهی کشیده شدن بیشتر زندگی و معیشتشان نخواهند شد. کارگران همین امروز خواستار افزایش دستمزدهایشان و برخورداری از زندگی و معیشت انسانی، هستند. میلیونها کارگری که با معضل بیکار شدن از کار و دستمزدهای پرداخت نشده روبرویند خواستار فوری پرداخت طلبهایشان، و بازگشت به کار خود هستند. جوانان بیکار کار میخواهند. تحمل گرانی روز افزون قیمت ها دیگر برای توده های میلیونی مردم قابل تحمل نیست. همه شواهد حکایت از این دارد که با موجی از اعتراضات گسترده کارگران و کل جامعه روبرو خواهیم بود. طرح های اقتصادی روحانی همانند طرحهای دولتهای قبلی محکوم به شکست است. جنبش و جوش اعتراضی گسترده در محیط های کارگری و در سطح جامعه به روشنی دارد این را بیان میکند. با صفی متحد به استقبال این شرایط برویم. به استقبال اعتصابات سراسری کارگری و اعتراضات گسترده در سطح جامعه علیه فقر و گرانی برویم.