جامعه ایران مدتهاست که در تلاطم و اعتراض است. هفته گذشته یکی از هفتههای داغ این تلاطمات بود. در این هفته به مناسبت سالگرد انقلاب ۵۷ درحالیکه حکومت خواستار سردادن اللهاکبر بر روی پشتبامها شده بود، مردم جوابش را در چندین شهر و چندین نقطه تهران با مرگ بر دیکتاتور دادند. شعارهای “مرگ بر دیکتاتور”، ” مرگ بر حکومت اعدامی” در شعاردهیهای شبانه طنینانداز شد. در شهرستان دهدشت جوانان و مردم معترض چهار شب متوالی به خیابان آمدند و با بنر “از تهران تا دهدشت اتحاد، اتحاد”، بار دیگر شعار مرگ بر دیکتاتور را به خیابان کشاندند، لاستیک آتش زدند و شعارهای ضد حکومتی سر دادند. آنچه در این شهرستان روی داد جرقهای بود از فضای انفجاری جامعه که زده شد و راه بازگشت به خیابانها را در مقابل کل جامعه قرار داد. در این چهار شب تعدادی دستگیر شدند و اکنون در این شهر و آن شهر از جمله در مشهد و کرمانشاه و مسجدسلیمان مردم با شعارنویسی و با نصب بنر و به دستگرفتن دستنوشتههایی حمایت خود را از مردم دهدشت اعلام میکنند و بدینگونه عزم خود را برای سرنگونی حکومت به نمایش میگذارند.
اکنون مسئله فوری مردم در دهدشت آزادی بدون قیدوشرط دستگیرشدگان است و حمایتهای عملی و سراسری از اعتراضات دهدشت و بازداشتشدگانش، تکثیر این اعتراض در دیگر شهرهاست.
بدین ترتیب جرقههای اعتراضات خیابانی و شعاردهیهای شبانه دوباره زده شده است. تداوم قطعیهای برق موجب خشم و اعتراض مردم شده است. از جمله جمهوری اسلامی روز ۲۴ بهمن تحت عنوان کمبود سوخت در ۲۵ استان برق را قطع کرد. تکرار قطعی برق در تهران در مناطقی شعاردهی اعتراضی شبانه را به همراه داشته است. قطعی برق فعالیت تولیدی در مراکز کاری و در شهرکهای صنعتی مختلف را مختل کرده است و روز ۲۴ بهمنماه کارگران در شهرک صنعتی چهاردانگه با بنری با مضمون “برق نیست، کار نیست، کار نیست، نان نیست” به خیابان آمدند و شعارهای اعتراضیشان را سر دادند.
هم اکنون شهرکهای صنعتی با مشکل جدی قطع برق روبرو شدهاند. قطعی متوالی و روزانه برق، بسیاری از شهرکهای صنعتی را با وضعیت بحرانی روبرو کرده و با تعطیلی شیفتهای کاری سونامیای از بیکارسازی به راه افتاده است. این موضوع به فضای اعتراضی در محیطهای کارگری شدت داده است.
در این هفته همچنین شاهد ادامه سهشنبههای نه به اعدام در ۳۵ زندان با هدف لغو مجازات اعدام برای همه و برای همیشه بودیم. همزمان خانوادههای محکومبهاعدام در تهران و در سقز تجمع داشتند. همراه با این اعتراضات طومارهای اعتراضی گسترده علیه اعدام و در حمایت از پخشان عزیزی و دیگر محکومین به اعدام، پیامهای حمایتی زندانیان سیاسی از زندانها و از سوی زندانیان سیاسی سابق و اکتیویستهای اجتماعی علیه اعدام گسترده است و همه اینها نشانگر سنگربندی اجتماعی مردم علیه بساط سرکوب و اعدام حکومت و تلاش برای هموارکردن مسیر پیشروی انقلاب تا به پیروزی رساندن آن است.
از سوی دیگر تشکلهای مختلف کارگری و اجتماعی با بیانیههای اعتراضی خود مقابل سرکوبگریهای حکومت ایستاده و بر تداوم مبارزات خود تأکید دارند. از جمله شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران در اعتراض به احکام زندان برای ۵ معلم معترض در خوزستان و صدور شش سال حکم برای هریک از آنان فراخوانی اعتراضی با خواست نقض کامل این احکام را داده است و شماری از فعالین کارگری و معلمین و نیز تشکلهای مختلف معلمان از آن اعلام حمایت کردهاند.
بیحجابی و آوازخوانی زنان بخش دیگری از اعتراضات مردمی و جدالی در ادامه انقلاب زن زندگی آزادی و برای جمعکردن بساط آپارتاید جنسیتی حاکم است. قبل از این اعتراض عریان آهو دریایی و ترانهخوانی بیحجاب پرستو احمدی، این جدال را وارد فاز جدیدی کرد. در این مدت نیز شاهد ادامه اشکالی از اعتراض همچون آوازخوانی بیحجاب زنان، رقص مختلط زن و مرد در خیابان، اعتراض عریان و پخش فیلمهای این اعتراضات در مدیای اجتماعی بودیم. در این هفته در بیست و سوم بهمنماه نیز گروهی از جوانان در کنار یکدیگر به همخوانی یکی از آهنگهای گروه «تیامبکس» پرداختند و ویدئوی آن وسیعاً در مدیای اجتماعی به نمایش گذاشته شد. برخی از کاربران فضای مجازی این اجرا را نمادی از “اتحاد جوانان” دانستند بهخاطر اینکه حتی در «صورت سرکوب و بازداشت»، حکومت توان مقابله با همبستگی این نسل را نخواهد داشت.
موضوع داغ دیگر هفته، رسیدن نرخ دلار به ۹۴ هزار تومان بود. افزایش نجومی نرخ دلار و سونامی گرانی، قطعی متناوب برق در شهرها به بهانه کمبود سوخت و مازوتسوزی و تعطیلیهای متوالی بهخاطر آلودگی هوا و راهی شدن مردم بسیاری به بیمارستانها جامعه را به نقطه انفجار رسانده است. صعود نرخ دلار، بازار، این نبض اقتصادی جمهوری اسلامی را به تلاطم انداخته است. روز ۲۳ بهمن آبشدهفروشان (صنفی از طلافروشان) کل ایران در واکنش به نوسانات بازار و رسیدن نرخ دلار به ۹۴ هزار تومان و مسدودشدن حسابهایشان دست به اعتصاب زدند. زمزمه اعتصاب سراسری از سوی بخشهای مختلف بازار شنیده میشود.
جالبتوجه اینکه مردم اراک نیز سهشنبهها را بهروز اعتراض خود علیه مازوتسوزی این جنایت آشکار حکومت تبدیل کردهاند و در این هفته جمعیت بزرگی از آنان با فریاد “مازوتسوزی جنایته”، “وزیر کار و نیرو استعفا، استعفا” تجمع اعتراضی بزرگی بر پا کرده و در خیابانهای شهر مارش رفتند.
جامعه یکپارچه اعتراض است و امروز بیش از هر وقت شعار “اتحاد اتحاد علیه فقر و فساد” به شعار متحدکننده اعتراضات مردمی تبدیل شده است.
اعتراضات در مراکز کارگری و بخشهای مختلف آن نیز گستردهتر شده است. در نفت این مرکز کلیدی کارگری اعتراضات گسترده است و سهشنبههای اعتراضات کارگران ارکان ثالث و اعتراضات کارگران رسمی نفت ادامه دارد. از جمله در سهشنبه این هفته کارگران ارکان ثالث و پیمانکاری شرکت پالایش گاز فجر تجمع داشتند. در این حرکت اعتراضی کارگران معترض با اشاره به نزدیکشدن تعطیلات عید و مشکلات اقتصادیشان تجمع خود را پاسخی به تهدیدات امنیتی مدیریت و حراست اعلام کرده و بر پاسخگویی فوری به مطالباتشان تأکید نمودند. افزایش دستمزدها و حذف پیمانکاران دو خواست کلیدی این کارگران است. کارگران نفت بهویژه کارگران ارکان ثالث با شعارهایی چون “شورایعالی کار یکمشت مفتخور بیکار”، “حقوق عادلانه حق مسلم ماست” علیه تبعیضها بهپاخاسته و امروز در صف جلوی مبارزه بر سر خواست افزایش دستمزدها هستند.
همچنین اعتراضات در میان پرستاران و بخشهای مختلف درمان ادامه دارد. در این هفته در بیست و پنجم بهمنماه داروسازان در اصفهان در اعتراض به نرخ دارو و از جمله گرانشدن بیش از ۴۰۰ قلم از داروهای تحت پوشش سازمان تأمین اجتماعی با شعار “دارو کالای لوکس نیست، بازی با سلامت است” تجمع کردند. پرستاران نیز در مشهد در اعتراض به اخراج دو تن از همکارانشان بهخاطر اعتراضاتی که داشتهاند بیانیه داده و ضمن تأکید بر بازگشت فوری آنان به سر کار، پیگیر خواستهای پاسخ نگرفته خود شده و اولتیماتوم دادند “ازاینپس، در صورت تهدید مجدد حتی یک نفر از پرسنل کادر پرستاری و پاککردن صورتمسئله بهجای حل آن، تصمیمات قاطع کلیه جامعه پرستاری، فوریتهای پزشکی، اتاق عمل، بهداشت، مامایی و… اتخاذ و اجرایی خواهد گردید.”
یک خواست مهم پرستاران افزایش حقوقها و نرخ اضافهکاریها متناسب با افزایش نرخ دلار و متناسب با تورم است. پرستاران میگویند: “دستمزد کمتر از ۶۰ میلیون تومان با دلار بالای ۹۰ هزار، کفاف حداقل زندگی را نمیدهد”. پرستاران همچنین پیگیر دیگر مطالبات خود همچون حذف کامل اضافهکاریها و بازگشت به کار همکاران اخراجی و استخدام آنها هستند.
در این هفته بعلاوه، اعتراضات کارگران ذوبآهن فولاد خزر، کارگران پیمانی مخابرات آذربایجان شرقی، کارگران پیمانی سایت پتروشیمی نگین مکران و متقاضیان مسکن شهر قزوین را نیز شاهد بودیم. ضمن اینکه به روال همیشه در این هفته بازنشستگان تأمین اجتماعی و فولاد در شهرهای اهواز، شوش، تهران و اصفهان تجمع داشتند و با شعارهای پر شور خود فضای این شهرها را متأثر از شعارهای اعتراضی خود کرده بودند. این در حالیست که بازنشستگان نفت نیز برای روز ۲۷ بهمن در اعتراض به بدتر شدن هر روز بیشتر معیشت خود، به تجمع در مقابل وزارت نفت فراخوان به تجمع دادهاند. اعتراض بخشهای مختلف بازنشستگان به فقر و مشکلات معیشتی و محرومیت از درمان و بهداشت و اختلاسگریهای حاکم و تعرضات امنیتی است. بعلاوه ۸۵ هزار کارگر نفت به طرح ادغام صندوق بازنشستگی نفت با سایر صندوقهای ورشکسته اعتراض دارند و عدم دستدرازی به این صندوق و نیز سقف بازنشستگی و محدودیت حق سنوات از دیگر موضوعات اعتراض این بازنشستگان است.
دو نهاد شورای سازماندهی اعتراضات کارگران پیمانی نفت و شورای سازماندهی اعتراضات کارگران غیررسمی نفت طی گزارش این خبر و اعلام حمایت از آن بر اتحاد و همبستگی کارگران شاغل و بازنشسته تأکید کردند. بازنشستگان با شعارهایی چون “اتحاد اتحاد علیه فقر و فساد”، “کشوری، لشکری، تأمین اجتماعی، اتحاد، اتحاد”، “روسری را رها کن، فکری به حال ما کن”، “کارگر زندانی آزاد باید گردد”، “فقط کف خیابان، به دست میاد حقمون”، به فریاد اعتراض کل جامعه تبدیل شدهاند.
بدینگونه ما یک هفته پر از تلاطم و اعتراض را پشت سر گذاشتیم.
جمهوری اسلامی در منگنه فشار اعتراضات جامعه دچار سرگیجه شده است و دستاندرکارانش مدام هشدار میدهند. اقتصاد آن فلج شده و توان اداره جامعه را ازدستداده است. صعود نجومی دلار سیر سقوط اقتصاد حکومت را نشان میدهد. این حکومت در سطح جهان و منطقه منزویتر از هر وقت است و به دنبال ضربات پیدرپی که خورده است، استراتژی سیاسیاش در منطقه به شکست رسیده است. مردم این ناتوانی را میبینند و خود را در موقعیت قدرتمندتری برای رهاشدن از جهنم جمهوری اسلامی احساس میکنند. این شرایط به اعتراضات مردم کیفیت جدیدی بخشیده است. هفتهای که پشت سر گذاشتیم نوک تیز کوه یخ فضای پر از اعتراض جامعه است.