تظاهرات و اعتراضات عظیم خیابانی که از ١٩ مارس در ترکیه آغاز شد همچنان ادامه دارد. مردم در ابعاد میلیونی در استانبول، آنکارا، ازمیر، آنتالیا و دهها شهر دیگر در سراسر ترکیه به خیابانها آمده اند و دانشجويان و جوانان نیروی اصلی این اعتراضات را تشکیل میدهند و اتحادیه های کارگری نیز به این حرکت پیوسته اند.
جرقه این اعتراضات با بازداشت اکرم امام اغلو شهردار استانبول، از رهبری حزب جمهوریخواه خلق و رقیب اردوغان در انتخابات، زده شد ولی انگیزه و هدف مردم معترض بسیار فراتر از آزادی اکرم امام اغلو است. برکناری دولت اردوغان، سکولاریسم، جمع شدن بساط فساد و دزدی و پایان دادن به شرایط وخیم معیشتی و “حق حقوق عدالت” از جمله خواستها و شعارهای مردم است. پاسخ دولت به این اعتراضات گاز اشک آور و سرکوب و دستگیری بوده است. تا کنون بیش از ٢٠٠٠ نفر در این اعتراضات دستگیر شده اند.
در یک سطح عمومی و پایهای این تقابلی است میان سکولاریسم، مدرنیسم، آزادیخواهی و مدنیت با ارتجاع اسلامی و عظمتطلبی پانترکیستی و رویای احیای امپراتوری عثمانی که بوسیله دولت اردوغان نمایندگی میشود. سنت سکولاریسم و مدرنیسم از زمان کمال آتاتورک، یک سنت قوی در ترکیه معاصر است. اما دولت اردوغان در مقابل این سنت و سر برآورده از فضای شرق زدگی اسلامیستی است. از اینرو فضای سیاسی ترکیه در دهههای اخیر میدان تقابل مدرنیسم و سکولاریسم، “ترکیه اروپائی” و پیوستن به فرهنگ و تمدن غرب، با ترکیه شرقزده، اسلامی و خواهان رجعت به امپراتوری عثمانی بوده است.
این تقابل با بقدرت رسیدن اردوغان شکل مقابله مردم با حکومت، بخصوص در شهرهای بزرگ نظیر استانبول، را به خود گرفت. آنچه زمینه را برای عروج و قدرتگیری حزب عدالت و توسعه و اسلام نوع اردوغانی فراهم آورد عروج و قدرتگیری اسلام سیاسی در ایران و افغانستان بود. اکنون با افول جریانات اسلامی در منطقه و بویژه سربلند کردن جنبش زن زندگی آزادی در ایران، در ترکیه نیز سکولاریسم و مدرنیسم جان تازهای میگیرد. بحران حکومتی جمهوری اسلامی و جمع شدن بساط نیروهای اسلامی تحت نفوذش در منطقه نهایتا جنبش اسلام سیاسی و کل نیروها و دولتهای اسلامی در منطقه را با بحران روبرو خواهد کرد و آنچه در ترکیه میگذرد اولین نمونه چنین بحرانی است. امروز دو قطب سکولاریسم- مدرنیسم و اسلامیسم- عثمانیسم در خیابانهای ترکیه رو در روی یکدیگر قرار گرفتهاند.
دولت اردوغان نه تنها از نظر اقتصادی بلکه از نظر سیاسی و فرهنگی و کل سیستم ارزشی و استراتژیای که نمایندگی میکند، به بنبست رسیده است و از این نقطه نظر وضعیتی شبیه جمهوری اسلامی دارد. تحولات ترکیه هنوز ابعاد یک جنبش انقلابی پیگیر با هدف در هم کوبیدن نظام موجود را به خود نگرفته است ولی طلایه های چنین جنبشی بروشنی قابل مشاهده است. این تحولات بیانگر نارضایتی عمیق مردم از فقر و شکاف عمیق طبقاتی، دیکتاتوری حزب عدالت و توسعه به رهبری اردوغان، و کلا سیستم ضد انسانی و ارتجاعی اسلام زدهای است که جامعه ترکیه را میخواهد قرنها عقب براند.
تنها نیروئی که میتواند این تحولات را به نفع توده مردم ترکیه به سرانجام برساند نیروی متشکل مردمی است که برای آزادی، عدالت اجتماعی و زندگی مدرن و انسانی بمیدان آمده اند. این نیرو شایسته بیشترین حمایتها از جانب سازمانهای چپ و مترقی و مردم آزادیخواه در ایران و در سراسر جهان است. بویژه جا دارد احزاب و سازمانهای انقلابی و نهادها و فعالین دست اندرکار انقلاب زن زندگی آزادی در ایران یکپارچه از اعتراضات و خواستهای عادلانه مردم ترکیه حمایت کنند. جنبش زن زندگی آزادی خود یکی از عوامل الهام بخش مردم ترکیه در اعتراضات اخیر بوده است. و اکنون زمان آنست که با اعلام همبستگی و حمایت از مبارزه مردم ترکیه برای جمع کردن بساط اسلامیسم نوع اردوغان و تحقق سکولاریسم و عدالت و آزادی و رفاه در کنار مردم ترکیه قرار بگیریم.
مردم ایران و ترکیه و کل مردم منطقه در مبارزه علیه جنبش اسلام سیاسی و دولتها و شاخههای مختلف اسلام سیاسی همسرنوشت هستند و جنبش زن زندگی آزادی می تواند و باید در پشتیبانی از خیزشهای مردمی نیز در صف مقدم این همراهی و همبستگی باشد.
حزب کمونیست کارگری از خواستها و مبارزات مردم ترکیه قاطعانه حمایت میکند و کلیه تشکلها و فعالین کارگری، معلمان و بازنشستگان، زنان و دانشجویان و سایر نهادها و فعالین جنبشهای اعتراضی را به حمایت از مبارزات برحق مردم ترکیه فرامیخواند.
حزب کمونیست کارگری ایران