بحران و درماندگی رژیم و فضای تعرضی جامعه گفتگو با شهلا دانشفر

گفتگو با شهلا دانشفر در برنامه پخش زنده تلویزیون کانال جدید
شیرین شمس: با درنظرگرفتن ابربحران اقتصادی و سیاست‌های جنگ‌افروزانه، تا چه حد می‌توان انتظار داشت که فشارهای داخلی و خارجی در سال ۱۴۰۴، جمهوری اسلامی را به نقطه‌ای برساند که یا باید تغییرات بنیادی را بپذیرد یا شاهد فروپاشی کامل باشد؟
شهلا دانشفر: فشارهای داخلی نسبت به فشارهای بین‌المللی دو مقوله متفاوت هستند. فشارهای داخلی یعنی جنگ مردم با این حکومت برای به زیر کشیدن آن. مردم بیش از ۴۰ سال است که تجربه کرده‌اند و می‌دانند که این حکومت جنایت‌کار، فاسد و ضدانسان تغییرپذیر نیست. مردم عزم خود را جزم کرده‌اند که این حکومت را سرنگون کنند. مردم با فتح خاکریز پشت خاکریز، حکومت را عقب می‌زنند و هر عقب‌نشینی حکومت راه را برای پیشروی بیشتر مردم باز می‌کند و امروز رابطه مردم با حکومت اسلامی، ادامه انقلاب برای به پیروزی رساندن انقلاب است. اما در سطح بین‌المللی موضوع متفاوت است. ترامپ و دول غرب به طور بالفعل قصد سرنگونی جمهوری اسلامی را ندارند. بلکه قصد تسلیم کردن حکومت و کوتاه‌کردن دست‌وپای جمهوری اسلامی در منطقه را دارند. شما می‌بینید که ترامپ شرایطی را مقابل جمهوری اسلامی گذاشته است که یا آنها را بپذیرد و یا گزینه نظامی در کار خواهد بود. جمهوری اسلامی هم در برابر شروطی که ترامپ مقابلش گذاشته است، انتخاب خودش را کرده و نهایتاً گزینه کوتاه‌آمدن و تسلیم را در برابر خود دارد. جمهوری اسلامی مجبور است که تسلیم شود. خامنه‌ای از “سیلی سخت” صحبت می‌کند تا با رجزخوانی نشان دهد که نشکسته است. اما هم‌زمان، در کنار خامنه‌ای وزیر خارجه و مقامات دولتی از مذاکره غیرمستقیم صحبت می‌کنند. دلیلش نیز این است که جمهوری اسلامی در موقعیت بسیار ضعیفی قرار گرفته است. اقتصادش به نقطه سقوط رسیده است. در سطح منطقه نیروهای نیابتی‌اش کارایی ندارند و ضربات سختی خورده‌اند. در نتیجه مجبور است دررابطه‌با پروژه هسته‌ای عقب بنشیند و کمک به نیروهای نیابتی‌اش را هم قطع کند. اما با همین عقب‌نشینی‌ها و موقعیت تسلیم شده حکومت، مردم خود را در موقعیت قوی‌تری می‌بینند و برداشتن تحریم‌ها آنها را برای طلب خواست‌هایشان متعرض‌تر می‌کند و ما دیدیم که به دنبال ضربات سنگینی که به حکومت اسلامی در منطقه وارد شد و درهم‌ریختگی صفوفش در داخل و در سطح نیروهای منطقه‌ای، چگونه اعتراضات در میان کارگران و کل جامعه تعرضی‌تر و سازمان‌یافته‌تر گسترش پیدا کرد. بعلاوه اینکه بحران اقتصادی حکومت را فلج کرده است. همین‌الان دلار به بالای ۱۰۰هزار تومان رسیده است و حکومت ناتوان از اداره جامعه با انواع بحران‌ها از جمله بحران آب، برق، و تأمین اولیه‌ترین نیازهای جامعه روبرو است. مجموعه این شرایط اعتراضات مردمی را وسعت بخشیده است. از جمله از اسفندماه تا کنون فضای اعتراض کل جامعه را دربرگرفته است. تحرکات هشت مارس، روز جهانی زن، مراسم‌های هزاران نفره در چهارشنبه‌سوری و در آستانه سال ۱۴۰۴، جشن‌های نوروزی هزاران نفره که در آن زن و مرد با هم رقصیدند و شادی کردند و علی‌رغم تهدیدات امنیتی حکومت کل بساط آپارتاید جنسی حاکم را به چالش کشیدند و ماه رمضان و اخطارهای حکومتی را به سخره گرفتند، بازتابی از این شرایط است. در این تجمعات در جاهایی شعار زن زندگی آزادی سر داده شد و به یاد جان‌باختگان انقلاب زن زندگی آزادی ترانه‌هایی همخوانی شد و آخرین نمونه‌اش در اسلام‌آباد غرب در شاباد بود که در آن جمعیت انبوهی شرکت کرده بودند.
به همین دلیل به نظر من سال ۱۴۰۴ سال برآمد قدرتمندتر انقلاب خواهد بود.
شیرین شمس: آیا این روندی که از آغاز ۱۴۰۴ ما در مسئله اقتصادی و بحران آن و بالارفتن قیمت دلار می‌بینیم، می‌تواند یک چشم‌انداز فروپاشی کامل اقتصادی برای جمهوری اسلامی باشد. ما افزایش نرخ ارز را می‌بینیم. تورم کمرشکن و قیمت بسیار بالای اقلام ضروری مردم را می‌بینیم از همین هفته اول سال ۱۴۰۴ و نارضایتی عمومی که بسیاربسیار عمیق است و این بار دیگر ما از دوم فروردین‌ماه شاهد شروع اعتراضات بودیم. آیا این فضایی که ما الان در هفته اول سال ۱۴۰۴ می‌بینیم می‌تواند آغازگر یک دوره جدید از اعتراضات مردمی باشد که این بار به‌جای مطالبات اقتصادی صرف، مستقیماً موجودیت جمهوری اسلامی را هدف بگیرد؟ باتوجه‌به تجربه آبان ۹۸ و اعتراضات ۱۴۰۱، آیا این بار شاهد یک خیزش سراسری با شدت و سازماندهی بیشتر خواهیم بود؟
شهلا دانشفر: اولاً دررابطه‌با بحران اقتصادی و سقوط اقتصادی جمهوری اسلامی خودشان گفته بودند که اگر دلار به بالای ۹۰ هزار برسد اقتصادشان سقوط می‌کند و الان دلار به بالای صدهزار تومان رسیده است و روند فروپاشی ادامه دارد و مردم این را می‌بینند. روندی که هر روز وضع معیشتی کل جامعه را وخیم‌تر می‌کند و در مقابل مردم خشمگین و معترض سازمان‌یافته‌تر و متحدتر دارند جلو می‌آیند. به طور واقعی اعتراضات مردمی از آغاز سال ۱۴۰۴ نیست که گرگرفته است. بلکه از همین ماه پایانی سال ۱۴۰۳ یعنی اسفندماه مردم به استقبال نوروز رفتند و با اعتراضات خیابانی و جشن و شادی و رقص مختلط خیابانی علیه آپارتاید جنسی حکومت را به چالش کشیدند. ما بیانیه‌های مشترک اعتراضی کارگری و اجتماعی از جمله بیانیه مزد را داشتیم و نیز بخش‌های مختلف کارگران از جمله کارگران نفت، بازنشستگان، پرستاران و مراکز مختلف دیگر با اولتیماتوم دادن‌هایشان به اینکه اعتراضاتشان را تا گرفتن پاسخ به‌صورت گسترده‌تر ادامه خواهند داد، سال ۱۴۰۳ را به پایان رساندند. از جمله کارگران ارکان ثالث در شرکت نفت و گاز حفاری گچساران در اعتراض به مصوبه مزدی شورای‌عالی کار و با خواست افزایش دستمزد و حذف پیمانکاران و دیگر مطالباتشان اعلام کردند که اگر پاسخ نگیرند اعتراضاتشان را هر روزه خواهند کرد و از همه بخش‌های شاغل در نفت خواستار پیوستن به اعتراضاتشان شدند.
البته در ایران هیچ مبارزه‌ای صرفاً صنفی و اقتصادی صرف نیست. از جمله کارگر نفت در اعتراضاتشان گفتند اگر که ما نباشیم کار شما تمام است. پرستار می‌گوید اگر که ما نباشیم کار نظام تمام است. بازنشسته با شعار “روسری را رها کن، فکری به حال ما کن” مقابل تعرضات حکومت آپارتاید جنسی به زنان بر سر حجاب ایستاده و از خاکریز فتح شده حجاب دفاع می‌کند و با شعار “جنگ‌افروزی را رها کن، فکری به حال ما کن”، اجازه نمی‌دهد فضای اعتراضی کل جامعه تحت‌الشعاع سیاست‌های جنگ‌افروزانه حکومت قرار گیرد.
بنابراین، جنبش کارگری یک رکن مهم جنبش علیه سرکوب و اعدام، یک رکن مهم جنبش بر سر معیشت و رفاه در سطح جامعه، یک رکن مهم جنبش علیه تبعیض و علیه بساط فساد و چپاول حاکم و به طور واقعی یک رکن مهم جنبش سرنگونی است و امروز یک پیشروی مهم اتحاد گسترده اکتیویست‌ها و فعالین کارگری و بخش‌های مختلف اجتماعی در عرصه‌های مختلف مبارزاتی است که نمادش را در هشت مارس، روز جهانی زن در مراسم گرامیداشتی که در تهران و یا در سنندج برگزار شد و در آن از همه این بخش‌ها شرکت داشتند و یا در قطعنامه‌های مشترکی که توسط نهادهای مختلف کارگری و اجتماعی به این مناسبت منتشر شده می‌شود دید. نمادش را در همین روزها در بیانیه مشترکی که بر سر دستمزد از سوی تشکل‌های مختلف کارگری و اجتماعی داده شد و بیانیه‌های مشترک بر سر مسائل مبرم جامعه که حکومت را همه‌جانبه به چالش می‌کشند می‌بینیم. نمادش را در جنبش علیه اعدام که به جنبشی جهانی تبدیل شده است، در کارزار نه به اعدام که دامنه‌اش به ۳۸ زندان کشیده شده، در جنبش برای آزادی زندانی سیاسی و از جمله تلاشی که برای آزادی بازداشت‌شدگان هشت مارس سنندج شد، می‌بینیم و بالاخره نمادش را در همبستگی خانواده‌های دادخواه با یکدیگر می‌بینیم. بنابراین روشن است که در شرایطی که جمهوری اسلامی چنین مفلوک و درهم‌ریخته است، در شرایطی که حکومت در یک نقطه تسلیم در برابر آمریکا و غرب قرار گرفته و اقتصادش در نقطه ازهم‌پاشیدگی قرار دارد، و با وجود فضای انقلابی جامعه و درجه بالایی از اتحاد مبارزاتی مردمی برای سرنگونی جمهوری اسلامی، ما برآمدی بسیار قدرتمندتر از خیزش مردمی را در پیش خواهیم داشت. خیزشی انقلاب که با اتکا به سنگرهایی که فتح کرده و به جلوآمده سازمان‌یافته‌تر، قدرتمندتر و با خواست‌های روشن‌تر و متعین‌تر به جلو می‌رود.
در چنین شرایطی است که ما شاهد اعتراضات گسترده کارگری و بخش‌های مختلف جامعه بر سر معیشت هستیم. ازجمله همانطور که اشاره کردید همین‌الان در هفته اول سال جدید ما اعتراضات گسترده کشاورزان را داشتیم. اعتراضات در نیشکر هفت‌تپه را داریم. بازنشستگان در ادامه یکشنبه‌های اعتراضی فراخوان‌هایشان برای اعتراض از اولین هفته سال جدید را داده‌اند. پرستاران در تدارک اعتراضاتشان هستند و کارگران رسمی نفت در لاوان نیز اولین تجمع اعتراضی خود را بر پا کردند.
بعلاوه فتح خاکریز حجاب و تلاش جامعه برای فتح خاکریز آپارتاید جنسی، و اعدام و عقب زدن سنگر به سنگر حکومت گام‌های درخشان این پیشروی هستند که ارکان و پایه‌های اصلی این حکومت را به لرزه درآورده است.
بله این اتفاقات نویدبخش خیزشی قدرتمند است که به آن اشاره کردم. خیزشی قدرتمندتر از آنچه که در مقاطع مختلف شاهد بودیم که کار پیروزی انقلاب زن زندگی آزادی را به سرانجام خواهد رساند. بدین ترتیب ما شاهد تحولی هستیم که در منطقه و در جهان بی‌نظیر است. خیزشی شکوهمند که بار دیگر دنیا را متحیر خواهد کرد و این اتفاق شورانگیزی است که به باور من در چشم‌انداز نزدیکی قرار دارد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *