لطفالله سیاهکلی، نماینده ادوار مجلس رژیم در مصاحبه با سایت حکومتی تجارت نیوز، دررابطهبا افزایش هر روزه نرخ ارز اخطار میدهد که اگر این افزایش ادامه یابد دیگر نخواهند توانست آن را کنترل کنند و میگوید: “دلار اگر به ۹۰ هزار تومان برسد، فروپاشی اقتصادی صورت میگیرد. خیلیها خوابند و این را نمیشنوند”. و همان جا نسبت به خطرناک بودن آن برای نظام هشدار میدهد. او در ادامه سخنانش میگوید: “مردم دیگه چیزی ندارن بابتش بِدهند. تورم جدید تخریبکننده است، بحران ایجاد میکنه چون مردم ذخایری ندارند که با اون بحران رو تحمل بکنند.”
سقوط اقتصادی حکومت، سقوط حکومت است. این گفتهها اعترافی از سوی حکومتیان مبنی بر فروپاشی و فلج اقتصادیاش است. این سخنان همچنین نشانگر هراس و وحشت حکومتیان از انفجار اجتماعیای است که در چشمانداز نزدیک جامعه قرار گرفته است. انفجاری اجتماعی که وقوعش حتمی است و بهمراتب از فوران انقلاب در سال ۱۴۰۱ قدرتمندتر خواهد بود.
روشن است که سقوط ارزش ریال مستقیماً بر روی افزایش هزینههای معیشتی مردم و حتی بعضاً نایابی آن تأثیر گذاشته و وضع هر روز وخیمتر خواهد شد. به گزارش نور نیوز باتوجهبه اینکه بسیاری از کالاها و نهادهای بخش تولید کشور از طریق واردات تأمین میشوند، نوسانات ارزی به طور مستقیم بر قیمتها اثر میگذارد. این رسانه حکومتی هشدار میدهد که در صورت ادامه این روند احتمال افزایش بیشتر قیمتها و بروز مشکلاتی چون کمبود کالا و احتکار در بازار وجود خواهد داشت.
واقعیت این است که فلج اقتصادی جمهوری اسلامی همانطور که قبلاً نوشتهام جامعه را فلج کرده است. تداوم افزایش نرخ ارز و همچنین قطعی برق و گاز صنایع، سطح عمومی قیمتها را بهشدت افزایش داده است و اکنون رسانههای حکومتی خود از تورم بیسابقه در بازار خوراکیها خبر میدهند. از جمله روز پنجشنبه سیزدهم دی وبسایت نور نیوز، نزدیک به شورایعالی امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران، در گزارشی با اشاره به افزایش قیمت کالاهای مصرفی از افزایش بیسابقه اقلام معیشتی مردم خبر داد. این در حالی است که بانک مرکزی جمهوری اسلامی به روال همیشه با اعلام آمار دروغین از نرخ تورم و ادعای رسیدن آن به کمترین میزان در ۵۰ ماه گذشته، تلاش دارد اوضاع را آرام جلوه دهد.
بعلاوه بحران انرژی و برق نیز همچنان ادامه دارد و به دردی بیعلاج برای حکومت تبدیل شده است. هر روز اخبار بیشتری از بیکارسازیها شنیده میشود. بحرانی که به گفته خودشان سونامیای از بیکارسازی را در پیش دارد. در کنار همه اینها مازوتسوزی نیز همچنان در جریان است و با تعطیلی متوالی مدارس، دانشگاهها و مدارس روبروییم.
در برابر این شرایط مردم که سیر فروپاشی حکومت و در هم پاشیدگی صفوف رژیم و موقعیت تضعیف شده و شکستخوردهاش را در منطقه میبینند، با اعتمادبهنفس و قدرت بیشتری به میدان آمده و یک تأکید مهم مبارزاتشان بر اتحاد و همبستگی است. یک نمونه آن تجمع بازنشستگان نفت در این هفته در اهواز است که با فریاد “اتحاد اتحاد” بخشهای مختلف نفت را به مبارزه متحدانه و سراسری فرامیخواندند. نمونه دیگرش تأکید بر حق تشکل و اعتراض در مبارزات بخشهای مختلف جامعه از جمله در مبارزات کارگران نفت و بازنشستگان است. و بالاخره تأکید بر آزادی زندانیان سیاسی در تجمعات بازنشستگان و در کف خیابان است. در ادامه چنین اعتراضاتی است که بخشهای مختلف بازنشستگان در کرمانشاه برای شانزدهم دیماه برای تجمعی مشترک و بزرگ فراخوان دادهاند که میتواند الگویی در سطح سراسری باشد.
بدین ترتیب وقتی به اعتراضات همین دو هفته اخیر از سوی کارگران و بخشهای مختلف جامعه نگاهی میاندازیم، شاهد حضور میدانی هزاران کارگر و بازنشسته و پرستار و دیگر بخشهای مختلف معترض جامعه بر سر معیشت هستیم که به خیابان گرما بخشیدهاند. جامعهای که از هر گوشه آن اعتراض شعله میکشد. از جمله رقص مختلط زن و مرد در کف خیابان به مناسبت جشن آغاز سال جدید میلادی را در همین هفته داشتیم که صحنه زیبایی از شکستن بساط آپارتاید جنسی حاکم را به نمایش گذاشت. ما همچنین شاهد ادامه پرقدرت سهشنبههای نه به اعدام هستیم که دامنهاش به ۲۸ زندان کشیده شده و اعضای این کارزار در آخرین پیام خود در هفته چهل و نهم بار دیگر بر اتحاد و همبستگی برای خشکاندن ریشه اعدام و ساختن سرزمینی عاری از خشونت و اعدام تأکید کردند.
نگاهی به این تصویر از شرایط آماده جامعه برای رفتن بهسوی اعتصابات سراسری، بهویژه در نفت حکایت میکند. از فراهم بودن شرایط برای اعتصابات همراه با تجمعات و تدارک بزرگترین تجمعات اعتراضی از سوی بخشهای مختلف بازنشستگان، پرستاران و دیگر بخشهای معترض که همین امروز در میدانند حکایت میکند. از همین رو امروز اتحاد فعالین و اکتیویستهای کارگری و اجتماعی بر سر خواستهای رادیکال و سراسری و ایجاد شوراهای هماهنگی اعتراضی در بخشهای مختلف مبارزاتی با بهرهگیری از تجربیاتی چون شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان بسیاربسیار ضروری و حیاتی است.
سقوط اقتصادی حکومت، بیانگر فلج و سقوط حتمی کل حاکمیت است و جامعه بهسوی آن خیز برداشته و تداوم انقلاب زن زندگی آزادی را فریاد میزند. زندهباد انقلاب.