جدید ترین

کاطم نیکخواه : انتخابات ترکیه آغازی بر یک پایان تاریخی

 

miz gerd h h k

بالاخره انتخابات جنجالی ترکیه روز یکشنبه اول نوامبر برگزار شد و حزب اسلامی “عدالت و توسعه”- حزب اردوغان – با بیش از ٤٩ درصد آرا برنده این انتخابات گردید. همه کس میداند که این انتخابات در واقع با هیچ معیار معمول انتخاباتی یک انتخابات در فضای سالم تلقی نمیشود. اردوغان که دولت را در دست داشت جنگی تمام عیار را علیه پ ک ک و در واقع علیه کل نیروهای مخالف خود به جریان انداخت و شمار زیادی از مردم کردستان را به قتل رساند، تعداد زیادی از نیروهای اپوزیسیون را تحت عنوان تروریست و حامی تروریستها دستگیر کرد، فضای سنگینی را علیه نیروها و رسانه های منتقد و چپ ایجاد کرد و حتی برخی روزنامه های مخالف را بست و در یک شرایط ملتهب و در یک جو ناسیونالیستی و فاشیستی انتخاباتش را برگزار کرد. با وجود همه اینها اردوغان و حزب اسلامیش نتوانست تمام نتایج مورد انتظار خویش را از صندوقها بیرون بکشد و برای رسیدن به موقعیت کنونی هزینه سنگینی پرداخت که بر شرایط و موقعیت آینده حکومتش بدون تردید تاثیرات تضعیف کننده جدی ای خواهد داشت.

یک ضربه جدی به اردوغان شکست تلاشش برای ممانعت از ورود حزب دموکراتیک خلقها به پارلمان است که با بیش از ١٠ درصد آرا از مانع ورود به پارلمان عبور کرد. بعد از انتخابات ٧ ژوئن این حزب آماج حملات شدید جبهه طرفدار اردوغان قرار داشت و به تروریسم و دنباله روی از سیاستهای پ ک ک و حتی از جانب افرادی به خیانت متهم میشد. برخی مقامات قضائی طرفدار اردوغان تا آنجا پیش رفتند که علنا از حکم اعدام برای صلاح الدین دمیرتاش رهبر این حزب سخن گفتند. این جو سازی ها و فشارها و برخی سیاستهای خود این حزب بدرجه ای بر کاهش آرای حزب دموکراتیک خلقها تاثیر گذاشت اما نتوانست مانع ورود آن به عنوان حزب سوم ترکیه به پارلمان شود. یک معضل دیگر اینست که اردوغان مدتهاست در تلاش است که قانون اساسی را تغییر دهد و برخی تغییرات باب طبع خویش از جمله افزایش اختیارات رئیس جمهور را رسمیت بخشد. اما همانگونه که انتظار میرفت نتوانست به حد نصاب لازم برای تغییر قانون اساسی دست یابد. گرچه اردوغان و حزب عدالت و توسعه از این هدف خود دست بر نداشته است و بلافاصله بعد از انتخابات اول نوامبر بر تغییر قانون اساسی پافشاری کرد اما هیچ حزب دیگری حاضر به همراهی با آن در این زمینه نیست و در نتیجه بهیچ وجه شرایط برای عملی کردن این هدفش مهیا نیست. اردوغان و حزبش بارها علنا از نیت خود برای تغییر قانون اساسی در صورت کسب اکثریت دو سومی آرا سخن گفته است و اکنون ناچار است علیرغم پیروزی انتخاباتیش این عقب نشینی را بعنوان یک شکست پذیرا شود. اما مهمتر از همه اینها اینست که حزب عدالت و توسعه با فضای فاشیستی و ناسیونالیستی و جنگی ای که ایجاد کرد خودرا در یک موقعیت ضعیف تر و شکننده تر مقابل بخش عظیمی از مردم قرار داده است. ترکیه امروز بیش از هر زمان در سالهای اخیر، میان چپ و راست، و میان اسلامی ها و سکولارها به نحو آشتی ناپذیری قطبی شده است. همه چیز حکایت از آن دارد که نه فقط مردم کردستان بلکه بخش عظیمی از کارگران، نیروهای اپوزیسیون رادیکال و چپ، حتی نیروهای دموکرات و لیبرال و سکولار به نحو برگشت ناپذیری خودرا مقابل “حزب عدالت و توسعه” و دیکتاتوری اردوغان می بینند. وقتی در روز ١٠ اکتبر با یک انفجار عظیم بیش از صد نفر از تظاهر کنندگان به قتل رسیدند، اکثر مردمی که در ترکیه مورد سوال خبرنگاران قرار گرفتند و تمام رسانه های بین المللی اردوغان را بعنوان مقصر و عامل یا باعث انفجار محکوم کردند. حتی معرفی داعش بعنوان عامل انفجار نیز در این ارزیابی تغییری نداد. اردوغان با دامن زدن به یک جو فاشیستی و جنگی توانست بر سر قدرت بماند اما عملا دوره ای را آغاز کرد که آنرا باید شروع دوره افول و اضمحلال جریان بورژوا – اسلامی در تاریخ ترکیه نامید. تحلیلا میتواند مشاهده کرد که اردوغان در انتخابات پیروز شد اما ترکیه را از دست داده است.   ٢ نوامبر ٢٠١٥

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *