حمید تقوایی:
پیروزی مردم کوبانی، دستاورد مهم جنگ مردم با اسلام سیاسی!
شکست داعش در کوبانی ضربه کاری دیگری بر جنبش اسلام سیاسی بود. چنین به نظر میرسید که داعش بعد از پیشرویهای سریعش در عراق و تصرف موصل و شنگال شهر کوچک کوبانی را نیز به راحتی تسخیر خواهد کرد اما مقاومت جانانه مردم کوبانی واقعیت دیگری را در برابر چشم جهانیان قرار داد. این واقعیت که راه مقابله با داعش تسلیح مردم و بمیدان آمدن مردم مسلح است. جنگ کوبانی جنگ بین دارو دسته های مختلف اسلامی و یا جنگ نیروهای ناتو با اسلامیون نبود. جنگ مردم بپاخاسته یک شهر با یک نیروی وحشی مهاجم بود و به همین دلیل توجه جهانیان و حمایت مردم آزادیخواه جهان را بخود جلب کرد. بی بی سی شکست داعش را یک شکست نظامی و ایدئولوژیک مینامد. این اعتراف به حقیقتی است که با خط اسلامپناهانه خود بی بی سی در تناقض است. کوبانی مظهر مبارزه زنان مسلح با یک نیروی ضد زن و مقابله مردم منتسب به مذاهب و اقوام مختلف با نیروی اسلامی ای است که خون حتی مسلمانان غیرسلفی را حلال میداند. از این نقطه نظر شکست داعش درکوبانی را باید همتراز شکستش در خیابانهای پاریس بحساب آورد. جنبش میلیونی “من چارلی هستم” نیز همانند مقاومت قهرمانانه مردم کوبانی نشان داد که عقب راندن و به شکست کشاندن شکست اسلام سیاسی تنها با بمیدان آمدن توده مردم میسر و ممکن است. پیروزی مردم کوبانی را باید بعنوان نقطه درخشانی در جنبش آزادیخواهانه مردم علیه اسلام سیاسی به ثبت رساند.
******************************
بوکوحرام: جمهوری اسلامی منهای مشاطه گران اصلاح طلب!
” فجایع شرمآور بوکوحرام، وجدان بشری را متاثر کرده است.”روحانی
بوکوحرام یک نمونه بارز توحش اسلامی است اما فجایعی که در سه دهه اخیر جمهوری اسلامی ببار آورده است دست کمی از جنایات بوکوحرام ندارد. وجدان بشری از کشتارهای دهه شصت و قتلهای زنجیره ای دروان خاتمی و جنایات شکنجه گاههای کهریزک و اسیدپاشی به صورت زنان نیز بشدت متاثراست. بوکوحرام و جمهوری اسلامی تفاوت کیفی ای با یکدیگر ندارند. فرقشان تنها اینست که بوکوحرام از وجود توجیه گرانی نظیرخاتمی و روحانی و جناح اصلاح طلبی که چهره خون آلودش را آرایش کند محروم است.
******************************
رکوردشکنی دزدان و موعظه دوری از مال اندوزی!
“زمانی سوءاستفاده سه هزار میلیارد تومانی گروه آریا بزرگترین پرونده فساد اقتصادی شناخته میشد، اما با افشای پرونده تازه ۹ هزار میلیارد تومانی بابک زنجانی از سوی بیژن زنگنه وزیر نفت دولت یازدهم، پرونده گروه آریا مقام نخست خود را از دست داد.”ایسنا
“دوری از مال اندوزی وظیفه روحانیت است”ریشهری
دزدان حکومتی رکورد یکدیگر را میشکنند و از همدیگر سبقت میگیرند. فعلا و تا روشن شدن پرونده بعدی بابک زنجانی با دزدی ۹ هزار میلیارد تومان در صدر جدول قرار دارد. اما این در صورتی است که دزدیهای گذشته و حال مقامات دولت فعلی را بحساب نیاوریم. فعلا افشاگریها همه به مقامات و دولتهای قبلی بر میگردد. این یک قانون نانوشته در میان باندهای چپاولگر حکومتی است که اولا ازافشای نام پادوها و عوامل رده های پائین فراتر نروند و ثانیا افشاگریها را به دولتهای قبلی محدود کنند. خبرگزاری ایسنا مینویسد “از زمانی که دولت یازدهم فعالیت خود را آغاز کرده پروندههای فساد بسیاری که در دولت قبل اتفاق افتاده، افشا شده است که هر یک بزرگتر و جنجالیتر از قبلی است.” و باید اضافه کرد موارد فساد و دزدی بسیاری نیز در زمان دولت جاری در حال اتفاق افتادن است که بعید نیست هر یک بزرگتر و جنجالی تر از موارد افشا شده باشد. مگر اینکه البته مقامات حکومتی توصیه اخیر آیت الله ریشهری متولی “آستان حضرت عبدالعظیم حسنی”، که خود یک دم و دستگاه عریض طویل دزدیهای شرعی است، را بکار ببندند و از مال اندوزی دوری کنند!
******************************
داستان کهنه “رئیس جمهور بی تقصیرست”!
“من موضوع حقوق بشر را در تهران مطرح کردم. ولی باید گفت که آقای روحانی مسئول قوه قضائیه نیست. قدرتهایی در کشور وجود دارند که مانع اقدامات روحانی میشوند.”کلاودیا روت نایبرئیس مجلس آلمان در مصاحبه با دویچه وله
ایجاد این توهم که جنایاتی که در جمهوری اسلامی اتفاق میافتد کار قوه قضائیه و یا کلا جناح مخالف دولت و رئیس جمهور است به قدمت طول عمر جمهوری اسلامی است. قتلهای زنجیره ای در دوره خاتمی را هم به همینطور توجیه میکردند. این داستان از زمان بنی صدر شروع شد و تا امروز با توجیه اعدامهای بیسابقه در دولت تدبیر و امید ادامه یافته است. این یک ارزش مصرف و کاربرد جناح اصلاح طلب برای کل نظام جمهوری اسلامی و دولتهایی نظیر دولت آلمان است که میخواهند روابط دیپلماتیک و اقتصادیشان با جمهوری اسلامی را حفظ کنند.
خانم کلاودیا روت در همین مصاحبه میگوید “ما متوجه شدیم که نیروهای امنیتی همه جا حضور دارند …. ترس و کنترل شدیدی حاکم بود.” و یا در رابطه با خشکیدن دریاچه ارومیه اینطور نظر میدهد که “من دریاچه ای را دیدم که ۸۸ درصد آن نابود شده، … مقامات رسمی تلاش میکنند که این فاجعه را به تغییرات اقلیمی نسبت دهند، ولی این یک جنایت واقعی است که انسان در طبیعت مرتکب شده است. در وسط این دریاچه پلی را ساختند که مثل دیواری آب دریاچه را تقسیم کرده و مانع جریان طبیعی آب شده است.”
خانم روت توضیح نمیدهد که آیا این مسائل را نیز کار قوه قضائیه میداند و یا خیر ولی نظر ایشان هر چه باشد واقعیت اینست که کل نظام جمهوری اسلامی با همه جناحها و باندهای مختلفش از اعدامها و از سرکوب و کنترل امنیتی مردم نفع میبرد، مسئول فاجعه نابودی محیط زیست است و با اتکا به زن ستیزی و قصاص و گستردن چادر سیاه اسلام و قوانین اسلامی بر کل جامعه حکومت منفور خود را سرپا نگاهداشته است. خط و سیاست و نام بی مسمای “اصلاح طلب” یک جزء لایتجزای این ماشین سرکوب و اعدام و اختناق است. این واقعیت را امثال خانم روت خوب میدانند منتهی منافع دولت متبوعه شان چنین ایجاب میکند که همچنان به توهم پراکنی در مورد جناح “معتدل” و “اصلاح طلب” حکومت ادامه بدهند. آوانس دادن به نیروهای اسلامی معتدل، حتی در خود جامعه آلمان، نیز بخش لایتجزائی از حکومت یک درصدیها در کشورهای غربی است.