شهلا دانشفر:
هفته ای که گذشت هفته پر جنب و جوش اعتراض در مراکز مختلف کارگری و از جمله در کارخانه ایران خودرو با هزاران کارگر بر سر خواست افزایش دستمزدها بود.
در این اعتراضات کارگران خواهان افزایش دستمزدهایشان میشوند، در اعتراض به تعویق افتادن دستمزدهایشان دست از کار کشیده و اعتراضشان را به خیابان میکشند. به نا امنی محیط کار خود اعتراض میکنند، علیه طرحهای تعرضی دولت تحت عناوین مختلفی چون “اصلاح قانون کار”، “لایحه خروج از رکود” و غیره به اعتراض بر میخیزند و غیره. گستردگی این اعتراضات آشکارا بر فضای شهر ها تاثیر گذاشته است و آنرا در عکس العمل مقامات حکومتی و کارفرمایان به روشنی میتوان دید. به مبارزات کارگری در هفته ای که گذشت نگاهی می اندازیم.
هزاران کارگر ایران خودرو با خواست افزایش دستمزدها
یک اتفاق سیاسی مهم در هفته ای که گذشت اعتراضات هزاران کارگران ایران خودرو با خواست افزایش دستمزدهاست که تمام توجه ها را بسوی خود کشید. امسال هزاران کارگر ایران خودرو شیپور اعتراض بر سر خواست افزایش دستمزدها را به صدا درآوردند.
اعتراضات کارگران ایران خودرو از ١٦ دیماه آغاز شد و هنوز ادامه دارد. کارگران ایران خودرو بصورت نگرفتن غذای کارخانه اعتراض خود را بر سطح نازل مزدهایشان اعلام کردند. و این اعتراض بصورت زنجیره ای بخش های مختلف این کارخانه را فرا گرفت .
در برابر اعتراض متحد و گسترده کارگران ایران خودرو کارفرما به هر حیله و تدبیری متوسل شد. نیروی حراست کارخانه کارگران معترض را مورد تهدید قرار داد. اما کارگران تهدیدات آنان را با مبارزه متحدشان عقب زدند و هر کجا که مقامات مسئول زبان به تحقیر و توهین گشودند با هو کردن کارگران روبرو شدند. از جمله وقتی رئیس قسمت مونتاژ یک با حضور در میان کارگران به آنان گفته بود “بروید غذایتان را بخورید ما زورمان زیاد است”، کارگران پاسخ دادند: “زور ما زیادتر است و باید به خواستهای ما رسیدگی شود” و در مقابلش ایستادند.
در مقابل قدرت اتحاد کارگران مسئولین مختلف شرکت ایران خودرو از جمله مهدی جو، اسماعیل پور، دهقان، ضیایی و انتظاری مقدم در بخش ها و سالن های مختلف کارخانه به میان کارگران رفتند و با وعده و وعید هایی چون افزایش پاداش ها، افزایش میزان بن نقدی، ٣٠ درصد افزایش بر میزان اکورد، پرداخت پاداش مانده دنا، اجرای درست طرح طبقه بندی مشاغل و … سعی کردند تا بخش هایی از این اعتراض متحدانه را خاموش کنند، تا کل حرکت کارگران را عقب بزنند. اما در برابر همه این وعده و وعیدها کارگران ایستاده اند و بر خواست خود، خواست افزایش مستقیم مزد پایه تاکید میکنند. کارگران میدانند تمامی این مزایای شغلی در واقع بخشی از مزد آنان است که به صورت تکه تکه پرداخت میشود. این پولها را تحت عنوان مزایا پرداخت میکنند تا هر وقت خواستند آنرا قطع کنند. اما افزایش مزد پایه یعنی بالا بردن استاندارد کار در کارخانه و این چیزی است که کارفرما و دولت تلاش میکنند به آن تن ندهند و رو در روی کارگر می ایستند. چون افزایش مزد پایه در کارخانه ای چون ایران خودرو با هزاران کارگر بدون شک تاثیر خود را بر محیط های کارگری دیگر میگذارد و خود قدمی عملی در جهت تحمیل افزایش سطح حداقل دستمزدها به قدرت مبارزات کارگری است.
مبارازت کارگران ایران خودرو تا همین جا دستاوردهای مهمی از مبارزه برای این کارگران و کل جنبش کارگری داشته است. نکته مهم اینکه اعتراضی چنین گسترده در مرکز بزرگی چون ایران خودرو آنهم بر سر خواست افزایش دستمزدها، یک قدرتنمایی بزرگ کارگری و اتفاق سیاسی مهم است که در این هفته شاهدش بودیم.
در کنار هزاران کارگر ایران خودرو در این هفته ٧ هزار کارگر پارس خودرو نیز با خواست افزایش دستمزد ها صدای اعتراضشان را بلند کردند. آنها نیز با نگرفتن غذا اعتراض اخطاری خود را ابراز داشتند. این اعتراض سه روز طول کشید و کارفرما وعده هایی مبنی بر بهبود دستمزد کارگران داد. اما کارگران اعلام کرده اند که اگر جواب نگیرند اعتراضشان را در اشکال گسترده تری ادامه خواهند داد. گفتگوی مدیریت پارس خودرو در مقابل کارگران معترض این کارخانه خواندنی است. او در سخنانش بیان میکند که پیام کارگران را گرفته است. و در جهت بهبود آن حتما اقدام خواهد شد و همانجا در اوج ضعف و هراسش میگوید که قرار نیست با هیچ کارگر معترضی “برخورد” شود.
در ٢٣ دی ماه همین هفته نیز طوماری ١٥ متری از سوی ٦٠٠٠ معلم خطاب به لاریجانی رئیس مجلس داده شد و در آن معلمان خواهان حقوق عادلانه، تامین عدالت، رفع تبعیض و تامین حقوقی که نیازهای یک زندگی شرافتمندانه را برآورده کند شده اند. معلمان سالهاست که به سطح نازل حقوقهایشان معترضند و این طومار جرقه ای از این اعتراض است.
اعتراض کارگران ایران خودرو در کنار سایر مبارزاتی که به آن اشاره کردم و طومار ٤٠ هزار کارگر بر سر خواست افزایش دستمزدها که سه سالی است در جریان است، راه را برای کارگران کارخانجات دیگر برای بر پایی اعتصابات کارگری حول خواست افزایش دستمزدها و متحد شدن سراسری حول این خواست باز کرد و این اتفاق مهم است.
این اعتراضات بیش از هر چیز نشان از صف آرایی بزرگ کارگران برای به میدان آمدن با خواست افزایش دستمزدها حکایت میکند.
در شرایطی که طبق گزارشات خود حکومت خط فقر بالای سه میلیون تومان است و حقوق کارگران و بخش های حقوق بگیر جامعه حول و حوش یک میلیون و نیم و یک میلیون و حتی بسیار کمتر از آن است، در شرایطی که قیمت ها هر روز افزایش بیشتری پیدا کرده و فضای جامعه در برابر فقر و فلاکت بیسابقه ای که به مردم تحمیل شده، به مرز انفجار رسیده است، خواست افزایش دستمزدها خواست کل کارگران و بخش عظیمی از مردم است. از اینرو خواستی اجتماعی است که همه کارگران، معلمان، پرستاران، بازنشستگان، کارگران بیکار و همه مزد بگیران را در بر میگیرد. دامن گرفتن مبارزه بر سر این خواست در ابعادی که اشاره کردم خود یک اتفاق سیاسی مهم در جامعه است. مبارزه ای که کارگران در راس آن قرار دارند و بطور واقعی خواست کل جامعه را نمایندگی میکنند.
در چنین شرایطی گفتمان کارگران و کل مردم اینست که خط فقر را قبول نمیکنیم. اما این گفتمان را باید تعین داد. در سال گذشته کارگران پتروشیمی ماهشهر با خواست حداقل دستمزد دو میلیون تومان جلو آمدند و نقش مهمی در تقویت جنبش برای خواست افزایش دستمزدها داشتند. امسال با به میدان آمدن کارگران ایران خودرو، گفتمان ما اینست که اگر خط فقر رقمی بالای سه میلیون تومان است، حداقل دستمزدها نباید کمتر سه میلیون تومان باشد.
اعتراضات بر سر دستمزدهای معوقه یک کانون دائمی مبارزه
اعتراضات کارگری بر سر دستمزدهای معوقه یک کانون دائمی مبارزه در شهرهای مختلف است که مستقیما روی فضای سیاسی شهرها و توازن قوای جامعه تاثیر میگذارد. از جمله اعتراض مهم دیگر کارگری در هفته ای که گذشت، اعتراضات کارگران لوله صفا در ساوه است که همچنان ادامه دارد. کارخانه لوله صفا یکی از کانون ها داغ اعتراضات کارگری است و مبارزات این کارگران در کنار کارگران پروفیل ساوه تاثیر مهمی بر فضای اعتراضی این شهر داشته است. از ٢٠ دی تا کنون دور دیگری از مبارزات کارگران نورد لوله صفا بر سر طلبهایشان شروع شد. نقطه قوت مهم کارگران لوله صفا اتکای آنها بر تصمیم گیری های جمعی در مجامع عمومی شان است. از همین رو در هر دور از مبارزاتشان توانسته اند قدمی کارفرما را عقب برانند و بخشی از دستمزدهای معوقه خود را نقد کنند. در این کارخانه یک کشاکش هر روزه در جریان است. کارفرما قلدری میکند و کارگران ایستاده اند. از جمله بنا بر آخرین خبر بدنبال اعتراضات متحدانه کارگران کارفرمای نورد لوله صفا یکماه از چهار ماه دستمزد معوقه کارگران را واریز کرد. اما به تعهد دیگر خود یعنی پرداخت بدهی هایش بابت بیمه کارگران به حساب سازمان تامین اجتماعی عملی نکرد. از این رو این کارگران که در میان کشاکش کارفرما و تامین اجتماعی دفتر چه هایشان تمدید نشده است، روز ٢٤ دی ماه دوباره دست از کار کشیدند. آنها در برابر گفته های ضد و نقیض مقامات مسئول اعلام کردند فقط در صورتی شروع بکار خواهند کرد که تسویه حساب بیمه خود را بر روی سایت سازمان تامین اجتماعی مشاهده کنند. بدین ترتیب کارگران وعده شفاهی را قبول ندارند. کارگران اجازه نمیدهند که در دل دعواهای کارفرما و تامین اجتماعی آنها را پاسکاری کنند. کارگران حقشان را میخواهند. دور قبلی مبارزات کارگران نورد لوله صفا کارفرما متعهد شد که دستمزدهای معوقه را بصورت زمانبندی شده، پرداخت کند. و کارگران اعلام کرده اند که اگر این تعهدات انجام نشود، دست از کار خواهند کشید.
نگاهی به فضای مبارزاتی کارگران نورد لوله صفا، بیانگر فضای تعرضی اعتراضات در محیط های کارگری است.
یکی دیگر از همین دست مبارزات کارگری که سر و صدای بسیاری برپا کرده است، مبارزه کارگران واگن پارس در اراک است. این مبارزات ده روز طول کشید و تا ١٥ دیماه ادامه داشت. اما موضوع فیصله نیافته است و کارگران با دادن فرصتی ده روزه اعلام کرده اند که اگر جواب نگیرند دست به اعتراض خواهند زد. اعتراض این کارگران به ٤ ماه حقوق معوقه و اخراج یکی از کارگران به اسم درخشنده بخت که از اعضای شورای اسلامی نیز هست، می باشد. یک تلاش شوراهای اسلامی اینست که مبارزه کارگران علیه اخراج را، اعتباری به وجود شورای اسلامی و تقویت آن در این کارخانه تبدیل کنند. از همین رو در انعکاس خبر کمتر بحثی از ٤ ماه حقوق معوقه کارگران میکنند و فوکوس را بر روی مساله اخراج این کارگر تحت عنوان “نماینده کارگری” گذاشته اند. در حالیکه کارگران هر جا که اخراجی صورت میگیرد، صرف نظر از اینکه کارگر اخراج شده عضو شورای اسلامی است و یا نیست، باید به این تعرض کارفرما اعتراض کنند و اجازه چنین کاری را ندهند. چرا که هر گونه تعرضی از جمله اخراج هر کارگر مقدمه تعرض به همه کارگران است. نکته مهم این است که نباید گذاشت این مبارزات دستمایه ای برای شوراهای اسلامی و دارو دسته هایشان شود تا به این وسیله سعی کنند برای خود در محیط های کار اعتبار بدست آورند.
در اخبار منتشر شده در خبرگزاری های دولتی خبر خاتمه ده روز اعتصاب کارگران واگن پارس تحت عنوان اینکه “اعضای شورای اسلامی کار” برای نشان دادن “حسن نیت” خود به “مقام های محلی” از ٩٠٠ کارگر اعتصابی خواستند که تولید را از سر گیرند، اعلام شد. به این معنی که شوراهای اسلامی ختم اعتصاب را اعلام کردند، بدون اینکه سخنی از این باشد که کارگران ده روز فرصت داده اند که اگر پاسخی داده نشود، دوباره اعتراضاتشان را از سر خواهند گرفت و در همان کوران مبارزاتشان وعده پرداخت یکماه از دستمزد معوقه شان به آنها داده شد. بدین ترتیب شورای اسلامی کارخانه واگن پارس توانستند همانطور که خودشان نیز اعلام کردند، حسن نیت کامل خود را به مقامات محلی و از جمله به بختیاری فرماندار شهر اراک نشان دهند و کوشیدند نقش ترمز کننده خود را ایفا کنند، به این دلیل که دیدند اوضاع از دستشان خارج شده است. این نقشی است که امروز این تشکلهای دست ساز جمهوری اسلامی، تلاش دارند در بسیاری از مبارزات کارگری ایفا کنند و تقابل با آن هوشیاری ما را می طلبد. به این معنی که شدت گرفتن نزاعها و کشاکش های درون حکومت، دامنه اش به جنبش کارگری نیز کشیده شده است و یک تلاش حکومتیان اینست که ضمن استفاده از تشکلهای دست ساز حکومتی مثل دار و دسته های شوراهای اسلامی و خانه کارگر برای مهار کردن و ترمز کردن مبارزات کارگری، جلوی دست درازی های بیشتر آنها بایستند تا مبادا برگ بازنده ای بدست حریف مقابل دهند. و در متن این کشاکش کارگران نیز فرصت تحرک بیشتری پیدا کرده و جلو می آیند و خواستهایشان را طرح میکنند. از همین رو دیدن این بازی و سیاست های دولت، کوتاه کردن دست شوراهای اسلامی و دار و دسته های خانه کارگر از سر راه مبارزات کارگری و اتکا به مجامع عمومی کارگری شرط مهمی برای متحد نگاهداشتن صف اعتراضات کارگری است. این یک درس مهم ده روز مبارزه قدرتمند کارگران واگن پارس اراک است.
اهمیت و جایگاه ده روز مبارزه کارگران پارس واگن را میتوان در عکس العمل بختیاری فرمانداری شهر اراک به روشنی دید. روز ٧ دی بختیاری طی سخنانی میگوید: “حقوق ماه گذشته کارگران واگن پارس بنا به قول کارفرما و مدیر کارخانه در روزهای آینده به حساب آنان واریز میشود و بنا داریم با تعامل همه جانبه هرچه سریعتر به تنش حاکم بر فضای کارگری شهر اراک خاتمه دهیم.”. بعد نیز ادامه داده و میگوید: “طرح برخی مسائل در برخی رسانههای همسو با جریانهای ضد انقلاب با پوشش جهت دار و مسایل کذب و عاری از واقعیت سبب شده تا این روزها نام شهر اراک در این رسانهها شنیده شود.”. در آخر نیز بر اینکه درج خبر مبارزات کارگران در رسانه های خبری بر “هیزم آتش تنور رسانه های بیگانه و ضد انقلاب” می افزاید، تمام وحشت و هراسش را بیان میکند.
این سخنان بیش از هر چیز نشانگر قدرت اعتراضات کارگران واگن پارس و هپکو و اعتراضات کارگری در شهرهای مختلف است. با این قدرت میتوان جلوی اخراج ها را گرفت. با این قدرت میتوان دستمزدهای پرداخت نشده را نقد کرد و با این قدرت میشود به صف جنبش اعتراضی برای خواست افزایش دستمزدها پیوست.
علاوه بر دو اعتراض مهم کارگران لوله صفا و واگن پارس به دستمزدهای معوقه ما شاهد اعتراضات گسترده ای بر سر این موضوع که یک محور مهم مبارزات کارگری در ایران است، هستیم. نمونه هایی از این مبارزات در هفته جاری عبارتند از: اعتراض یک هفته ای ٢٩٠ کارگر معدن چشمه پودنه در کرمان به تعویق ٤ ماه حقوق معوقه خود که تا ٢٠ دیماه ادامه داشت، تجمع کارگران بازنشسته کارخانه ایران برگ در شهر رشت در بیستم دیماه به دلیل دریافت نکردن دستمزد سالهای پایان خدمت خود بعد از گذشت هفت ماه، اعتصاب کارگران کارخانه سرامیک های صنعتی اردکان در ١٩ دی ماه به عدم پرداخت حقوق و مزایا و نا امنی محیط کارشان، اعتصاب کارگران شرکت کشت و صنعت هفته تپه در شانزدهم دی ماه به ٦ ماه دستمزد معوقه خود، تجمع اعتراضی کارگران شرکت کشت و صنعت بهکده رضوی در استان خراسان در شانزدهم دی ماه در اعتراض به عدم دریافت ده ماه حقوق و حق بیمه شان، تجمعات کارگران کارخانه سها سرام در شانزدهم دیماه در اعتراض به عدم پرداخت ٦ ماه دستمزد، مبارزات کارگران پارس متال در اعتراض به دستمزدهای معوقه.
نگاهی به این اخبار نشان میدهد که چگونه مبارزات کارگری بر سر دستمزدهای معوقه یک کانون دائمی اعتراض در شهرهای مختلف است. ظرفیت و پتانسیل این مبارزات را باید شناخت. این مبارزات میتواند بستری برای رفتن بسوی اعتراضات سراسری بر سرخواست افزایش دستمزدها باشد.
تصویری از یک روز اعتراض گسترده کارگری در هفته ای که گذشت
در هفته ای که گذشت فقط در روز ١٧ دی هزاران کارگران در کارخانجات ایران خوردو، معدن زغال سنگ سنگرود، کارگران برق که به نمایندگی از ٥٠٠٠ کارگر در اعتراض به نوع قراردادهای استخدامی خود مقابل مجلس اسلامی تجمع داشتند، کارگران ایران تایر با بیش از ٧٠٠ کارگر که آنها نیز به قراردادهای کاری خود اعتراض داشتند، در اعتراض و مبارزه بودند. در همین روز یک موضوع دیگر اعتراض کارگران ایران تایر، اعتراض به لایحه “خروج از رکود اقتصادی” دولت است که که دست کارفرمایان را برای اخراج بیشتر کارگران باز میگذارد.
کارگران در برابر تعرضات حکومت اسلامی می ایستند
صبح روز ٢٠دی کارگران جمعی از کارگران در اعتراض به تهاجم حکومت اسلامی به زندگی و معیشت کارگران تحت عنوان “تغییر قانون کار” در مقابل مجلس اسلامی تجمع کردند. کارگران میگویند با تصویب این بند که می گوید: “قراردادهای با بیش از ۳۰ روز باید بصورت کتبی و در فرم مخصوص که توسط وزارت کار در اختیار طرفین قرار میگیرد باشد.” ما شاهد بیکاری گسترده کارگران در واحدهای بزرگ صنعتی و تولیدی خواهیم بود و این شامل همه کارگرانی که دارای قرارداد دائم هم هستند خواهد شد. کارگران میگویند در صورت تصویب این تبصره برای کارفرمایان به صرفه است که دیگر هیچگاه قرارداد کتبی نبندند چرا که در این صورت بطور اتوماتیک طول عمر قراردادها حداکثر ۳۰ روزه خواهد شد و کارفرما هر زمان که اراده کند میتواند کارگر را اخراج و حداکثر خسارت اخراج به کسری از ۳۰ روز خواهد رسید. نتیجه تصویب این تبصره تحمیل بردگی بیشتر به کارگران است. اعتراضات در برابر چنین تهاجماتی یکی از عرصه های مهمی مبارزات کارگران است و هر بار که رژیم دورخیز کرده و طرحی را به جلو کشیده است، با مبارزات کارگران عقب رانده شده است. اکنون حکومت با طرح های متفاوتی چون “تغییر در قانون کار” “طرح خروج از رکود” و غیره و غیره سعی میکند شانسش را امتحان کند. در این هفته ما شاهد اعتراضات و تجمعات کارگری در برابر این طرحها در مقابل مجلس اسلامی بودیم. طرحهایی که خود بستر اعتراض هزاران کارگر است.
مبارزات کارگری در هفته ای که گذشت، نشانگر فضای انفجاری در محیط های کارگری است. نگاه کردن به این مبارزات در متن فضای ملتهب جامعه، جایگاه واقعی این مبارزات را مقابل چشم ما میگذارد و نشان از وزن مهم این مبارزات در اوضاع متحول امروز دارد.