بهروز مهرآبادی:
خبر مرگ محمدی گیلانی در روز چهارشنبه گذشته منتشر شد. او بعنوان یکی از سفاک ترین، بیرحم ترین و جنایتکارترین سردمداران جمهوری اسلامی شناخته شده است. آیت الله گیلانی از همان اوایل بقدرت رسیدن جمهوری اسلامی توسط خمینی بعنوان حاکم شرع و رئیس دادگاههای انقلاب منصوب شد و حکم اعدام تعداد زیادی از شریف ترین انسانها را صادر نمود و تعداد بیشماری احکام زندان و شکنجه در مورد کسانی را صادر کرد که حکومت توحش و ارتجاع اسلامی را نمی پذیرفتند. او بعنوان عضو شورای نگهبان و مجمع تشخیص مصلحت نظام و عضو مجلس خبرگان و رئیس دیوان عالی کشور همواره یکی از مهره های مهم دستگاه سرکوب و اختناق و غارت اسلامی بود. از مناصب دیگر او نمایندگی خمینی در دانشگاه ها و مضحک تر از همه رئیس هیئت “عفو” خمینی بود.
رژیم در سوگ این مهره خود در استان گیلان اعلام عزاداری کرد و دولت و نهاد های مختلف وابسته به رژیم پیام تسلیت فرستادند. بی شک اکثر مردم و بویژه آنان که عزیزانشان توسط این جلاد کشتار شدند از این متاسف شدند که این جنایتکار محاکمه نشد.
رسانه های متعددی خبر مرگ محمدی گیلانی را منتشر کردند و در مورد او نوشتند. نحوه ارائه خبر مرگ محمدی گیلانی قابل توجه است. رسانه های اصلاح طلبان رژیم و در راس آنها رادیو بی بی سی در سایت خود کمترین اشاره ای به جنایات محمدی گیلانی و احکام زندان و شکنجه و اعدام صادر شده از طرف او نکردند و بجای آن به بحث درباره صدور یا عدم صدور حکم اعدام پسران گیلانی از طرف او و روایات مختلف در این باره پرداختند.
بی بی سی در سایت خود نوشت: “علت اصلی شهرت محمد محمدی گیلانی به خاطر نقشی است که گفته میشود در مقام قاضی شرع دادگاه انقلاب در ماجرای دستگیری، محاکمه و اعدام دو یا سه تن از پسرانش ایفا کرد و بحثهایی که در مورد صحت و سقم این ماجرا وجود داشته است.” و مطلب خود را با این جمله پایان داد: “این روحانی شیعه به خاطر طرح و بررسی برخی مسایل شرعی در برنامههای تلویزیونی خود در دهه ١٣٦٠ هم شهرت داشت.”
بی بی سی یک کلمه در مورد جنایات بیشمار محمدی گیلانی نمی نویسد، که چگونه شخص او و دادگاه های انقلاب که توسط این جنایتکار اداره میشد، احکام زندان، شکنجه و اعدام برای هزاران انسان شریف صادر کردند. اگر شایعه فرزندکشی از قصاوت و بیرحمی محمدی گیلانی سرچشمه گرفته باشد، ژورنالیسم منحط و ارتجاعی آن را بهانه قرار داده تا با عمده کردن این مسئله و بحث درباره شبهات و صحت و سقم این شایعه، از او یک مومن به تمام معنا و حتی قهرمان بسازد و بر مسئله اصلی یعنی پرونده خونبار گیلانی و همکارانش سایه بیندازد. مسایل شرعی مطرح شده در برنامه های تلویزیون از طرف این جانور کثیف هم بیشتر توضیح قوانین مجازات اسلامی و توجیه شرعی اعدام های صورت گرفته در آن سالها بود. این برنامه های چندش آور تلویزیونی در عین حال اسناد غیر قابل انکاری در میزان جنایتکاری مجری آن و در بیان توحش و قصاوت قوانین اسلامی است.
شهرت محمدی گیلانی نه بخاطر فرزند کشی و نه بخاطر برنامه های تلویزیونی اش بلکه بخاطر اعدام هزاران نفر با اتهاماتی نظیر: خواندن یک نشریه، شرکت در تظاهرات، به همراه داشتن چندسکه برای استفاده از تلفن عمومی، به همراه داشتن قرص ضد بارداری و یا حتی پوشیدن کفش ورزشی بود.
اعدام فرزندانش نیز اگر توسط خود او صورت گرفته باشد اوج خونخواری و بی رحمی این حیوان درنده خو را نشان میدهد و آنها نیز قربانیان این نظام کثیف هستند. گیلانی یکی از نمونه های شاخص شناعت و توحش اسلامی است. او همانند صادق خلخالی، اسداله لاجوردی و رهبرشان روح اله خمینی قبل از اینکه به دادگاه سپرده و به پرونده سنگینش رسیدگی شود، مرد. اما پرونده جنایاتی که مرتکب شد، باز است. این اشخاص چهره هایی از یک حکومت جنایتکار و ضد بشری هستند و پرونده این حکومت بسته نخواهد شد. با سرنگونی جمهوری اسلامی شرح کامل جنایاتی که این رژیم در طول بیش از ۳۵ سال حاکمیت خود مرتکب شده، افشا و علنی خواهد شد، تا همه مردم جهان از آن باخبر شوند و خاطره نفرت بار حکومت مذهب و اسلامی سیاسی، در هیچ کجای جهان امکان تکرار نداشته باشد.
آیت اله محمدی گیلانی مرد اما تصاویر منتشر شده او در کنار حسن روحانی در دهه ۶۰ بار دیگر یادآوری می کند همکاران دادگاه های انقلاب یعنی ماموران وزارت اطلاعات و جنایتکارانی که سالها در سازمانهای امنیتی رژیم همکاران محمدی گیلانی بوده اکنون دولت “اعتدال و امید” تشکیل داده و بر مسند قدرت نشسته اند. اگر محمدی گیلانی محاکمه نشد، این همکاران سابق و ادامه دهندگان راه او را می توان بخاطر جنایت علیه بشریت به دادگاه کشاند. مرگ هیچکدام از این آنها نمی تواند تشکیل دادگاه رسیدگی به جنایات جمهوری اسلامی را نفی کند.