مضحکه آخرین دوره انتخابات رئیس جمهور اسلامی با نمایش تنفیذ و تحلیف تکمیل شد و به پایان رسید. شروطی همچون التزام به اسلام و قوانین اسلامی، مرد بودن، اعتقاد به ولی فقیه، گذشتن از فیلتر های شورای نگهبان و … کافی نیست و در نهایت حکم رئیس جمهور “منتخب” را “رهبر معظم” باید تنفیذ کند. و به گفته خمینی این تنفیذ تا زمانی است که عمل بر طبق موازین اسلام باشد. یعنی افسار رئیس جمهور همچنان در دست ولی فقیه باقی خواهد ماند.
جمهوری اسلامی تلاش کرد تا نمایش تنفیذ و تحلیف را مفصلتر و پر صدا تر از دوره های پیش برگزار کند. روحانی و خامنه ای در صحبتهایشان تلاش کردند تا قیافه آدمهای متمدن را بخود بگیرند، آرامش داشته باشند و یکدیگر را مودبانه مورد خطاب قرار دهند. تمام تلاش دست اندرکاران جمهوری اسلامی بر آن بود تا تصویر یک حکومت با ثبات و یکدست را از خود ارائه دهند. حتی روحانی لیست وزرای خود را با تائید خامنه ای تعیین کرده بود، تا مانع لگد پرانی های رهبر از همان ابتدای دوره دوم حکومتش شود.
اما با تمام این تلاش ها رژیم نه می تواند مانع از شدت گرفتن نزاعهای درونی خود شود و نه قادر است تغییری در ماهیت خود بعنوان یک حکومت جنایتکار و تروریست بدهد.
بحران اقتصادی جمهوری اسلامی هر روز افزایش می یابد. فقر و فلاکت هر روز بیشتر بر شانه های مردم و بویژه کارگران سنگینی می کند. روند سریع تخریب و غارت محیط زیست زندگی میلیونها نفر را بخطر انداخته و بروز فجایع بزرگتری را هشدار می دهد. با وجود فضای امنیتی و سرکوب هر روز اخبار تازه ای از اعتراضات علیه رژیم به گوش میرسد بانکها در صف اعلام ورشکستگی ایستاده اند. آمار بیکاری روز بروز بالاتر می رود. بیشتر تولید توسط شرکت هایی انجام میشود که از رانت های حکومتی استفاده می کنند و در تملک آیت اله های میلیارد، سرداران سپاه و آقازاده ها و وابستگان آنها است. حتی بخش های بزرگی از سرمایه داری از حکومت ناراضی است. بیشتر شهرک ها و مراکز صنعتی در تمام نقاط ایران متروک شده و به خانه اشباح شباهت پیدا کرده اند. تلاش رژیم بیش از هر چیز بر سر پا نگاه داشتن صنعت نفت و گاز متمرکز است تا این منبع مالی را برای بقای دستگاه سرکوب و غارت و چپاول خود افزایش دهد. چشم امید حکومت به سرمایه گذاری خارجی دوخته شده و حاضر است هر امتیازی بدهد تا غرب را در چپاول نیروی کار ارزان و منابع طبیعی کشور سهیم کند.
در این میان اتحادیه اروپا و دولتهای غرب تلاش می کنند تا از این وضعیت بیشترین استفاده را ببرند. پوشش ظاهری و دروغین دفاع از حقوق بشر کنار زده شده است. در حالیکه زنان ایران از هر فرصتی برای دور انداختن حجاب اسلامی استفاده می کنند، و در همان روزهایی که چندین نفر در اسارتگاههای جمهوری اسلامی اعدام میشوند، نماینده اتحادیه اروپا خانم مونیکا مورگینی، حجاب بر سر گذاشته و وقیحانه با خیل جانیان و غارتگران اسلامی سلفی میگیرد.
بزرگترین معضل باندهای مختلف جمهوری اسلامی، ادامه بقا به هر شکل ممکن است. این معضل شکاف های بزرگی را در نظام بوجود آورده و موجب کشمکش های پایان ناپذیر و حتی خونین در آن شده است، اما در عین حال تنها نقطه وحدت درون نظام هم بشمار می رود. وحدتی که خود را در سرکوبگری و جنایت نشان میدهد. گذاشتن تروریست معروف محمد جعفری صحرارودی، قاتل عبدالرحمان قاسملو، بعنوان میزبان مراسم تحلیف در حقیقت پیام جمهوری اسلامی است که همچنان به سیاست ترور ادامه خواهد داد. حتی اگر بین باندهای رژیم توافقی هم شده باشد، شکننده و موقتی است. این توافقات بر مبنای گروکشی و باجگیری از طرف مقابل انجام میشود. چند روز بیشتر از بازداشت حسین فریدون، برادر رئیس جمهور و انتشار پرونده سنگین دزدی های او نمی گذرد. جناح روحانی هم بنوبه خود پرونده اختلاس های نجومی باند ولی فقیه را افشاء کرده و اعدام های بیشمار را به گردن این جناح می اندازد.
سیاست ارعاب و سرکوب رژیم سالها است که شکست خورده است. در روزهای اخیر شاهد اعتراضات کارگری از جمله اعتراضات کارگران نیشکر هفته تپه و صنایع فولاد اهواز بودیم. تجمعات مردم در مقابل موسسات مالی آشکارا علیه رژیم و دست اندرکاران غارتگر آن بود. مردم اجازه نمی دهند که اوباش رژیم در زندگی شخصی آنها دخالت کنند و در هفته اخیر اخبار متعددی از گوشمالی این اوباش از جمله چند آخوند توسط مردم، منتشر شد. ناله و شیون از روگردانی زنان و جوانان از قوانین اسلامی صحبت همیشگی آخوندها بر روی منابر و از تریبونهای مختلف است. بحران اقتصادی و نارضایتی عمیق و تنفر مردم از جمهوری اسلامی خود را در عمیق تر شدن شکافهای درون رژیم نشان خواهد داد. گسترش بیش از پیش اعتراضات و به خیابان آمدن مردم اجازه نخواهد داد که رژیم اسلامی با نمایشهای تهوع آوری نظیر تنفیذ و تحلیف به بقای خود ادامه دهد.