shahla daneshfar11

شهلا دانشفر

shahla_daneshfar@yahoo.com

سونامی بیکاری جوانان

shahla daneshfar11
شهلا دانشفر

هشدار ها بر سر آمار بیکاری و بحران بیکاری جوانان بالا گرفته است. بنا بر گزارشات منتشر شده بیش از ١ میلیون و ١٠٠ هزارنفر افرادی هستند که از دانشگاه ها فارغ التحصیل شده و جویای شغل هستند. علی ربیعی وزیر کار دولت روحانی نیز میگوید بزودی و در سال های آینده ۴٫۵ میلیون نفر تحصیل کرده دیگر نیز به این گروه افزوده می شود که مجموعا تعداد جویندگان کار فارغ التحصیل دانشگاهی کشور را به ۵٫٦ میلیون نفر بالغ خواهد کرد. او هشدار میدهد که اگر کاری اضطراری صورت نگیرد، بازار کار با هجوم میلیون ها کارجوی درس خوانده و سونامی بیکاران فارغ التحصیل مواجه خواهد شد.

سال گذشته طیب نیا وزیر اقتصاد دولت نیز نسبت به همین موضوع هشدار داده و گفته بود که ۴٫۵ میلیون دانشجو در آینده نزدیک به جمع ٣ میلیون بیکار فعلی (به گواه آمارهای رسمی) و بیش از ۵ میلیون بیکار (به گواه آمارهای غیررسمی) خواهند پیوست و کشور به یکباره با سیلی از تقاضا برای کار مواجه خواهد شد و از خطر سونامی بزرگ بیکاری ده میلیونی سخن گفته بود. به گفته علی ربیعی نیز نرخ بیکاری جوانان دو برابر بیکاری عمومی است. همچنین باز بنابر گزارشات دولتی در سال ٩٢ میزان بیکاری زنان دو و نیم برابر مردان ذکر شده است.

این درحالیست که در این آمار ها زنان خانه دار آماده بکار، کارگران افغانی که در ایران زندگی میکنند و بسیاری از کارگران که به کار موقت و فصلی اشتغال دارند، در محاسباتشان غایب است. بطور مثال مرکز آمار ایران نیز در پاییز ٩٢ میزان کارگران شاغل در ایران را حدود ٢١ میلیون و ٢٠٠ هزار نفر گزارش میدهد که بنابر معیارهای این مرکز افرادی که در طول هفته دست‌ کم یک ساعت کار کنند شاغل محسوب می‌شوند! بدین ترتیب بخشی از همین آمار نیز کارگران بیکاری هستند که با کار موقت و حتی در هفته یک ساعت در لیست شاغلین به حساب آمده اند.

این آمارها از یکسو ابعاد فاجعه بار بیکاری و مهمتر از همه سونامی بیکاری جوانان را بیان میکند و از سوی دیگر اقتصاد فلج و به گل نشسته جمهوری اسلامی که وضع جامعه را به اینجا رسانده است. بطوریکه بنا بر گزارشات دولتی در فاصله سال ٨٤ تا ٩١ بالغ بر ٧ میلیون نفر به سن کار رسیده اند که از این تعداد تنها ٥٦٠ هزار نفر توانسته اند اشتغال پیدا کنند.

سونامی بیکاری جوانان و تبعات اجتماعی آن

ابعاد تکاندهنده بیکاری جوانان در ایران و نبودن هیچ افق و دورنمایی برای جذب آنان به بازار کار تاثیرات خود را بر زندگی و معیشت کل جامعه گذاشته است. بحث بطور واقعی بر سر یک فاجعه اجتماعی است. امروز جوانان بسیاری هستند که بخاطر بیکاری امکان ازدواج کردن و داشتن یک زندگی شاد و انسانی را ندارند و ناگزیر همچنان در پناه خانواده بسر برده و هر نوع جوانی و شادی از آنها گرفته شده است. امروز در هر خانواده چندین جوان را می بینیم که از کار محرومند و حتی پول توی جیبی خود را ندارند و گاها یک خانواده شامل فرزند و همسر فرزند و بچه های آنها نیز میشود. یا بعکس یک نفر شاغل باید هزینه زندگی پدر و مادر پیر و بی تامین خود و خواهران بیکار و خلاصه ده دوازده نفر را بدوش بکشد. آنهم با دستمزدهای ناچیز چند بار زیر خط فقر که کفاف یک هفته زندگی آنها را نمیدهد. بحث بر سر گرسنگی است. به عبارتی روشنتر بحث بر سر بیرون کشیدن بچه ها از چرخه تحصیل است. بحث بر سر کشیده شدن جوانان بسیاری به کام اعتیاد است. این وضعیت بسیاری از جوانان را به کام اعتیاد کشانده است. بیکاری و نداشتن امکان امرار معاش بسیاری را وادار به تن فروشی کرده است. آمار خودکشی در میان جوان و خصوصا دختران جوان هر روز بالا تر میرود. خلاصه اینکه سونامی بیکاری جوانان، سونامی تباهی یک نسل است.

جوانان علیه بیکاری

اگر بحث بر سر سونامی بیکاری جوانان است، نیروی صف جلوی مبارزه علیه بیکاری را امروز در ایران نیز جوانان تشکیل میدهند. این نیروست که باید با خواست یا کار یا بیمه بیکاری قد علم کند.
با توجه به اینکه ابعاد تکاندهنده بیکاری و در راس آن بیکاری جوانان، مساله هر خانواده ای است و به این اعتبار یک درد عمیق اجتماعی و همگانی است، جنبش اجتماعی جوانان علیه بیکاری، ظرفیت جلب حمایت و بسیج کل جامعه را دارد و میتواند به یک جنبش اجتماعی قدرتمندی تبدیل شود. این جنبش را باید شکل و حول خواست یا کار یا بیمه بیکاری سازمانش داد.

واقعیت اینست که فقر و فلاکت و بیکاری و سرکوب و جنایت هر روزه رژیم اسلامی تمام تصویر جامعه ایران نیست. در برابر این تصویر تاریک و سیاه جامعه ای را می بینیم که اعتراضات مردم دارد به شکل جنبش هایی اجتماعی قد علم میکند. نمونه های بارزش جنبش علیه حجاب، علیه اعدام، علیه تخریب محیط زیست و علیه قوانین ارتجاعی اسلامی است. جوانان با اجرای ترانه “هپی” و حجاب برگیران کل قوانین ارتجاعی اسلامی و آپارتاید جنسی اش را به سخره گرفته اند. جنبش اعتراضی کارگری هر روز گسترده تر میشود و وزن سنگین جنبش کارگری را در فضای سیاسی جامعه می بینیم. از جمله در همین دو هفته اخیر هزاران کارگران در دهها مرکز کارگری از جمله در بافق یزد، پروفیل ساوه، مترو اهواز، پتروشیمی شازند، ذوب آهن اردبیل، مخابرات راه دور، فولاد زاگرس، شهرداری بهبان و دهها مرکز دیگر کارگر در اعتراض و مبارزه بوده اند و این اعتراضات تاثیر خود را بر فضای سیاسی شهرها گذاشته است.

در چنین شرایطی است که بحث بر سر مبارزه علیه یک درد عمیق اجتماعی است. بحث بر سر به پا خاستن جوانان علیه بیکاری است. وجود چنین تحرکی در جامعه امکان شکل گیری حرکتی سراسری علیه بیکاری را بیش از بیش فراهم کرده است. خصوصا اینکه جوانان نیروی صف جلوی این اعتراض هستند و جوانان معترض و رادیکال میتوانند با ابتکارات مختلف سازمانده چنین جنبشی باشند. میتوان محلات را به محل سازمانیافتن چنین حرکت و اعتراضاتی تبدیل کرد. میتوان همانطور که جوانان و مردم اهواز علیه تخریب محیط زیست زنجیره انسانی تشکیل دادند و با امضای طومارهایشان خواستها و مطالباتشان را فریاد زدند، جلوی مراکز قدرت رژیم اسلامی از جمله جلوی مجلس و دفتر روحانی و وزارت کار و غیره و غیره زنجیره های انسانی علیه بیکاری تشکیل داد و با خواست یا کار یا بیمه بیکاری فریاد اعتراض خود را بلند کرد. میتوان صفحات فیسبوکی را به محل جمع کردن نیرو علیه بیکاری تبدیل کرد و همانجا فراخوان داد و تجمعات اعتراضی علیه بیکاری را شکل داد. میتوان در هر شهر مردم شهر را از تجمعات اعتراضی علیه بیکاری در مکان های تعیین شده با خبر کرد و جنبشی را بوجود آورد. حمایت از بیکاران و خواست “یا کار یا بیمه بیکاری” باید به یک امر همیشگی در جنبش کارگری تبدیل شود. همبستگی و اتحاد میلیونها کارگر بیکار و شاغل می تواند نیرویی بزرگ در عقب راندن سرمایه داران و دولت آنها باشد.

در بستر چنین ابعاد اجتماعی ای از اعتراض و مبارزه و جلو آمدن بخش های مختلف جامعه با خواستها و مطالبات روشن است که میتوان رژیم اسلامی و تعرضات هر روزه آن به زندگی و معیشتمان را عقب برانیم. همچنانکه باید به استقبال اعتصابات عمومی کارگری رفت، اعدامها را متوقف کرد و درب زندانها را گشود. سونامی بیکاری را هم باید با سونامی جنبش های اجتماعی مان علیه رژیم اسلامی عقب بزنیم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *