محورهای نقد رادیکال به توافقنامه جمهوری اسلامی و چین

حمید تقوائی:
از ما میپرسند در قبال توافقنامه ٢٥ ساله بین دولت چین و جمهوری اسلامی چه موضعی باید داشت؟ آیا آنطور که نیروهای اپوزیسیون راست و ناسیونالیستها میگویند این توافقنامه “خیانت به منافع ملی” و “ایران فروشی” است؟ آیا آنطور که رژیم ادعا میکند این توافقنامه ای در جهت رشد و گشایش اقتصادی است؟ کارگران و ٩٩ درصدیهای جامعه چه نقد و اعتراضی به این توافقنامه دارند؟
من قبلا مواضع اپوزیسیون راست را نقد کرده ام. هدف این نوشته توضیح فشرده محورهای نقد و اعتراض چپ و رادیکال، یعنی نقد از زاویه منافع کارگران و نود و نه درصدیهای جامعه، به توافقنامه ٢٥ ساله است:


١- متن این توافقنامه و یا قرارداد هنوز منتشر نشده است و بهمین دلیل هم خیلی ها با حدس و گمان و با اتکا به منابع غیر رسمی در مورد مفاد این توافقنامه اظهار نظر میکنند. اولین اعتراض و نقد مردم نفس همین پنهانکاری و دیپلماسی سری است. ما مردم خواهان علنیت و شفافیت در مورد مذاکرات و قراردادهای و توافقنامه ها بین دولتها هستیم. متن کامل قرارداد ٢٥ ساله و ضمائم آن باید فورا منتشر بشود.


٢- از نظر سیاسی این توافقنامه گامی در جهت تقویت بلوک فوق ارتجاعی و ضد انسانی چین- روسیه- جمهوری اسلامی است که دستشان به خون مردم ایران و منطقه آلوده است. چین و روسیه متحد و مدافع نظامی- سیاسی-اقتصادی جمهوری اسلامی در سرکوب مردم ایران و جنایتهای نیروهای اسلامی وابسته به جمهوری اسلامی در منطقه هستند. بویژه چین در فروش سلاحهای ضد شورش و مشورت و رهنموددهی های سرکوبگرانه در برخورد به اعتراضات توده ای ید طولائی دارد و شریک جرم مستقیم رژیم در کشتار مردم ایران بوده است. از اینرو اعتراض به این قرارداد و جلوگیری از تحقق آن جزئی از مبارزه برای بزیر کشیدن جمهوری اسلامی است.


٣- از نظر اقتصادی با توجه به بحران ساختاری و مزمن جمهوری اسلامی اجرائی شدن این توافقنامه بسیار نامحتمل است. اهمیت و مزایای چنین توافقنامه ای برای حکومت بیش از آنکه اقتصادی باشد، سیاسی- دیپلماتیک است. مشخصا تقویت موقعیت رژیم در بلوک روسیه- چین، بدست دادن تصویر یک حکومت پایدار از خود که گویا قرارست تا ٢٥ سال دیگر در قدرت باشد و برخورداری از یک اهرم فشار در مذاکره با دولت آمریکا از جمله مزایای سیاسی- دیپلماتیک این توافقنامه برای جمهوری اسلامی است. این تلاشها همه در خدمت تقویت موقعیت جمهوری اسلامی در ایران و در منطقه قراردارد و از همین رو باید با اعتراض و مقابله فعال کارگران و توده مردم خنثی شود.


٤- گرچه متن توافقنامه هنوز منتشر نشده است ولی برخی از گزارشات قابل اتکا اعداد و ارقام و اقدامات مشخصی را در رابطه با مفاد این توافقنامه منتشر کرده اند. از جمله بنا به گزارش پترولیوم اکونومیست بر اساس این توافقنامه قرار است دولت چین ٤٠٠ میلیارد دلار در صنایع نفتی و حمل و نقل و برخی رشته های دیگر سرمایه گذاری کند، از ٣٢ درصد تخفیف در خرید نفت از ایران برخوردار بشود و ۵ هزار نیروی امنیتی برای پاسداری از “آمنیت سرمایه ها” به ایران اعزام کند. نفس چنین قراردای، مستقل از احتمال اجرائی شدن و یا نشدنش، باید مورد اعتراض وسیع و قاطع کارگران قرار بگیرد. از نظر کارگران و توده مردم اینکه صاحب سرمایه کیست و حتی ملیت نیروهای سرکوبگر چیست اهمیتی ندارد. کارگران به نفس استثمار و بردگی مزدی و سرکوب و بیحقوقی اعتراض دارند. بقول کارگران هفت تپه:
“سرمایه دار که جانش به پول و سرمایه و سود بسته است ایرانی و چینی و آمریکائی و تهرانی و بومی ندارد. ما هر قراردادی که منافع کارگران در دو کشور طرف قرارداد را تامین نکند و بنفع سرمایه داران دو کشور یا چند کشور باشد را قبول نداریم و اگر زورمان برسد آنرا ملغی می کنیم.”


٥- همانطور که کارگران هفت تپه اعلام کرده اند اساس اعتراض کارگران ضدیت این توافقنامه با منافع کارگران و توده مردم است. همه میدانند که مدل اقتصاد چینی، که بر اساس مکتب شیکاگو و ریاضتکشی اقتصادی تمام و کمال سازمایافته، اسارتبارترین و وحشیانه ترین مدل سرمایه داری است. کارگران ایران در دوره ای که در زمان احمدی نژاد سرمایه های چینی در ایران آغاز بکار کردند یکی از سخت ترین و مشقتبار ترین شرایط کاری را تجربه کردند و از همین رو حاضر نیستند تحت هیچ شرایطی این تجربه تکرار بشود. باز شدن پای سرمایه های چینی به ایران، آن هم در معیت نیروهای سرکوبگرش، افسار گسیختگی و فعال مایشائی کامل سرمایه ها، برسمیت نشناسی هر نوع قانون کار و سپردن همه چیز به قانون جنگل بازار را در پی خواهد داشت و شرایط فی الحال سخت معیشتی کارگران را بمراتب بدتر و وخیم تر خواهد کرد. اعتراض و مقابله با توافقنامه ٢٥ ساله دفاع از معیشت و منزلت کارگر و توه کارکن جامعه است.


٦- جمهوری اسلامی نماینده مردم ایران نیست، قاتل مردم است. از همین رو هر نوع قرارداد و توافقنامه این حکومت به هر دولت دیگری، چه چین و روسیه و چه آمریکا و اتحادیه اروپا، از نظر مردم فاقد هر نوع ارزش و اعتبار است. مردم ایران خواهان طرد و انزوای جمهوری اسلامی در سطح جهانی هستند و از همه نهاهای بین المللی و دولتها انتظار دارند که جمهوری اسلامی را از نظر سیاسی و نظامی و هنری و ورزشی بایکوت کنند.


٧- نکته آخر اینکه هیچ قرارداد و توافقنامه ای، چه احیای برجام و چه قرار داد با چین و یا روسیه و یا هر توافقنامه دیگری، بحران عمیق وساختاری سیاسی-اقتصادی-اجتماعی جمهوری اسلامی را تخفیف نخواهد داد. حکومتی که هر دوسال یکبار با خیزش تعرضی توده مردم و شعار خیابانی “جمهوری اسلامی نابود باید گردد” مواجه است، با این نوع توافقنامه ها نمیتواند از سرنگونی خود بقدرت انقلاب مردم بپاخاسته جلوگیری کند. مقابله با مناسبات و مذاکرات و قراردادهای جمهوری اسلامی با دولتهای دیگر، و تلاش برای انزوای جهانی آن جزئی از مبارزه پیگیر مردم ایران برای سرنگون کردن جمهوری اسلامی است.
٦آوریل ٢١

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *