انترناسیونال 885
شهلا دانشفر:
بیش از چهل روز است که اعتصاب گسترده ای در ۵۵ مرکز نفت در ۲۲ استان در جریان است. این اعتصاب بار دیگر توجه ها را به سوی کارگران نفت جلب کرده است. جمهوری اسلامی در بیش از ٤٠ سال حاکمیتش تلاش کرده است که صنعت نفت و مراکز وابسته به آنرا بصورت پادگانی در آورد و با سپردن هر بخش آن به پیمانکاری و تغییر ساختار آن بالاترین شکل از بهره کشی و استثمار را جاری کند. اعتصاب اخیر نفت عصیان این کارگران در جهت پاره کردن زنجیری است که در طی حاکمیت رژیم اسلامی بر پای این کارگران زده شده است. با این اعتصاب کارگران عملا از فضای پادگانی ای که در نفت حاکم است عبور کرده و علیرغم سپرده شدن هر بخش آن به پیمانکاری جداگانه، در سطحی سراسری و متحدانه وارد اعتصاب شده و توانسته اند صدای اعتراض خود را در سطح جامعه انعکاس دهند. این اعتصابات به نقطه امیدی برای همه مردم تبدیل شده و تا همین جا حمایت های بسیاری در سطح بین المللی را بهمراه داشته است.
قابل توجه اینجاست که در این میان جریاناتی تلاش دارند، که این اعتصابات را در چهارچوب نظام موجود محبوس کنند. از جمله تبلیغات فشرده ای بر روی ترک کار و رفتن به خانه ها صورت گرفته و یک تلاش چنین جریاناتی در طول این اعتصابات مخالفت با برپایی تجمعات اعتراضی و یا محدود نگاهداشتن دامنه آن بوده است. از جمله آنجایی که از میان کارگران اعتصابی بحث تجمع به میان میآید و بطور مثال در جایی چون ایذه و اصفهان کارگران تجمع کردند، از سوی این جریانات مخالفت و مقابله تندی با چنین نظراتی صورت گرفت. یک نمونه آن عکس العمل گروهی تحت عنوان “مدیریت گروه پایپینگ و اکیپ پروژه ای و طراحان کمپین ” است که مخالفت شدید خود را با بر پایی هرگونه تجمعی از سوی کارگران اعتصابی اعلام کرده و مینویسد مخالف تجمعات است: “چرا که این تجمعات به ضرر ما تمام خواهد شد و شاید برخی افراد علاقمند به اهداف سیاسی با دیدن این بیانیه ها خودشون رو به اون مکان برسانند و از تجمع مظلومانه کارگری سوء استفاده سیاسی و موج سواری کنند و همه زحمات ما را بر باد بدهند و کارگران بیگناه و از همه جا بی خبر بخاطراقدامات آشوبگرانه افراد فرصت طلب مورد خشم و برخورد حکومت و نظام قرار گیرند”. در این اخطار دادن ها اینها حتی فراتر رفته و حتی کسانی را که تجمع اعتراضی برپا میکنند را خائن خوانده و مینویسند: “کسانیکه باحضورشون تجمعی درست کنند همانند کسانی که برگشتند سرکار خیانتکار هستند و به نمایندگان کارگری خود طراحان کمپین پشت کرده و خیانت کردند”. اینگونه اخطار دادن و چنین ادبیاتی برای همه مردم آشناست. بازی کردن در چهارچون همان امنیتی کردن هرگونه تجمع و اعتراضی و قواعد سیستم حاکم است. این عکس العمل در عین حال بیش از هر چیز هراس آنها را از خارج شدن کنترل اوضاع از دست شان و زیر ضرب رفتن نظام حاکم به نمایش میگذارد. جالب اینجاست در ادامه همین عکس العمل ها آنها کارگران را به نامه های ارسالی خود به خامنه ای و مقامات مختلف حکومتی حواله میدهند. از جمله در نامه خطاب به خامنه ای همین گروه که حمایت “سندیکای فلزکار مکانیک” را نیز یدک میکشد، به خامنه ای و سران حکومت خاطر جمعی میدهند که جای نگرانی ای نیست و اوضاع تحت کنترل است. در این نامه به یکسری از خواستهای صنفی کارگران اشاره شده و بعد در بخشی از آن چنین آمده است: “اینجانبان مسئولان کمپین هیچگونه گرایش و سمت و سویی به شبکههای معاند و ضد انقلاب و خیانتکار به نظام مقدس اسلامی در خارج از کشور نداشته و نداریم و همه کارگران مظلوم و بدون حامی وفادار و دوستدار نظام اسلامی مان هستیم و صرفا بر حق مسلم خود تاکید و تمنای توجه و رسیدگی داریم و پس از قول و رسیدگی از جانب شما ولیهای امر همه نیروها به کار خود باز خواهند گشت. ما پس ازشنیدن و دیدن مصاحبه فرماندار آبادان که برچسبهای نابحق ارتباط با شبکههای معاند به ما کارگران زد، بر خود واجب دانستیم بدین وسیله وفاداری و ارادت خود را به نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران اعلام داریم و شبکههای خارجی را به شدت محکوم میکنیم و اعلام کنیم هیچگونه حمایت و پوشش خبری از شما نخواستیم و نمیخواهیم. لازم به عرض است اگر شرایط کاری ما کارگران درست بشود هیچ کارگر و ایرانی فریب و چشم دوخته به غرب و خیانتکاران به نظام نخواهد شد و هیچ خائنی نمیتواند از اوضاع کنونی استفاده سیاسی و موجسواری کند و ما همه سربازان مخلص صنعتی نظام و رهبر عالیقدرمان هستیم.”.
اینها در واقع همان بیان و زبان وابستگان حکومتی است که به نام کارگر دارد بیان میشود. این گفته ها از نوع همان اظهاراتی است که بارها از زبان خود حکومتیان و حزب الله حاضر در رکاب جمهوری اسلامی شنیده ایم . این گفته ها در عین حال سراسیمگی چنین جریاناتی در برابر کارگری است که در اعتصابش میگوید تا حق خود نگیریم به خانه نمیرویم و بدنبال عقب نشینی های پیمانکاران برای افزایش دستمزدها، دارند از جمع کردن کل بساط این مفتخوران سرمایه در محیط های کار سخن میگویند. این سراسیمگی از اینجا ناشی میشود که به چشم خود میبینند کارگر با اعتصابش دارد قدرتش را می بیند و اتفاقی که در همین مدت در نفت افتاده دامنه اش بسیار فراتر رفته و با خود گفتمان اعتصاب سراسری را بیش از بیش به جلو آورده و توازن قوای سیاسی را متفاوت کرده است. انتظار است که کارگران نفت که امروز در چنین ابعادی به میدان آمده اند نسبت به چنین تشبثاتی هوشیار باشند و اجازه ندهند که چنین جریاناتی در مقام سخنگویی کارگر مسیر اعتراضات آنها را به انحراف بکشانند. هفت تپه الگوی خوبی است . کارگران نیشکر هفت تپه اعلام کردند که برای اینکه جلوی هرگونه تفرقه افکنی ای را در صفوف خود بگیرند و قدرتمند عمل کنند شورایی تصمیم میگیرند و با اتکاء به مجمع عمومی خود حماسه آفریدند. از تجربیات درخشان نیشکر هفت تپه باید آموخت. از جمله ایجاد شورای هماهنگی اعتصابات یک راه حل فوری برای متحد عمل کردن کارگران نفت و دخالت حداکثری همه کارگران در مسیر مبارزاتشان است.
به روشنی میتوان دید که چنین تلاشهایی نمیتواند کارگری را که چنین به عصیان برخاسته است، به موقعیت سابق بازگرداند. نمیتوان این اعتراضات را در چهارچوب نظام موجود و قانون کار ضد ارتجاعی جمهوری اسلامی خفه کرد. تا همین جا اعتصاب نفت پیشرویهای بزرگی داشته است و این پیشروی ها سکوی پرشی برای به میدان آمدن سراسری کارگران نفت در تمام بخش هاست.
تقویت دامنه اعتصابات با تجمعات، رسانه ای کردن هر چه بیشتر خبرهای این اعتراضات، تشکیل گروههای ویژه اعتصاب در مدیای اجتماعی بعنوان بستری برای تصمیم گیری شورایی و دخالت حداکثری بدنه کارگران در روند مبارزه همه و همه گامهای عملی ای برای خنثی کردن چنین تقلاهایی و پیشروی بیشتر این اعتصابات است.
اعتصاب سراسری کارگران نفت، در ادامه اعتصاب قدرتمند نیشکر هفت تپه گفتمان اعتصاب سراسری را به گفتمان کل جامعه تبدیل کرده است. این چنین است که با خیزشهای کارگری و گفتمان های کارگری کل جامعه به سوی خیزش مردمی و انقلابی برای رهایی از جهنم موجود گام برمیدارد. هیچ نیرویی جلودار این حرکت نخواهد بود.
کارگران نفت با خواست افزایش دستمزد
بیش از ٤٠ روز است که اعتصاب کارگران نفت و پتروشیمی و نیروگاههای برق در جریان است. در برابر این اعتراضات در بسیاری از مراکز نفتی پیمانکاران و صاحبان کار سراسیمه با وعده افزایش دستمزد وارد شدند و در برخی جاها ناگزیر به تن دادن به رقم های پیشنهادی کارگران شده اند. سطح دستمزدهای اعلام شده این کارگران بطور میانگین ١٢ میلیون تومان است و بنا بر سطح تخصص از بالای ٥ میلیون تا ١٥ میلیون تومان را در بر گرفته است. بدین ترتیب بعضا سطح مزد کارگران دارای تخصص جوشکار و فیتر با این اعتصاب دو تا سه میلیون افزایش داشته است. این عقب نشینی ها خود یک موفقیت بزرگ است و محرکی برای به میدان آمدن بخش های دیگری از کارگران در نفت به صف اعتصاب شده است. همچنین این موضوع بحث بر سر افزایش دستمزدها را در سطح جامعه بیشتر به جلو آورده است و امروز کارگران غیر متخصص و کم تخصص در نفت که هم با معضل سطح نازل دستمزدها و ساعات کار طولانی برای تامین هزینه های زندگی خود و هم با تعویق پرداخت دستمزدها روبرویند را به تحرک در آورده و در همین مدت اخبار اعتراضات آنان را انعکاس داده ایم. این اتفاقات تحرک جدیدی به جنبش برای خواست افزایش دستمزدها داده است. بویژه اینکه یک موضوع اعتراض کارگران غیر متخصص پیمانی در نفت و صنایع وابسته به آن پرداخت بموقع سطح دستمزدها و افزایش فوری سطح دستمزدهایشان است. در این بخش از کارگران نیز نباید دستمزدها کمتر از خط فقر اعلام شده خود حکومت باشد.
جلو آمدن بحث افزایش دستمزدها در چنین سطحی در نفت و مراکز وابسته به آن، جایگاه اجتماعی اعتصاب نفت را یکبار دیگر در سطح جامعه مطرح میکند و در عین حال تکان جدی ای به جنبش افزایش دستمزد خواهد داد. دلیلش نیز به روشنی اینست که اعتراض به زندگی زیر خط فقر و خواست افزایش دستمزدها یک خواست مهم اجتماعی و فراگیر است.
مدیریت گروه تلگرامی موسوم به “پایپینگ و اکیپ پروژه ای” در بیانیه ای تحت عنوان کمپین پنجم تحت عنوان “طرح برجام پایپینگ” برای رده های مختلف کارگران پروژه ای پالایشگاه و پتروشیمی، سقف حداقل دستمزدهایی بین ٥ تا ١٥ میلیون تومان تحت عنوان آخرین درخواست خود و شرط بازگشت به کار کارگران اعتصابی اعلام کرده اند. البته همانجا موضوع توافق دو طرف بر سر حد وسط نرخ مزدی بین نرخهای اعلام شده کارگران و پیمانکار را ملحوظ کرده اند. ضمن اینکه به محاسبه جداگانه یکسری مزایای شغلی کارگر وارتقای کیفیت غذا و بهبود وضع سرویس ها و غیره نیز اشاره شده است. اما در این کمپین کارگران ساده پروژه ای که حداقل سه بار زیر خط فقر مزد میگیرند و برای تامین زندگی شان بعضا ناگزیر به ١٢٠ ساعت اضافه کاری در ماه هستند، جایی ندارند. اینها کارگرانی هستند که بخش وسیعی از کارگران شاغل در نفت را تشکیل میدهند و میتوانند نقش مهمی در جارو کردن بساط کار برده وار پیمانی و قوانین ویژه مناطق اقتصادی که دامنگیر ٦٥ منطقه در سراسر ایران است، داشته باشند. یک گام مهم جلو آمدن فعال تر این بخش از کارگران طرح افزایش دستمزد به شکلی است که آنها را از دستمزدهای زیر خط فقر رها کند. همانطور که معلمان، بازنشستگان و بسیاری از حقوق بگیران جامعه اعتراض خود را به دستمزدهای زیر خط فقر اعلام کرده و در مبارزاتشان بر خواست افزایش سطح دستمزدها به خط فقر ١٠ میلیونی تاکید کرده اند، آنها نیز با همین خواست باید به جلو بیایند. این بهترین فرصت برای این کارگران است.
اعتصاب کارگران پیمانی نفت از خشم انباشته این کارگران در بیش از ٤٠ سال شرایط برده وار کار در این صنعت برخاسته است. گروه مدیریت پایپینگ میکوشد این عصیان کارگری را در میان راه مهار بزند و با “طرح برجام پایپینگ” در واقع شرایط پایان اعتصاب را اعلام کرده است. اما واقعیت اینست که این اعتصاب، مبارازت کارگران نفت و بطور واقعی کل جنبش کارگری را وارد مرحله دیگری کرده است. اکنون سر قرقره باز شده است و با هیچگونه تمهیداتی نمیتوان کارگر نفت را به نقطه قبل از شروع این اعتصاب برگرداند. همانطور که جلوتر اشاره کردم اعتصاب کارگران نفت تا همین جا پیشروی بزرگی بوده و اینکه کارگران توانسته اند در همین مدت کوتاه اعتصابی در چنین ابعاد گسترده ای را به جلو برند و با قدرت اعتراضاتشان تا چنین سطحی پیمانکاران را به عقب نشینی وا دارند و از جمله مبالغی بر سطح دستمزدهایشان اضافه شود و برخی مطالبات به جلو کشیده شود یک پیروزی بزرگ است. بویژه کارگری که قدرت اعتصاب خود را می بیند حتی اگر وقفه ای در اعتصابش صورت گیرد، دوباره با قدرت بیشتری برای دیگر مطالباتش به میدان خواهد آمد.
علاوه بر گسترش دامنه خواست افزایش دستمزد در میان همه بخش های کارگران نفت و گسترش دامنه اعتصاب، همین امروز کارگران نفت دارند از ادامه اعتراضاتشان تا حذف پیماینکاران این دلالان مفتخور کاری در محیط های کار و لغو قوانین برده وار مناطق ویژه اقتصادی سخن میگویند. همچنین خواستهایی چون لغو قراردادهای موقت در کارهایی که خصلت دائمی دارند، اجرای طرح طبقه بندی مشاغل، پرداخت بموقع دستمزدها و تسویه حساب بابت دستمزدهای پرداخت نشده، اجرایی کردن پروتکل های بهداشتی برای حفط جان کارگران در برابر بیماری مهلک کرونا، بالابردن استاندارد خوابگاهها و حمامها، غذا خوری ها و برخورداری از درمان رایگان برای همه کارگران همه و همه خواستهای همین امروز کارگران نفت است. از سوی دیگر واگذاری برخی از مراکز نفتی به بخش خصوصی و به خطر افتادن امنیت شغلی کارگران و تعرضاتی که از سوی کارفرمایان به زندگی و معیشت آنان میشود در این مدت از دیگر موضوعات اعتراضی کارگران بوده است واین خود عامل دیگری برای گسترش اعتراضات کارگران نفت در تمام بخش های آن خواهد بود. این چنین است که صنعت نفت و مراکز وابسته به آن آینه ای دیگر از فضای پرالتهاب اعتراض و مبارزه علیه بساط چپاول و دزدی حاکم و فقر و تبعیض و نابرابری است.*