جدید ترین

چشم‌انداز تحولات اساسی در ۱۴۰۴- شهلا دانشفر

آغاز سال ۱۴۰۴ با جشن‌های نوروزی هزاران نفره و رقص مختلط زن و مرد در خیابان و گرامیداشت‌های یاد جان‌باختگان انقلاب و تداوم اعتراضات بر سر معیشت و رفاه چالش بزرگی برای حکومت فقر و محرومیت، اعدام و سرکوب و کل بساط آپارتاید جنسی حاکم را به نمایش می‌گذارد. در این روزها کارزار سه‌شنبه‌های نه به اعدام را داشتیم که در پیامشان با ابراز انزجار از اعدام‌های سبعانه و احکام جنایت‌کارانه اعدام، خواهان لغو مجازات اعدام فارغ از هر نوع اتهامی شدند و فراخوانشان به خانواده‌های محکوم‌به‌اعدام این بود که در ادامه اعتراضات خانواده‌ها در مقابل لاکان رشت و زندان اوین و در شهرهای سقز و سنقر در همه‌جا در مکان‌های عمومی و مقابل زندان‌ها تجمع کنند و خواستار لغو حکم ضدبشری اعدام شدند و همچنین ما شاهد سیزده‌بدر علیه اعدام بودیم، آنجا که پدر و مادر زندانی سیاسی وحید بنی‌عامریان، در شهرستان سنقر، با دردست‌داشتن تصویر فرزندشان و پویا قبادی و به دست‌گرفتن نوشته‌هایی علیه اعدام بر لغو فوری احکام اعدام تأکید کردند.

بعلاوه از همین آغاز سال جدید جنبش بر سر معیشت و علیه فقر و سونامی گرانی همانطور که در پایان سال ۱۴۰۳ اولتیماتوم‌هایش داده شده بود، در ابعاد وسیع‌تری دارد قد علم می‌کند. یک نیروی مهم این جنبش در حال حاضر کشاورزان در اصفهان هستند که فریاد اعتراضشان علیه بحران آب و خشک‌شدن زاینده‌رود و به نابودی کشیده‌شدن کشت و زندگی‌شان به میدان آمده و در این مدت هر روزه در اعتراض و تجمع بوده‌اند و اکنون برای شانزدهم فروردین همه مردم در اصفهان را در اعتراض به خشک‌شدن زاینده‌رود به تجمع بزرگ در پل خواجو فراخوان به تجمعی بزرگ داده‌اند. زاینده‌رود که خشک‌شدن آن یک فاجعه بزرگ زیست‌محیطی برای مردم این شهر است که زندگی و معیشت و کار و امنیت زیستشان را به خطر انداخته است. این فراخوان و تدارک چنین تجمعی، از تحرک مبارزاتی بزرگی در این شهر خبر می‌دهد که یادآور تحصن تاریخی کشاورزان و مردم اصفهان در آبان ۱۴۰۰ است که این شهر را به کانون داغ اعتراض تبدیل کرد. بازنشستگان نیز با فراخوان‌هایشان بر ادامه اعتراضاتشان تأکید دارند. دهم فروردین بازنشستگان تأمین اجتماعی در رشت آغازگر تجمعات سال جدید بازنشستگان بودند. بازنشستگان، این نیروی رزمنده جنبش بر سر معیشت و آزادی که به گزارش خود حکومتیان در سال گذشته بیش از هفتاد تجمع و اعتراض یعنی هر ماه دست‌کم شش تجمع برگزار کردند. بازنشستگان که صدای اعتراض جامعه علیه فقر و بی‌تامینی، علیه تبعیض و نابرابری، علیه زندان و اعدام و علیه بساط چپاولگری‌های حاکم‌اند. بازنشستگان که سنگر مهمی علیه سرکوبگری‌های حکومت و تعرضات آن به زنان برای پس‌گرفتن این دستاورد انقلاب بوده و هستند و در اعتراضاتشان سیاست‌های جنگ‌افروزانه حکومت را به چالش کشیده و صدای اعتراض کل جامعه را نمایندگی کرده‌اند.

این اتفاقات در همین فاصله کوتاهی که از آغاز سال جدید می‌گذرد طلایه‌های برآمدی گسترده از اعتراضات مردمی برای تداوم انقلاب زن زندگی آزادی را نوید می‌دهد. شرایطی که وحشت و هراس حکومتیان را بیش از بیش شدت داده است. از جمله “محمدمنان رئیسی” نماینده قم در مجلس اسلامی خطاب به دولت می‌گوید: “اگر دولت زودتر تدبیر نکند و سیاست‌های اقتصادی را اصلاح نکند، ممکن است خیابان‌ها شلوغ بشود”. او با نگرانی از این وضعیت صحبت کرده و می‌گوید: “امیدوارم شورای‌عالی امنیت ملی فهم این موضوع را داشته باشد که اگر بخواهد به این قصه ادامه بدهد، هسته سخت نظام ناامید می‌شوند. اگر هسته سخت نظام ناامید شدند و جدا شدند، رَحِمَ اللهُ مَن یَقرَأُ فاتِحَةً مَعَ الصَلَوات!”

این اظهارات نشانگر اوج درهم‌ریختگی و پریشان‌حالی حکومت اسلامی است. جمهوری اسلامی امروز به نقطه‌ای رسیده است که حتی وفادارترین عناصرش نیز به بقایش امید ندارند.

منان رئیسی در ادامه سخنانش در اوج استیصال و زخم‌خوردگی مردم را مورد تهدید قرار داده و می‌گوید: “نمی‌گذاریم؛ مانند سال ۵۷ مردم انقلاب کنند. به مردم توصیه می‌کنم راه کف خیابان را امتحان نکنند. در این ۵۰ سال ده بار امتحان شده است مانند ۱۳۸۸ و ۱۴۰۱.

اما خودشان هم می‌دانند که تهدیداتشان باروتی ندارد و این اظهارات هراس و وحشتشان را بیشتر به نمایش می‌گذارد. نظیر همین گفته‌ها را از زبان دیگر سران حکومت نیز می‌شنویم.

جمهوری اسلامی حکومتی است در سراشیبی سقوط که در اداره ابتدایی‌ترین امور کشور ناتوان شده است. بحران آب، بحران برق، بحران بیکاری، بحران زیست‌محیطی، و انواع بحران‌ها یقه حکومت را گرفته است و این وضعیت زندگی و معیشت مردم را هر روز بیشتر به ورطه نابودی می‌کشاند. اقتصاد جمهوری اسلامی نابودتر از هر زمان و قیمت دلار از صدهزار تومان نیز بالاتر رفت و گرانی‌ها جامعه را به نقطه انفجار رسانده است.

در این میان مردم با حکومتی روبرویند که صفش از هر زمان در هم ریخته‌تر و در عرصه جهانی از هر وقت منزوی‌تر است. حمایت آشکار جمهوری اسلامی از تروریسم و جنایت‌کاری‌هایش و نیز جنگ‌افروزی‌هایش آن را به موجودیتی منفور در جهان تبدیل کرده است. مردم به چشم خود استیصال حکومت را می‌بینند و این خود به مبارزات آنها قدرت بیشتری می‌بخشد. مردمی که در انقلاب زن زندگی آزادی دستاوردهای بزرگی داشتند. مردمی که توانستند خاکریز حجاب حکومت را فتح کنند. مردمی که توانستند افکار عمومی جهانی را با خود همراه کنند و آوازه انقلابشان به‌عنوان اولین انقلاب زنانه تاریخ جهانی شد. انقلابی که جامعه را صیقل داد و بر خواست‌های مردمی روشنایی و عمق بخشید و امروز جنبش زن زندگی آزادی است که با اتکا به این دستاوردها می‌جنگد تا با فتح خاکریزهای دیگر حکومت، راه پیشروی انقلاب را هموارتر کند. طلایه‌های آن را در جشن‌های نوروزی و با رقص مختلط و بی‌حجاب زن و مرد و زیر پا له کردن دیوارهای آپارتاید جنسی و جنسیتی حکومت شاهد بودیم. مردمی که با سه‌شنبه‌های نه به اعدام، با سیزده‌بدر نه به اعدام و با تجمعات مقابل زندان‌ها و دیدارهای همبستگی دادخواهی جنبشی قدرتمند علیه اعدام بر پا کرده‌اند که یک‌سرش در زندان و کف خیابان‌ها و سر دیگرش در اقصی‌نقاط جهان است.

امروز مردم در موقعیت قوی‌تر و متحدتری برای به پیروزی رساندن انقلاب خود قرار دارند و همه این اتفاقات انقلابی قدرتمندتر ازآنچه در سال ۱۴۰۱ شاهد بودیم را در چشم‌انداز نزدیک جامعه قرار می‌دهد. زنده‌باد انقلاب!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *