بحران بینالمللی جمهوری اسلامی بار دیگر به رأس خبرها در سطح جهان آمده است. در روزهای اخیر تنشها شدت بیشتری پیدا کرده و بمبافکنها و ستونهای نظامی آمریکا بهسوی پایگاه دیهگو گارسیا در اقیانوس هند به حرکت درآمدهاند. سپاه پاسداران جمهوری اسلامی نیز تهدید کرده است که اگر تهدیدات علیه حکومت اسلامی عملی شود در سیاست اتمی خود تجدیدنظر خواهد کرد. سؤال این است که آیا اوضاع به سمت یک کشاکش نظامی جدی پیش میرود؟ یا این تحرکات بخشی از پیشزمینههای مذاکرات و امتیازگیری و چانهزنی در سر میز مذاکره است؟
بهطورکلی روی کار آمدن ترامپ در آمریکا ازیکطرف، و نزدیکشدن جمهوری اسلامی به سلاح اتمی، دو فاکتور مهمی است که بار دیگر این بحران را داغکرده است. برای جمهوری اسلامی نشستن روبروی ترامپ بهخودیخود یک سرشکستگی و تحقیر است. چرا که ترامپ کسی است که عزیزدردانه حکومت، قاسم سلیمانی را به قتل رسانده است و جمهوری اسلامی بارها برای قتل او نقشه کشیده و ناکام مانده است. در نتیجه اینها دشمنان خونی یکدیگر هستند. این دلیل اصلیای است که خامنهای مدتی پیش اعلام کرد که جمهوری اسلامی با دولت آمریکا مذاکره نمیکند. اما روشن است که این جمهوری اسلامی نیست که در این تقابل دست بالا را دارد، بلکه آمریکا تعیینکننده است و این معضل اساسی جمهوری اسلامی است و بحران جدیای را در صفوف این حکومت دامن زده و تشدید خواهد کرد.
باتوجهبه این علیرغم رجزخوانی خامنهای در مورد مذاکره و تهدیدات دیگر، حکومت اسلامی فوراً ناچار شد با آمریکا وارد مذاکره شود؛ اما این مذاکرات را غیرمستقیم و مخفی نگه داشته است که هم کشدار شود و امیدوار باشد که اوضاع جهانی به زیان ترامپ تغییر کند، هم با احتراز از رودررو شدن با ترامپ، کمتر سرشکستگی را متحمل شود و هم امیدوار باشد که شاید بتواند به طور واقعی به سلاح اتمی دست پیدا کند و از این طریق بحران را به فاز خطرناکتری بکشاند تا شاید فرجی حاصل شود.
اکنون خبرها حاکی از این است که دولت ترامپ از روند و سرعت مذاکرات غیرمستقیم راضی نیست و به جمهوری اسلامی فشار میآورد که مستقیماً با آمریکا مذاکره کند.
سؤال این است که سران جمهوری اسلامی تا چه حد قادر خواهند بود که مذاکرات را کشدار کنند؟ و دولت ترامپ تا چه حد این وضعیت را تحمل خواهد کرد؟
تنش میان آمریکا و اروپا
کشاکش تجاری آمریکا با اروپا که بر اساس استراتژی جهانی ترامپ در حال تشدید است، طبعاً در همراهی و اتحاد اروپا و آمریکا در مقابل جمهوری اسلامی تأثیرگذار خواهد بود و همکاری آنها را با دستاندازهای جدیای مواجه خواهد کرد. سیاست اقتصادی ترامپ فیالحال بحرانی را در سطح جهان دامن زده و اروپا را ناچار خواهد کرد که در مراودات بینالمللی خود تغییراتی ایجاد کند. این بحران مجموعاً به نفع سیاست جهانی کشورهایی مثل چین تمام خواهد شد و اروپا را نیز به فعالتر کردن و گسترش شرکت در بازار چین ناچار خواهد کرد. این یکی از عواملی است که جمهوری اسلامی روی آن حساب میکند و امیدوار است که با کشدار کردن مذاکرات اتمی، بهتدریج فضا به زیان دولت ترامپ تغییر کند و دولت آمریکا مشغلههای داخلیاش باعث شود که از در سازش و کنارآمدن با جمهوری اسلامی در آید.
اما به طور واقعی این فاکتور چندان به نجات جمهوری اسلامی کمک نخواهد کرد. برعکس ترامپ برای پیشبرد سیاستهای داخلی خود نیز به تحولات سریع در مسئله جمهوری اسلامی و فیل هواکردنی نظیر تمامکردن خطر اتمی جمهوری اسلامی نیاز فوری دارد. در نتیجه هرچه جمهوری اسلامی بیشتر تلاش کند بحران را کشدار کند، تنشها شدیدتر و خطرناکتر خواهد شد.
اینکه دررابطهبا جمهوری اسلامی رابطه اروپا و آمریکا چگونه پیش برود دقیقاً روشن نیست. اما اروپا نیز خود را در سد کردن خطر اتمی جمهوری اسلامی ذینفع میداند و علیرغم اختلافات با دولت ترامپ، در مقابله با سیاست اتمی جمهوری اسلامی تردیدی به خود راه نخواهد داد. در همین روزهای اخیر وزیر خارجه فرانسه هشدار داد که اگر در مسئله اتمی جمهوری اسلامی توافقی حاصل نشود، حمله به ایران قطعی است و اشارهاش به حمله ناتو به جمهوری اسلامی است.
اسرائیل و جمهوری اسلامی
یک فاکتور دیگر که کاملاً به زیان جمهوری اسلامی و کشدار کردن بحران اتمی عمل میکند، دولت اسرائیل است. دولت نتانیاهو نشان داده است که بسیار تمایل دارد که با گسترش جنگ کار جمهوری اسلامی را در دوره ریاستجمهوری ترامپ تمام کند و یا تحولی اساسی در توازن قوا به نفع خود ایجاد کند و به تهدیدات جمهوری اسلامی پایان دهد. این را به شکلهایی بارها از زبان وزرایش و از زبان خود نتانیاهو شنیدهایم. هرچه جمهوری اسلامی بهسوی غنیسازی بیشتر اتمی و تولید سلاح اتمی، بیشتر حرکت کند، و به تنشها بیشتر دامن بزند، امکان و احتمال حمله گسترده نظامی اسرائیل به جمهوری اسلامی تشدید خواهد شد. چنین حملهای بحران کنونی را به یک جنگ و رودررویی نظامی جدی تبدیل خواهد کرد و پای آمریکا را نیز فوراً به این جنگ خواهد کشاند. چنین تحولی برای جمهوری اسلامی بسیار مهلک است و بهاحتمال زیاد به سرنگونی جمهوری اسلامی منجر خواهد شد. تصور من این است که دولت ترامپ بههیچوجه تمایل به چنین رودررویی ندارد و به اسرائیل اجازه نخواهد داد که اوضاع را به این فاز بکشاند. اما در صورت ناسازگاری حکومت اسلامی، گریزی از این گزینه نخواهد داشت.
بحران اتمی و ما مردم
تمام شواهد و تجربیات تاکنونی نشان میدهد که بحران بینالمللی جمهوری اسلامی تا زمانی که این حکومت سرکار است ادامه خواهد یافت. قطعاً جمهوری اسلامی این بار هم بهناچار در مذاکرات با آمریکا و غرب به عقبنشینیهایی گردن خواهد گذاشت و تنشها با توافقاتی جدید به درجهای کاهش خواهد یافت. اما توافقات احتمالی، پایان بحران نیست.
سیاستهای هویتی جمهوری اسلامی و ناسازگاری ارزشها و سنتهایش با ارزشها و سیاستهای بینالمللی و نیازش به بحرانسازیهای مداوم برای مقابله با بحران داخلی، باعث خواهد شد که مدام به تنشهای بینالمللی دامن بزند و فضای خطرناکی را ایجاد نماید که تا جنگ گسترده فاصلهای نداشته باشد. بهعبارتدیگر تنشآفرینی و بحرانآفرینی در ذات جمهوری اسلامی است.
برخلاف آنچه برخی جریانات راست تبلیغ میکنند، فضای جنگی و نظامی به نفع ما مردم نیست. هرچه خطر جنگ بیشتر شود و اوضاع از این زاویه بحرانیتر شود، امکان یکهتازی و فضاسازی جمهوری اسلامی و بسیج پادوهایش در داخل علیه ما مردم بیشتر خواهد شد. بهعلاوه یکی از محصولات این وضعیت میتواند تحریمهای گسترده اقتصادی باشد که مستقیماً دودش به چشم کارگران و مردم میرود و فشار معیشتی کنونی را باز هم تشدید خواهد کرد.
نکته مهم این است که ما مردم بدانیم و باور کنیم که حرف آخر را دررابطهبا این بحران ما مردم میزنیم. انقلاب زن زندگی آزادی نشان داد که یک تحول مثبت و پیشرو و انسانی با حرکت ما مردم در چشمانداز نزدیک قرار دارد. این بحران مهلک و خطرناک بینالمللی را ما مردم با انقلابمان میتوانیم برای همیشه پایان دهیم و نه فقط جامعه ایران بلکه کل دنیا را از شر این حکومت خلاص کنیم. دولتهای جهانی ناچارند اراده ما مردم برای سرنگونی جمهوری اسلامی را بپذیرند. انقلاب زن زندگی آزادی نشان داد که مردم دنیا عمیقاً از سرنگونی جمهوری اسلامی استقبال خواهند کرد و با ما مردم برای دستیابی به جامعهای آزاد و مرفه همراه خواهند شد. چنین تحولی تنها راه و کمهزینهترین راه برای تمامکردن بحران بینالمللی جمهوری اسلامی و کنارزدن خطر جنگ و تحریمهای اقتصادی و تنشهای خطرناک بینالمللی است. تلاش ما مردم باید تماماً در این جهت متمرکز باشد و به هر شکل ممکن برای گسترش مبارزات و سرنگونی جمهوری اسلامی با انقلابمان و پایاندادن به تمام نکبتهای این حکومت ضدانسانی دستبهدست هم دهیم.