بار دیگر سرود آزادگی “زیر بار ستم نمیکنیم زندگی، جان فدا میکنیم در ره آزادگی ” در خیابان های اراک سر داده شد و این بار این کارگران آذر آب بودند که در خیابانهای وسط شهر مارش رفتند و با شعار “زنده باد هپکو” صحنه شکوهمندی از همبستگی کارگری را آفریدند. هپکو و آذرآب دو کانون داغ اعتراضات کارگری هستند و بار دیگر کارگران این دو کارخانه شهر اراک را به تحرک در آورده اند. مارش خیابانی و تلاش برای جلب همبستگی مردم و شرکت فعال خانواده ها در اعتراضات از جمله نقاط قوت مبارزات تا کنونی این کارگران بوده است. امروز نیز با اتکاء به چنین گنجینه ای از تجربه این کارگران پیگیر خواستهایشان هستند. مسائل مشترکی مبارزات این دو کارخانه و دیگر مراکز کارگری در شهر اراک را به هم پیوند میدهد. کارگران هپکو بعد از چندین روز اعتراض اولتیماتومی ده روزه داده اند و اعتراضشان به تعویق پرداخت پنج ماه دستمزد و دزدی های پشت پرده و در نتیجه کاهش تولید کارخانه و به خطر افتادن شغل و معیشتشان است. کارگران آذرآب نیز سه ماه مزد طلب دارند و کارخانه در وضع بلاتکلیف بسر میبرد. این کارگران در دوازدهم شهریور در خیابان مارش رفتند. در میدان مرکزی شهر تجمع کردند و بعد نیز با پهن کردن سفره خالی و شعار دادن صدای اعتراضشان را به فقر و بی تامینی بلند کردند. وضعیت در دیگر کارخانجات شهر همچون آوانگان نیز بر همین روال است و شهر اراک بار دیگر به جنب و جوش در آمده است. کارگران هپکو و اراک همواره پیشتاز مبارزات کارگری بوده اند. به نشانه همبستگی با این کارگران سرود فراموش نشدنی کارگران هپکو، سرود “زیر بار ستم نمیکنیم زندگی، جان فدا میکنیم در ره آزادگی” را باید در همه سر داد و زندگی ای شاد و انسانی را فریاد زد. مبارزات کارگران هپکو و آذرآب باید مورد حمایت وسیع مردم قرار گیرد.
سال تحصیلی جدید آغاز میشود
دو هفته بیشتر به بازگشایی مدارس باقی نمانده است. با بازگشایی مدارس یش از ١٣ میلیون دانش آموز در مقاطع مختلف تحصیلی به مدرسه میروند. بیش از یک میلیون معلم و کارمند دولتی نیز کار خود را آغاز میکنند. نکته اینجاست که شروع سال تحصیلی در ایران امری روتین و معمول در جامعه نیست. فقر و فلاکت و بی تامینی بدرجه ای رسیده است که برای فرستادن کودکان به مدرسه نیز جدالی جاریست. میگویند بوی ماه مهر” با “گرانی نوشتافزار” میآید، رسانه های حکومتی از افزایش ۲ تا ۴ برابری وسایل مدرسه و نوشتافزار مینویسند، در بحثها و نگرانی ها سخن از تفاوت چندبرابری قیمت “لوازمالتحریر لاکچری” و محرومیت بخش بزرگی از کودکان حتی از همان حداقل ها و راه یابی به مدرسه اند. بدین ترتیب در حالیکه فقر بیداد میکند، افزایش قیمت ها سرسام آور است و با نزدیک شدن شروع سال جدید قیمت نوشت افزار و لوازم تحصیل افزایش چند برابری داشته است، بخش عظیمی از مردم با دستمزدهای چند بار زیر خط فقر و معضل نپرداختن دستمزدها دست به گریبانند و بیکاری و بی تامینی بیداد میکند، کودکان بیشتری قربانی این شرایط جهنمی شده و از تحصیل باز می مانند و راهی کار خیابان میشوند. آمار دقیقی از کودکان محروم از تحصیل در دست نیست. اما گزارشات از ارقام هفت میلیون، هشت میلیون سخن میگویند. حال به این رقم، کودکان محروم از تحصیل افغانستانی مقیم ایران، کودکان محروم از تحصیل که در روابط صیغه ای به دنیا آمده و فاقد “هویت و شناسنامه ” هستند و بسیاری از کودکان در روستاها که از تحصیل محرومند را اضافه کنید، ابعاد هولناک این فاجعه اجتماعی مقابل ما قرار میگیرد.
اما در برابر این فاجعه بزرگ جامعه ساکت نیست و دارد سرسختانه از زندگی و معیشتش و برای داشتن یک زندگی انسانی دفاع میکند. امروز بیش از هر وقت خواست تحصیل رایگان برای همه کودکان به خواست مبارزاتی مردم تبدیل شده و کارزارهای وسیعی در جریان است. از جمله معلمان با مبارزات درخشانشان خصوصا در سه سال اخیر در اشکالی چون اعتصاب و تحصن سراسری در مدارس و نیز تجمعات اعتراضی شان نقش مهمی در جلو بردن کارزار برای رایگان شدن آموزش و پرورش را داشته اند. همچنین ممنوعیت کار کودکان و حق تحصیل رایگان موضوع مهم کمپین های حمایت از حقوق کودک و نهادها و تشکلهای دفاع از حقوق کودک بوده است. یک نمونه اخیر از این دست کارزارها، کارزار” نه به جمع آوری اجباری کودکان کار” با تاکید بر خواست تحصیل رایگان بوده است. نمونه دیگرش فراخوانی است که از سوی نهادها و گروههای مختلف معلمان خطاب به خانواده ها و همه مردم تحت عنوان “شهریه ندهید، آموزش باید رایگان باشد” داده شده بود و گفتمان وسیعی را بر سر این موضوع به راه انداخت.
همراه با تاکید بر خواست رایگان بودن آموزش، معلمان در اعتراضاتشان با شعار آموزش را کالایی نکنید و نه به خصوصی سازی ها اعتراض خود را بر طبقاتی شدن آموزش و پرورش اعلام کرده و بر یکسان و برابر بودن آموزش برای همه کودکان و با استاندارد انسانی تاکید کرده اند. این چنین است که معلمان در مبارزاتشان اعتراض کل جامعه را نمایندگی کرده و در مبارزاتشان توانسته اند بخش های مختلفی از مردم و خانواده های دانش اموزان را همراه خود کنند. با اتکاء به این پیشروی ها باید به استقبال شروع سال تحصیلی برویم و در مدارس را به روی همه کودکان باز کنیم.
شروع سال تحصیلی در عین حال یادآور مشکلات عظیم دانشجویان و دانشگاهها نیز هست. دانشجویان بسیاری هستند که بخاطر شهریه دانشگاه ناگزیر به ترک تحصیل میشود. هزینه خوابگاهها و غذای دانشگاهها هر سال گرانتر میشود. بسیاری از دانشجویان بخاطر فقر خانواده اینکه ناگزیرند که دوازده ساعت در روز کار کنند و با دشوار تحصیل خود را ادامه میدهند. از همین رو دانشجویان، معلمان، خانواده های دانش اموزان و فعالین دفاع از حقوق کودک و در واقع کل جامعه نیروی اعتراض در کارزار برای تحصیل رایگان در تمام سطوح آموزشی و برای داشتن آموزشی انسانی، مدرن و سکولار در سطح جامعه هستند. شروع سال جدید تحصیلی فضای اعتراض در جامعه را تشدید کرده و نیروی وسیعتری وارد این نبرد میشوند. این نیروی مبارزاتی را وسیعا باید متحد کرد.
هم اکنون معلمان دارند قرار ومدار ادامه اعتراضاتشان برای سال جاری را میگذارند. اعتراض در دانشگاهها نیز در رابطه با سطح بالای شهریه ها و امکانات زیستی چون خوابگاهها و غیره مدتیست که در جریان است. برای فرستادن کودکانمان به مدرسه تمام نیروی خود را بسیج کنیم و متحدانه در برابر اخاذی های مدارس بایستیم و با تجمع کردن در مقابل مدارس و مراکز آموزش و پرورش و به اشکال مختلف فریاد اعتراضمان را بلند کنیم و اعلام کنیم که جای کودکان ما مدرسه است. و از مبارزات و خواستهای معلمان که پرچمدار این مبارزه هستند، وسیعا حمایت کنیم.
با صدای بلند و در همه جا اعلام کنیم که تحصیل رایگان یک حق پایه ای شهروندی است و اخاذی از خانواده های دانش اموزان از جمله گرفتن شهریه باید ممنوع گردد.در عین حال بخش مکمل تحصیل رایگان، رایگان بودن کتابهای درسی و تمام لوازم تحصیل است. و با در جاهایی که دوری مدرسه مانع ایاب و ذهاب کودکان و رفتن به کلاس درس میشود، دولت موظف به تامین سرویس رایگان ایاب و ذهاب کودکان است و کودکان باید از یک وعده غذای گرم برخوردار باشند. ضمین اینکه تمامی این حقوق باید شامل کودکان افغانستانی و تمامی شهروندانی که از کشورهای دیگر به ایران آمده اند نیز بشود. مهمتر اینکه تحصیل رایگان یعنی ممنوعیت کار کودکان و تامین خانواده های آنها که ناگزیز نشوند کودکانشان را از تحصیل بیرون بکشند و راهی کار کنند. دولت در قبال مردم مسئول است.
خواست ما مردم، آموزشی مدرن، شاد، سکولارو انسانی است
جدا از خواست رایگان شدن آموزش، جدال دیگر مردم بر سر رها کردن کودکان از شر دست اندازی مذهب و نهادهای مذهبی در امر آموزش و بر سر داشتن مدارسی شاد و انسانی برای کودکان است. از جمله اعزام گله های آخوند به مدارس، تورهای مذهبی راهیان نور و فجایعی که با خود همراه داشته است، تفکیک جنسیتی در مدارس و تحمیل حجاب بر کودکان، همه و همه موضوعات اعتراض مردم در برابر حکومت اسلامی است. دست مذهب باید از سر کودکان کوتاه شود.
بنابراین خواست ما جدایی کامل مذهب از آموزش و پرورش است. خواست ما پایان دادن به کالایی کردن و طبقاتی شدن آموزش و شرایط یکسان آموزشی برای همه کودکان بر اساس استانداردهای علمی امروز بشری است. خواست ما مدارسی شاد، امن، مدرن و انسانی است. خواست ما برچیده شدن بساط آپارتاید جنسی در مدارس و منع حجاب برای کودکان است. این ها همه باید گفتمان های ما در سطح جامعه باشد.
ما خواهان مدارس امن و بازسازی شده با تجهیزات ایمنی لازم هستیم
مدارس نا امن هر سال دارد قربانی میگیرد. خطر ریزش آوار بر روی سر کودکان، عدم تجهیز مدارس به ایمنی کافی در برابر سرما و از جمله خطر وقوع آتش سوزی در مدارس تهدیداتی جدی برای کودکان در هزاران مدرسه است. ابعاد این فاجعه وقتی بیشتر میشود که در همین “کلاس” های درس تعداد دانش آموزان تا سه برابر گنجایش واقعی آن است. در مناطق زلزله زده و سیل زده وضع بسیار فاجعه بار تر از اینهاست. یک خواست مبارزاتی معلمان بازسازی و امن کردن فوری مدارس است.
خلاصه کلام اینکه شروع سال تحصیلی جدید فرصتی است که علیه اینهمه بیحقوقی و بی مسئولیتی دولت در قبال کودکان و جوانان ما به اعتراضی سراسری برخیزیم. مسئولیت وضعیت و زندگی نکبت بار میلیونها کودکی که به کار خیابانی کشیده میشوند و زندگی امروز و آینده شان تباه میشود، بعهده جمهوری اسلامی است. اکنون که در آستانه بازگشایی مدارس قرارداریم همه با هم و متحد و یکصدا خواستهایمان را بصورت بیانیه و قطعنامه درآوریم و در تمام محلات و در تمام شهرها پخش کنیم. از امکان مدیای اجتماعی استفاده کنیم و آنها را به گفتمانی وسیع در سطح جامعه تبدیل کنیم. قرار مدارهایمان را بگذاریم و اعلام کنیم که زیر بار پرداخت شهریه و اخاذی های دیگر برای ورود و تحصیل کودکانمان در مدرسه نمی رویم. اخطار کنیم که اگرمانعی بر سر ورود فرزندان ما به مدرسه فراهم شود مقابل مراکز آموزش و پرورش جمع خواهیم شد تا پاسخ بگیریم. اعلام کنیم که اگر کودکان ما بدون پرداخت شهریه پذیرش نگیرند، روز اول مهر ما مادران و پدران همراه با فرزندانمان در مقابل درب مدارس جمع میشویم و خواستار پایان دادن به این تراژدی خواهیم شد. اعلام کنیم که اول مهر ما خواهان مدارس امن و بازسازی شده با تجهیزات ایمنی لازم هستیم. و بدین شکل با جنبشی سراسری در دفاع از کودکانمان و با خواست آموزش رایگان در همه سطوح حق مسلم همگان است، به استقبال اول مهر آغاز سال تحصیلی جدید برویم.*
شهلا دانشفر
انترناسیونال ۸۳۲