فشارهای بیرونی و تشتت درونی- کاظم نیکخواه

اوضاع جمهوری اسلامی به مفهوم دقیق کلمه متشتت و قمردرعقرب است. از نظر درونی با اقتصادی در حال فروپاشی کامل روبروست، مردم، زن و مرد، خشمگین و با جسارت کامل به حکومت مدام دهن‌کجی می‌کنند و در پی خلاص‌شدن از شر آن هستند، ظریف را استعفا “دادند” و چه‌بسا همین روزها پزشکیان هم به همین وضعیت کشیده شود، در سطح بین‌المللی نیز حکومت اسلامی با دولت ترامپ طرف است که چندین بار طرح ترورش را ریخته و ناموفق بوده است و اکنون ناچار است با او برای مفاد تسلیم و زانوزدن، مذاکره کند. نیروهای نیابتی کذایی‌اش هم که دیگر کارکردی برایش ندارند. لیست بلندتر از این‌هاست. این اوضاع مطلقاً چشم‌انداز روشنی برای حکومت اسلامی ترسیم نمی‌کند.

بگذارید روی تک‌تک این موارد کمی مکث کنیم. روی کار آمدن ترامپ برای جمهوری اسلامی به‌راستی یک کابوس تمام‌عیار است. ترامپ کسی است که جمهوری اسلامی به مفهوم دقیق کلمه با او دشمنی خونی دارد. زیرا قاسم سلیمانی امید اول جمهوری اسلامی را لت‌وپار کرده است. بارها تلاش کردند او را ترور کنند و تیرشان به سنگ خورد و اکنون همین کسی که قصد کشتنش را داشته‌اند مقابلشان قرار گرفته و می‌خواهد با قدرت با آنها سر یک میز بنشیند و مذاکره کند! آری مذاکره. اما مذاکره بر سر چه؟ و در چه موقعیتی؟ ترامپ دارد با پوتین بر سر اوکراین معامله و سازش می‌کند و در برابر، شواهدی وجود دارد که نشان می‌دهد روسیه هم در برابر اوکراین می‌خواهد در قبال جمهوری اسلامی به ترامپ آوانس و امتیاز بدهد این کابوس وحشتناک خامنه‌ای و جمهوری اسلامی است و به همین دلیل در مورد مذاکره به‌شدت دچار سرگیجه هستند و طی یک ماه، چندین بار خامنه‌ای پشتک و وارو زده است. یک‌بار گفت مذاکره باعزت، همه یکی‌یکی از مذاکره حرف زدند. ظریف را راهی کشورهای دیگر کردند که بگوید جمهوری اسلامی یک حکومت معمول است و بحران‌آفرین نیست و مشکلی با هیچ دولتی ندارد. بعد که برگشت ریختند سرش و نهایتاً او را ناچار به استعفا کردند و خامنه‌ای منبر رفت و گفت مذاکره بی‌مذاکره! و هرکس که می‌خواهد مذاکره کند چنین‌وچنان است. اما روشن است که نهایتاً جمهوری اسلامی ناچار به مذاکره با دشمن خونی‌اش خواهد شد. وگرنه باید پیه تحریم‌های وسیع اقتصادی و جنگ و تحمل ضربات نظامی مهلک را به تن بمالد. پوتین گفته است می‌خواهد میان آمریکا و حکومت اسلامی میانجی‌گری کند. اما فرض کنید مذاکره سر گرفت.

موضوعاتی که روی میز است برای حکومت اسلامی مسئله مرگ و زندگی است: متوقف کردن غنی‌سازی اتمی و عقب رفتن از غنی‌سازی تا حداکثر ۲۰ درصد. این یعنی دود شدن تمام هزینه‌هایی که بر سر اتمی صرف کرده‌اند. موضوعات دیگری که روی میز است برای خامنه‌ای و حکومت اسلامی حیاتی‌تر است. دست‌کشیدن از سیاست و شعار نابودی اسرائیل و مرگ بر آمریکا. چهل سال این شعار توخالی را داده‌اند و یک‌مشت حزب‌اللهی کله‌پوک را حول همین شعارها بسیج کرده‌اند. اکنون ناچارند بگویند غلط کردیم و اسرائیل یک کشور با ۱۰ میلیون جمعیت است و قابل نابودکردن نیست و آمریکا هم با ما “دوست” است و الی‌آخر. می‌توان تصور کرد که چنین عقب‌نشینی‌های استراتژیک و هویتی احتمالی‌ای چه بلبشو و بحرانی را در صفوف حکومتیان در داخل و خارج ایجاد خواهد کرد. علاوه بر اینها دست‌کشیدن از موشک‌های استراتژیک و دوربرد و امثال اینها موضوعاتی است که دولت ترامپ می‌خواهد جمهوری اسلامی را ناچار به گردن‌گذاشتن به آن کند و خواهد کرد.

اقتصاد جمهوری اسلامی هم حرف ندارد! آن‌چنان از هم فروپاشیده است که حتی امکانات تأمین برق و آب و گاز مردم را هم ندارند و با مازوت‌سوزی می‌خواهند سوخت نیروگاه‌هایشان را تأمین کنند و هر روز با امواج اعتراضات مردم علیه هوای غیرقابل‌تنفس مواجه‌اند، بعلاوه تأمین حقوق و معیشت ساده برای بخش‌های زیادی از مردم به آرزو تبدیل شده است و هر روز در سراسر کشور بازنشستگان و پرستاران و کارگران نفت و بخش‌های دیگر در اعتراض به فقر کشنده و مزدهای بی‌مقدار و بی‌ارزش شدن پول و بی‌تامینی، در حال اعتراض و فریادزدن هستند. این اقتصاد به‌راستی از مرز فروپاشی هم عبور کرده است.

در داخل جدا از اقتصاد، حجاب که سنگر و خاکریز اولشان بود مدت‌هاست با جسارت و جدال زنان شجاع سقوط کرده است. هرچه تلاش می‌کنند و لایحه جدید می‌آورند و تلاش می‌کنند قانون جدید تصویب کنند، با بحران و تشتت بیشتر مواجه می‌شوند و ناچار به عقب‌نشینی می‌شوند. سیاست اعدام و دستگیری و زندان که قرار بود مردم را مرعوب کند و از مبارزه بازدارد و عقب براند نیز به ضد خودش تبدیل شده است و جنبش و کارزارهای گسترده علیه اعدام وسیعاً در جریان است. حتی در داخل نزدیک به چهل زندان اکنون کارزار سه‌شنبه‌های نه به اعدام هر هفته برگزار می‌شود.

جداسازی جنسیتی یا آپارتاید جنسیتی را نیز مرد و زن دارند در هم می‌پیچند. در همین روزهای آستانه نوروز شاهد بودیم که جشن‌های استقبال از نوروز با رقص مختلط زن و مرد در بخش‌هایی از کشور به‌ویژه در کردستان وسیعاً به جریان افتاد و در مواردی صدها نفر در آن شرکت کردند و زدند و رقصیدند و حکومت را به سخره گرفتند.

فضای جامعه به‌گونه‌ای است که وقتی خواننده معترض یراحی را شلاق می‌زنند او با سر افراشته و مشتهای گره‌کرده بلند می‌شود و می‌گوید “شیشه درآورده‌ای تا شکنی سنگ ما؟ و پیام می‌دهد که آنکه برای آزادی حاضر به پرداختن بهایی نیست لایق آزادی نیست.

در کل می‌خواهم نتیجه بگیرم که فضای جامعه بسیار تعرضی و امیدوار و باروحیه است و مردم مصمم‌اند حکومت اعدام و آپارتاید جنسیتی را به‌زانو در آورند و جدال در این زمینه ابعاد بسیار گسترده و اشکال متنوعی به خود گرفته است.

این فضا یعنی فروپاشی اقتصادی، فضای خشم و نفرت اجتماعی علیه حکومت، و انزوای بین‌المللی که در ادامه ضربات ماه‌های گذشته به نیروهای نیابتی جمهوری اسلامی شدت یافته است، در کنار عدم چشم‌انداز تغییر و تحولی به نفع حکومت، باعث شده است که صفوف حکومت بسیار روحیه باخته و متشتت‌تر از قبل باشد و سردرگمی و ناامیدی در سراپای نیروهای حکومتی آشکار است و هر روز به نحوی به آن اعتراف می‌کنند. استعفای اخیر ظریف معاون پزشکیان یک نمونه است که قابل‌پیش‌بینی بود. قبل از آن پزشکیان در مورد مذاکره گفت من طرف‌دار مذاکره بودم؛ اما چون آقا گفتند مذاکره نکنید ما هم قبول کردیم! بعید نیست که همین روزها خود پزشکیان نیز مجبور به استعفا شود. از درون حکومت صداهایی علیه خامنه‌ای و دیگر سران حکومت به گوش می‌رسد.

علی‌رغم همه اینها جمهوری اسلامی همچنان بر سرپاست. اما بسیار روشن است که مردم گام‌ها در برابر حکومت جلو آمده‌اند و مدام جلوتر می‌روند. به‌ویژه بعد از انقلاب زن زندگی آزادی، توازن قوا به‌طورجدی به زیان حکومت منفور اسلامی تغییر کرده است. این را هیچ‌کس نمی‌تواند انکار کند. فضای اعتراض، اتحاد، امیدواری، شفافیت، همبستگی، و عزم سرنگونی در میان مردم بسیار بالاست و این آن فاکتور بسیار مهمی است که هر روز مردم را در مقابل حکومت منزوی و متشتت و منفور، قوی‌تر و قدرتمندتر می‌کند و پیشروی‌های بعدی را بسیار محتمل می‌سازد. حکومت اسلامی آشکارا به سراشیب سقوط افتاده است. این را باید دید و با قدرت برای پایان‌دادن به این دستگاه منفور و جنایت و چپاول به اشکال مختلف در همه‌جا تلاش کرد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *