ادامه اعتراضات قدرتمند کارگران هپکو و به میدان آمدن خانواده ها در این اعتراضات، بیانیه اعتراضی هزار کارگر، معلم و فعال اجتماعی و بیانیه جمعی از کارگران در جنوب کرج در حمایت از جعفر عظیم زاده و اسماعیل عبدی با خواست پایان دادن به امنیتی کردن مبارزات اجتماعی، نامه تعدادی از فعالین سیاسی از رجایی شهر در اعتراض به یورش به منزل جعفر عظیم زاده و در اعتراض به دستگیری های اخیر و احکام سنگین زندان و حکم اعدام به چند جوان در غرب کشور با خواست لغو مجازات اعدام و خاتمه یافتن امنیتی کردن مبارزات مردم، در کنار اعتراضات گسترده کارگری از جمله خبرها و مسائل مهم جنبش اعتراضی کارگری در هفته گذشته است.
فصل جدیدی در اعتراضات قدرتمند کارگران هپکو
نوزدهم بهمن فصل جدیدی در اعتراضات قدرتمند کارگران هپکو بود. اعتراضات این کارگران از اوائل دیماه در اعتراض به ٥ ماه دستمزد پرداخت نشده و در مقابل خطر به تعطیلی کشاندن کارخانه و بیکار شدنشان از کار آغاز و در هجدهم دیماه شکل فشرده تری بخود گرفت و همچنان ادامه دارد. طی این مدت کارگران هپکو متحد و یکپارچه با تجمعات هر روزه و راهپیمایی در شهر و سردادن سرود همبستگی در خیابانهای اراک فضای دیگری به این شهر داده اند. روز نونزدهم بهمن با به میدان آمدن خانواده ها و شرکت آنها در تحصن شبانه کارگران در باغ ملی، این مبارزات وارد فاز جدیدی شد. کارگران در این روز با داد شعار “زیر بار ستم نمیکنیم زنگی، جان فدا میکنیم در راه آزادگی”، سرود آزادگی سر دادند.
کارگران هپکو پس از یک ماه اعتراض جانانه توانستند بخشی از مطالباتشان را بگیرند و صبح روز ٢٠ بهمن دو ماه از ٥ ماه طلب آنان پرداخت شد. به گفته کارگران در جلسه ای که در صبح این روز در استانداری اراک برگزار شد، مسئولان وعده داده اند که مابقی طلب آنان را تا پانزدهم اسفند پرداخت شود.
اعتراض کارگران هپکو به دستمزدهای پرداخت نشده و در دفاع از کار و معیشتشان است، اما این کارگران در طول اعتراضاتشان کل بساط تبعیض و نابرابری حاکم را به چالش کشیده اند.
کارگران هپکو را تنها نگذاریم. اعتراضات کارگران هپکو به همه کارگران مربوط است و از آن وسیعا حمایت کنیم. انتظار است مردم اراک و کارگران در کارخانجات آوانگان، ماشین سازی اراک، صنایع و کارگران در دیگر کارخانجات این شهر، وسیعا از این اعتراضات حمایت کنند. زنده باد کارگران هپکو، زنده باد همبستگی کارگری
مکثی بر شعار الله اکبر
نزدیک به یکماه است که کارگران هپکو تجمع میکنند، سرود آزادی سر میدهند، در سخنرانی هایشان از دردهای مشترک مردم سخن میگویند، مردم را به حمایت از اعتراضاتشان فراخوانده اند و اکنون خانواده ها نیز به میدان آمده اند. بدین ترتیب این اعتراضات به نمودی از اتحاد و همبستگی تبدیل شده و در مقابل چشمان همگان میدرخشد. اما در مقطعی از این مبارزه شعاری سر داده شد، که جای مکث دارد. شعار الله اکبر. شعاری که میتواند صف متحد این مبارزات را بشکند. میتواند به سدی برای جلو رفتن این اعتراضات تبدیل شود. لازمست بحثی روی آن داشته باشیم. سال ٥٧ مردم برای رهایی از شر خفقان ٥٠ سال حکومت شاهنشاهی، در اعتراض به تبعیض و نابرابری و برای داشتن یک زندگی بهتر با شعارهای مرگ بر شاه، زندانی سیاسی آزاد باید گردد، به خیابان آمدند. در آنموقع ارتجاع اسلامی با فریب وحدت کلمه شعار الله اکبر را به خیابان آورد. الله اکبر های شبانه بر پشت بام ها را برپا کرد و با این شعار جمهوری اسلامی را بر مردم غالب کردند. با این شعار به تشکلهایمان حمله کردند. به زنان حمله کردند و به صورت زنانی که آرایش میکردند و حجاب بر سر نداشتند، تیغ کشیدند و اسید پاشیدند. با این شعار حجاب را اجباری کردند. با این شعار قمه کش ها و اوباش حزب الله را برای سرکوب مبارزات مردم به خیابان ها ریختند. با این شعار اعدام و جنایت کردند. با این شعار سرکوبمان کردند و انقلاب مان را به شکست کشاندند. امروز هم این شعار نیروهای حافظ نظام و دارو دسته های شورای اسلامی چی هاست که میکوشند هر جا که می بینند کنترل اوضاع از دستشان خارج میشود، آنرا به میدان آورند. می کوشند با سردادن این شعار و آوردن عکس خامنه ای و سران جنایتکارشان، رنگ مذهبی و حکومتی به اعتراضات ما مردم بزنند. برای اینکه بقول خودشان ساختار شکنی نشود و اعتراضاتمان را عقب بزنند. اجازه ندهیم با این شعار صف اعتراضمان را متفرق کنند. سردادن این شعار خریدن عمر برای جمهوری اسلامی است. شعار الله اکبر، شعار ما مردم برای داشتن یک زندگی انسانی نیست. ما که میخواهیم آزاد باشیم. تبعیض نباشد و از قید اینهمه فقر و فلاکت نجات پیدا کنیم و ریشه همه این مصائب را از بین ببریم. شعارمان آزادیست. شعار مان برابری است. خواست قلبی تک تک ما جارو شدن کل بساط سرمایه داری وحشی حاکم، از بین بردن استثمار و تبعیض و برپایی جامعه ای انسانی است.
بیانیه هایی علیه امنیتی کردن مبارزات فعالین اجتماعی و علیه اعدام
بیانیه اعتراضی هزار کارگر، معلم و فعال اجتماعی در حمایت از جعفر عظیم زاده و اسماعیل عبدی با خواست پایان دادن به امنیتی کردن مبارزات اجتماعی، نامه جمعی از کارگران جنوب کرج در محکومیت تلاش برای دستگیری جعفر عظیم زاده، بیانیه جمعی از زندانیان سیاسی از زندان رجایی شهر در همین رابطه و علیه اعدام ها از جمله اتفاقات مهم در اعتراض علیه سرکوبگریهای حکومت، علیه امنیتی کردن مبارزات و در دفاع ازحق تشکل، حق اعتصاب و آزادیهای پایه ای در جامعه است. در بخشی پایانی بیانیه اعتراضی هزار نفره در حمایت از جعفر عظیم زاده و اسماعیل عبدی چنین آمده است: “ماجمعی از فعالین صنفی معلم و کارگری و مدنی ضمن اعلام حمایت از جعفرعظیم زاده و تلاشهای مستمر ایشان در جهت رفع اتهامات امنیتی ازپرونده های فعالین کارگری، ومعلمین خواستار رفع این اتهامات واهی و بی ربط از پرونده های فعالین کارگری ومعلمان شده و خواهان آزادی بی قید وشرط آنان هستیم”.
همچنین جمعی از کارگران از جنوب کرج در بیانیه خود یورش به منزل جعفر عظیم زاده رئیس هیات مدیره اتحادیه آزاد کارگران به منظور دستگیری وی را دشمنی با منافع کارگران خوانده و بر خواستهای کارگران مبنی بر خواست افزایش دستمزدها به بالای خط فقر، لغو قراردادهای موقت، حق تشکل و بازگرداندن پولهای به سرقت رفته توسط امثال سعید مرتضوی ها به سفره کارگران و محاکمه دزدان میلیاردی تاکید شده است.
در همین راستا جمعی از زندانیان سیاسی در زندان رجایی شهر به اسامی سعید ماسوری، بهنام ابراهیم زاده، صالح کهندل، ابراهیم فیروزی، حسن صادقی، سهیل بابادی، رضا ابطهی منفرد، رضا کاهه، شاهین ذوقی تبار، حسین غلامی آذر، محمد اکبری، حسین کاکاوند، امیر حسین وند سیار، عباس توکلی دراعتراض به کل دستگاه قضایی و احکام ظالمانه اش، در اعتراض به یورش به منزل جعفر عظیم زاده و صدور احکام اعدام و زندانهای سنگینی برای چند جوان در غرب کشور و دستگیری دو تن از فعالین سیاسی خانم شهناز اکبری و ناصر اژداری و همچنین انتقال امیرمعزی زندانی سیاسی به مکان نامعلومی نامه ای خطاب به همه انسانهای آزادیخواه و سازمانهای مدافع حقوق انسانها در سراسر جهان داده اند که در بخش پایانی آن چنین آمده است: “ما از تمامی انسانهای آزادیخواه، از همه کارگران، معلمان و مردم معترض، از همه سازمانهای کارگری و نهادهای انساندوست در سراسر جهان میخواهیم که ضمن محکوم کردن یورش به منزل جعفر عظیم زاده و دستگیری خانم شهناز کریمی و ناصر اژداری از کارزار علیه امنیتی کردن مبارزات کارگران، معلمان و مردم معترض که کارزاری در دفاع از حق تشکل، حق اعتصاب و آزادی های پایه ای و برحق ما مردم است، حمایت و پشتیبانی کنند. و همراه با ما خواستار آزادی فوری خانم شهناز کریمی و ناصر اژداری و تمامی زندانیان سیاسی شوند.” و با اعتراض به صدرو حکم عدام و احکام سنگین زندان برای جند جوان در غرب کشور خواستار لغو این احکام و لغو مجازات اعدام شده اند.
ما میخواهیم وسیعا به احکام صادر شده ظالمانه اعدام و حبس های سنگین برای جوانان غرب کشور در اشنویه معترض شوند واز خواست ما مبنی بر لغو مجازات اعدام و لغو فوری احکام صادره برای این جوانان پشتیبانی کنند و از هیچ فشاری برای جلوگیری از این سرکوبها فروگذار نکنند. ما میخواهیم هر کس که این نامه را میخواند، صدای اعتراض ما در سطح جهانی باشد”.
این بیانیه ها نشانی از فضای اعتراض در درون زندانها و گفتمانهایی است که در مدیای اجتماعی علیه سرکوبگری های حکومت وجود دارد. جنبشی علیه امنیتی کردن مبارزات کارگران، معلمان و فعالین اجتماعی، جنبشی علیه اعدام که هر روز ابعادی اجتماعی تر پیدا میکند. به این حرکت اعتراضی بپیوندیم.