دوران گذار و سیاست حزب- حمید تقوائی

معمولا از سرنگونی حکومتها در اثر انقلاب تا استقرار و تثبیت حکومت تازه فاصله زمانی ای هست که دوره گذار نامیده میشود. به احتمال زیاد بعد از سرنگونی جمهوری اسلامی هم چنین دوره ای خواهیم داشت. غالبا گفته میشود دوره گذار بمنظور تدوین و تصویب قانون اساسی و تعیین شکل و نام نظام آتی و انتخابات و ترکیب دولت و غیره لازمست، اما به نظر من اساس قضیه این نیست. دوره گذار نه صرفا از نظر تدارکات قانونی و دیپلماتیک و انتخاباتی بلکه فراتر از آن از نظر اجتماعی و توازن قوا در جامعه ضرورت پیدا میکند. دوره گذار دوره ایست که جامعه انقلابی خواهان تحقق اهداف و شعارهای انقلابی خود است و هر حزب و نیروی سیاسی را بر این مبنا میسنجد و ارزیابی میکند. دوره گذار دوره عبور از حرکت سلبی جامعه برای بزیر کشیدن یک حکومت، به حرکت اثباتی برای تحقق خواستها و اهداف انقلاب و ساختن آینده است. این دوره مبارزه برای آینده است. ازینرو بعد از سرنگونی حکومت تفاوت میان احزاب و نیروهای سیاسی دیگر نه بر اساس نقش آنها در سرنگونی، بلکه بر اساس برنامه اثباتی آنها برجسته و تعیین کننده میگردد و در صحنه سیاست برجسته میشود.

روشن است که سهم و نقش و نفوذ اجتماعی هر نیروئی در دوره گذار مستقیما وابسته است به نقش و جایگاهش در روند سرنگونی جمهوری اسلامی. هر حزب و نیروئی هر اندازه در روند پیشبرد و به پیروزی رساندن انقلاب نقش موثرتری داشته باشد، به همان میزان نقش پر رنگ تری در شکل دادن به آینده خواهد داشت. ممکن است دولت تازه از یک حزب و نیروی سیاسی معین تشکیل گردد، که این در حالتی است که در روند انقلاب حزب و نیروی معینی به نیروی اصلی مورد اعتماد و نماینده خواستهای انقلابی مردم تبدیل شده باشد. احتمال دیگر اینست که دولت تازه متشکل از ترکیبی از احزاب و نیروها و گرایشهای سیاسی مختلف باشد. در این صورت ممکن است در دوره گذار حزب و نیروئی بتواند اعتماد مردم را جلب کند و به نیروی اصلی در حکومت بدل شود. اولویت و تلاش حزب ما این است که در روند انقلاب به نماینده و نیروی مورد اعتماد و متحد کننده بخش هرچه وسیع تری از جامعه حول اهداف انسانی و رادیکال تبدیل بشویم و بلافاصله بعد از سرنگونی حکومت اهداف و خواستهای اساسی انقلاب، که به شکل جامعی در برنامه یک دنیای بهتر مطرح شده، را بعنوان قانون جامعه اعلام داریم.

ولی در هر حال، ما در قدرت باشیم و یا هر حزب و نیروی دیگر و یا ائتلافی از احزاب و نیروها، هدف سیاستها و عملکرد حزب ما این خواهد بود که اولا از نظر مضمون سیاستها و مواضع حکومت تازه، اهداف انقلاب و خواستهای برحق و انسانی مردم بوسیله دولت تازه نمایندگی و عملی بشود. و ثانیا از نظر شکل حکومت، قدرت در دست خود مردم، تشکلهای توده ای که در طی انقلاب شکل گرفته و یا بدنبال سرنگونی وسیعا میتواند تشکیل شود، قرار بگیرد. ما در برنامه یک دنیای بهتر “دولت در دست خود مردم” را تعریف کرده ایم: ما خواهان یک سیستم شورائی هستیم. سیستمی که توده مردم در تشکلهای خود بتوانند بعنوان ارگانهای اداره امور ظاهر بشوند. امروز تشکلها و شبکه های اعتراضی و مبارزاتی گسترده ای تشکیل شده اند، این تشکلها میتوانند مبنا و زمینه ساز تشکلهای حکومتی باشند.

از نظر ما، مستقل از شکل و ترکیب دولت در دوره گذار، مردم باید تا رسیدن به خواستهای انسانی که در شعار زن زندگی آزادی متجلی است، یعنی تا رفع همه تبعیضات و نابرابری ها و بیحقوقیهای سیاسی و مدنی، نفی هر شکلی از دیکتاتوری و اختناق و دولت مافوق مردم، و از میان برخاستن فقر و بی تامینی اقتصادی، از پای ننشینند و به اعتراض و مبارزه ادامه بدهند. ممکن است تحقق همه این خواستها – مثلا تدوین آنها در قالب قانون اساسی و یا تامین کامل رفاه اقتصادی- فورا ممکن نباشد ولی دولت تازه باید به آنها متعهد شود. ضامن این امر اینست که مردم انقلابی بعد از سرنگونی جمهوری اسلامی همچنان در میدان و پیگیر خواستهایشان باشند.

یک خصوصیت دوران گذار وجود نوعی آزادی های عملی و دوفاکتو است. اینکه دولت هنوز مستقر نشده به این معنی هم هست که دولت توان کنترل و سرکوب را ندارد. نمیتواند مردم را از خیابانها جمع کند. جامعه از این شرایط باز سیاسی که در واقع دستاورد انقلاب است استفاده میکند و دولت تازه بقدرت رسیده را تحت فشار انتظارات و توقعات انقلابی خود قرار میدهد. همین امروز مردم میگویند اعدام باید ممنوع شود، خواستار برابری کامل زن و مرد هستند، میخواهند دست مذهب از قوانین و از دولت کوتاه شود، خواهان آزادی عقیده و بیان و تشکل و تحزب و اعتراض هستند و غیره و غیره. هر نیرویی بر اثر انقلاب بقدرت برسد ناگزیر است به این خواستها تمکین کند. اگر چنین نکند انقلاب او را جارو خواهد کرد. تمکین به این خواستها بنوبه خود یعنی باز کردن فضای بیشتر برای دخالت مستقیم مردم و عرض اندام جامعه برای تحقق خواستهای انسانی اش.

حزب ما چه در قدرت باشد و چه نباشد در جهت تحقق همه خواستها و اهداف انسانی انقلاب فعالیت میکند. ما در هر حال با استفاده از آزادیهای عملی ایجاد شده بعد از سرنگونی تلاش خواهیم کرد تا خواستهای مردم نظیر رفع تبعیض جنسیتی و برابر کامل زن و مرد، سکولار بودن دولت و قوانین، آزادیهای سیاسی و مدنی، رفع شکاف و تبعیض طبقاتی بین دره فقر و کوه ثروت، تامین و رفاه اقتصادی توده مردم، آزادی همه زندانیان سیاسی و ختم پدیده زندانی سیاسی، ممنوعیت اعدام از همان روز اول، از جمله منع اعدام حتی افرادی که از تخت افتاده اند مثل خامنه ای و دارودسته اش، و دیگر خواستهای انقلاب ناظر بر سیاست و عملکرد دولت باشد.

اگر ما در قدرت باشیم همه این خواستها را به قانون تبدیل می کنیم و اگر در قدرت نباشیم تلاش میکنیم تا با اتکا بقدرت مردم تحقق این خواستها به سیاست دولت تبدیل شود. مشروح این خواستها فی الحال در برنامه حزب، برنامه یک دنیای بهتر، مطرح شده است. بخشی از آنها هم در شعارها و منشورهای انقلاب زن زندگی آزادی، مثل منشور ١٢ ماده ای ٢٠ تشکل صنفی و مدنی تحت نام منشور مطالبات حداقلی، اعلام شده است. ما تلاش میکنیم این اهداف را متحقق کنیم و مردم را حول این خواستها متشکل کنیم و متشکل نگهداریم.

وجه دیگر تلاش ما این خواهد بود که بعد از جمهوری اسلامی فضای دموکراتیک و امنی برای فعالیت همه احزاب و نیروها و تشکلهای سیاسی وجود داشته باشد. ما در آبان١٤٠١ سندی را تحت نام میثاق منتشر کردیم و از همه احزاب و نیروهای سیاسی دعوت کردیم که به منظور تضمین “موازین و اصول فعالیت سیاسی و مدنی و صنفی آزادانه و دموکراتیک بلافاصله بعد از سرنگونی جمهوری اسلامی، برای جلوگیری از بازگشت دیکتاتوری در اشکالی دیگر، و بمنظور ایجاد شرایطی که مردم بتوانند نظام نظام آتی مطلوب خود را آزادانه و آگاهانه انتخاب کنند” به موازینی مانند آزادی فوری همه زندانیان سیاسی و ممنوعیت ایجاد هر نوع محدودیتی بر انتقاد و اعتراض و فعالیت سیاسی، ممنوعیت فوری مجازات اعدام، انحلال کلیه نیروها و نهادهای سرکوب و جاسوسی علیه مردم، تامین آزادی بی قید و شرط تظاهرات و اعتراض و اعتصاب، برسمیت شناسی حق تشکیل انواع سازمانهای صنفی و مدنی، اتحادیه ها و شوراهای مستقل از دولت برای کارگران، معلمان، دانشجویان و دانش‌ آموزان، کارکنان ادارات و بطور کلی همه مردم، تامین آزادی بی قید و شرط بیان و اندیشه، آزادی رسانه ها، آزادی استفاده از مدیای اجتماعی و سایر آزادیهای مدنی و سیاسی متعهد شوند.

ما خود را به رعایت این آزادیها در دوره گذار، چه بعنوان نیروئی در دولت و چه خارج از آن، متعهد و پایبند میدانیم، و امیدواریم و تلاش میکنیم احزاب و نیروهای سیاسی دیگر نیز چنین کنند. این موازین و اقدامات حداقل لازم برای ایجاد فضای سیاسی مساعد در جهت استقرار نظامی است که واقعا بتواند خواستها و آرمانهای انقلابی مردم را نمایندگی و متحقق کند.

١٤ دی ١٤٠٣، ٢ ژانویه ٢٠٢٥

میثاق پایبندی به آزادی احزاب و فعالیت سیاسی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *