جدید ترین

سخنی با جاماندگان از تاریخ- حمید تقوایی

دوست عزیزم رحمان حسین‌زاده حزب ما را متهم کرده است که حمله به مراکز نفتی و اقتصادی را محکوم نمی‌کنیم و به حمله اسرائیل امید بسته‌ایم! هنوز حمله‌ای انجام نشده ایشان زیرساخت‌ها و مراکز اقتصادی را هدف اسرائیل اعلام کرده و حمله خودش به ما را شروع کرده است! دوستان دیگری جواب این نوع مخالفت و نقد بسیار منصفانه را داده‌اند. قصد من اینجا واردشدن به این بحث مشخص نیست بلکه توضیح جهتگیریها و سیاست‌های متفاوتی است که موجب چنین برخوردهایی می‌شود.

اساس مساله تفاوت‌های سیاسی و متدلوژیک حزب ما است با بخش زیادی از نیروهای چپ از جمله نیروهایی که از حزب ما جدا شده‌اند. یک ویژگی این چپ، غیرسیاسی بودن است. دغدغه و مشغله این نوع چپ، نه مبارزه عملی، بلکه مرزبندی و موضعگیری است. اینان درگیر مبارزه میدانی علیه حکومت جمهوری اسلامی و کلاً هیچ حکومتی در هیچ جای دنیا نیستند بلکه اساساً مشغول موضعگیری و مرزبندی هستند. امر آنها خلع ید سیاسی و اقتصادی از بورژوازی در ایران و در هیچ کشوری نیست بلکه موضعگیری علیه امپریالیسم بویژه با آمریکا است. در هر تحولی با موضع مرگ بر آمریکا، و در تحولات جاری مرگ بر اسرائیل، فرود می‌آیند. موضع می‌گیرند و محکوم می‌کنند و مرزبندی می‌کنند اما از اقدام و مبارزه عملی هیچ اثری نیست. اصولاً نمی‌شود با این نوع جهتگیری کلی و ایدئولوژیک دست به عملی زد. نه می‌توان سازمان ملل را سرنگون کرد و نه امپریالیسم جهانی را. اینان حداکثر بعنوان گروه فشار فعالیت می‌کنند آن هم گروه فشار نه علیه جمهوری اسلامی بلکه علیه امپریالیسم آمریکا.

مبارزه واقعی علیه امپریالیسم از مبارزه برای خلع‌ید سیاسی بورژوازی در هر کشور مشخص می‌گذرد و کمونیسم پراتیک هر حرکت عملی و تاکتیکی خود را بر مبنای استراتژی سرنگونی دولت کشور خود تعیین می‌کند و در دستور می‌گذارد. چپ غیرسیاسی اما در مواردی حتی برعکس عمل می‌کند. در جریان انقلاب زن زندگی آزادی امر آنها مخالفت و مرزبندی با هر دولت و حزب حکومتی در غرب بود که به‌نوعی با جمهوری اسلامی مخالفت می‌کرد و از مبارزات زنان و مردم ایران حمایت می‌کرد. با اهدای جایزه به شروین حاجی‌پور بوسیله همسر جو بایدن مخالفت کردند، علیه اخراج جمهوری اسلامی از کمیته زنان سازمان ملل که به ابتکار هیلاری کلینتون صورت گرفت موضع گرفتند، بخاطر در لیست تروریستی قراردادن سپاه بوسیله دولت کانادا به افشاگری از جاستین ترودو پرداختند و غیره… تا آنجا هم که به جنگ جاری در خاورمیانه مربوط می‌شود نوک حمله‌شان را اسرائیل و آمریکا قرار داده‌اند، در اطلاعیه‌های متعددی جنایات اسرائیل و آمریکا را محکوم می‌کنند بی‌آنکه یک کلمه از جنایات طرف مقابل، و در رأس آنها جمهوری اسلامی، بگویند. آخرین نمونه‌ها: محکوم‌کردن ترور اسماعیل هنیه (حزب حکمتیست خط رسمی) و عزاداری بخاطر مرگ حسن نصرالله (فرخ نگهدار) و یا انتشار اطلاعیه مفصلی در نقد و افشای نقش دولت اسرائیل در جنایت علیه مردم فلسطین بی‌آنکه یک کلمه به جنایات جمهوری اسلامی و نیروهای نیابتی‌اش در عراق و سوریه و یمن و لبنان اشاره شود (ایضاً حزب حکمتیست خط رسمی و متحدین عراقی‌اش). این دوستان زمانی که در دوره بوش پسر گفتمان حمله آمریکا به ایران بالا گرفته بود اعلام کردند در صورت وقوع جنگ در خارج کشور شعار سرنگونی جمهوری اسلامی را کنار می‌گذارند. این بار احتمالاً در داخل ایران هم دست از این شعار خواهند کشید.

این رویکرد و جهت‌گیری مبتنی است بر سه رکن عقیدتی این نوع چپ غیرسیاسی: اول اینکه مبارزه (به همان معنای اعمال فشار از طریق مرزبندی و موضعگیری) علیه امپریالیسم آمریکا و متحدینش اصل و اولویت اول است. دوم اینکه هر نیروی مخالف آمریکا و اسرائیل مترقی و قابل حمایت است. و سوم امر و هدف نیروهای اسلامی درگیر با اسرائیل رفع مساله و ستم تاریخی تحمیل شده بر مردم فلسطین است.

به این نکته آخری پائین‌تر می‌پردازم اما دو نکته اول که اساس خط و جهت‌گیری بسیاری از نیروهای چپ در کشورهای جهان‌سومی را تشکیل می‌دهد بر درکی کاملاً ناسیونالیستی از امپریالیسم مبتنی است. لنین امپریالیسم را مرحله گندیدگی سرمایه‌داری معرفی می‌کند اما در دیدگاه چپ ضد آمریکائی عصر ما امپریالیسم تبدیل شده است به دشمن خارجی. لنین در دل جنگ جهانی اول، جنگ میان قدرت‌های امپریالیستی بر سر تجدید تقسیم جهان، اعلام می‌کند برای ختم این جنگ خانمانسوز طبقه کارگر هر کشوری باید دولت کشور خود را بزیر بکشد، استراتژی تبدیل جنگ به جنگ داخلی را دنبال می‌کند، و شعار می‌دهد تمام تفنگ‌ها به‌سوی دولت خودی. چپ غیرسیاسی عصر ما کاملاً بر عکس عمل می‌کند. می‌گوید همه تفنگ‌ها به طرف امپریالیسم آمریکا! امروز توده مردم ایران عملاً بیشتر از نیروهای مدعی مبارزه با امپریالیسم لنینیست هستند. مردمی که شعار می‌دهند “دشمن ما همینجاست دروغ میگن آمریکاست” دارند با دولت خودی تسویه حساب می‌کنند؛ درست در مقابل چپ غیرسیاسی ضدامپریالیست که در واقع می‌گوید “دشمن ما آمریکاست”! و عملاً آب به آسیاب دولت خودی می‌ریزد. این نوع موضعگیریهای ضد آمریکائی و ضد اسرائیلی البته در خود ایران کاربرد میدانی و عملی ندارد. و البته نیازی هم به این نوع موضعگیریها نیست. جمعیت‌های کرایه‌ای رژیم فی الحال مشغول همین نوع مجاهدت‌های ضد آمریکائی ضد اسرائیلی هستند و در صورت وقوع جنگ حتماً فعال‌تر هم خواهند شد.

در رابطه با برخورد به مساله فلسطین نیز باید گفت این چپ غیرسیاسی از تاریخ جامانده است. هنوز در دهه شصت و هفتاد قرن گذشته سیر می‌کند. دوره‌ای که مضمون درگیری‌ها و جنگ و کشمکش در خاورمیانه حل مساله آوارگی میلیون‌ها مردم فلسطین بود و با این پرچم نیروها و چهره‌های سکولار و مترقی ای مثل جرج حبش و نایف حواتمه در سازمان الفتح در برابر اسرائیل قرار گرفته بودند. بعد از روی کار آمدن جمهوری اسلامی و شکل‌گیری نیروهای نظیر حزب‌الله و حماس و حوثی و غیره مضمون درگیری‌های خاورمیانه کاملاً تغییر کرد و تبدیل شد به جنگ مذهبی – قومی بین اسلامیت و یهودیت. نیروهای قومی مذهبی، حزب لیکود از یکسو و جمهوری اسلامی و حزب‌الله و حماس از سوی دیگر، طرح دو دولت را خیانت نامیدند، مبتکرین و امضاکنندگان آنرا ترور کردند، و مساله از یکسو تبدیل شد به ریختن اسرائیل بدریا و از سوی دیگر به پاکسازی قومی مردم فلسطین به بهانه مقابله با نیروهای تروریست. نیروهایی که امروز در دو طرف جنگ قرار گرفته‌اند هر دو ضدانسانی و تا مغز استخوان ارتجاعی هستند. برای حل واقعی مساله فلسطین باید از شر این نیروها خلاص شد و مردم ایران دقیقاً درگیر همین مبارزه هستند.

برای چپ غیرسیاسی اما هیچیک از این واقعیات مهم نیست. برای اینان مهم نیست که نیروهائی مثل حماس و حزب الله و حوثی اگر پیروز شوند جهنمی مثل ایران را در کشورهای اسلامزه پیاده می‌کنند. امر آنها موضعگیری علیه امپریالیسم آمریکا و دولت اسرائیل است و بس.

امروز برای حل انسانی مساله فلسطین به همان میزان باید علیه نیروهای اسلامی که در واقع مساله برحق مردم فلسطین را هایجک کرده‌اند مبارزه کرد که علیه دولت نتانیاهو در اسرائیل. و جنگ بی امانی که مردم ایران علیه جمهوری اسلامی آغاز کرده‌اند یک رکن مهم و تعیین‌کننده چنین مبارزه‌ای است.

حزب ما در نقطه مقابل چپ جامانده از تاریخ، در شرایط جنگی حاضر بر مبارزه برای سرنگونی جمهوری اسلامی تأکید می‌کند و می‌کوشد از این شرایط نیز در جهت تقویت هرچه بیشتر جنبش سرنگونی، جنگی که بیش از دو سال است مردم ایران با پرچم زن زندگی آزادی به‌پیش می‌برند، با تمام قوا بکوشد. تمام تفنگ‌ها به‌طرف دولت خودی!

۱٦ مهر ۱۴۰۳، ٧ اکتبر ۲۰۲۴

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *