“اعدام دستهجمعی زندانیان سیاسی در سال ۶۷ از معجزات ولیفقیه و ملهم از غیب بود”
نکونام مشاور ارشد دادستان کل جمهوری اسلامی
این دفاع ابلهانه از کشتار 67 تنها کاربرد درون حکومتی دارد. مساله جنایات دهشتناک رژیم در دهه 60 به یک مساله داغ سیاسی در جامعه و در اذهان عمومی تبدیل شده و دارو دسته های حاکم را بجان هم انداخته است. پسر منتظری نوار افشاگرانه سخنان پدرش را علنی میکند، جلادانی مثل مرتضوی از مردم معذرت میخواهند، امثال تاجزاده مردم را به بخشش و آشتی ملی فرامیخوانند و در مقابل عاملین مستقیم این جنایات نظیر پورمحمدی و نکونام که هنوز در مصدر دستگاه آدمکشی حکومت قرار دارند، به احکام اسلام و ولایت فقیه متوسل میشوند و به جناح مخالف یادآوری میکنند که کشتارها کاملا شرعی و فقهی و اسلامی و از معجزات ولی فقیه بوده است. این نوع اظهارات به دارو دسته های حاکم که همه قدرت و ثروت و موقعیتشان به اسلام وابسته است هشدار میدهد که از خط قرمز ولی فقیه و قصاص و احکام شرع اسلام عبور نکنند ولی برای مردم این فراخوانی به عبور از کل حکومت اسلامی است.
دفاع از کشتارهای حکومت با اتکا بر قوانین فقهی و شرعی به آن میماند که کسی در دفاع از هولوکاست بگوید هیتلر راسیست بوده است! فاشیسم و اسلامیسم “منطق” یکسانی دارند. تفاوت تنها در اینست که یکی جنایاتش را نشانه برتری نژاد ژرمن و قدر قدرتی نازیسم میداند و دیگری نشانه برتری اسلام و معجزات ولی فقیه و الهامات غیبی! فاشیسم اسلامی همان فاشیسم هیتلری است با دوز بالاتری از تحجر و خرافات و خزعبلات غیبی و الهی.
برای مردمی که بدادخواهی کشتارهای دهه 60 برخاسته اند چنین توجیهات احمقانه ای تنها تاکید دیگری برخواست و عزم آنها برای بزیر کشیدن کل ماشین آدمکشی ای است که نظام جمهوری اسلامی نامیده میشود. خزعبلات امثال نکونام و پورمحمدی در توجیه اسلامی جنایات حکومت تنها بر ضرورت مبرم جمع کردن بساط نظام و فقه و قصاص و توحش اسلامی از دولت وقوانین و از کل جامعه تاکید میکند و بس!
28 سپتامبر 16