انتخابات ترکیه که روز ۱۴ ماه مه (۲۴ اردیبهشت) برگزار شد به دور دوم کشیده شده و هیچکدام از رقبا به اکثریت لازم نرسیده است. دور دوم انتخابات دو هفته بعد یعنی ۷ خردادبرگزار میشود. گرچه اردوغان و حزب “عدالت و توسعه” و دیگر متحدینش کمی بیش از ۴۹ درصد رأی آورده و کمال قلیچداراوغلو کمی بیش از ۴۵ درصد رأی آورده است، اما هنوز این امیدواری برای مردمی که میخواهند از شر دیکتاتوری اسلامی اردوغان رها شوند وجود دارد که در دور دوم بشود اردوغان را بیرون انداخت. جلوتر بودن اردوغان به معنای پیروزی قطعی او در دور دوم نیست چونکه بخشهایی از مردم که در این انتخابات شرکت نکردهاند، اکثرا از نیروهای سکولار و مخالف اردوغان هستند و با حساستر شدن انتخابات، احتمالاً طیف وسیعتری از آنها در رأیگیری شرکت خواهند کرد.
نتیجه انتخابات ترکیه بیانگر شکافی عمیق در جامعه ترکیه است. ترکیه دهههای متمادی با دست بالا داشتن سیستم سکولار شناخته میشد. البته سکولاریسم ترکیه تا آنجا که به حکومت مربوط میشود یک جریان راست و عمدتاً متکی به ارتش و نظامیان بود و همین نیز باعث شکست و فروپاشی آن شد. بههرحال با روی کار آمدن حزب اسلامی عدالت و توسعه و اردوغان، بهتدریج ارزشهای سکولار سرکوب و عقب رانده شد و سنتگرایی اسلامی غالب گردید. در انتخابات اخیر تمرکز تبلیغاتی اردوغان و حزبش علیه ال. جی. بی. تی. کیوها و دفاع از خانواده سنتی و اسلامی بود. اردوغان رسماً با حمله به جامعه ال. جی. بی. تی. کیوها گفت که ترکیه “همجنسگرایی” را تحمل نمیکند و تهدید کرد. اینکه چنین موضع فاشیستی ای امروز از جانب اردوغان بیان میشود و علیرغم افول اقتصادی جدی در این کشور و جنایات بیشمار اردوغان علیه مردم کردستان و دیگر بخشهای جامعه، و پایمالکردنارزشهای سکولار، او همچنان حدود ۵۰ درصد آرا را به دستمیآورد، نشانگر عقبگردی بزرگ در جامعه ترکیه است که سکولاریسم و تحمل گرایشات مختلف طی دهههای متمادی در آن سنت رایج بوده است.
مسئله این است که رقیب اردوغان یعنی قلیچداراوغلو نیز از نظر مردم متمدن بهاصطلاح آش دهانسوزی نیست. او خود را سوسیالدموکرات معرفی میکند؛ اما یک گرایش راست و ناسیونالیست را نمایندگی میکند و حتی برای اینکه آرای فاشیستهای ملیگرای ترکیه نظیر سنان اوغان را جلب کند بیشازپیش به راست چرخیده است. اخیراً در یک مصاحبه مطبوعاتی بعد از انتخابات قلیچداراوغلو گفت “من همه پناهندگان را پس از اینکه به قدرت برسم به کشور خودشان خواهم فرستاد”.قبلاً نیز او از بازگرداندن پناهندگان به کشورهایشان سخن گفته بود؛ اما با زبان نرمتری از یک روند حدوداًدوساله برای بازگرداندن پناهندگان حرف میزد. نه فقط در مورد پناهندگان بلکه در مورد مسائل دیگر نیز قلیچداراوغلو مواضعی کاملاًناسیونالیستی و راست و ارتجاعی را نمایندگی میکند.
با وجود این کنار زدن اردوغان برای بسیاری از مردم حتی آنها که مخالف سیاستهای قلیچ داراوغلو هستند مهم است. بیش از ۲۰ سال حکومت اردوغان یک دیکتاتوری سرکوبگر را که جای پایش را محکم کرده، ایجاد نموده است. سیاستهای اسلامی و دیکتاتوری جنایتکاران هاردوغان علیه مردم کردستان و دیگر بخشهای جامعه، نفرت و انزجار علیه او و حزب اسلامیاش را بسیار گسترش داده است.کنار زدن احتمالی او از طریق انتخابات میتواند به این دوران پایان دهد و درعینحال فضا را آمادهترنماید که بتوان در تحولات بعدی با فشار از پایین به حاکمین جدید، آنها را ناچار کرد که رفتار انسانیتری نسبت به مردم کردستان و پناهندگان و دیگر بخشهای مردم در پیش بگیرند.
در سطح بینالمللی نیز انزجار از اردوغان بسیار وسیع است. مردم دنیا در نفرت از اردوغان از مردم ترکیه یکدستترند. اردوغان ترکیه را عملاً از اروپا و فرهنگ و دموکراسی غربی دورتر کرده و به روسیه و جمهوری اسلامی و قدرتهای ارتجاعیترنزدیکتر کرده است. باتوجهبه همه اینهااگر اردوغان در دور دوم شکست بخورد، قطعاًمیلیونها نفر در جهان شادی و پایکوبی خواهند کرد. درهرصورت ترکیه همچنان برای بهبود شرایط سیاسی باید خود را برای جدال و مبارزهای حاد و طولانی آماده کند.