یک خبر داغ و نوید دهنده در این هفته خبر بیرون راندن داعش از شهر رمادی مرکز استان انبار در عراق بود. مقامات عراقی اعلام کردند که تمام نقاط کلیدی شهر رمادی از دست داعش خارج شده است. نخست وزیر عراق حیدر عبادی بدنبال این پیروزی گفت سال جدید یعنی سال ٢٠١٦ سال نابودی کامل داعش در عراق خواهد بود.
قطعا اگر روزی این گروه متحجر و وحشی و خونخوار و جنایتکار از صحنه عراق و سوریه و کل جهان حذ ف شود، همه مردم دنیا عمیقا خوشحال خواهند شد و احساس امنیت بیشتری خواهند کرد. اما سوال اینست که آیا واقعا داعش به همین سادگی نابود خواهد شد؟ آیا عراق بدون داعش همان عراقی است که ما مردم فکر میکنیم؟ آیا همان نیروها و ارتشهایی که اکنون با داعش میجنگند نشان نداده اند که اگر بتوانند بجای داعش توحش دیگری را بر مردم حاکم خواهند کرد؟ و آیا بدون دخالت مستقیم و گسترده خود مردم عقب راندن این نیروها و بهبودی در اوضاع ممکن است؟
همه میدانیم که داعش ناگهانی از زیر زمین سبز نشد. همان شرایطی که امثال مالکی و همین جناب حیدر عبادی را به پست نخست وزیری عراق رساندند، و آدمکشان گمنامی مثل مقتدا صدر را به بازیکنان مهم صحنه سیاسی عراق تبدیل کردند تا بعنوان پادوهای خامنه ای و جمهوری نحس اسلامی جنایت کنند و دزدی و تروریسم را بنام مردم شیعه بر مردم عراق حاکم کنند، همان شرایط در کمپ مقابل امثال القاعده و داعش را خلق کردند و با پول و اسلحه و حمایتهای همه جانبه خاندان سعودی و دولت اردوغان و قطر به جان مردم انداختند. و همه میدانند که کل این اوضاع با سیاستهای میلیتاریستی و نظم نوینی دولت آمریکا ایجاد شد. شکست امروز داعش در رمادی توسط همین نیروها دارد انجام میشود. و وقتی که همان دولتها و سیاستهایی که داعش را خلق کردند سرجای خود باقی هستند، منطقا و تحلیلا انسان نمیتواند زیاد احساس خوش بینی کند. پشت داعش از ابتدای یکه تازیش در عراق و سوریه ترکیه و عربستان قرار داشته و دارند و دوام و بقای آن تاکنون اساسا به دلیل حمایت این دولتها بوده است. و ترکیه و عربستان برای اینکه جمهوری اسلامی و نیروهای وابسته به آنرا مهار کنند و عقب برانند به امثال داعش متوسل شدند و به درجه ای هم بویژه در عراق موفق شدند. این ساده ترین بیان قدرتیابی داعش است. بنابرین داعش و شاخه هایش زمانی توسط دولتها از بین خواهند رفت که این دولتها به نحوی جاپای خودرا در منطقه محکم کرده باشند و توازن را به سود خود ببینند. و این لازمه اش عقب راندن و مهار بیشتر جمهوری اسلامی و باندهای وابسته به آن میباشد. اوضاع کنونی توازن جدید و تعریف شده و روشنی را میان این دولتها نشان نمیدهد. به همین دلیل نابودی قطعی داعش در عراق و سوریه بسیار مورد تردید است. تصور من اینست که عمر دولت حیدر عبادی احتمالا حتی زودتر از عمر داعش به پایان خواهد رسید. او به دلیل تضعیف موقعیت مالکی و جمهوری اسلامی به عنوان یک چهره متمایل به همان کمپ اما ملایم تر سر کار کشیده شد. اما اکنون با تضعیف بیشتر کمپ جمهوری اسلامی احتمالا امثال عبادی باید جای خودرا به چهره های مستقل تر یا بیشتر متمایل به عربستان و ترکیه بدهند. بهر رو کشاکش دولتها و باندهای تروریست و آدمکش شیعه و سنی و قبایل و نیروهای نظم نوینی در عراق و سوریه ادامه دارد و تا زمانی که مردم با انقلابات و شورشها و دخالتگری مستقیم خود قادر نشده اند این باندها و دولتها و نیروهای کثیف و ضد بشری را عقب برانند و تماما جارو کنند، نمیتوان به بهبود اوضاع و برچیده شدن بساط کثیف انواع تروریسم و آدمکشان اسلامی و قومی در منطقه امید چندانی داشت. تردیدی نباید داشت که مردم اگر اراده کنند میتوانند دنیا را از کل این نیروها و دولتها و باندهای خونخوار خلاص کنند. اگر تغییر امید بخش و محسوسی در سال جاری در اوضاع و شرایط عراق ایجاد شده باشد شروع حرکت و خیزش وسیع و توده ای مردم ستم دیده عراق با شعار “نه شیعه نه سنی حکومت مدنی” است. این حرکتها در کنار کل جنبش مردمی و سکولاریستی و آزادیخواهانه در افغانستان و برخی دیگر کشورها، گرچه هنوز نسبتا ناکافی بنظر میرسد اما کوه یخی است که آینده روشن تر و امیدبخش تری را نوید میدهد. آینده ای که در آن جایی برای امثال داعش و جمهوری اسلامی و دیگر دولتهای مرتجع و نیروهای متحجر و ضد انسانی وجود نخواهد داشت.