شهلا دانشفر
فایل پی دی اف ویژه پیاده کردن روی تلفن همراه
روز سوم اسفند معلمان در بیش از ۱۰۰ شهر تجمعات اعتراضی خود را برپا کردند. شعار “رئیسی، قالیباف این آخرین پیام است، جنبش فرهنگیان آماده قیام است”، این بار گسترده تر در این تجمعات سرداده شد که یک اولتیماتوم تند علیه حاکمیت بود. معلمان با این شعار بر استمرار اعتراضاتشان تاکید میگذارند. شعار قابل توجه دیگر معلمان در این تجمعات “با اهل قلم هر که درافتاد ور افتاد” بود که از جمله در تجمع بزرگ معلمان در شیراز سرداده شد و بر فضای شهر طنین انداخت. با این شعار معلمان فریاد اعتراضشان را به دستگیریها، و به ادامه بازداشتها بلند کردند. این شعار بویژه بعد از قتل بکتاش آبتین بدست حاکمان پیامی علیه سرکوبگریهای حکومت و علیه سرکوب و جنایت علیه فرهنگیان و نویسندگان است. در همین راستا معلمان در قطعنامه هایشان و با سر دادن شعار “معلم زندانی آزاد باید گردد” در سراسر کشور بر آزادی فوری همکارانشان تاکید گذاشتند.
اعتراض معلمان به فقر و بی تامینی، به دزدی ها و اختلاسها، به سرکوبگری های حکومت و برای داشتن یک زندگی انسانی است و این صدای اعتراض کل جامعه است که چنین رسا بر فضای شهرها طنین انداخته است. از جمله از آغاز سال جاری تا کنون ما شاهد برپایی ۱۱ تجمع سراسری از سوی معلمان بوده ایم. بویژه خواست آموزش رایگان، با کیفیت، شاد، مدرن و انسانی بعد اجتماعی تری به اعتراضات معلمان میدهد. این چنین است که اعتراضات معلمان با خواستها و شعارهای کوبنده و اخطار دادنهایشان فضای سیاسی جامعه را متحول کرده است. اعتراضات معلمان بویژه به دلیل اتصال آنها با جمعیت میلیونها نفری دانش آموزان و خانوده هایشان و بخاطر گستردگی حضورشان در سطح کشور قابل تسری به کل جامعه است. به این اعتبار امروز معلمان به نقطه اتحاد همه بخش های جامعه تبدیل شده اند. و این روندی است که بسرعت بسوی اعتصاب عمومی در سطح جامعه در قامت جنبش های اجتماعی به هم پیوسته خود را به نمایش میگذارد.
معلمان و جنبش مجمع عمومی
امروز معلمان تشکل توده ای و سراسری خود را دارند. شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ظرف این تشکل است. اعضای این شورا نمایندگان منتخب مجامع عمومی تشکلهای صنفی معلمان در شهرهای مختلف هستند. از جمله هم اکنون ما شاهد برپایی مجامع عمومی این تشکلها در شهرهای مختلف و انتخاب نمایندگانشان برای عضویت در این شورا هستیم. نمونه هایش برگزاری مجمع عمومی از سوی معلمان در شیراز، بوشهر، سنندج، کرمانشاه، بیجار و دیواندره برای انتخاب نمایندگان خود جهت عضویت در شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان است و این روندی است که ادامه دارد. در سنندج این مجمع علیرغم ممانعت نیروی انتظامی در کف خیابان بر پا شد. بدینگونه است که معلمان به یک رکن مهم جنبش مجمع عمومی و تصمیم گیری شورایی در سطح جامعه تبدیل شده و دارند به کل جامعه راه نشان میدهند. میتوان گفت که کارگران نیشکر هفت تپه پرچم شوراها را برافراشتند و امروز معلمان در وسعت ایران دارند آنرا اجرایی میکنند. با قدرت چنین ابعادی از سازمانیابی است که معلمان موفق به برگزاری تجمعاتی در بیش از ۱۵۰ شهر شده و چنین محکم و استوار ایستاده و پیگیر خواستهایشان هستند. در نتیجه این اتفاقات شورانگیز است که امروز کل جامعه در موقعیت قدرتمند تری برای رفتن بسوی تشکلهای سراسری و شورایی قرار گرفته است. و در همین بستر است که امروز اعتصابات و تجمعات سراسری دارند یکی بعد از دیگر شکل میگیرند.
سرود آزادی و برابری در تجمع معلمان
یک صحنه با شکوه از اعتراضات معلمان در سوم اسفند تجمع آنها در شهر کرمانشاه با پخش ورژن جدید و متن آزادیخواهانه و پیشرو سرود “ای ایران” و همخوانی تجمع کنندگان با آن بود. فریدون فرهی که اصل سرود ای ایران را نیز خوانده است چند سال پیش این سرود را با متن و اشعار جدیدی باز خوانی کرد:
ای ایران مرزت چه ها کشید، چه خون ها که در دامنت چکید،
دور از تو شد مهر مردمان، کی بر پا مانی در این جهان،
دشمن تو آشنا و در همین سراست، در کمین عشق و حس وجان و خون ماست،
بر حال خویش اندیشه کن، راهی نوین را پیشه کن
در راه نو آزادگی را مَبر از میان، ویرانه کن ریشه ی بربران
آزادی بهتر ز گوهر است، کی در تو انسان برابر است
خود برتر از دیگران مَبین، خاکت مثل خاک دیگر است
ای سروش صور حاکمان سرای تو،
قحط و مرگ جنگ و غارت از برای توست…
بر حال خویش اندیشه کن، راهی نوین را پیشه کن
تا زندان هست و شکنجه هست، بر گو با ظلم تو چون کنم
تا گردش جهان به دور آسمان بپاست،
سرنگونی ستمگران شعار ماست
این سرود که در واقع سرود آزادی و برابری است در کرمانشاه با صدای فرهی در میان جمعیت پخش شد و معلمان آنرا همخوانی کردند و فریاد آزادیخواهی سر دادند. این یک رویداد مهم و یک نقطه عطف در مبارزات اجتماعی بود. سردادن چنین سرودی در تجمع معلمان در کرمانشاه چهره جنبش نوین و آزادیخواهی معلمان را به نمایش گذاشت و حقیقتا شورانگیز بود.
معلمان زن در صف مقدم اعتراض
یک وجه قابل توجه اعتراضات در این دوره حضور چشمگیر زنان است. در تجمع سراسری معلمان در سوم اسفند ماه، در چندین شهر این زنان بودند که پشت میکروفون ها قرار گرفتند و سخنران بودند. یک نمونه آن سخنرانی یکی از معلمان زن در انزلی بود. او در سخنان پرشوری گفت ما چپاول نکردیم بانک ملی را، ما چپاول نکردیم صندوق ذخیره فرهنگیان را، ما چپاول نکردیم صندوق توسعه را، ما ویلا ها در کانادا نداریم. ما اسناد مهم مملکتی را از کشور بیرون نبرده ایم. آدرس ما سرراست است. آدرس ما در مدارس و در کلاس درس پیش فرزندان شماست. اگر امنیت برای این مملکت مهم است شما بروید یقه چپاولگران را بگیرید، یقه غارتگران را بگیرید.
در همین جا مناسبت دارد به بعضی از مشکلات زنان معلم به لحاظ دریافتی ها به نکته ای اشاره کنم. به گفته معلمان در آموزش و پرورش زنان متاهل مجرد محسوب می شوند و از حقوق تاهل بودن محروم هستند. با این استناد که بنا بر قوانین ارتجاعی اسلامی که در حاکمیت جمهوری اسلامی جاریست سرپرست خانواده مرد محسوب میشود و زن نفقه بگیر مرد محسوب میشود. در همین راستا هم اکنون نزدیک به چهار سال است که حتی حق سرپرستی زنان معلم سرپرست قطع شده است و عملا به زنان چیزی تعلق نمی گیرد و حقوق زنان با معلمان مرد هم تراز نیست و سطح آن بسیار نازل است. این تبعیضات خود دلیلی بر ایجاد کمیته زنان در کانون صنفی معلمان است. از جمله این کانون در محکومیت قتل جنایتکارانه مونا حیدری این قربانی کودک همسری، قتل ناموسی و آپارتاید جنسی بیانیه ای تحت عنوان ” وقتی حقوق مدنی در جامعه رعایت نمی شود و قوانین مرد سالاری اجرا می شود” انتشار داده است . این کمیته در بیانیه خود این جنایت بزرگ را هشداری برای مسئولان آموزش و پروش دانسته و سوالش اینست که چر تحصیل رایگان و اجباری نمیشود و تاکید میکند و مینویسد: ” ما معلمان ایران چنین جنایت هایی را بر نمی تابیم. عدم خشونت علیه زنان و کودکان ؛ معیار آزادی و امنیت در جامعه است. چرا زنان امنیت ندارند ⁉ کانون صنفی معلمان تهران نیز طی بیانیه ای این جنایت وحشیانه را محکوم کرده است. معلمان در این بیانیه مینویسند:”مونا حیدری کودک همسر اهوازی بدون بسترسازی قوانین زن ستیزانه کنونی امکان پذیر نیست . اینکه کودکی در سن دوازده سالگی با اصرار خانواده و بدون اینکه از حمایت های قانونی بهره مند شود تن به ازدواج اجباری می دهد ، سرآغاز وقایعی است که در نهایت به چرخاندن سر بریده اش در کوچه و خیابان منجر می شود . قوانین عقب مانده کنونی، بیشترین آسیب ها را به زنان جامعه ایرانی وارد می سازد و به هیچ عنوان نه با خواست ملت، نه با عرف جامعه و نه با نگرش امروزی زنان ایرانی همخوانی ندارد”. این قطعنامه مسئولیت تداوم چنین جنایات و قوانین عقب مانده ای را مستقیما بر عهده کلیت حاکمیت کنونی در ایران دانسته و بر آموزش رایگان، با کیفیت، شاد، مدرن و انسانی تاکید کرده است. در تجمع معلمان در بوشهر محسن عمرانی یکی از معلمان معترض در سخنانش از این سخن گفت که وقتی یک قشر میتواند در برآورده شدن مطالباتش موفق شود که بتواند خواستهای خود را به مطالبات عمومی جامعه پیوند بزنند. اگر امروزه در خوزستان دختری در سن ۱۲ سالگی شوهر داده میشود. در سن ۱۵ سالگی مادر میشود. و در سن ۱۷ سالگی به قتل میرسد. ریشه در آموزش و پرورش دارد. این محصول ۴۳ سال آموزش و پرورش ماست که اتفاق می افتد. پس ما بدون شک یکی از مطالباتمان دفاع از حقوق زنان است. دفاع از حقوق کودکان است. مخالفت با کودک همسری است. ما نمیتوانیم خودمان را از این موضوعات جدا بدانیم.
این چنین است که معلمان نیز بنا بر خصلت اجتماعی کار خود مدافع حقوق زن و علیه تبعیض هستند و ضروری است که رفع تبعیض ها و نابرابری ها در آموزش و پرورش علیه زنان نیز به بندهای قطعنامه های اعتراضی معلمان اضافه شود. هشت مارس روز جهانی زن، فرصت مناسبی است که معلمان نیز پیشتاز گرامیداشت این روز آزادیخواهی و برابری طلبی باشند.
۲۳ فوریه ۲۰۲۲