بهروز مهرآبادی: مردم خشمگین و گرانترین مقبره جهان

 انترناسیونال ۶۱۱

 

بیش از ۶۰۰ هزار مترمربع بنای سرپوشیده، مساحت مسقفی بطول یک کیلومتر و عرض بیش از نیم کیلومتر، سازه ای که مقاومت در مقابل زلزله ای بقدرت ۱۰ ریشتر را دارد، گنبد طلا و چهار گلدسته طلاکاری شده به ارتفاع ۹۱ متر، سنگ های گرانقیمت، آئینه کاری ها و تزئینات گرانبها بر در و دیوارها توصیف مختصری است که از مقبره خمینی و دم و دستگاه آن شده است. در سالهای نخست دو میلیارد دلار برای احداث این مجموعه اختصاص پیدا کرده ولی آنچه در سالهای بعد هزینه شده است، نامشخص است.

 

وقتی که پای رقم های میلیاردی، هتل پنج ستاره، پاساژها، فروشگاهها، سازه های پر زرق و برق و قبر فروشی میشود به راحتی می توان دریافت که دعوای باندهای جمهوری اسلامی در مورد مغایرت ساختمان این مقبره با “ساده زیستی” و مخالفت با تجمل گرایی بر سر چیست. این کشمکش برای داشتن کنترل و در اختیار گرفتن تاسیاست عظیمی است که با غارت و چپاول دسترنج کارگران و زحمتکشان ساخته شده است. این دعوایی است که فی الحال و با هدف بیرون کشیدن این تاسیسات از دست باند رقیب است. وگرنه در مورد تزئینات گرانبها، طلاکاری ها، آئینه کاری ها، قالی های نفیس و ثروت عظیم مقبره امام رضا، امام حسین، انواع مختلف امامزده های ریز و درشت و مساجد و … دعوایی نیست و کسی آنرا مغایر ادعاهای آخوندها و مذهبیون در مورد زندگی و سیرت “زاهدانه” آنها نمی داند.

 

آنچه که بیش از هر چیز موجب خشم و تنفر مردم از دم و دستگاه “حرم خمینی” است، فقر و فلاکتی است که در کنار این برقه و بارگاه بر مردم حاکم است،از سوی دیگر  این مقبره بنیانگذار یکی از جنایتکارترین حکومت ها است که در طول ۳۶ سال عمر خود چیزی جز سرکوب و غارت و فقر و نکبت چیزی برای اکثریت مردم ایران نداشته است. خمینی برای مردم ایران یادآور جنبشی کثیف و ضد مردمی است که نه تنها در ایران بلکه در بسیاری از کشورهای منطقه و در گوشه و کنار جهان بساط ترور، کشتار و جهل و خرافات به راه انداخته است. حتی دیدن تصاویر این بنای بزرگ مردم را به یاد جنایاتی می اندازد که خمینی بطور مستقیم و یا غیر مستقیم در سازماندهی آن نقش داشت.

 

لازم نیست راه دور رفت. در فاصله ای کمتر از ۵۰ کیلومتر از این شکوه و جلال که میلیارد ها تومان خرج برداشته است، می توان مدارسی را دید که کلاس های ویران آن کودکان را تهدید می کند، دهات و شهرک هایی را دید که از داشتن آب آشامیدنی محرومند، هزاران مردمی را می توان دید که در حلبی آبادها و بیغوله ها زندگی می کنند و هزاران کودک را می توان یافت که بخاطر فقر از تحصیل محرومند. در پیرامون این “حرم” چندین میلیارد دلاری مردمی زندگی می کنند که کتابخانه، سینما، تئاتر و سالن ورزشی برایشان پدیده هایی لوکس و دست نیافتنی است.

 

مقبره خمینی یا گرانترین مقبره جهان همانند بسیاری از اماکن مذهبی، کلیساها، معابد و مساجد آثار معماری نیستند که برای رفع نیازهای مردم و جامعه بوجود آمده باشند. این اماکن بیش از هر چیز برای نشان دادن قدرت مذهب و حاکمان مذهبی و سیاسی بوجود آمده اند. هدف این ساختمان های غول آسا مبهوت و مرعوب کردن مردمی است که سقف خانه هایشان با کمترین توفان و یا زلزله فرو میریزد. اینها سمبلهای مذهبی ترسناک و دست نیافتنی هستند که متولین آنها با قدرت و ثروت خود سرنوشت آدمیان رادر دست دارند و می توانند آنها را به بردگی بکشند و مجازند تا هر جنایتی را انجام دهند. تلالو طلاکاری ها، چلچراغ ها و زرق و برق های گوناگون یادآور ثروت هنگفت صاحبان صنعت مذهب، قدرقدرتی طلا و پول و حاکمیت آن بر زندگی مردمی است که این شکوه و جلال با نیروی کار آنها بوجود آمده است. ورقه های طلا و کیسه های پول قرار است احترام و تکریم برای جاهلانه ترین عقاید و خبیث ترین اندیشه ها کسب کند. رابطه زمین با آسمان و دعا و نیایش بدون وجود آنتن های ساخته شده از صدها کیلو طلا امکان پذیر نیست.

 

اما بیش از دو قرن است که دوران خوش و بی درد سر حکومتهای مذهبی به سر آمده است. در بسیاری از کشورهای جهان دست مذهب از قدرت سیاسی کوتاه شده است. کلیسا که چندین قرن بعنوان قدرتمند ترین نیروی مذهبی بر بخشهای بزرگی از جهان حاکم بود، بخش بزرگی از نیروی خود را از دست داده است. رشد علم و تکنولوژی در اکثر نقاط جهان توانسته است جهلیات مذهبی را از هر رنگ و نوع به موزه ها بسپارد. جنبش های اجتماعی مدرن و در راس آنها سوسیالیستها ضد انسانی بودن ماهیت مذهب و حقه بازی و شیادی روسای آن را افشا کرده و در سطحی وسیع آنرا منزوی کرده و به عقب رانده اند. در آثار بزرگترین اندیشمندان و نویسندگان بزرگ دو قرن اخیر نهاد های مذهبی بعنوان دستگاههای فساد، جنایت و غارت معرفی شده و در فرهنگ مردم بسیاری از کشورهای جهان این بعنوان امری رایج شناخته شده است.

 

حاکمیت یکی از سفاک ترین حکومت های مذهبی در ایران نتوانسته است مانع نقد عمیق مذهب توسط مردم و دست انداختن ارگانها و سمبل های مذهبی توسط آنها شود. آنچه که در دنیای امروز توانسته است مذهب و حکومت های مذهبی را زنده و باقی نگاه دارد نیاز مبرم سرمایه به وجود مذهب برای توجیه استثمار و غارتگری سرمایه داران و ابزاری در دست آنان برای ایجاد جنگ و بحران و سرکوب نیروهای آزادیخواه است. حکومتهای مذهبی بدون گلوله و شکنجه و ترور حتی یک لحظه هم پایدار نیستند، این واقعیتی است که حتی سردمداران مذهبی هم نمی توانند آنرا انکار کنند. تناقض عظیم مذهب با تمدن و بشریت قرن بیست و یکم بجز با از بین رفتن حکومت های مذهبی نمیتواند خاتمه پیدا کند. این را مردم ایران نشان خواهند داد، سرنوشت خود را بدست خواهند گرفت، حکومت بحرانزده جمهوری اسلامی را سرنگون کرده و دست مذهب را از زندگی و جامعه کوتاه میسازند و برای ساختمان عظیم “حرم خمینی” هم مورد استفاده مناسبی در خدمت نیازهای جامعه پیدا خواهند کرد. این جنبش دهها سال است که در ایران آغاز شده و اکنون به یک نیروی قدرتمند تبدیل شده است که حکومت و دم و دستگاهش را به عقب رانده و در تنگنا قرار داده است. مذهب و نهاد های مذهبی که بنا بود خرافه پخش کرده و مردم را مرعوب کنند، اکنون به پاشنه آشیل حکومت تبدیل شده است. جنبش ضد مذهبی و علیه همه سمبل ها و مقدسات مذهبی هر روز قدرت و عمق بیشتری پیدا می کند و حتی درون حکومت اسلامی هم شکاف انداخته است. مقامات رژیم در منابر و تریبون ها آشکارا نگرانی خود را از پشت کردن مردم به  مذهب و بخطر افتادن بنیادهای حکومت اسلامی اعلام می کنند.  کمپین های علیه حجاب، علیه جدائی جنسی، دفاع از حقوق کودک، خلاصی فرهنگی، علیه اعدام و سنگسار،  هر کدام بخش هایی از جنبش قدرتمندی است که میرود تا مردم ایران و جهان را از شر جمهوری اسلامی خلاص کند.  

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *