جدید ترین

مصاحبه با شهلا دانشفر: ویژگی های اول مه امسال در ایران

انترناسیونال ۶۰۷

انترناسیونال: هفته گذشته اول مه در ایران و در بسیاری از کشورهای جهان برگزار شد. امسال روز جهانی کارگر در ایران چه ویژگی هایی داشت؟

شهلا دانشفر: ویژگی اول مه امسال نسبت به سال های گذشته فضای سیاسی متفاوتی است که امروز در آن قرار داریم. اعتراضات گسترده کارگری، اعتراضات هزاران معلم در دو سه ماهه اخیر، و فضای پر التهاب جامعه، فضای اول مه امسال را شکل داده و ویژگی آن نسبت به سالهای گذشته بود. بعلاوه در همین فاصله و بدنبال توافقات لوزان، حکومت اسلامی که زیر فشار جامعه وادار به نوشیدن جام زهر شده و پای این مذاکرات رفته بود، برای عقب زدن اعتراض جامعه ای که توقع معیشت، منزلت و یک زندگی انسانی دارد، به ماشین سرکوبش شدت داده و بر شمار اعدامهایش افزود. اما کارگران، معلمان و مردم جامعه با گسترده تر کردن اعتراضاتشان، عملا جواب این سرکوبگری ها را دادند و در چنین فضایی رژیم اسلامی از رسیدن روز اول مه و به خیابان آمدن کارگران و مردم معترض به این مناسبت هراس داشت.

حکومت اسلامی از یکسو با تهدید و دستگیری فعالین و رهبران کارگری تلاش کرد با برگزاری روز جهانی کارگر مقابله کند و از سوی دیگر با همدستی خانه کارگرو ایادی اش هفته کارگر را تدارک دید. اما کارگران با رفتن به استقبال اول مه، با قطعنامه های مشترک و بیانیه هایشان  و در همان روز جهانی کارگر با بلند کردن شعار “نه قومیت، نه ملیت، انسانیت”، در برابر این تمهیدات ایستاده و اول مه را به یک نقطه عطف و پیشروی مهم در جنبش کارگری تبدیل کردند. از جمله با هو کردن محجوب در حالیکه داشت در سخنرانی اش از روحانی و هیات مذاکره کننده لوزان تشکر میکرد، و ناتمام گذاشتن سخنان وی، زیر بساط تبلیغی ارتجاعی شان زدند.

اینها همه ویژگی شرایط برگزاری اول مه امسال نسبت به سالهای قبل را بیان میکند. از همین رو جدال بر سر برگزاری روز جهانی کارگر امسال بسیار گسترده بود. کارگران که این وضعیت را میدیدند از قبل به استقبال این روز رفتند. از جمله یک اقدام هوشیارانه کارگران در اول مه امسال فراخوان هشت اردیبهشت در مقابل مجلس اسلامی با شعار محوری “معیشت، منزلت حق مسلم ماست”، بود. هماهنگ کننده این تجمع اتحادیه آزاد کارگران ایران بود و در این روز بیش از سیصد نفر در مقابل مجلس گرد آمدند و یکی از لحظات شورانگیز آن زمانی بود که معلمان بازنشسته به صف کارگران پیوستند و شعار “کارگر معلم اتحاد اتحاد” سر داده شد. در این تجمع کارگران با پلاکاردهایی چون “یک درصد تامین و ٩٩ درصد گرسنه، گرسنه” ، و با شعارهایی چون “کارگر زندانی آزاد باید گردد، سرمایه دار حیا کن مملکتو رها کن” و …، مقابل مجلس را به صحنه پرشوری از فریاد و اعتراض در گرامیداست روز جهانی کارگر تبدیل کردند. یک نکته قابل توجه و مهم در این حرکت قرائت قطعنامه ای است که از سوی هفت تشکل کارگری به مناسبت روز جهانی کارگر داده شده است. قطعنامه ای که در مراسم دانشجویان علوم سیاسی دانشگاه تهران در گرامیداشت روز جهانی کارگر نیز خوانده شد و مورد حمایت قرار گرفت. قطعنامه ای که بطور واقعی پلاتفرم مبارزه ای متحد بر سر خواستهائیست که در آن آمده است و  بیش از هر چیز صف متحد تشکلها و رهبران کارگری در مبارزه بر سر این خواستها را به نمایش گذاشت و این خود اتفاق مهمی است که به اول مه امسال ویژگی میدهد. در همین رابطه بود که  در دهم اردیبهشت جعفر عظیم زاده رئیس هیات مدیره اتحادیه آزاد کارگران ایران را احضار و ٥ ساعت تمام مورد بازجویی قرار دادند و او که از هماهنگ کنندگان طومار ٤٠ هزار امضا بر سر خواست افزایش دستمزدها است و بخاطر آن ٦ سال حکم زندان گرفته است، مورد اخطار قرار گرفت که به خاطر فعالیت هایش به مناسبت روز جهانی کارگر احتمالا تشکیل پرونده دیگری در  انتظارش خواهد بود.

این ویژگی اول مه امسال نسبت به سالهای گذشته بود و در دل چنین اوضاع و کشاکشی به استقبال روز جهانی کارگر رفتیم.

انترناسیونال: همبستگی تشکلهای کارگری به چه شکل مطرح خود را نشان داد و از چه اهمیتی برخوردار است؟

شهلا دانشفر: در سوال قبل مختصری به این موضوع اشاره کردم. ولی اجازه دهید بیشتر توضیح دهم. چون نکته بسیار مهمی است. از نظر من یک نقطه قدرت اول مه امسال قطعنامه مشترک هفت تشکل کارگری بود که صفی از اتحاد مبارزاتی بر سر خواستهای سراسری را به  نمایش گذاشت. و تداوم این حرکت بدنبال اول مه میتواند یک دستاورد ما بدنبال روز جهانی کارگر باشد.

متحد شدن هفت تشکل کارگری حول یک قعطنامه و خواستهایی که اساسا خواستهای کل جامعه است، بیش از هر چیز نشانگر صف متحدی از رهبران کارگری است که میتوانند حول این قطعنامه و خواستهایش نیرو جمع کنند و حرکت و اعتراض شکل دهند. و این خود یکی از حلقه های کلیدی برای پیشروی بیشتر جنبش کارگری است.

نکته قابل توجه دیگر در همین رابطه در اول مه امسال اینست که ما معلمان را بیش از هر وقت در کنار کارگران دیدیم و این بیش از هر وقتی هم سرنوشتی طبقاتی آنان را به نمایش میگذاشت. شرکت معلمان در تجمع ٨ اردیبهشت، همان روزی که قطعنامه هفت تشکل کارگری قرائت شد، قطعنامه مشترک معلمان با کارگران خباز که اساسا محور های مشترکی با قطعنامه هفت تشکل کارگری داشت، خود گوشه دیگری از این اتحاد و همبستگی در اول مه امسال بود. دلیلش نیز به روشنی اینست که خواستهایی مشترک مبارزات کارگران، پرستاران، بازنشستگان و بخش های مختلف جامعه را به هم گره میزند و نزدیک میکند. و ما گام های اولیه این همبستگی طبقاتی را در اول مه امسال دیدیم. دامنه این همبستگی و اتحاد را باید گسترده تر کرد. بطور مثال همین امروز انتظار است که وقتی که معلمان فراخوان به تجمع برای پیگیری خواستهایشان میدهند کارگران، پرستاران، بازنشستگان و کل جامعه وسیعا در آن شرکت کنند و اعلام همبستگی کنند. چون خواستهای معلمان، خواست های کل جامعه است. اعتراض معلمان به فقر و گرانی و دستمزدهای زیر خط فقر است و یک خواست اساسی شان تحصیل رایگان برای همه است. و اینها خواستهای کل جامعه است و بحث بر سر  استانداردهای پایه ای جامعه و یک آموزش و پرورش مدرن و انسانی است.

یا مثلا پرستاران برای خواستهایشان طومار اعتراضی داده اند. خواست آنها نیز مثل معلمان، مثل کارگران و مثل بخش های دیگر جامعه اعتراض به حقوقهای زیر خط فقر است و انتظار است که وقتی کارگران تجمع میکنند و میگویند باید دستمزدها در گام اول سه میلیون تومان باشد، و یا وقتی معلم اعتراض میکند و با اعتراض پلاکارد خط فقر سه میلیون، حداقل دستمزد یک میلیون را بدست میگیرد، پرستاران هم کنارشان باشند.

اینها همه بیانگر زمینه های اجتماعی مبارزات متحد، و همبستگی مبارزاتی بخش های مختلف جامعه را فراهم کرده است. و همین زمینه هاست که به قطعنامه ها و بیانیه های مشترک ختم میشود.

اهیمت دیگر این مساله و دادن قطعنامه های مشترک، تعین یافتن بیشتر خواستها به عنوان مبنایی برای اتحاد سراسری در مبارزات است.

از همین رو میتوان گفت که یکی از دستاوردهای اول مه امسال قطعنامه های آن است.

انترناسیونال: کارگران چه خواسته هایی را مطرح کردند؟ اهمیت این خواسته ها و شعارها در چیست و  چه چیزی را نشان می دهند؟

شهلا دانشفر: “معیشت، منزلت، حق مسلم ماست”، “نه به قومیت ، نه به ملیت، انسانیت”، “سرمایه دار حیا کن، مملکت رو رها کن”، :قومیت نه، انسانیت آری”، “یک درصد تامین، ٩٩ درصد گرسنه، گرسنه”، صدای انسانیت و آزادیخواهی در اول مه امسال بود.

قطعنامه مشترک هفت تشکل کارگری و قطعنامه مشترک معلمان و کارگران در بسیاری از خواستها محور مشترکی داشت. از جمله قطعنامه ٧ تشکل کارگری که کیفرخواستی علیه استثمار جامعه سرمایه داری بود هفده بند داشت که بر خواستهای مهم کارگران که بطور واقعی خواستهای کل جامعه است تاکید داشت. در اولین بند این قطعنامه  کارگران خواستار پس گرفته شدن مصوبه دولت مبنی بر میزان حداقل دستمزد ٧١٢ هزار تومان، و به عنوان اولین قدم افزایش دستمزدها به میزان سه میلیون تومان شده بودند. یک بند دیگر آن اعلام همبستگی با مبارزات معلمان و پرستاران و اتحاد و یکپارچگی مبارزات عموم مردم بود. و بند دیگرش محکوم کردن تلاشهای دولت و خانه کارگر برای تحمیل تشکلهای فرمایشی بر طبقه کارگر ایران نظیر انجمن های صنفی و اتحادیه های دست ساز و غیره در محیط های کار و فراخوان به ایجاد تشکل های مستقل کارگری و پایان دادن به هر گونه ممنوعیت و محدودیتی در ایجاد این تشکلها بدون دخالت دولت و کارفرمایان بود.

برابری کامل زن و مرد، حق تشکل، حق تجمع، آزادی بیان، آزادی بی قید و شرط اعتصاب، اعتراض، راهپیمایی، اندیشه، احزاب و مطبوعات، لغو مجازات اعدام، رفع هر گونه تبعیض از کارگران مهاجر افغانی و سایر ملیتها و توقف اخراج آنها، آزادی همه کارگران زندانی و زندانیان سیاسی ، دفاع از حقوق کودکان، بازنشستگان و دیگر مطالبات رفاهی از جمله بندهای دیگر این قطعنامه بودند. 

بدین ترتیب قطعنامه های مشترک اول مه پلاتفرم مبارزاتی صف آزادیخواهی و انسانیت بود که میتواند سرآغاز یک جنبش مطالباتی وسیع اجتماعی برای کل جامعه باشد.

انترناسیونال: واکنش رژیم در مقابل کارگران چه بود؟

شهلا دانشفر: همانطورکه اشاره مختصری کردم، اعتراضات هر روز کارگران، تجمعات اعتراضی هزاران نفره معلمان و تداوم آن و فضای ملتهب سیاسی جامعه، حکومت اسلامی را از فرارسیدن روز جهانی کارگرو به خیابان  آمدن صف معترض کارگران و مردم به وحشت انداخته بود. از اینرو جمهوری اسلامی با تمهیدات بسیاری به مقابله با برگزاری این روز برخاست. احضار ها شدت گرفت. دو سه روز مانده به روز جهانی کارگر تعدادی از فعالین و رهبران کارگری همچون محمود صالحی، عثمان اسماعیلی، داود رضوی، ابراهیم مددی، پدرام نصراللهی و … دستگیر شدند. در روز قبل از آن نیز با بسیاری از فعالین کارگری تماس گرفته شد و آنها را از برگزاری روز جهانی کارگر برحذر داشتند. در عین حال و در کنار این سرکوبها حکومت اسلامی  با کمک خانه کارگر و ایادی اش هفته کارگر را ردیف کردند و برنامه های این هفته بعد از تشریفات اولیه رفتن به سر قبر خمینی و دیدار با خامنه ای و لبیک گفتن به اقتصاد مقاومتی و سیاست ریاضت اقتصادی حکومت و غیره، به راهپیمایی مهندسی شده، ١١ اردیبهشت ختم میشد. شروع این راهپیمایی از خانه کارگر در خیابان ابوریحان و ختم آن به نماز جمعه تهران طراحی شده بودند.

در هر حال جدال اصلی بر سر روز جهانی کارگر را در این راهپیمایی که دولت از طریق ایادی اش خانه کارگر و دارو دسته هایش آنرا  کارگردانی کرده بودند، دیدیم. در این روز کارگران با شعار نه قومیت، نه ملیت، انسانیت، قومیت نه، انسانیت آری و شعار معیشت منزلت حق مسلم ماست، جواب شعارهای فاشیستی حکومت اسلامی را دادند. با هو کردن محجوب و ناتمام گذاشتن سخنرانی اش و مجبور کردن آنها به ختم نیمساعت زودتر برنامه هایشان دادند. بطوریکه درست وقتی محجوب سخنانش را با تشکر از روحانی و هیات مذاکره کننده شروع کرد، هو شد و مجبور شد سر و ته بحث را هم بیاورد و این را در ویدئو های منتشر شده شان نیز میشود دید. اینان از شدت هراسشان از سیل عظیم جمعیتی که به خیابان آمده بود، حتی مجبور شدند که سخنرانی هایشان را در سه ضلع میدان فلسطین، جداگانه انجام دهند و ختم برنامه را فوری اعلام کنند تا کنترل اوضاع از دستشان خارج نشود.

بدین ترتیب کارگران با رفتن به استقبال اول مه و مراسم هشت اردیبهشت، و یا مراسم سندیکای شرکت واحد در پایانه آزادی و کلا جنب و جوشی گسترده ای که بر سر برگزاری این روز داشتند و با تبدیل کردن راهپیمایی دولتی مهندسی شده خانه کارگری ها به صحنه اعتراضشان، و نیز  با قطعنامه های مشترک و ابراز وجود متحد شان در برابر تمهیدات حکومت و خانه کارگرش ایستادند و صدای آزادیخواهی و برابری طلبی را سر دادند.

انترناسیونال: خانه های کارگر و حامیان آن چه نقشی بازی کردند؟

شهلا دانشفر: نقش خانه کارگر همراهی با دولت در برپایی هفته دولت برای قبضه کردن فضای اعتراضی این روز بود. نقش خانه کارگر آوردن شعارهایی در دفاع از دولت روحانی و توافقات هسته ای لوزان بود، و ارزش مصرفش برای آنها برپایی نمایش تبلیغاتی رو به رسانه های غرب بود. نقش خانه کارگر تلاش برای ایجاد نفاق در صفوف کارگران با جلو آوردن شعارهای ارتجاعی و فاشیستی علیه کارگران افغان و نیز فراخواندن کارگران به انتظار و بیعت با اقتصاد مقاومتی و سیاست ریاضت اقتصادی دولت بود. و کارگران با بیان قاطع خواستهایشان، و با هو کردنها این بی آبرویان را عقب زدند. تا جائیکه خود آنان آمدند و شکستشان را با گفتن اینکه کارشان اشتباه بوده، اذعان کردند. در اول مه امسال خانه کارگر بیش از هر وقت بی آبرو شد.

انترناسیونال: تشکلهای کارگری به خانه کارگر و عوامل رژیم چه پاسخی دادند؟

شهلا دانشفر: خانه کارگر تشکلی دولت ساخته است. یک بازوی سرکوب حکومت در محیط های کارگری است و یک تلاش همیشگی آن ایجاد نفاق و تفرقه در صفوف کارگران، ترمز کردن مبارزات کارگران و نهایتا کشاندن آن به چهارچوبه های نظام و  قانون کار اسلامی بوده است. ضدیت با کارگر جوهر وجودی آنست. در اول مه امسال نیز برای ایفای این نقش کثیف و ارتجاعی اش سنگ تمام گذاشت. اما همانطور که اشاره کردم کارگران در همان اول مه روز جهانی کارگر با هو کردن محجوب دبیر آن و با برافراشتن شعارهای رادیکال و انسانی، جوابشان را دادند. بعد نیز تشکلی چون اتحادیه آزاد کارگران ایران در پیامی پرشور خطاب به مردم شریف افغانستان انزجار خود را از شعارهای فاشیستی خانه کارگر و ایادی اش اعلام داشت وبا ارسال قطعنامه ای که علاوه بر این تشکل کارگری، امضای ٦ تشکل دیگر را داشت و اعلام بندی از آن قطعنامه که مستقیما حمایت خود را از کارگران افغان و غیر ایرانی اعلام کرده بود، همبستگی خود را با کارگران و مردم افغانستان اعلام داشت. در این بند از قطعنامه هفت تشکل کارگری آمده است: “ما خواهان رفع هرگونه تبعیض از کارگران مهاجر افغانی و سایر ملیتها در ایران، توقف فوری اخراج آنان و اعطای حقوق شهروندی به این دسته از هم طبقه ای های خود هستیم”.

این فشار ها بر روی دولت و خانه کارگرش سنگین بود. بطوریکه روز بعد از ١١ اردیبهشت  صادقی معاون دبیر خانه کارگر از اینکه شعارها “اشتباه ” بوده سخن گفت و محجوب از اینکه این راهپیمایی زیر فشار کارگران برپا شد، حرف زد. بدین ترتیب اینان به شکستشان اذعان کرده و بازنده این روز جمهوری اسلامی و ایادی اش خانه کارگر بود.

در عین حال به نظر من یک جواب قاطع به  سیاستهای فاشیستی خانه کارگر و عوامل حکومتی، تجمع اعتراضی ای بود که ١٥٠ نفر از کارگران نورد لوله صفا به نمایندگی از سوی هزار کارگر این کارخانه و برای پیگیری خواستهایشان در روز ١٤ اردیبهشت برپا داشتند. در این حرکت اعتراضی کارگران پلاکاردی با شعار گرامی باد روز جهانی کارگر که در زیر شعار معیشت، منزلت ،حق مسلم ماست را نصب کردند و در اعتراضشان با شعار هایی چون سرمایه دار حیا کن، مملکت را رها کن، پاسخ قاطعی به این مرتجعین ضد کارگر دادند.  

انترناسیونال: گستردگی برگزاری مراسم های اول مه در چه سطحی بود؟

شهلا دانشفر: جنب و جوش بر سر اول مه گسترده بود. جدا از برنامه هشت اردیبهشت، گرامیداشت روز جهانی کارگر در پایانه آزادی نیز گوشه دیگری از جدال کارگران بر سر برگزاری این روز همبستگی جهانی بود. کارگران سندیکای واحد در حالی این روز را در ٩ اردیبهشت ماه گرامی داشتند که در روز قبلش دو تن از رهبران این سندیکا داود رضوی و ابراهیم مددی بازداشت شده بود و این کارگران وقتی که در صبح این روز برای برگزاری مراسم خود با مانع روبرو شدند، در بعد از ظهر آنروز، تجمع خود را بر پا کردند و یک شعار آنها آزادی فوری ابراهیم مددی و داود رضوی بود.

درکردستان نیز وضع بر همین منوال بود. جمهوری اسلامی بویژه نیروی انتظامی بسیاری به سنندج آورده بود و شهر کاملا نظامی بود. بطوریکه در شهر سنندج بطور مشخص سه بار کارگران عازم شدند که مراسمشان را برگزار کنند و با سد نیروهای انتظامی رژیم روبرو شدند.

 کارگران خبار در سنندج، سقز و مریوان تجمعاتی به مناسبت روز جهانی کارگر برپا داشتند.

در دل این جنب و جوش به مناسبت روز جهانی کارگر تجمعاتی نیز در دزفول و اندیمشک برگزار شد. در تبریز هم که شهر حالت نظامی داشت، فعالین کارگری و مردم معترض با نصب پلاکاردهایی به مناسبت این روز سعی کردند، روز جهانی کارگر را گرامی بدارند. در میان این تجمعات ابتکار کارگران در دزفول قابل توجه بود و در این شهر تعدادی از کارگران بیکار با شعار یا کار یا بیمه بیکاری در مقابل شرکت شهید رجایی تجمع کردند و با این شعار فریاد اعتراض خود را به مناسبت روز جهانی کارگر سر دادند.

همچنین زندانیان سیاسی در زندانی رجایی شهر روز جهانی کارگر را گرامیداشتند و به این مناسبت بیانیه دادند. زندانیان سیاسی مهاباد و کانون نویسندگان نیز با بیانیه ای روز جهانی کارگر را گرامیداشتند.

جا دارد که به سهم خودم به همه دست اند کاران و سازماندهندگان این اعتراضات خسته نباشید بگویم و دست تک تک شان را بگرمی میفشارم

انترناسیونال: جمعبندی شما از اول مه امسال چیست؟ جنبش کارگری چه موضوعاتی را باید در دستور کار خود قرار دهد؟

شهلا دانشفر: اول مه امسال در ایران بطور واقعی ادامه کشاکش وسیعتر و گسترده تری در میان کارگران و کل جامعه بود و این خود را در شعارها، قطعنامه ها و بیانیه ها به روشنی نشان میداد.

از نظر من اول ماه مه امسال یک موفقیت و یک پیشروی برای جنبش کارگری در ایران بود. در این روز ما بیش از هر وقت صف متحد و طبقاتی کارگران و معلمان و بخش های مختلف جامعه را مشاهده کردیم. و این خود را آشکارا در شعارها و بیانیه ها بیان میکرد. از جمله در اول مه امسال معلمان برای اولین بار مستقیما فراخوان به گرامیداشت این روز دادند و با کارگران قطعنامه مشترک صادر کردند و در تجمع کارگران در هشت اردیبهشت شرکت کردند و در مریوان نیز همراه با کارگران مراسم مشترک بر پا کردند و قطعنامه مشترکشان را قرائت کردند. این ها همه ویژگی های اول ماه مه امسال بود.

اول مه در عین حال بطور آشکار صحنه جدال صف آزادیخواهی و انسانیت از یکسو و صف ارتجاع حکومت اسلامی و ایادی اش خانه کارگر بود.

اول مه با شکوه بود. اما در عین حال نگاهی به ویژگی فضای سیاسی امروز جامعه و شرایطی که در آن قرار داریم ، نگاهی به مبارازت سراسری هزاران معلم در سراسر کشور که فضای شهرها را تغییر داده است، البته به ما میگوید که همه قدرت و توان جنبش کارگری و فضای اعتراضی جامعه همین نبود که در این روز شاهدش بودیم. به نظر من میشد با قدرت بیشتری به خیابان ریخت و کل بساط خانه کارگر و شعارهای فاشیستی اش را در روز ١١ اردیبهشت از خیابانها پاک کرد. اگر همه کارگران، اگر همه معلمان، اگر همه پرستاران، اگر همه بازنشستگان، اگر دانشجویان و اگر همه بخش های معترض جامعه در این روز  به خیابان می آمدند. به نظر من امروز جامعه در چنین مکان و موقعیتی قرار گرفته است و این را تجمعات هزاران نفره معلمان و مبارزات گسترده هر روزه کارگران و تبدیل مقابل مجلس اسلامی و مراجع دولتی  به محل تجمعات هرروزه کارگری دارد نشان میدهد.

ضمن اینکه همین اول مه راه های پیشروی را در مقابل ما گذاشته است. به نظر من اول مه یک شروع است. و همانطور که جلوتر اشاره کردم اول مه میتواند شروعی برای یک جنبش مطالباتی سراسری باشد که قطعنامه اول مه پلاتفرمش باشد. این پلاتفرم را  بدست گیریم، دورش متحد شویم و جلو رویم.

به عبارت روشنتر قطعنامه اول مه فقط مصرف اعلام موضع در این روز معین را ندارد. بلکه یک پلاتفرم مبارزاتی برای عرصه های مختلف مبارزه ما بر سر خواستهای سراسری مان است.  باید گرد آن جمع شد و پیگیر این خواستها شد. بویژه اینکه همین امروز جنبشی اجتماعی بر سر خواست افزایش دستمزدها در جریان است. معلمان با قدرت به میدان آمده اند. و خواست افزایش دستمزدها بالا تر از خط فقر که بندی از قطعنامه است، اکنون دیگر به خواستی وسیع و اجتماعی تبدیل شده است. باید صف متحدی از مبارزه بر سر این خواست شکل داد. بیانیه های جمعی داد و حول آن اعتراض و مبارزه به راه انداخت.

آزادی کارگران زندانی و زندانیان سیاسی و لغو احکام صادر شده زندان برای رهبران کارگری از جمله احکام صادر شده برای جعفر عظیم زاده و جمیل محمدی که خواست تجمع اعتراضی کارگران در مقابل مجلس در هشت اردیبهشت نیز بود، همچنین  پایان دادن به فشار و تهدید بر روی رهبران کارگری خواست فوری دیگری است که در قطعنامه اول ماه مه آمده و اعتراضی سراسری بر سر این موضوع را در دستور ما میگذارد.

همینطور جمع شدن دور خواست لغو مجازات اعدام و اعتراض علیه اعدام ها به عنوان بند دیگری از قطعنامه روز جهانی کارگر و گرفتن این ابزار سرکوب از دست جمهوری اسلامی یکی دیگر از تاکیدات فوری کار ماست.

مساله دیگر پاسخ دادن به فراخوان قطعنامه به امر متشکل شدن و ایجاد تشکلهای مستقل از دولت، خصوصا در محیط های کار است.

و بالاخره اینکه نقش ضدکارگری و تخریبی خانه کارگر و ایادی اش را در روز جهانی کارگر دیدیم، کوتاه کردن  دست تشکلهای دست ساز حکومتی از سر مبارزات کارگران و از محیط های کار یک رکن مهم قدرتگیری مبارزات ما ست و باید پیگیرش باشیم. و این هم خود بند دیگری از قطعنامه اول ماه مه امسال بود. بویژه انتظار است که تبلیغات فاشیستی و نفرت انگیر این مزدوارن در روز جهانی کارگر از سوی تشکلهای مختلف و رهبران  کارگری با بیشترین انزجار و نفرت پاسخ گیرد.

و در خاتمه باز هم تاکیدم بر اتحاد کارگری است. ظاهر شدن تشکلها و رهبران کارگری در کنار همدیگر، عمل مشترک آنها در عرصه های مختلف مبارزاتی یک حلقه کلیدی در جنبش کارگری است. ٧ تشکل کارگری در اول مه این گام  اولیه را برداشتند. ولی باید این اتحاد گسترش یابد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *