logo axbar kargari

اخبار کارگری

logo axbar kargari
نسان نودینیان-داوود رفاهی
٢٦آذر ـ ٢آبان ماه ١٣٩٣

اعتراضات

تجمع اعتراضی صیادان خارگ
٢٩آذر: صیادان دارای قایق‌های زیر ٢٥اسب بخار در خارگ، به دلیل جلوگیری از خروج آن‌ها از اسکله، در مقابل اسکله تجمع کرده و خواستار رفع مشکلات خود شدند. سلیمان نصیب‌زاده یکی از این صیادان اظهار کرد: ما بیش از ٣٠سال است که در این جزیره به شغل صیادی مشغول هستیم، من نان‌آور یک خانواده ٥ نفره بوده و بیش از ١ سال است که به دنبال شغلی برای فرزندم هستم و همچنان بیکار است و خود من که به شغل صیادی مشغولم و همه این دوستانی هم که امروز در اینجا تجمع کردند، دست به کار شدند تا حال که مدیران نمی‌توانند مشکلات بیکاری‌شان را حل کنند، خودشان آن را برطرف کنند.
وی اضافه کرد: توان مالی این صیادان بیش از همین قایق‌های کوچک نبوده و اگر همین الآن هم به آن‌ها بگویند بروید قایق بزرگ‌تری تهیه کنید، توانش را ندارند، ما از دریا حداکثر روزانه ١٠ کیلوگرم ماهی می‌آوریم و با این مقدار چطور می‌توانیم قسط پرداخت کنیم و خرجی خانه هم بدهیم، بطور متوسط من و ملوانم که یک قایق داریم، ١٠ نان‌خور داریم و اگر ٦٠صیاد حاضر را حساب کنید، بیش از ٦٠٠نفر در کنار آن نان می‌خورند و الآن یک ماه است که می‌گویند بروید دریا و یک روز می‌گویند، نروید. این صیاد خاطرنشان کرد: ماه گذشته به بهانه ساماندهی صیادان، هزینه‌های گزافی پرداخته و دفترچه تهیه کردیم و بعد از چند روز به ما گفتند نروید دریا و ما پذیرفتیم ساماندهی شویم، اما الآن به چه بهانه از خروج ما جلوگیری کردند؟ و می‌گویند قایق‌های زیر ٢٥ اسب بخار اجازه تردد ندارند، در حالی که این قایق‌ها مسافری محسوب می‌شوند و حالا اگر آن‌ها خواهان این هستند که قایق‌های بزرگتری تهیه کنیم، ما تواناییش را نداریم، الآن یک قایق بزرگ بیش از ٥٠میلیون تومان هزینه دارد و ما از پس این هزینه بر نمی‌آییم و اگر این مقدار سرمایه را داشتیم، از راه دیگری ارتزاق می‌کردیم. اگر نمی‌توانند برای ما شغلی فراهم کنند، بگذارند ما از این طریق زندگی خرج زندگی خود را در بیاوریم و لااقل مانع شغل ما نشوند و اگر مشکل حل نشود، راه دیگری جز تجمع نداریم و ما حتی بنزین سهمیه‌ای هم نداریم و با سوخت آزاد کار می‌کنیم. در فصل زمستان اکثر روزها برای صیادی نامطلوب است و حالا بعد از سه روز طوفانی که هوا صاف شده، از خروج ما جلوگیری می‌کنند، واقعاً ما چگونه نان خانواده خود را فراهم کنیم؟ ماه گذشته نیز هفته‌ها بخاطر باد لیمر مانع از خروج ما شده بودند.

تجمع در برابر جهاد کشاورزی
٢٩‌آذر: کارکنان وکارگران مرغداریهای شهرستان آمل با تجمع در برابر جهاد کشاورزی دست به تجمع اعتراضی زده و خواهان ارائه تسهیلات برای بازگشایی و فعالیت دوباره کارخانه‌های پرورش دام و طیور این شهرستان شدند. یکی از معترضان گفت: بی‌توجهی سازمانهای حکومتی سبب شده که اکثر مرغداریها و گاوداریهای منطقه کاملاً ورشکسته و تعطیل شوند. یک تجمع کننده دیگر گفت: من و دوستانم تقریبا ٤سال پیش یک مرغداری تأسیس کردیم و درحال حاضر به علت نبود خوراک برای مرغداریها بیش از دوماه است که مجبور شدیم کارخانه رارسماً تعطیل کنیم. کارشناس جهاد کشاورزی رژیم در آمل دلیل نبود خوراک دام وطیور را صادرات این محصول به کشور روسیه می‌داند که تحت تحریم کشورهای اروپایی و آمریکا قرار گرفته است.

تجمع کارگران سهامدارکارخانه شمع
٢٦آذر: کارگران سهامدار کارخانه شمع نور قزوین در اعتراض به عملکرد غیر شفاف سهامدار اصلی(پرداخت سود سهام. قیمت گذاری و فروش سهام کارگران) اصلی در مقابل دفتر اصلی این کارخانه و سپس در تهران تجمع کردند.
بعد از برگزاری این تجمع و با وعده پرداخت مطالبات توسط مسئولین کارخانه تجمع اعتراضی پایان یافت.

سریال تجمع اعتراضی کارگران کارخانه یاس خرمشهر!
در آذر ماه امسال کارگران کارخانه یاس خرمشهر بیش از ده بار مقابل فرمانداری خرمشهر تجمع اعتراضی علیه عدم پرداخت یکسال و نیم حقوق ها، عدم پرداخت بیمه کارگران به تامین اجتماعی و تمدید نشدن دفترچه‌های درمانی خانواده‌هایشان برگزار کرده اند.

طوماراعتراضی١٥٠ کارگر نانوا برای افزایش فوری دستمزد
٢٥آذر: بیش از ١٥٠ کارگر نانوا در مریوان و سروآباد با امضای طوماری اعتراضی خواستار افزایش فوری دستمزدهای خود شدند. در بخشی از طومار اعتراضی کارگران نانوای مریوان و سروآباد موشته اند: ‌کارفرمایان خباز نانی را که خودمان می‌پزیم با قیمت اصلاحی یعنی‌‌‌ همان ٣٠ درصد افزایش به ما جهت مصرف خانواده‌هایمان می‌فروشند و به بهانه افزایش زیاد قیمت آرد حاضر به افزایش دستمزد کارگران نیستند. کارگران دراین طوماراعتراضی در عین حال با انتقاد از تعیین حق بیمه کارگران خباز بر اساس دستمزد سال ٩٣ نسبت به افزایش هزینه‌های آب، برق، گاز، اجاره مسکن، هزینه‌های درمان و… ابراز نگرانی کرده‌اند.

اعتصاب وتجمع مداوم در اعتراض به تعویق شش ماه حقوق
٢٤‌آذر: کارگران قراردادی اداره آب و فاضلاب روستایی شهرستان دشتستان در اعتراض به عدم دریافت شش ماه حقوق دست از کارکشیده و مقابل ساختمان اداری شرکت آب و فاضلاب روستایی در شهر برازجان تجمع کردند. کارگران آبفای دشتستان چندمین بار است که به دلیل عدم پرداخت مطالبات معوقه‌شان دست از کار کشیده و مقابل دفتر اداری آبفار دشتستان و سایر نهاد‌های دولتی شهرستان و استان تجمع می‌کنند.

تجمع اعتراضی دانشجویان در گرمسار
٢٩آذر: بیش از ٢٠٠ تن از دانشجویان دانشگاه غیرانتفاعی علامه رفیعی با تجمع در برابر دفتر مدیریت این دانشگاه نسبت به بی‌توجهی مدیریت دانشگاه به رفع مشکلات تحصیلی و صفنی دانشجویان اعتراض کردند.یکی از دانشجویان گفت: محیط دانشگاه بسیار نامناسب است و اگر بگویم که ما در حد مکتب خانه‌های زمان قاجار هم امکانات نداریم حقیقتاً مطلب گزافی نگفته‌ام! دانشگاه در دل یک روستای قدیمی و مخروبه قرار دارد که حتی مردم روستا آب آشامیدنی سالم برای مصرف خود ندارند و نبود وسایل نقلیه، نبود خوابگاه و مشکلات عدیده دیگر سبب شده که صبر ما لبریز شود و به‌رغم تهدید کمیته انضباطی دانشگاه دست به این تجمع بزنیم. یکی از دختران دانشجو گفت: نبود شرایط مناسب برای تحصیل در دانشگاه باعث شده که خیلی از دوستان ما از ادامه تحصیل انصراف دهند و مدیران دانشگاه هم مهمترین دغده‌ای که دارند واریز به موقع شهریه به حسابشان است.

گزارش

متوسط هزینه ماهیانه خانواردرتهران: ٢ میلیون و ٢٨٠ هزار تومان
بر اساس آخرین آمار مرکز آمار ایران در سال ١٣٩٢، متوسط هزینه زندگی ٢ میلیون و ٢٨٠هزار تومان برای هر خانوار درتهران است. از این هزینه ٢ میلیون و ٢٨٠هزار تومانی خانوارهای تهرانی‎، ماهیانه یک میلیون و ٨٤٠ هزار تومان صرف هزینه‏‌های غیر خوراکی چون اجاره بها، آب و فاضلاب، سوخت و روشنایی، لوازم و اثاث منزل، خدمات بهداشتی و درمانی، حمل و نقل و غیره ‎شده و تنها ٤٤٥هزار تومان در ماه صرف مواد خوراکی و دخانی خانوارها می‌شود.

کاهش ٧٢درصدی قدرت خریدکارگران
کارگران معتقدند حقوق و مزایای دریافتی کفاف هزینه های زندگی را نمی دهد و از اینرو آنها مجبور می شوند برخی نیازهای خود را حذف کنند و یا به صورت ناقص برنامه های زندگی خود را اجرا کنند؛ همچنین آنها می گویند به دلیل کسری شدید درآمدی ناچارا برخی نیازهای زندگی خود مانند تفریحات و سفرها را حذف و یا به حداقل ممکن رسانده اند و تنها به فکر تامین نیازهای اصلی زندگی مانند خوراک، پوشاک، مسکن، درمان و مواردی از این دست هستند. میزان مصرف برنج، نان، گوشت و شیر در ١٠سال گذشته تا ٣٥ درصد کاهش یافته واین مسئله به دلیل افت ٧٢ درصدی قدرت خرید، کسری درآمدها و افزایش یکباره قیمت اقلام مصرفی خانوار است. نیاز ماهیانه یک خانوار ٤نفره را ٢ میلیون و ٥٠٠ هزارتومان اعلام کرده اند و معتقدند هرگونه دریافتی کمتر از این میزان به معنی برخوردن با مسائل و مشکلات تامین معیشت خواهد بود. اجرای هدفمندی یارانه ها باعث وارد آمدن آسیب های جدی معیشتی به خانوارهای کم درآمد کشور از جمله کارگران شد؛ آسیب هایی که تا به امروز باقی مانده، بیشتر شده و هنوز جبران نشده است. آمارها نشان می دهند که خانوارهای ایرانی برای جبران بخشی از کسری درآمدی خود، جلوگیری از افت قدرت خرید و مقابله با افزایش قیمت ها در فاصله سال های ٨٣ تا پایان ٩٢، بخش قابل توجهی از نیازهای غذایی خود را کاهش داده اند. میزان مصرف ماهیانه برنج خانوار از ١٨٠کیلوگرم سالیانه در سال ٨٣ به ١١٩ کیلوگرم در سال ٩٢ کاهش یافته است ، این کاهش مصرف نه به دلیل جایگزین شدن اقلام غذایی دیگر به جای برنج؛ بلکه به دلیل افزایش قیمت، افت قدرت خرید و همچنین کسری درآمدی و در نتیجه تصمیم به کاهش مصرف اتفاق افتاده است. همچنین آمارها نشان می دهد که میزان مصرف نان نیز از ٥٠٦کیلوگرم در سال ٨٣ به ٣٥٠ کیلوگرم در سال ٩٢ کاهش یافته و در این بخش مصرف گوشت دام نیز از ٦٠کیلوگرم به ٤٠کیلوگرم افت کرده است. از سویی میزان مصرف ماهی خانوار نیز از ٢٠کیلوگرم به ١٣ کیلوگرم رسیده و مصرف شیر خانوار نیز از ٢١١کیلوگرم به ١٣٨ کیلوگرم افت کرده است. مصرف ماست از ٩٥ کیلوگرم به ٨٢ کیلوگرم و مصرف تخم مرغ نیز از ٤٠ به ٣٦ کیلوگرم افت نشان می دهد. نکته دیگر حائز اهمیت در گزارش بانک مرکزی از افت میزان مصرف اقلام خوراکی خانوار در طول ١٠ سال مورد بررسی، کاهش ادامه دار میزان مصرف برنج، نان، تخم مرغ، شیر، گوشت، ماهی و سایر اقلام به صورت سال به سال است. به عبارتی با گذشت هر سال، آمارها نشان می دهد که میزان مصرف خانوار در حال کاهش است و این مسئله می تواند حتی سلامت جامعه را نیز تهدید کند که البته این مسئله در مورد خانوارهای کم درآمد نمود بیشتری دارد. بخشی ازیک گزارش مهربتاریخ٢٨آذر

صدورحکم برای٣١کارگراعتصابی معدن چادرملو!
حکم شعبهٔ اول دادسرای عمومی اردکان برای٣١ کارگر معدن چادرملو که پس از اعتصاب سال گذشته کارگران این معدن با شکایت کارفرما روانه دادگاه شده بودند، صادرشد. ٣٠نفر از کارگران شرکت چادرملو که کارفرما از آن‌ها شکایت کرده بود از ٦ اتهام تبرئه شدند. کارگران اعتصابی به دلیل عدم شرکت در مار و اعتصاب محاکمه خواهند شد. محاکمه کارگران چادرملو تحت نام «جلوگیری از احقاق حق» به این دلیل وارد شده است که کارفرما در دادگاه ادعا کرد کارگران معترض مانع از این شده‌اند که سایر کارگران سر کار حاضر شوند.

کاهش حقوق بیش از یک میلیون بازنشسته
١٧تیرماه سال جاری معاونت نظارت راهبردی ریاست جمهوری بخشنامه ای را امضا و ابلاغ کرد مبنی بر اینکه حق بیمه از اضافه کار کارکنان دولت که از بیمه تامین اجتماعی برخوردارند حذف شود که این مصوبه از ٣١ شهریور ماه نیز اجرایی شد. براساس این بخشنامه محاسبه اضافه کار در پاداش پایان خدمت و حقوق بازنشستگان نخواهد بود و براساس قوانین سازمان تامین اجتماعی حقوق بازنشستگی مساوی مجموع پرداختی دو سال پایان خدمت تقسیم بر ماه های این دو سال است و این بدین معنی است که کارمندانی که ٣٠سال تمام از حقوق و اضافه کارشان هفت درصد کسر شده با این ابلاغیه جدید از کاهش حقوق در دوران بازنشستگی برخوردار می شوند. کارمندانی که در حال حاضر ماهیانه هفت درصد از حقوقشان به عنوان حق بیمه کسر و به حساب سازمان تامین اجتماعی واریز می شود با این ابلاغیه قانون جدید پس از بازنشستگی با کاهش ٢٠ تا ٣٠درصدی حقوق مواجه می شوند و این با توجه به اینکه حقوق بازنشستگی افراد تحت پوشش تامین اجتماعی در مقایسه با نهادهای دیگر پایین است با مشکلات عدیده ای روبرو خواهند شد. براساس اعلام سازمان تامین اجتماعی در حال حاضر ١٣ میلیون و ٨٠٠ هزار نفر بیمه شده اصلی تحت پوشش سازمان تامین اجتماعی هستند و ماهیانه مبلغی را به عنوان حق بیمه پرداخت می کنند که با توجه به بخشنامه جدید معاونت راهبردی ریاست جمهوری بیش از یک میلیون نفر از این افراد آنهایی هستند که در حال حاضر در سازمان دولتی مشغول به کار بوده و از بیمه تامین اجتماعی برخوردارند که با حذف حق بیمه اضافه کار حقوق بازنشستگی این افراد کاهش پیدا می کند. به گزارش خبرآنلاین،هیأت عمومی دیوان عدالت اداری با اکثریت اراء بخشنامه ممنوعیت کسر حق بیمه از اضافه کارراتائیدکرد.

تنبیه وحشیانه وغیرانسانی ٤دانش آموزمهاجرافغان در مدرسه پاکدشت ورامین
آن روز درس‌هایشان را نخوانده بودند؛ «حمید» و «مرتضی» و «یاسین» و «محمدرضا». درس نخواندن همان و تنبیه همان. ٤ دانش‌آموز کلاس سوم مدرسه (ح) پاکدشت فکرش را هم نمی‌کردند که قیمت نیاوردن کتاب‌هایشان به مدرسه، چنین عاقبت عجیب و غریبی باشد. دانش‌آموزان افغان مدرسه (ح) پاکدشت ورامین، هفته گذشته را خوب نگذرانده‌اند؛ مدرسه‌ای که ویژه دانش‌آموزان اتباع این شهر است و حالا اتفاقی در آن افتاده که باعث شده دانش‌آموزان آن و پدر و مادرهایشان این مدرسه را دیگر دوست نداشته باشند؛ اتفاقی که مدیرکل اداره آموزش و پرورش پاکدشت آن را به صورت دیگری تأیید می‌کند و مدیر مدرسه آن را از بیخ و بن، تکذیب. ماجرا هفته گذشته اتفاق افتاد؛ وقتی آقای ر، معلم کلاس سوم دبستان متوجه شد حمید و مرتضی و یاسین و محمدرضا، تکالیفشان را انجام نداده و کتابهایشان را با خود به کلاس نیاورده‌اند. همین کافی بود تا آقای معلم، مبصر کلاس، امیرحسین را مامور کند تا آن ٤ نفر را به سرویس بهداشتی مدرسه ببرد، بالای سر آنها بایستد و آنها را مجبور کند تا دستشان را داخل کاسه توالت ببرند آن روز فقط این «حمید» بود که دستش را کامل داخل کاسه توالت کرد بعد، وقتی که او حالش بد شده بود و در حال استفراغ کردن بود، مبصر کلاس از ترس این‌که معلم او را کتک بزند، بقیه را هم مجبور کرد دستشان را در کاسه توالت فرو ببرند؛ حمید و مرتضی و یاسین و محمدرضا وقتی کارشان در دستشویی مدرسه تمام شده بود، درحال بیرون آمدن از آن بودند که ناظم آنها را دید و وقتی ماجرا را شنید، دانش‌آموزها را به دفتر مدرسه برد. خبر را سکینه بهره‌مندی، مادر یکی از دانش‌آموزان کلاس سوم مدرسه و عضو سابق انجمن اولیا و مربیان این مدرسه به «شهروند» می‌دهد. او می‌گوید پسرش اتفاقی را که برای همکلاسی‌هایش افتاده برای او تعریف کرده و او هم ماجرا را از طریق دانش‌آموزان و پدر و مادرهایشان پیگیری کرده است. او می‌گوید: «هفته گذشته بود که پسرم این ماجرا را برای من تعریف کرد. بعد از آن شنیدم مدرسه پدر و مادرها را خواسته، با آنها جلسه گذاشته و مدیر به آنها گفته که معلم خاطی را اخراج کرده و بهتر است که دراین‌باره شکایت نکنند، چرا که اگر به قول او دراین‌باره جار و جنجال راه بیندازند، مدرسه تعطیل می‌شود و فرزندانشان از درس و مشق می‌افتند. پدر و مادرهای این ٤ دانش‌آموز هم ترسیدند و به هیچ‌کس گزارشی دراین‌باره ندادند. جالب اینجاست که این ٤ بچه از بس ترسیده بودند کلا ماجرا را برای پدر و مادرهایشان تعریف نکرده بودند و این مدیر مدرسه بود که با خانواده‌ها جلسه گذاشته و اتفاق را برای آنها تعریف کرده بود. بعد از آن بود که خانواده بچه‌ها را پیدا کردم و با خود بچه‌ها هم حرف زدم و آنها به من گفتند که چنین اتفاقی افتاده است. » «حمید» و «مرتضی» و «یاسین» حالا در پاکدشت نیستند؛ آنها به همراه پدر و مادرهایشان به کربلا رفته‌اند تا در مراسم اربعین شرکت کنند و «محمدرضا» به نمایندگی از آنها ماجرا را تعریف می‌کند. «محمدرضا احمدی»، یکی از چهار دانش‌آموزی است که شب و روزش را در هفته گذشته با تصویر بردن دستش داخل کاسه توالت مدرسه گذرانده. او درباره آن روز این طور می‌گوید: «ما آن روز دفترمان را به مدرسه نبرده بودیم. آقا به من و ٣ نفر دیگه گفت از این به بعد یا درس می‌خوانید، یا … می‌خورید. ما خیلی گریه کردیم ولی آقا به امیرحسین گفت باید ما را به دستشویی ببرد، به او گفت که اگر ما این کار را نکنیم، او را خطکش می‌زند. بعدش امیرحسین ما را به دستشویی برد و حمید انگشت خودش را که داخل دستشویی کرده بود، خورد، من و بقیه اما انگشتمان را زدیم توی دستشویی بعد از آن یکی از بچه‌ها زودتر از ما از دستشویی فرار کرد و آقای عظیمی، ناظم مدرسه را دید، او هم آمد و ما را به دفتر مدرسه برد. حمید را بردند و به سر و صورتش آب زدند.» «محمدرضا» آن روز ماجرا را برای خانواده‌اش تعریف نکرد، ترسید. فردای آن روز اما وقتی پدر او به خانه برادرش رفته بود از زبان پسر برادرش که همکلاسی «محمدرضا» است، اتفاق را شنید. مادر او دراین‌باره به می‌گوید: «قبل از این‌که بچه‌ها از مدرسه بیرون بیایند، ناظم مدرسه به آنها گفته بود که دراین‌باره حرفی نزنند، آنها هم به ما نگفتند.» او می‌گوید که دیروز یک نفر از آموزش و پرورش پاکدشت به این مدرسه رفته و با بچه‌ها دراین‌باره صحبت کرده است. «غلامعلی خانی»، مدیرکل اداره آموزش و پرورش پاکدشت ورامین می‌گوید معلم مدرسه، این ٤ دانش‌آموز را تنبیه کرده اما نه به شکلی که این دانش‌آموزان تعریف کرده‌اند: «معلم این دانش‌آموزان را تنبیه کرده نه به این شکل. من این تنبیهی را که شما می‌فرمایید، تأیید نمی‌کنم. معلم آن روز به این ٤ دانش‌آموز گفته که بروند سالن را تمیز کنند.» او می‌گوید این معلم اخراج نشده و به یکی دیگر از مدارس پاکدشت منتقل شده است. به گفته او پاکدشت، ٢٧٧ واحد آموزشی و ٦٢‌هزار دانش‌آموز دارد که از این تعداد حدود ١٠‌هزار نفر اتباع خارجی‌اند. اما با این‌که مدیرکل اداره آموزش و پرورش پاکدشت تنبیه دانش‌آموزان در مدرسه این شهر را تأیید می‌کند، «داوود تاجیک»، مدیر این مدرسه در گفت‌وگو با «شهروند» اتفاق افتادن هر نوع تنبیه در این مدرسه را تکذیب می‌کند. او می‌گوید: «در مدرسه ما هیچ اتفاقی نیفتاده و این موضوع شایعه است.» او سخنان دانش‌آموزان این مدرسه را صحنه‌سازی او و خانواده‌هایشان می‌داند، چرا که به قول او «آنها می‌خواهند با این حرف‌ها مدرسه‌شان با مدارس ایرانی ادغام شود.» تاجیک دلیل جابه‌جایی آقای ر، معلم کلاس سوم را هم ناراحتی قلبی او می‌داند و می‌گوید «بنده خدا را به مدرسه دیگری فرستادیم تا کار سبک‌تری انجام دهد.»

محرومیت کارگران اخراجی کاشی ایرانا از دریافت مقرری بیمه بیکاری
یکی از کارگران اخراجی کاشی ایرانا می‌گوید: حدود ١٧٠ کارگر هستیم که از ٥ تا ١٢ سال پیش با امضای قرارداد پیمانکاری در قسمت‌های مختلف کاشی ایرانا کار می‌کردیم؛ پس از اتمام اعتبار آخرین قرارداد پیمانکاری مدیریت کارخانه تصمیم می‌گیرد تا با ١٤٠ نفر از ما بصورت موقت قرارداد بسته و ٣٠ کارگر باقیمانده دیگر را اخراج و به بیمه بیکاری معرفی کند. زمانی که بعد از اخراج برای دریافت مقرری بیمه بیکاری به شعبه ٢٨ سازمان تامین اجتماعی مراجعه کردیم به ما گفته شد که از نظر سازمان تامین اجتماعی شرکت پیمانکاری که کارفرمای ما بوده است اجازه فعالیت نداشته و بنابراین با وجود پرداخت شدن حق بیمه هیچ مبلغی بابت مقرری بیمه بیکاری به ما تعلق نمی‌گیرد.

عدم موافقت کارفرمایان با افزایش مزد کارگران خبازکردستان!
دبیر انجمن صنفی کارگران خبازی‌های سنندج و حومه گفت جلسه دیروز نمایندگان کارفرمایان و کارگران برای افزایش مزد کارگران شاغل در نانوایی‌های استان کردستان بی‌نتیجه به پایان رسید. نمایندگان کارفرمایان با افزایش مزد کارگران خباز حتی برای چند درصد نیز موافقت نکردند. قیمت هر قرص نان لواش در استان کردستان از ١٢٥ تومان به ١٦٥ تومان رسیده است یعنی دولت قیمت نان را در این استان نزدیک به ٣٢ درصد گران کرده است و این افزایش قیمت در حالی صورت گرفته که دستمزد کارگران شاغل در نانوایی‌ها از سال ٩١ افزایشی نداشته است.

حقوقهای پرداخت نشده

عدم پرداخت ٥ماه حقوق٧٠ کارگر کارخانه زاگرس خودرو بروجرد
٧٠ نفر از کارگران شرکت زاگرس خودرو که در بخش‌های مختلف، انتظامات حقوق و مزایای ماه‌های بهمن و اسفند سال گذشته و فروردین، اردیبهشت و آبان ماه سال جاری را دریافت نکرده‌اند.

عدم پرداخت حقوق ٢٠ کارگر راه‌آهن طبس
بیش از ٢٠ نفر از کارگران راه‌آهن طبس که تحت قرارداد با شرکت پیمانکاری «نادرکاران فردا» مشغول به کار بودند، با وجود سپری شدن یک ماه از اتمام قرارداد کارشان بین ١ تا ٢ ماه حقوق و بیش از ٤ سال حق سنوات خدمت خود را دریافت نکرده‌اند.

عدم پرداخت دو ماه حقوق کارگران قند کامیاب
کارگران کارخانه قند کامیاب در خمینی شهر اصفهان کارفرما با وجود حجم بالای تولید از پرداخت دو ماه حقوق معوقه نزدیک به ١٥٠ کارگر این واحد تولیدی خودداری می‌کند. هنگامی که کارگران ضرورت پرداخت دو ماه حقوق معوقه خود را به کارفرما گوشزد می‌کنند او می‌گوید به اداره کار شکایت کنند اما هیچ کارگری جرات نمی‌کند از کارفرما شکایت کند چرا که در این صورت اخراج می‌شود.

عدم واگذاری زمین به کارگران اداره ی شهرسازی شهرستان سروآباد
بر اساس گزارش رسیده، تعداد ٢٤ نفر از کارگران و پرسنل ثابتِ اداره ی شهرسازیِ شهرستان سروآباد در استان کردستان، به دلیل وجود تبعیض در سیستم اداری سازمان شهرسازی این شهرستان، و عدم رسیدگی به تخلفات موجود از جانب مسئولان ذیربط، از امتیاز برخورداری از زمین جهت احداث منزل مسکونی محروم گشته، و عملاً با توجه به مصوبه ی مجلس در سال ٩٢ جهت واگذاری زمین به تمامی کارکنان این سازمان، کارگران مزبور از حق برابرِ بهره مندی از امتیاز مسکن این سازمان بی بهره گشته اند. شایان ذکر است کارگران مذکور با توجه به رانت های موجود در اداره ی شهرسازی شهرستان سروآباد، و اِعمال نفوذِ افراد خارج از حوزه ی اداریِ این سازمان در واگذاری زمین های تحت پوشش، و تبعیض در واگذاری آنها به بستگان و اشخاص سفارش شده، و اِعمالِ سیاست رشوه گیری آشکار مسئولین مربوطه، از این امتیاز مسلم محروم شده اند. اما این رویه موجب اعتراض مکرر کارگران به وضعیت موجود در سازمان شهرسازی شده، که در مقابل، با برخوردِ غیر مسئولانه ی رئیس سازمان مذکور، و تهدید به اخراج تمامی کارگران از جانب وی روبرو شده است. (ضمنا لازم به ذکر است تمامی این کارگران از سوابق طولانی ٣ الی ١٠ سال کار در این سازمان برخوردار می باشند. کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری

اخراج و بیکارسازی

با اطلاعیه مدیریت کارخانجات صنایع فلزی مبنی بر اخراج ٢٢ کارگر، سیکل تعطیلی و نابودی این کارخانجات وارد فاز جدیدی شد
اتحادیه آزاد کارگران ایران: صبح دیروز با اطلاعیه مدیریت کارخانجات صنایع فلزی مبنی بر عدم تمدید قرارداد و اخراج ٢٢ کارگر که هر کدام از آنها از ١٠ تا ١٥ سال سابقه کار دارند سیکل تعطیلی و نابودی این کارخانجات وارد فاز جدیدی شد. بنا بر گزارشهای رسیده به اتحادیه آزاد کارگران ایران بدنبال واگذاری این کارخانجات به شرکت تجاری الماس مبین (متعلق به مجموعه شرکتهای تعاونی سپاه پاسداران) که در پی نزدیک به یکسال مبارزه و تجمعات اعتراضی مستمر کارگران شاغل و بازنشسته این کارخانجات در شهریور سال ٩٢ صورت گرفت، تمامی معوقات کارگران بازنشسته و شاغل پرداخت گردید و به موازات آن تیم مستقر در کارخانه اقدامات مقتضی برای به تعطیلی کشاندن این کارخانجات را از سال گذشته آغاز کرد. این تیم برای دست یابی بی سر و صدا به این هدف و برای جلوگیری از بروز اعتراض در این کارخانجات در قدم اول کل مطالبات تمامی کارگران بازنشسته و شاغل را یکجا پرداخت نمود و با پرداخت بموقع دستمزد کارگران به وجود مزد معوقه و اعتراضات کارگری در این کارخانه پایان داد تا بدینوسیله و بطور خاموشی قادر به تعطیلی و نابودی این کارخانجات بشود. بطوریکه به موازات روند فوق در پرداخت دستمزد کارگران، ابتدا به بهانه نوسازی اقدام به تخریب ناهار خوری صنایع فلزی شماره یک و سپس با فروش وسایل تولید این کارخانه، سایر قسمتهای آن را نیز تخریب کردند و با این بهانه کارگران این کارخانه را در طول یکسال گذشته بتدریج به کارخانه صنایع فلزی شماره منتقل نمودند. تیم مذکور در ادامه این روند کارگاه سند بلاست و رنگ آمیزی(کارگاه شماره ١) صنایع فلزی شماره ٢ را که بدور از کارخانه در انتهای خیابان صنایع فلزی قرار داشت تعطیل و این کارگاه را نیز که آلودگی بالائی دارد و بدلیل همین آلودگی بدور از محل اصلی کارخانه بنا شده بود به محل کارخانه شماره ٢ منتقل نمود. بنا بر اظهار کارگران صنایع فلزی، بدنبال تکمیل سیکل تبدیل کارخانه صنایع فلزی شماره ١ به زمین صاف و تعطیلی کارگاه شماره یک، روند پرداخت بموقع دستمزد و واریز بیمه های آنان متوقف گردید بطوریکه از اول امسال ٧٠ نفر از کارگران که در مقطع بازنشستگی قرار گرفته اند بدلیل عدم واریز سه ماه از بیمه هایشان به صندوق تامین اجتماعی در حالت بلاتکلیفی مانده اند و هر ماهه دستمزد کارگران با دو هفته تاخیر پرداخت میشود. همچنین به موازات این اقدامات از سوی مدیریت کارخانه، پرداختهای غیر نقدی کارگران این کارخانه که عرفا در طول دهه های گذشته و حتی در بحرانی ترین وضعیت کارخانه تداوم داشته است قطع شده است، زمان چای را از ساعت کار حذف و برای اینکه کارگران قادر به تهیه چای نشوند آب محل کار کارگران را نیز قطع کرده اند و ظرفیت تولید را در طول ماههای گذشته به شصت درصد کاهش داده و در آخرین اقدام صبح دیروز اطلاعیه ای مبنی بر عدم تمدید قرارداد و اخراج ٢٢ کارگر نیز صادر شد. در کارخانجات صنایع فلزی شماره ١ و ٢ که حدود ٧ سال پیش ١٢٠٠ کارگر اشتغال بکار داشت هم اینک ٢٢٧ کارگر رسمی و همین تعداد کارگر قراردادی مشغول بکار می باشند. این کارگران حدود دو هفته پیش در اعتراض به تاخیر در پرداخت مزدشان در محل کارخانه دست به اعتراض زدند و زمزمه اعتراضات گسترده در میان آنان آغاز شده است. اتحادیه آزاد کارگران ایران – سی ام آذر ماه ١٣٩٣

بیکاری١٢کارگر
٢٩آذر: ١٢ کارگر در کارگاه فرش دست‌باف در روستای راک بیکار شدند.

اخراج بیش از ٢ کارگر در هر نانوایی درصورت مکانیزه شدن نانوایی‌ها
دبیر انجمن صنفی کارگران خبازی‌های سنندج و حومه از اخراج بیش از ٢ کارگر در هر نانوایی در صورت مکانیزه شدن نانوایی‌ها خبر داد. یدالله صمدی با اشاره به برنامه کارفرمایان خبازی‌های سنندج مبنی بر مکانیزه کردن نانوایی‌های این شهر گفت: مکانیزه شدن نانوایی‌های سنندج در شرایطی گسترش می‌یابد که این اقدام به اخراج ٢ یا ٣ کارگر در هر نانوایی مکانیزه شده منجر می‌شود. استاندار کردستان اعلام کرده است نرخ بیکاری در این استان ٢٨ درصد است و اگر کارگران خباز بیکار شده به آمار بیکاران استان اضافه شوند، این نرخ بیکاری که به مرحله بحرانی رسیده است بحرانی‌تر نیز خواهد شد.

بیکارسازی در کارخانه فرش پارس
کارخانه فرش پارس حدود هشت سال پیش بیش از هزار کارگر داشت که به تدریج بازنشسته شده‌اند و با وجود استخدام کارگران موقت در سال گذشته، اکنون در مجموع ٤٦٠ کارگر در این کارخانه کار می‌کنند.

بیکاری١٠٢کارگر «صنایع غذایی کارین» در اهواز
«صنایع غذایی کارین» در اهواز از تعطیلی دو کارخانه «آرا پروتئین جنوب» و «کنسرو خوزستان» از تیرماه سال جاری و به تبع، بیکاری ١٠٢ کارگر خبر دادند.

اخراج کارگران معترض کارخانه سیمان سپاهان اصفهان توسط کارفرما باحمایت دادستان مبارکه!
کارگراخراجی کارخانه سیمان سپاهان اصفهان: بدنبال شکایت کارفرما از حداقل شش تن از کارگران ،در تاریخ ٢٧ مهر ماه به دادگستری مبارکه احضار شدیم. هنگامی که با سایر همکاران مراجعه کردیم ،دادستان مبارکه به ما توهین کرد و همانجا با کارخانه تماس گرفت و گفت که مرا اخراج کنند و دیگر به کارخانه راه ندهند.

اخراج٢٠ کارگر در عسلویه
کارگران نقاش شاغل در منطقه ویژه عسلویه می‌گویند که حدود دو هفته پیش، بعد از آنکه به ٤ ماه تاخیر در پرداخت دستمزدشان اعتراض کرده‌اند، وادار به امضای برگه تسویه حساب و اخراج شده‌اند. کارگران اخراجی که تعدادشان ٢٠ نفر است در فاصله خرداد تا مرداد ماه سال جاری از طریق شرکت پیمانکاری قنواتی در فازهای ١٧ و ١٨ عسلویه به رنگ کاری لوله‌های نفتی مشغول بوده‌اند. این اخراج پس از آن صورت گرفته است که کارگران نقاش در اعتراض به انباشته شدن مطالبات مزدی خود به پیمانکار معترض می‌شوند و در واکنش از سوی پیمانکار برای همگی آن‌ها برگه تسویه حساب صادر می‌شود. براساس سندی که از برگه‌های تسویه حساب این ٢٠ کارگر اخراجی ارسال شده است، پیمانکار علت این تسویه حساب‌ها را «شخصی» عنوان کرده است. کارگران که از نیروهای غیر بومی بلوچ و خوزستانی منطقه ویژه عسلویه هستند پس از تسویه حساب اجباری هنور مطالبات معوقه مزدی خود را دریافت نکرده‌اند.

خطربیکاری بیخ گوش١٧هزارکارگرمعادن زغال سنگ !
امسال وضعیت معادن زغال سنگ کشور رو به افول بوده است و روند سال جاری نیز بسیار نگران کننده است؛ به طوری که اگر روال به همین صورت پیش رود تعداد زیادی از معادن زغال سنگ تعطیل خواهند شد. تعطیلی معادن زغال سنگ به معنای بیکاری ٨٥٠٠ نفر در بخش خصوصی و همین تعداد در بخش دولتی است.

ناامنی محیط کار

جانباختن ٢٩٧کارگربراثرحوادث کاری دراستان تهران طی هفت ماه
تا پایان مهر ماه امسال ٢٩٧ مورد مرگ ناشی از حوادث کار به مراکز پزشکی قانونی استان تهران ارجاع شده است. این در حالیست که در مدت مشابه سال گذشته تعداد موارد فوت ناشی از حادثه کار ٢٨٢مورد گزارش شده بود که این رقم رشد ٥و٣دهم درصدی را در سال جاری نشان میدهد. بر طبق این گزارش از کل مرگ حوادث کار در ٧ ماهه امسال ٢٩٤ نفر مرد و ٣ نفر زن بوده اند.

افزایش٩درصدی جان باختگان وافزایش٣٢درصدی مجروحان حوادث کاری دراستان همدان طی ٨ماهه اول سال جاری
بر اثر حوادث ناشی از کار در هشت ماهه سال جاری ٤٦ نفر جان خود را از دست دادند، آمار جانباختگان حوادث کار نسبت به مدت مشابه سال گذشته ٩ درصد افزایش داشته است. شمار جانباختگان حوادث کار در سال گذشته ٤١ مرد و یک زن بوده است. همچنین ٤١٢ نفر در سوانح ناشی از کار در همین مدت زمان مجروح و مصدوم شدند که ٤٠٥ نفر از مجروحان مرد و مابقی زن هستند.

مرگ کارگر جوشکاردرکرمانشاه براثر سقوط از ارتفاع
٢٧آذر: «اسکند رئیسی» کارگر جوشکار ساختمانی هنگام کار بر اثر سقوط از ارتفاع ساختمانی واقع در منطقه نوبهار شهر کرمانشاه دچار حادثه شد و جان خود را از دست داد.

افزایش٥٨درصدی مرگ ناشی از حوادث كار در استان سمنان
در هشت ماهه منتهی به آبان ماه سال جاری تعداد ١٩مورد لڤ’ عهد های ناشی از حوادث كار به ادارات پزشكی قانونی استان سمنان ارجاع شده است كه نسبت به مدت مشابه سال گذشته كه ١٢ مورد بوده است ٥٨ درصد افزایش نشان می دهد. درهمین مدت تعداد مصدومین ناشی از حوادث كار ارجاعی به ادارات تابعه در سال جاری ٢٤٢ مورد بوده است كه در مقایسه با مدت مشابه سال گذشته كه ٢٤١ مورد گزارش شده است چهار دهم درصد افزایش نشان می دهد. مرگ های ناشی از حوادث كار در هشت ماهه منتهی به آبان امسال ١٩ مورد بوده كه همگی مرد بودند. این در حالی است كه از كل ٢٤٢مصدوم ارجاعی به مراكز پزشكی قانونی استان در این مدت، ١٦نفر زن و ٢٢٦ نفر مرد هستند.

جان باختن یک کارگر ساختمانی در یزد بر اثر ریزش آوار
یک کارگر بنام «م. ف» ٣٨ ساله ساختمانی گذشته در بلوار دهه فجر شهر یزد در حال انجام کار در یزد بر اثر ریزش آوار جان باخت.

کارگران

با وعده رسیدگی به خواست بهنام ابراهیم زاده در روز چهارشنبه هفته جاری، وی ساعتی پیش با پذیرش وصل سرم به اعتصاب غذای خشک پایان داد
اتحادیه آزاد کارگران ایران: بنا بر اظهار خانواده بهنام ابراهیم زاده در پی وعده مجدد مسئولین زندان گوهردشت برای رسیدگی به خواست بهنام در روز چهارشنبه هفته جاری، وی ساعتی پیش با پذیرش وصل سرم به اعتصاب غذای خشک خود پایان داد اما حاضر به خاتمه اعتصاب غذای تر نشد و اعلام کرد چنانچه وعده مسئولین زندان مبنی بر بازگشت وی به بند زندانیان سیاسی محقق نشود همچنان به اعتصاب غذایش ادامه خواهد داد. امروز اول دی ماه برای پایان بخشیدن به اعتصاب غذای خشک بهنام وعده رسیدگی به خواسته اش را در هفته آینده داده بودند اما وی این وعده را قبول نکرد و حاضر به پذیرش سرم نشد تا اینکه مسئولین زندان با توجه به تعطیلی فردا موعد رسیدگی به خواست او را روز چهارشنبه هفته جاری قرار دادند و به همین دلیل وی ساعتی پیش حاضر به پذیرش سرم و پایان اعتصاب غذای خشک شد. اتحادیه آزاد کارگران ایران – اول دی ماه ١٣٩٣

بهنام ابراهیم زاده از چهار روز پیش دست به اعتصاب غذای خشک زده و جانش بشدت در مخاطره قرار گرفته است
بهنام ابراهیم زاده فعال کارگری و حقوق کودکان که بیش از چهار سال است در زندان بسر میبرد از روز جمعه ٢٨ آذر ماه دست به اعتصاب غذای خشک زده است. بهنام از روز ١٢ آذر ماه که بدلیل انتشار حرفهایش از داخل زندان مورد محاکمه قرار گرفت و به این جرم به بند یک زندان گوهر دشت منتقل شد دست به اعتصاب غذا زد و بدنبال عدم رسیدگی به خواستش مبنی بر انتقال به بند زندانیان سیاسی اعلام نمود چنانچه تا روز جمعه ٢٨ آذر ماه به این خواست بر حق اش رسیدگی نشود دست به اعتصاب غذای خشک خواهد زد. بهنام علاوه بر اعتصاب غذای ١٦ روزه اش هم اکنون چهار روز است که در اعتصاب غذای خشک بسر می برد و بدلیل وخامت وضعیت جسمانی اش دیروز و امروز به بهداری زندان منتقل شد تا زیر سرم قرار بگیرد اما از پذیرش سرم خودداری کرد. در پی این وضعیت امروز اول دی ماه مسئولین زندان برای در هم شکستن اعتصاب غذای بهنام به او اعلام کردند هفته آینده به بند زندانیان سیاسی منتقل خواهد شد اما بهنام زیر بار این وعده نرفت و اعلام نمود تا تحقق کامل خواسته اش همچنان در اعتصاب غذای خشک بسر خواهد برد. اتحادیه آزاد کارگران ایران با حمایت از خواست قانونی بهنام ابراهیم زاده برای ادامه دوران محکومیتش در بند زندانیان سیاسی اعلام میدارد: ادامه وضعیت حاضر و سماجت مسئولین قضائی در برابر خواست قانونی بهنام نتیجه ای جز به مخاطره افتادن جان این فعال کارگری در بر نخواهد داشت و در میان قوه قضائیه و مقامات سازمان زندانهای کشور بویژه زندان گوهردشت مسئول مستقیم وارد شدن هر گونه لطمه جسمی و روحی بر بهنام ابراهیم زاده هستند. ما با محکوم کردن نقض بدیهی ترین حقوق بهنام ابراهیم زاده به عنوان یک زندانی و دیگر زندانیان سیاسی و غیر سیاسی، خواهان رسیدگی فوری و بی قید و شرط به خواست بهنام هستیم و بدینوسیله با توجه به مخاطرات بسیار جدی که در نتیجه اعتصاب غذای خشک جان وی را تهدید میکند از عموم نهادها و تشکلهای کارگری و حقوق بشری در کشور و سرتاسر جهان میخواهیم تا با انعکاس وضعیت این کارگر زندانی، خواهان رسیدگی فوری به وضعیت وی و آزادی ایشان و تمامی زندانیانی بشوند که بدلیل فعالیتهای اجتماعی و سیاسی در زندانهای سراسر کشور به بند کشیده شده اند. اتحادیه آزاد کارگران ایران – اول دی ماه ١٣٩٣

اعتصاب غذای بهنام ١٥ روزه شد !کارگران ، تشکل‌های کارگری ، انسان‌های شریف و آزاده
همانگونه که مطلع هستید بهنام ابراهیم زاده کارگر زندانی از روز ١٢ آذر ماه دست به اعتصاب غذا زد و امروز پانزدهمین روز اعتصاب غذای بهنام می‌باشد ، روز گذشته چهار شنبه مورخ ٢٦ آذر ماه بهنام را جهت فیزیوتراپی به بیمارستان امام خمینی تهران اعزام کردند و ساعت ٤ بعد از ظهر مجددا به زندان گوهر دشت بازگردانده شد ، بعد از بازگرداندن بهنام به زندان حدود ساعت ١٢ شب حال جسمی‌ بهنام رو به وخامت میرود و بهنام بیهوش میشود که زندانیان همبنند او را در حالی‌ که بیهوش بود به بهداری زندان میبرند و مسئولان زندان و بهداری هم از بیهوشی بهنام استفاده کرده من‌ به بهنام سرم وصل میکنند اما با این حال بهنام اعلام کرد اگر تا فردا جمعه ٢٨ آذر ماه با خواسته‌هایش موافقت نگردد دست به اعتصاب غذای خشک خواهد زد. کمیته دفاع از بهنام ابراهیم زاده ضمن محکومیت مجدد این همه آزار و اذیت کارگران و فعالین کارگری زندانی خواستار آزادی بدون قید و شرط تمامی‌ کارگران زندانی و زندانیان سیاسی است.

آزار و اذیت بهنام ابراهیم زاده را قویا محکوم میکنیم
بهنام به عنوان یک انسان در داخل زندان دستش به هیچ چیزی بند نیست. نه میتواند به عنوان یک کارگر در خیابان دست به اعتراض بزند و نه میتواند کارگران را در دفاع از حقوق انسانی شان سازماندهی کند و نه میتواند شکایتی جائی ببرد. او توان و اراده اش در زنجیر است و فقط میتواند به عنوان یک انسان زبان بگشاید و حرف بزند. اما بیدادگاههای حاکمیت سرمایه داری در ایران چنین حقی را نیز برای ما کارگران قائل نیستند و به همین دلیل بطور آشکار و چشم در چشمی، بهنام را بدلیل انتشار حرفهایش از داخل زندان در روز ١٢ آذر ماه مورد محاکمه قرار دادند و برای آزار و اذیتش وی را به بند یک زندان گوهر دشت منتقل کردند و بهنام در اعتراض به تحمیل چنین وضعیتی بر خود دست به اعتصاب غذا زد. امروز سیزده روز است که این کارگر زندانی در اعتصاب غذا بسر می برد و به خانواده اش اعلام کرده است که چنانچه تا روز جمعه هفته جاری به آزار و اذیتش پایان ندهند دست به اعتصاب غذای خشک خواهد زد. با این حال و علیرغم وضعیت خطرناکی که بهنام به دلیل سیزده روز اعتصاب غذا دارد، امروز ٢٥ آذر ماه دادستانی تهران در پاسخ به دادخواهی همسر این کارگر زندانی اعلام کرد بهنام به دلیل انتشار حرفهایش از داخل زندان همچنان در بند یک زندان گوهر دشت و در همین وضعیت آزار دهنده باقی خواهد ماند.
این اولین بار نیست که کارگران زندانی در دفاع از بدیهی ترین حقوق انسانی شان به اعتصاب غذا متوسل میشوند. شاهرخ زمانی، رضا شهابی و بهنام ابراهیم زاده از جمله این کارگران و زندانیان جسوری بوده اند که بارها در دفاع از حقوق شان به عنوان یک زندانی بالاجبار دست به اعتصاب غذا زده اند و جان خود را به خطر افکنده اند. اتحادیه آزاد کارگران ایران با عنایت به بدیهی ترین حقوق اجتماعی آحاد مردم ایران مبنی بر ابراز آزادانه عقیده و نظر، مصرانه بر این نکته تاکید میگذارد که از آنجا بهنام ابراهیم زاده یک زندانی است و بدلیل همین شرایط غیر قابل انکارش نمیتواند هیچ جرمی جز ابراز عقیده و نظر در داخل زندان مرتکب شود، لذا می باید فورا شرایط غیر انسانی تحمیل شده بر وی پایان پذیرد و بهنام و دیگر کارگران دربند و عموم کسانی که بدلیل آزادیخواهی به زندان افکنده شده اند می باید فورا و بی هیچ قید و شرطی آزاد گردند. بی تردید تداوم حبس این عزیزان و تداوم بازداشت و محاکمه فعالین کارگری که اینروزها با دستگیری فرزاد مرادی نیا، فردین میرکی و ریبوار عبداللهی از اعضای کمیته هماهنگی در شهر سنندج، ابعاد هر چه بیشتری بر خود گرفته است راه به جائی نخواهد برد و طبقه کارگر ایران در دفاع از حقوق انسانی اش قدمی به عقب نخواهد نشست.

بطور جدی جان بهنام ابراهیم زاده در خطر است! مدتهاست که ماموران بخصوص خدابخشی علیه بهنام ابراهیم زاده پرونده سازی می کنند و هر رو زبیشتر از قبل باعث آزار و اذیت او می شوند . خدابخشی وقاحت را به جایی رسانده که حتی اعمال ضد قانونی خود را به صورت علنی و تهدید مجدد و مستمر بهنام و حتی تهدید خانواده او اعلام می کند . طبق قوانین و آیین نامه سازمان زندانها و قوانین مصوب جمهوری اسلامی و حتی قوانین حقوقی و قضایی داخلی و بین المللی بدون حکم مستقیم دادگاه هیچ مقامی و ماموری حق ندارد زندانی را از زندانی به زندان دیگر تبعید کند یا خارج از قانون و خارج از حکم صادره و قرائت شده در دادگاه مجازات جدیدی علیه زندانی به کار برد و قانون تفکیک جرائم را زیر پا بگذارد چرا که تبعید یکی از مجازات های است که نیاز به حکم دادگاه دارد یعنی فقط دادگاه اجازه صدور حکم تبعید را دارد . اما ماموران بخصوص خدابخشی از موقعیت و مقام خود سواستفاده کرده هر روز بیشتر از قبل قوانین خود جمهوری اسلامی را زیر پا گذاشته مرتکب اعمال غیرقانونی و ضدانسانی می شوند چون تشکلها ، فعالین کارگری و فعالین حقوق بشر و همچنین نهادهای داخلی و جهانی فعالیت و حمایتهای لازم را از بهنام ابراهیم زاده به عمل نمی آورند ماموران مخصوصا” خدابخشی ضمن اعمال مجازاتهای خارج از حکم صادره و اعمال آزار و اذیت و مجازاتهای اضافه به احکام قرائت شده بدون حکم جدید و بدون تشکیل دادگاه بصورت خودسرانه علیه بهنام بکار می برند خدابخشی بی شرمانه اعلام کرده است هر کاری که بخواهیم علیه بهنام انجام خواهیم داد. ما ضمن محکوم کردن حرکتها و اعمال ضد انسانی – غیرقانونی و بیمارگونه مامورانی چون خدابخشی اعلام می داریم هر اتفاقی برای بهنام رخ دهد و هر بلایی بر سر بهنام ابراهیم زاده بیاید تماما” مسئولیت آن به عهده جمهوری اسلامی و مقامات عالی رتبه، بخصوص قوه قضاییه می باشد و باید مقامات رژیم جمهوری اسلامی بدانند افکار جهانی و فعالین و تشکلها ی کارگری نمی پذیرند که طبق معمول مقامات جمهوری اسلامی اعلام کنند که ماموران خودسر و یا خدابخشی خودسرانه باعث بروز مشکل برای بهنام شده است چرا که ما به مسئولان و مقامات جمهوری اسلامی اعلام می کنیم هر چه زودتر جلو ماموران خود، بویژه خدابخشی را که هر روز دهها عمل غیرانسانی و غیر قانونی مرتکب می شوند را بگیرند، و آنها را مهار کنند در غیر این صورت معلوم می شود که اعمال ضد قانونی و ضد انسانی انها خودسرانه نبوده بلکه طبق دستور و یا حداقل با اطلاع صد در صد مقامات عالی رتبه است. ما همچنین از کارگران ، فعالین کارگری ، تشکلهای کارگری ، زنان ، دانشجویان و سازمانها و احزاب و نهادهای مبارز و حقوق بشر می خواهیم برای وادار کردن جمهوری اسلامی به رعایت حداقل قوانین خودش دست به اعتراضات و اقدامات عملی علیه جمهوری اسلامی بخصوص قوه قضاییه بزنند . از تشکلها و کارگران در داخل می خواهیم در مقابل دادگاه انقلاب ، دفاتر قوه قضاییه و زندان گوهردشت و همچنین نهادهای مربوطه اقدام به اعتراض کنند .
همچنین با نوشتن نامه های اعتراضی و جمع آوری امضا و طومار و از طریق تماس تلفنی با ادرات و نهادهای مربوطه و خبر رسانی گسترده از قانون شکنی های ماموران با برقرای تجمع ها و اعتراضات گسترده، ایجاد کمپین های حمایتی اقدام به حمایت و کمک به بهنام ابراهیم زاده کارگر زندانی بکنند کارگری که تمام جرمش حمایت از حقوق کارگران ، ایجاد تشکل کارگری و حمایت از کودکان کار و خیابان است . همچنین از تشکلهای داخل بخصوص کمیته های دفاع از کارگران زندانی( کمیته دفاع از رضا شهابی ، کمیته دفاع از بهنام ابراهیم زاده و کمیته دفاع از کارگران دستگیر شده مهاباد) سوال می کنیم : که چرا برای حمایت از بهنام ابراهیم زاده و دیگر کارگران زندانی دست به دست هم نمی دهند و اقدام مشترک برای حمایت از آنها نمی کنند ؟ با دادن فراخوان رو به عموم کارگران و مردم و دعوت برای دفاع و حمایت از بهنام ابراهیم زاده و همچنین دیگر کارگران زندانی بخصوص کارگران و فعالین دستگیر شده اخیر از جمله ریبوار عبداللهی، فرزاد مرادی نیا ، فردین میرکی و … حمایت نمایند از کمیته های فوق و دیگر تشکلهای کارگری مانند سندیکای شرکت واحد ، سندیکای هفت تپه ، سندیکای نقاشان، فلزکار و مکانیک ، سندیکای خبازان و همینطور اتحادیه آزاد کارگران ، کمیته های هماهنگی و پیگیری و… می خواهیم متحدانه اقدام به حمایت و دفاع از بهنام و بقیه نمایند، اجازه ندهند ماموران و مسئولان حکومت جمهوری اسلامی با خیالی راحت و آزادانه هر کاری که می خواهند علیه کارگران زندانی انجام دهند . ما همچنین از سازمانها و احزاب می خواهیم با استفاده از روابط بین المللی خود اقدام به ایجاد کمپین های حمایتی کرده و از نهادها ، احزاب و تشکلهای جهانی بخواهند با اعتراضات خود به جمهوری اسلامی در دفاع از بهنام ابراهیم زاده اعتراضات گسترده ای را سازماندهی نمایند و یک بار دیگر قدرت همبستگی خود و جهانی را نشان بدهند تا بتوانیم بهنام را از ضربات و حرکتهای ضد انسانی و ضدقانونی مسئولان و ماموران نجات دهیم . طی سالهای اخیر بارها ثابت شده است که اعمال و اقدامات مشترک نیروهای پیشرو کارساز بوده و جمهوری اسلامی را مجبور به عقب نشینی کرده است بیایید با تمام قدرت یک بار دیگر قدرت همبستگی و اقدامات و اعتراضات مشترک و گسترده خود را نشان دهیم .
بهنام ابراهیم زاده در اعتراض به انتقال غیر قانونی اش از سالن ١٢ به بند یک زندان گوهردشت و پرونده سازی علیه او و همچنین زیر پا گذاشتن قانون تفکیک جرایم ١٥ روز است که دست به اعتصاب غذا زده است و طی این ١٥ روز دو بار حال او بد شده است و حتی یکبار فشار خون او تا ٦ افت کرده است اما به دلیل اینکه اعتراضی وجود ندارد ماموران بخصوص خدابخشی اهمیتی به سلامتی و جان بهنام نمی دهند .
امروز وظیفه عاجل ماست که از بهنام ابراهیم زاده به هر شکل ممکن دفاع کنیم . شکنجه و پرونده سازی علیه بهنام ابراهیم زاده را متوقف کنید. پیش بسوی اتحاد بیشتر برای فشار بیشتر،
پیش بسوی اعتراضات گسترده تر با شعار، کارگر زندانی ، زندانی سیاسی آزاد باید گردد. کمیته حمایت از شاهرخ زمانی

شاپور احسانی راد: واقعیت های جامعه و جنبش اعتراض عمومی کارگران برای افزایش دستمزدها ( در پاسخ به اظهارات حسن صادقی)
حسن صادقی دبیر کل خانه کارگر چند روز پیش در همایش دبیران اجرائی خانه های کارگر سراسر کشور در قم چنین اظهار نظر کرد: “منظور ما این نیست که ما بگوییم دستمزد ٣ میلیون و ٢٠٠ هزار تومان باشد این با واقعیت های جامعه همخوانی ندارد بلکه معتقدیم در شرایط کنونی اگر به جای دستمزد ٦٠٧ هزارتومانی، پرداخت نزدیک یک میلیون و ٦٣٥ هزارتومانی می تواند تامین کننده هزینه زندگی یک خانوار چهار نفره باشد”. جا دارد از آقای حسن صادقی پرسیده شود چه چیزهای واقعیت های جامعه هستند که با دستمزد ٣ میلیون و٢٠٠ هزارتومانی همخوانی ندارند؟ البته بعید می دانم ایشان جواب این پرسش را بدهند. اما ما می دانیم از نظر ایشان واقعیت های جامعه، همان مصالح و منافع کلان سرمایه داران، بانکداران، انگل های مفتخور، کارفرمایان و دولتیها می باشد. ولی از نظر ما کارگران واقعیت های جامعه، آزاد سازی قیمتها به بهانه طرح هدفمند کردن یارانه هاست، منجمد کردن دستمزدهاست، گرانی نان است، تورم کمر شکن بالای ٤٠ درصد است، بیکاری ویرانگر جوانان و اخراج کارگران است، حقوق های معوقه کارگران است، چهره های تکیده کودکان کار است، کارتن خوابی زنان است، فقر و فلاکت و گرسنگی و مرگ و جنایت و بیماری لاعلاج فساد است که در حال بلعیدن همه جامعه است و آتشفشان خشمی است که در دل میلیونها کارگر و زحمتکش هر لحظه آماده انفجار است. آقای حسن صادقی شما نمی توانید واقعیت جامعه را انکار و پنهان کنید بوی متعفن ترکیدن هر روزه غده های چرکین اختلاسها، رشوه خواریها، رانت خواریها، غارتها و چپاولهای میلیاردی که از جیب ما کارگران به یغما برده شد هزار مرتبه شدیدتراز آلودگی هوا فضای جامعه را مسموم کرده است. از نظر ما کارگران واقعیتی تلخ تر از این نیست که هنوز سال به انتها نرسیده است همه مایحتاج عمومی از اقلام خوارکی، پوشاک، مسکن و حمل ونقل گرفته تا دارو و درمان و مسکن بشدت در حال گران شدن هستند. در چند ماه اخیر قبض های آب و برق و گاز و تلفن به در هر خانه ای می رسد ارقام چنان بالا رفته است که بیننده را دچار وحشت و رعشه می کند و بدتر از همه اینها گران کردن بیش از ٤٠ درصدی قیمت نان است که پیشاپیش افزایش دستمزد سال آینده را خنثی و پیش خور می کند. واقعیت های جامعه از نظر ما کارگران، سهم مزد ما در قیمت تمام شده کالا است که زیر پنج درصد است و نود و پنج درصدی است که به جیب مفتخوران و سرمایه داران می رود و این استثمار وحشیانه و غارت دسترنج کارگران به خوبی نشان می دهد که طبقه سرمایه دار نه سطح سودش تنزل کرده است نه انباشت سرمایه اش به خطر افتاده است و این به قیمت دستمزد یک چهارم خط فقری است که به کارگران حقنه کرده اند و گرسنگی و فقر و فلاکت را به بیش از چهل میلیون کارگر و خانواده هایشان تحمیل کرده اند. صادقی با بیان اینکه ” قانون افزایش دستمزد بر اساس تورم موجود، ابتدای دهه ٨٠ یک سال اجرا و بعد از آن آقای حداد عادل باعث شد نتوانیم این قانون را ادامه دهیم، افزود امسال با وجود تورم ٣٥ درصدی، حقوق ٢٥ درصد افزایش یافت و سال گذشته نیزبا وجود تورم ٣١ و هفت دهم درصدی بازهم حقوق ٢٥ درصد افزایش یافته بود و در سالهای گذشته نیز شاید چیزی شبیه همین آمار را بتوان ارائه کرد و به همین دلیل امروز شاهد عقب افتادگی ٦٩ واحدی حقوق نسبت به دستمزد هستیم” اتفاقا ما کارگران به همین دلایل بالا منظورمان این است که دستمزد باید بیش از ٣ میلیون و ٢٠٠ هزارتومان باشد تا با واقعیت های جامعه همخوانی پیدا کند. این دستمزد سهم ما از معاش و زندگی است سهمی است که در طی این ٣٦ سال گذشته همه دولتهای وقت و همه جناح های حکومتی با دست بردن در کاسه کارگر از آن دزدی کردند و به ثروت های افسانه ای نائل شدند. آیا این همه سرکوب مطالبات کارگران در ٣٦ سال گذشته و هزینه های میلیاردی آن، توانسته است واقعیت های جامعه را پنهان کنند؟ اگر اینچنین بود حالا می بایست با یک جامعه مرده و گورستانی و کارگرانی تسلیم و خاموش مواجه بودیم ولی حقیقت این است که روزانه در هر کارخانه و مرکز تولیدی کارگران سراپا خشم و عصیان، دهها اعتصاب و تجمع و اعتراض برای مطالبات خود بر پا می کنند و هرگز از پای نمی نشینند. صادقی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به انتخابات سال آینده مجلس شورای اسلامی، گفت: “متاسفانه همه فعل و انفعالات در حوزه اشتغال ، سرمایه گذاری و…..در چنبره مسائل سیاسی گره خورده، بنابراین هرکس قدرت سیاسی را در دست بگیرد می تواند آینده صنفی هم صنفان خود را به خوبی پیش ببرد”. شاهد از غیب رسید این گفته صادقی به روشنی گواهی می دهد که هر جناح سیاسی که به قدرت می رسد فقط به فکر منافع خود و همپالکی های خود است نه به فکر میلیونها کارگر و زحمتکش. بنابراین آقای صادقی و شرکا باید بدانند اگرچه تاکنون توانسته اند مانع تشکل یابی کارگران بشوند، اگرچه کارگران معترض را بیکار، اخراج و زندانی کرده و می کنند، اگرچه همه اهرم های قدرت و سرکوب کارگران در دستان آنهاست اما طبقه کارگر از بین رفتنی نیست. رکن و پایه وجودی جامعه، طبقه کارگر است، کسانی که زندگی را می سازند و خود در حسرت زندگی می سوزند اما این طبقه برخلاف تمام سیاست بازیها ی جناح های حاکم، برای دفاع از معیشت، شرف، حیثیت و کرامت انسانی خود، پرچم جنبش معیشتی خود را به اهتزاز در خواهد آورد و با تمام توان و قدرت با اعتراض متحدانه و عمومی خود برای دستمزدی عادلانه و متناسب با سطح استانداردهای روز خواهد جنگید. ما کارگران ایمان داریم شلاق بی رحمانه واقعیت جامعه با نیروی هر چه قدرتمندتر و سهمناکتری همه تباهی ها، فقر، فساد و پلشتی ها را به کناری خواهد زد و شادی، رفاه، صلح و آزادی را برای ما کارگران به ارمغان خواهد آورد. شاپور احسانی راد عضو هیات مدیره اتحادیه آزاد کارگران ایران و نماینده اخراجی کارگران کارخانه پروفیل ساوه – ٣٠ آذر ماه ٩٣

مظفر صالح نیا: افزایش حداقل دستمزد با حضور نماینده های واقعی کارگران در شورایعالی کار و بر پائی تشکلهای مستقل کارگری تحقق می یابد
با توجه به افت شدید قدرت خرید کارگران بدلیل عدم افزایش مناسب دستمزدها در طول دهه های گذشته، در پایان هر سال بحث دستمزد در ایران به دغدغه بسیار بزرگی در میان کارگران تبدیل شده است. این وضعیت نتیجه عدم دخالت نماینده های واقعی کارگران در تعیین حداقل مزد بوده است اما از طرف دیگر تعیین کنندگان حداقل مزد در شورایعالی کار نیز هیچگاه سبد هزینه یک خانوار چهار نفره را مبنای حداقل تعیین حداقل مزد قرار نداده اند و با اتکا به تورم اعلام شده از طرف بانک مرکزی که هیچ همخوانی با تورم واقعی نداشته است اقدام به تعیین حداقل مزد کرده اند و در سالهایی پا را از این هم فراتر گذاشته حتی نرخ تورم اعلامی از سوی بانک مرکزی را نیز مبنای تعیین حداقل مزد قرار نداده اند. چنین رویکردی از سوی شورایعالی کار در دولت تدبیر و امید نیز ادامه داشته است و از آنجائی که آقایان میلیاردها میلیارد چه بصورت علنی و چه بصورت اختلاس به جیب میزنند و هر روز سرمایه دارتر میشوند روشن است که فقر و فلاکت خانواده کارگری و حل این مسئله نیز نمیتواند درد آنان باشد و از این رو تعیین حداقل مزد کارگران نباید بدست آنان سپرده شود. سپرده شدن تعیین حداقل مزد کارگران بدست عده ای کارفرمای دولتی و غیر دولتی و نماینده های دست ساز کارگری وابسته به آنان، در شرایطی صورت میگیرد که در قانون کار موجود که تک ماده هایی در آن تحت تاثیر انقلاب مردمی ٥٧ تا حدودی به نفع کارگران آمده است بصورت آشکاری زیر پا گذاشته میشود. از جمله این تک ماده ها، ماده ٤١ قانون کار است که بر اساس آن حداقل مزد کارگران می باید بر اساس نرخ تورم و مهمتر از آن می باید بر اساس سبد هزینه یک خانوار چهار نفره تعیین بشود اما دریغ از یک ذره از عمل به این ماده قانونی. زیر پا گذاشتن ماده ٤١ قانون کار و افت شدید قدرت خرید هر ساله کارگران در شرایطی به سیاستی دائمی در شورایعالی کار تبدیل شده است که هم اکنون بیش از ٥٠ درصد کارگران کشور بویژه ساکنان حاشیه شهرها از داشتن مسکن محرومند و ایندسته از کارگران بخش اعظم دریافتی خود را بابت اجاره سنگین مسکن می پردازند و از سوئی هزینه های کمر شکن درمان با دفترچه های درمانی بی خاصیت شده و بیکاری و تعطیلی کارخانه ها و دهها معضل و مشکل دیگر چنان شرایطی را برای کارگران پدید آورده است که بدون ذره ای سیاه نمائی باید گفت که دیگر نمیشود با شرایط موجود ادامه حیات داد. امروز هر فرد با وجدانی میداند که هزینه معمولی یک خانواده کارگری با توجه به چندین برابر شدن تمامی هزینه های زندگی در طول سالهای گذشته بیش از ٣ میلیون تومان است. حال با این حداقل مزد ٦٠٨ هزار تومانی و یا افزودن ده بیست درصد به آن که فقط به اندازه خرج تو جیبی ماهیانه یک جوان می باشد چگونه یک خانواده کارگری میتواند ادامه حیات دهد آن نقطه دردناکی است که باید مسئولین مملکتی به آن پاسخگو باشند. اما با توجه به میزان افزایش حقوق کارمندان در بودجه سال آینده به میزان ١٤ درصد به نظر میاید که هیچیک از مسئولین مملکتی قصد درک وضعیت اسف بار معیشتی کارمندان و کارگران را ندارند و لذا این خود ما کارگران و مزد بگیران هستیم که باید آستین بالا بزنیم و با خواست حضور نماینده های واقعی مان در شورایعالی کار و تلاش برای ایجاد تشکلهای مستقل کارگری، بهبود شرایط زندگی و معیشت خود را تضمین کنیم و برای برون رفت از وضعیت غیر قابل تحمل کنونی در اولین قدم خواهان افزایش حداقل مزد به میزان دو میلیون تومان باشیم. مظفر صالح نیا ٣٠ آذر ماه ١٣٩٣

شریف ساعد پناه در گفتگو با سایت اتحاد
تبلیغات مهار تورم از سوی دولت ادعائی بیش نیست. سایت اتحاد: دولت روحانی از زمان روی کار آمدنش بطور مداوم صحبت از کنترل تورم کرده است. البته دولتهای پیشین نیز ادعای کنترل تورم را داشتند اما واقعیتی که ما کارگران در زندگی روزمره خود با آن مواجه بوده ایم چیز دیگری بوده است. اتفاق مسخره ای که در این میان افتاده و کمتر مورد توجه قرار گرفته این بوده است که همه دولتها و بدتر از همه دولت روحانی از تورم تصویری را داده اند که گویا بیرون از اراده دولت یک موجودیت ماورائی به نام تورم وجود دارد که حال دولت در دفاع از معیشت مردم در صدد افسار زدن به آن است. تصویر سازی این چنینی از تورم و گرانی در حالی از سوی دولت روحانی نیز ادامه دارد که همین دولت همچون دولتهای پیشین، راسا دست به افزایش مایحتاج اولیه زندگی مردم زده است و بدنبال افزایش بیش از چهل درصدی قیمت نان در سراسر کشور در حال خیز برداشتن برای افزایش قیمت حاملهای انرژی است. همه اینها در حالی است که دولت همچنان ژست کنترل تورم را حفظ کرده و نهادهای آمار دهنده نیز مطابق میل دولت در حال ارائه آمار از پایین آمدن نرخ تورم هستند. اساس اعمال چنین سیاستی در دولتهای مختلف و بویژه در دولت روحانی چیست. این سوال و برخی پرسشهای دیگر از جمله تاثیر افزایش قیمت نان بر زندگی میلیونها خانواده کارگری و عکس العمل مردم در شهر سنندج نسبت به افزایش قیمت نان سوالات مختلفی هستند که سایت اتحاد آنها را با شریف ساعد پناه عضو هیات مدیره اتحادیه آزاد کارگران ایران و نماینده اخراجی کارگران شرکت ریسندگی پرریس در میان گذاشته است. وی در رابطه با تاثیر افزایش قیمت نان بر زندگی خانواده های کارگری و دیگر اقشار کم در آمد جامعه اظهار اشت: نان همیشه ارزانترین و سهل الوصول ترین ماده غذائی بوده است که همیشه شکمهای گرسنه را سیر کرده است اما با افزایش مجدد قیمت آن، این ماده غذائی جایگاه دیگری پیدا کرده است و دیگر نمیتوان از آن به عنوان ارزنترین ماده غذائی سهل الوصول نام برد که میتواند به وفور بر سر سفره های کارگران و خانواده های کم در آمد پیدا بشود. وی در ادامه این گفتگو افزود: بدتر و فاجعه بارتر اینکه بدنبال افزایش قیمت نان و با نزدیک شدن به ماههای پایانی سال، غول تورم و گرانی بیش از همیشه و توسط خود دولت از شیشه رها خواهد شد. این یک ادعا و یا سیاه نمائی نیست بلکه چیزی است که با زمزمه افزایش قیمت حاملهای انرژی از سوی دولت در جریان است. به همین دلیل باید بگویم مسئله مهار تورم از سوی دولت فقط یک ادعاست اینرا خودشان نیز میدانند. شریف ساعد پناه در رابطه با این پرسش که چرا دولت حاضر و یا دولتهای پیشین علیرغم اینکه خود راسا در طول سالهای گذشته قیمت مایحتاج اولیه زندگی را افزایش داده اند اما دائما ژست کنترل تورم را به خود گرفته اند گفت: ببنید الان ما داریم به آخر سال نزدیک میشویم. در چنین زمانی دولت از یک طرف اعلام کرده است که حقوق کارمندان ١٤ درصد افزایش پیدا خواهد کرد. روشن است که با این افزایش در حقوق کارمندان، دستمزد کارگران نیز خیلی بیش از این درصد اضافه نخواهد شد. حال شما حساب کنید از همین الان قیمت نان را بیش از چهل درصد افزایش دادند که در زندگی روزمره یک خانواده کارگری ماهیانه هزینه اضافه ای بالغ بر چهل هزار تومان میشود. با این وضعیت و در خوشبینانه ترین حالت اگر قرار باشد حداقل مزد ما کارگران ٢٠ درصد هم اضافه بشود ماهیانه میشود ١٢٠ هزار تومان. با این حساب چهل هزار تومان افزایش هزینه نان در سفره خانواده های کارگری از همین الان از مقدار ١٢٠ هزار تومان افزایش فرضی حداقل مزد گرفته شده است. این یک طرف مسئله، طرف دیگر مسئله نیز این است که اینان با نزدیک شدن به ماههای پایانی سال تلاش خواهند کرد کمترین میزان نرخ تورم را اعلام کنند و با تمسک به آن حداقل مزد را بطور بسیار ناچیزی افزایش دهند حال اگر افزایش قیمت حاملهای انرژی و افزایش قیمت ماههای پایانی سال را نیز در نظر بگیریم میتوان گفت که اگر ٢٠ درصد هم به حداقل مزد اضافه بشود نه تنها هیچ درصدی از این افزایش بر سر سفره های ما کارگران نخواهد آمد بلکه با افزایش فرضی حداقل مزد و رسیدن آن به میزان ٧٣٠ هزار تومان، قدرت خرید این مقدار پول بسیار کمتر از ٦٠٨ هزار تومان کنونی خواهد بود. به همین دلیل است که من میگویم مهار تورم تبلیغاتی بیش از سوی دولت نیست و دلیل این تبلیغات نیز در این است که میخواهند پایین ترین حداقل مزد را بر ما کارگران تحمیل کنند و با این فضا سازیها در صددند تا کسی صدایش در نیاید و اعتراضی صورت نگیرد. وی در ادامه این مصاحبه در مورد وضعیت کارگران خبازیها و برخورد کارفرمایان خباز به افزایش قیمت نان گفت: در گیر و دار گرانی نان ریالی به دستمزد کارگران خبازیها اضافه نگردیده است وآن روی سکه گله کارفرمایان خباز هم نسبت به این گرانی به گوش میرسد که گویا این گران شدن نان هیچ گونه افزایشی نه تنها به درامد آنها نداشته است بلکه گرانی حاملهای انرژی( آب ،برق،گاز) در راه است و آنان ناچارند با کم فروشی و کم کردن وزن چانه های خمیر و تحویل نان بی کفیت به مردم جبران مافات کنند که خود این مسئله وضعیت نان را به عنوان ماده غذائی اصلی میلیونها خانواده کارگری بسیار خراب تر خواهد کرد و بر نارضایتی مردم دامن خواهد زد. شریف ساعد پناه در پایان این مصاحبه در مورد عکس العمل مردم در صف نانوائی ها در شهر سنندج نسبت به افزایش قیمت نان اظهار داشت: در همانجائی که من نان میخرم دیدم که پیرمردی با شش قرص نان از میان شلوغی نانوایی به زحمت بیرون آمد. از دور چهره خسته و گلوی بغض گرفته اش همه چیز را می گفت. به او نزدیک شدم و به بهانه صف نان سر صحبت را با او باز کردم از ته دل آهی کشید و گفت کاشکی نان ازاین هم گرانتر می شد حق ما همین است. ما دو نفر عائله هستیم با این سن و سالم اگر بخواهم تا منزل این شش قرص نان را می خورم می دانید چرا ؟ گفتم چطور؟ گفت گرانی سر جای خود چانه های خمیر آنقدر کوچک شده اند که نان مثل شیشه می ماند که می توانید طرف مقابل را ببینی و اگر روی دستم بگیرم می شکند و خرد می شود. از یک طرف دولت دست تو جیب ما می کند و از طرف دیگر از چانه ها کم و نان بی کفیت تحویل ما می دهند نمی دانم چه باید کرد ؟ در این میان خانمی نیز بدون معطلی توی حرف ما پرید و گفت : اقا جان اگر دست روی دست بگذاریم وضع از این هم که هست بدتر میشود و باید منتظر گرانی های بیشتری بود. این خانم در حالی که عصبانی به نظر می رسید ادامه داد شوهرم کارگر فصلی است . در هفته بیشتر از یکی دو روز کار ندارد دختری دانشجو و سه فرزند در مقطع دبستان و راهنمایی دارم و هر روز ما را به بهانه ای به مدرسه دعوت و از ما درخواست کمک نقدی می کنند ، هزینه های آب و برق و گاز تلفن و اجاره بها مسکن و ….. جای خود. روزانه من پنج هزارتومان نان می گیرم با این وجود نمی توانم شکم آنها رابا نان خشک سیر کنم. این خانم با تحکم ادامه داد راهی جزء ترک تحصیل بچه ها و اعتراض به این وضعیت برایمان باقی نمانده است. من ابائی از چیزی ندارم و در انتظار روز اعتراض همگانی لحظه شماری میکنم.

جوانمیر مرادی: نان گران، سفره ها خالی!
دهها سال است داشتن یک زندگی عاری از دغدغه و پریشان خیالی برای اکثریت جامعه ایران تنها به آرزوئی بدل شده است. دولتها یکی بعد از دیگری آمدند و وعده بهبودی اقتصادی و کم شدن فشارها بر عموم مردم و بخصوص کارگران دادند، اما نه تنها ذره ای از بار کمرشکن اقتصادی بر گرده اکثریت جامعه کم نکردند، بلکه با تحمیل فقر و فلاکت بیشتر دوره شان به پایان رسید و رفتند. پایان هر دوره از این دولتها همراه بود با تورم ، گرانی و هزاران معضل بویژه اقتصادی برای مردم. قدرت خرید برای اکثریت جامعه و بخصوص کارگران روزبروز و هر دوره نسبت به دوره قبل کمتر شد، اخراج سازیها همه گیرتر و خیل بیکاران عظیم تر گشت . هر ساله بر تعداد کودکان محروم از تحصیل افزوده و بر شمار کودکان کار و خیابان اضافه گردید. کلیه فروشی در جامع رواج یافت و اعتیاد و از هم پاشیدگی خانوادهای محروم جزء اخبار همیشگی روزنامه ها گردید. اینها فقط گوشه هائی است ازآنچه طی دهها سال گذشته بر جامعه گذشته است و هر دوره وعده از بین بردن یا کاهش دادن شدت آنها داده شده ولی همواره عکس وعده ها اتفاق افتاده. تعیین دستمزد سالیانه با فرسنگها فاصله عقب تر از میزان تورم و گرانی ، اخراجهای دسته جمعی و همیشگی و عدم پرداخت بیمه بیکاری به بیکاران عوامل اصلی همه مشکلات و خانه خرابیهای میلیونها انسانی هستند که جز از طریق فروش نیروی کارشان هیچ منبع درآمدی دیگری ندارند. این اکثریت عظیم قربانیان شرایط اقتصادی ای هستند که هیچ راه برون رفتی در ورای خود را نمی بیند. اقتصاد ورشکسته ایران باید برای سرپا ماندن از دستمزد کارگر و از سفره مردم زحمتکش و محروم بردارد و با آن کم و کاستی هایش را بپوشاند. یارانه ها را حذف کردند تا با پول حاصل از آن اقتصاد را رونق دهند. اقتصادی که نه رونقش دردی از مردم را دوا می کند و نه عامل رکودش مردم و کارگران هستند اما برای رونق بخشیدن به این اقتصاد ورشکسته به ابتدائی ترین حق بیش از٧٠ میلیون نفر هجوم برده می شود.حاملهای انرژی ، نان و دیگر مایحتاج ابتدائی و ضروری هر سال گرانتر شده و به این ترتیب سفره عموم مردم کوچکتر و بی رونق تر شده است. مردم و کارگران این سالها به تجربه دیده اند که همواره سرمایه داری ایران و دولتهای نماینده آن برای حفظ سودآوری اقتصاد سرمایه داری به زندگیشان هجوم برده و روزبروز سطح زندگیها را پایین آورده اند. در حالیکه تأمین زندگی آحاد جامعه باید بر هر موضوعی دیگر همانند رونق اقتصادی و حفظ سودآوری سرمایه ها ارجحیت داشته باشد. انسانهای هر جامعه ای دارای حقوقی پایه ای هستند که باید جدا از هر ملاحظه ای برسمیت شناخته و برآورده شود، و این حقوق پایه ای همان برخورداری از زندگی انسانی است. اما در کشورهای سرمایه داری و بخصوص ایران آنچه که اولویت و مبرمیت دارد رونق اقتصادی و حفظ سودآوری سرمایه هاست، و تازه بعد از آن است که به کارگران وعده بهبودی اوضاع معیشتی شان را می دهند. در ایران چون وضع اقتصادی به دور از ثبات است، کارگران و اکثر مردم محروم جامعه باید همچنان در انتظار روزی نامحتمل برای تغییر در وضعیت زندگیشان بنشینند و نه تنها همین بلکه زدن از سطح موجود زندگیشان و به فلاکت عمیقتر نشستن خود را از نظر دور ندارند. در دوران دو دولت قبل به بهانه استفاده بهینه از حاملهای انرژی، قیمت انواع این کالاها را که تأثیر مستقیم بر زندگی بیش از ٧٠ میلیون نفر دارد ده برابر افزایش دادند ولی همانطور که به تجربه دیدیم معلوم شد که موضوع اصلا ربطی به استفاده بهینه و جلوگیری از اتلاف و اصراف نبود، بلکه هدف انداختن بار گرانی و تورم بر دوش مردم بود. تورمی که مردم هیچ نقشی در بوجود آوردنش نداشته و اینک باید تاوان آن را با تحمل فقر و نداری بیشتر از پیش بپردازند. و امروز در دولت تدبیر و امید! نان را ٣٠ تا ٤٠ درصد افزایش داده اند که معنایش همراه ساختن کارگران و مردم کم درآمد با کابوس همیشگی گرسنگی است. گرانی نان در جامعه ای که اصلی ترین ماده غذائی سفره شان نان است به معنای به ورطه گرسنگی مطلق و نابودی و فلاکت غیر قابل تحمل سوق دادن انسانهاست. جامعه ای که میلیونها بیکار، دهها میلیون نفر ٤ الی ٥ برابر زیر خط فقر و بیش از ٨٠ درصد آن زیر خط فقر زندگی می کنند معلوم است که با افزایش قیمت نان چه روزهای سختی در انتظارش است! گرانی نان هیچ توجیهی جز زدن از سفره بی رونق مردم و ریختن آن بر روی سرمایه های سرمایه داران که استثمارگران طبقه کارگر و عاملان اصلی تحمیل فقر و فلاکت بر مردم هستند، ندارد. نان، مایحتاج ضروری زندگی و کالاهائی مانند آب، برق، گاز و بنزین که زندگی آکثریت جامعه به آنها گره خورده اند نباید به بهانه های جورواجورگران شوند و وصله کم و کاستیهای به اصطلاح بنگاههای اقتصادی و غیره گردند. گران شدن هر یک از این کالاها به معنای مواجه ساختن اکثریت جامعه با فقر و گرسنگی و هزار مصیبت و معضل دیگر و به معنای واقعی فدا کردن اکثریت برای حفظ منافع اقلیتی است که در چنین شرایطی سودهای میلیاردی به جیب می زنند.

تجمع خانواده های اعضای بازداشتی کمیته هماهنگی در سنندج
به گزارش رسیده در روز یکشنبه ٢٣ آذر تعدادی از خانواده های اعضای بازداشتی کمیته هماهنگی درمقابل ستاد خبری تجمع کرده و خواهان پاسخگویی در مورد وضعیت فرزندانشان و خصوصا سلامت ریبوار عبداللهی شدند. ستاد خبری به خانواده ها اعلام کرد که بایستی به دادستانی استان مراجعه کرد و از آنان پاسخ بگیرید. همچنین مامورین نیروی انتظامی در محل حاضر شده و با بی احترامی به خانواده ها آنان را تهدید به بازداشت کردند. بر اساس این گزارش ریبوار عبداللهی فعال کارگری و عضو کمیته ی هماهنگی که در شرایط نامناسب جسمی در قرنطینه ی زندان مرکزی سنندج نگهداری می شود طی یک تماس تلفنی با خانواده اش خواستار پیگیری وضعیتش از مراجع قضایی شده است. بدنبال این تماس امروز ٢٤ آذر خانواده این فعال کارگری با مراجعه به دادستانی و شعبه ی ٤ دادیاری دادگاه سنندج خواهان رسیدگی به وضعیت فرزندشان شده اند که با جواب سربالای قاضی رستمی و دادستان روبرو شده اند.
کمیته ی هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری بازداشت ریبوار عبداللهی، فردین میرکی و فرزاد مرادی نیا اعضای این کمتیه در شهر سنندج را محکوم کرده و همچنین خواهان آزادی فوری آنان و سایر کارگران و فعالین کارگری و زندانیان سیاسی می باشد.

حقوق بازداشت شدگان و زندانیان
طبق گزارشات دریافتی روز جمعه ٢١ آذر، ریبوارعبداللهی فعال کارگری و عضو کمیته هماهنگی که بعد از سه روز بازداشت در بازداشتگاه مرکزی اداره اطلاعات در اثرفشارها و صدمات وارده بیهوش و دچار صدمات جدی در ناحیه سر و شکم شده بود، به اورژانس بیمارستان توحید منتقل شد. همچنین در شرایطی که٢٧ نفر از زندانیان سیاسی زندان ارومیه نزدیک به یک ماه استدست به اعتصاب غذا زده و وضعیت جسمی آنها بحرانی است، نه تنها خواسته های آنها مبنی بر تفکیک زندانیان برمبنای جرم و در این راستا انتقال زندانیان سیاسی به بند مستقل، حق برخورداری از وکیل، حق ملاقات، متوقف کردن ضرب و شتم زندانیان و …مورد رسیدگی قرار نگرفته، بلکه این زندانیان مورد توهین و تهدید و خانواده های آنها نیز تحت فشار قرارگرفته اند. طبق گزارشات واصله، در ادامه اعتصاب غذای زندانیان سیاسی زندان ارومیه، که جهت دستیابی به حقوق ابتدایی و بدیهی این زندانیان صورت گرفته، روز دوشنبه ٢٤ آذر، یکی از زندانیان به نام محمد عبداللهی با دستبند و پابند به اداره حفاظت اطلاعات زندان مرکزی ارومیه منتقل شده و در آنجا به شدت مورد توهین قرار گرفته و تهدید می شود که اگر اعتصاب غذای خود را نشکند حکم اعدام وی اجرا خواهد شد. باید بدانیم که زندانی به لحاظ حقوقی هیچ تفاوتی با افراد آزاد ندارد و حق و حقوق تعریف شده‌ای دارد. تنها تفاوت زندانی با دیگران این است که در یک مکان محصور و بسته ‌نگهداری می‌شود و نمی‌تواند از آن مکان خارج گردد. از همین رو هر نوع تعرض لفظی و فیزیکی و معنوی، باید در دادسرا و دادگاه عمومی محل وقوع رسیدگی شود. همچنین بر اساس تبصره ١ ماده ٢٣٥ آیین نامه زندانها استفاده از دستبند تنها در هنگام انتقال و بدرقه مجرمین خطرناک مجاز شمرده شده و در غیر این صورت استفاده از آن تخلف است. نه تنها آیین نامه سازمان زندان ها، درمواد مختلفی از جمله ماده ٨ و ٦٩ و ٧٠ به تقسیم بندی زندانیان بر اساس نوع جرم اذعان داشته، بلکه ماده ٣ بازداشتگاههای امنیتی، به اصل تفکیک اشاره می کند و قوانین بین المللی نیز به اصل تفکیک جرائم تاکید دارند. طبق اصل ٣٥ قانون اساسی و مواد ١٨٥ و ١٨٦ قانون آئین دادرسی در امور کیفری، نه تنها متهم حق دارد از وکیل برخوردار شود بلکه در صورتی که متهم استطاعت مالی برای پرداخت هزینه وکیل را نداشته باشد می بایست برای او وکیل تعیین و حق الزحمه وکیل از بودجه دادگستری پرداخت گردد. طبق قوانین بین المللی “هنگامی که یک دولت افراد را از آزادیشان محروم می کند، مسئولیت مراقبت از سلامتی آنان را چه در خصوص شرایط نگهداری و چه درمان فردی آن ها، که ممکن است در نتیجه شرایط نگه داری شان لازم باشد، عهده دار می شود.” این بدان معنی است، که “مسئولیت جان زندانی، مادامی که در زندان است، بر عهده سیستم قضایی است. همانطور که مشاهده می شود این زندانیان نه تنها از حقوق انسانی خود محرومند اکثر آنها به دلیل جرائم سیاسی و عقیدتی محکوم به اعدام شده اند حتی از زاویه قوانین مصوب موجود در ایران و همچنین قوانین بین المللی نمی بایست در چنین شرایط غیر انسانی نگهداری شوند و به جای رسیدگی به خواسته های برحقشان مورد توهین و تهدید نیز قرار بگیرند. نمونه های فوق که اخیرا اتفاق افتاده تنها گوشه ای از فضای حاکم بر زندانها و بازداشتگاههای موجود در ایران بوده و نمونه هایی از فشاری است که به ویژه به کارگران و فعالین کارگری و یا زندانیان سیاسی و عقیدتی اعمال می شود. کمیته هماهنگی ضمن محکوم نمودن دستگیری و بازداشت کارگران، فعالین کارگری و زندانیان سیاسی و عقیدتی، که صرفاً به خاطر دفاع از حقوق حقه کارگران و بیان عقیده دستگیر و زندانی می شوند خواهان آزادی بدون قید و شرط آنان بوده، هرنوع اعمال فشار و توهین وتهدید و ضرب و شتم و شکنجه ی کارگران زندانی و زندانیان سیاسی را برخلاف حقوق انسانی آنان و حتی قوانین پذیرفته شده ی خودِ سرمایه در چهار چوب مناسبات زندان بانان با زندانیان دانسته و خواهان لغو کلیه احکام ضد انسانی اعدام و توقف شکنجه و همچنین توهین و تحقیر زندانیان و به رسمیت شناخته شدن حقوق انسانی وقانونی آن ها، می باشد. کمیته هماهنگی همچنین از خواست های برحق کلیه فعالین کارگری و زندانیان سیاسی و عقیدتی از جمله زندانیان سیاسی ارومیه دایر بر تفکیک زندانیان بر مبنای جرم و انتقال به بندهای مستقل، برخورداری ازوکیل، توقف رفتارهای غیر انسانی از جمله تبعید، قطع ارتباط با خانواده، پرونده سازی و ضرب و شتم و اعمال فشار به خانواده های زندانیان حمایت کرده و تاکید می کند که جای کارگران و فعالین کارگری و زندانیان سیاسی و عقیدتی در زندان نیست چه رسد به این که مورد شکنجه و ضرب و شتم و توهین و تحقیر نیز قرار بگیرند. کمیته ی هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری

اخبار بین المللی

آمریکا – راهپیمایی گسترده در واشنگتن در پی‌ تبرئه ماموران پلیس
هزاران نفر از مردم در واشنگتن، پایتخت آمریکا، در راهپیمایی در اعتراض به کشته شدن چند سیاهپوست غیرمسلح به دست پلیس و رای هیات های منصفه بدوی در روزهای اخیر شرکت کرده اند. قرار است چند تن از بستگان مایکل براون، که در شهر فرگوسن در میسوری با شلیک گلوله کشته شد، و اریک گارنر که فشار مامور پلیس نیویورک بر گردن او به مرگش منجر شد،‌ سخنرانی کنند. هر دو آنها در رویارویی با پلیس کشته شدند ولی هیات های منصفه بدوی حکم به تبرئه پلیس دادند. این حکم ها آتش خشم معترضان را شعله ور کرده است. انتظار می رود در گردهم‌آیی اعتراضی در نیویورک هم هزاران نفر شرکت کنند. حال و هوای این راهپیمایی آرام توصیف شده ولی شمار زیادی از نیروهای پلیس در حال آماده باش به سر می برند. از زمان اعلام نظر هیات منصفه بدوی درباره برائت اتهامات دانیل پانتالیو، مامور پلیسی که در ویدئوها با گرفتن گردن اریک گارنر، وی را به زمین می‌زند، اعتراض ها بالا گرفته است. سیستم هیات منصفه بدوی که تنها در نظام قضایی آمریکا وجود دارد بارها مورد انتقاد فعالان جامعه مدنی این کشور قرار گرفته است. در این سیستم، هیاتی پیش از رسیدگی قانونی به یک پرونده در مورد وارد یا ناوارد بودن اتهامات تشکیل جلسه می‌دهد و چنانچه تصمیم به تبرئه متهم بگیرد، دیگر دادگاهی برای رسیدگی به پرونده تشکیل نمی‌شود. ماجرای مربوط به مرگ آقای گارنر از آنجا آغاز شد که پلیس او را در خیابان و به دلیل فروش غیرقانونی سیگار محاصره کرد و هنگامی که ماموران پلیس تلاش می‌کردند او را بازداشت کنند، جان خود را از دست داد. پزشکی قانونی نیویورک گفته است مرگ اریک گارنر به دلیل فشار بر قفسه سینه او در شرایطی بوده که پلیس او را بدون اجازه حرکت به طور فیزیکی روی زمین نگهداشته بود. دارن ویلسون، مامور پلیس در شهر فرگوسن نیز با شلیک چند گلوله به مایکل براون سبب مرگ او شده بود ولی او هم از تعقیب قضایی رهایی یافت. این تصمیم هیات‌منصفه بدوی در میسوری نیز باعث شکل‌گیری موج جدیدی از اعتراضات مردمی در این ایالت آمریکا شده است.

روسیه – اعتراض نسبت به طرح کاهش بودجه آموزش و بهداشت
صدها تن از پزشکان و طرفداران احزاب چپ با در دست داشتن پرچم های قرمز رنگ ضمن برپایی تظاهرات در شهر مسکو نسبت به تصمیم دولت درباره کاهش بودجه آموزش و پزشکی اعتراض کردند. در پی این تصمیم دولت، تاکنون ٢٨ موسسه آموزش پزشکی و ١٥ بیمارستان تعطیل شده است. اگرچه مقام های رسمی می گویند، این طرح همچنان در دست بررسی است. یکی از معترضان می گوید: ” من نسبت به اقدام صورت گرفته از سوی مقام های مسئول بسیار خشمگین هستم. به نظر من ما مخالفان دولت نیستیم بلکه این دولت است که با ایده و خواسته های ملت مخالفت کرده است.” بر اساس آمار درج شده در وب سایت رسمی دولت روسیه، میزان سرمایه گذاری در زمینه بهداشت و درمان در فاصله سالهای ٢٠١٤ تا ٢٠١٦ میلادی تنها ٤ درصد خواهد.

هائیتی – استعفای نخست وزیر در پی‌ شدت گرفتن اعتراضات مردم
در پی شدت گرفتن اعتراض های خیابانی لوران لاموت، نخست وزیر هائیتی از کناره گیری اش از قدرت خبر داد. وی این خبر را نخستین بار با استفاده از توئیتر منتشر کرد. آقای لاموت نوشت: “من به عنوان نخست وزیر با احساس انجام وظیفه استعفا می دهم. ” وی پیش تر گفته بود که درباره اعتراض های ضددولتی با مردم سخن می گوید. تظاهرات ضددولتی در پورتو پرنس، پایتخت هائیتی با واکنش نیروهای امنیتی و کشته شدن یکی از معترضان رو به رو شده است.

آمریکا – تظاهرات سراسری مردم با شعار “برابری و عدالت”
همزمان با تظاهرات گسترده مردم واشنگتن در اعتراض به تبعیض نژادی و قدرت و اختیارات بیش از حد پلیس آمریکا در شهرهای دیگر نیز تظاهراتهایی مشابه برپا بود. بر اساس گزارش ها، در شهر شیکاگو درگیری هایی میان پلیس و معترضان صورت گرفت و دستکم ٦ تن از معترضان بازداشت شده اند. برخی رسانه های محلی تعداد افراد بازداشت شده را بیش از ٢٠ تن عنوان کرده اند. خیابان های نیویورک نیز شاهد حضور گسترده مردمی بود که با شعار ما “عدالت و برابری” می خواهیم، تظاهرات کردند. اغلب تظاهرکنندگان تصویر اریک گارنر، سیاهپوست را که گفته می شود در جریان بازداشتش از سوی پلیس کشته شد را در دست داشتند. بر اساس گزارش ها، پلیس شهر بوستون نیز حدود ٢٣ تن از معترضانی را که سعی داشتند یکی از بزرگراههای اصلی شهر را مسدود کنند را دستگیر کرده است. در شهر اوکلاند در غرب کالیفرنیا نیز حدود ٤٥ تن از معترضان به اتهام هایی همچون خرابکاری و عدم پذیرش دستور پلیس بازداشت شدند. اعتراض ها طی هفته های گذشته و پس از مرگ سه شهروند سیاه پوست به دست ماموران سفیدپوست آغاز شد. همزمان تصمیم هیات منصفه دادگاههای نیویورک و فرگوسن در بی گناه تشخیص دادن ماموران پلیسی که عامل کشته شدن سیاه پوستان بودند، اعتراض ها را شدت بخشید.

پاکستان – کشتار بیش از ١٤٠ دانش آموز توسط جنایتکارن اسلامی طالبان
روز سه شنبه ١٦ دسامبر (٢٥ آذر) دنیا شاهد جنایتی دیگر از جنایتکارن اسلامی بود. نیروهای مسلح طالبان به مدرسه‌ای در پاکستان حمله کردند و دانش آموزان بیگناه را به گلوله بستند. پلیس و نیروهای امنیتی پاکستان می گویند تعداد کشته شدگان در جریان حمله مهاجمان مسلح طالبان به مدرسه ای در پیشاور افزایش یافته و ١٣٢ دانش آموز و ٩ معلم و کارمند این مدرسه جان باخته اند. تعداد مجروحان این حمله نیز حدود ١٢٠ نفر اعلام شده است. مهاجمان بلافاصله پس از ورود به این مدرسه، به روی آنها اتش گشودند و بسیاری از جان باختگان از ناحیه سر هدف گلوله قرار گرفتند. امیر متین، دانش آموز مجروح می گوید: “ما داخل کلاس درسمان بودیم. درب کلاس را از داخل قفل کردیم، اما سه نفر مهاجم به درب شلیک کردند و وارد شدند و روی ما آتش گشودند.” بنا به گزارش ها تعداد دانش آموزان و کارکنان مدرسه حدود پانصد نفر بوده و نیروهای ارتش موفق شده اند بسیاری از آنها را از مدرسه خارج کنند. یک دانش آموز دیگر در مورد نحوه نجات خود و دوستانش از این حمله و گروگانگیری می گوید: “به محض اینکه تیراندازی شروع شد معلم ما را در گوشه ای برد و نشاند و گفت سرمان را پائین بگیریم. بعد از حدود یک ساعت که تیراندازی فروکش کرد، افراد ارتش آمدند و ما را نجات دادند و وقتی بیرون آمدیم همکلاسی هایمان را دیدیم که در کریدورها سه یا چهار بار هدف شلیک قرار گرفته و برخی کشته و برخی مجروح شده بودند. خون آنها در همه جا ریخته شده بود.” عملیات ارتش و نیروهای امنیتی حدود هفت ساعت به طول انجامیده و به گزارش مقامات پاکستان تعداد مهاجمان مسلح ٩ نفر بوده اند که همگی در جریان عملیات کشته شده اند. علاوه بر تیراندازی چند انفجار نیز در داخل ساختمان مدرسه رخ داده است.

مجارستان – تظاهرات چند هزار نفره علیه سیاست‌های دولت
چند هزار نفر از مخالفان سیاست های دولت مجارستان روز ١٦ دسامبر (٢٥ آذر) طی تظاهراتی در بوداپست، پایتخت، خواهان استعفای ویکتور اوربان، نخست وزیر این کشور شدند. محبوبیت حزب فیدز آقای اوربان در عرض فقط یکماه اخیر بیش از ١٠ درصد کاهش یافته است و اعتراضات علیه او و حزبش بیشتر شده است. یکی از مخالفان سیاست های حزب حاکم گفت: “فکر می کردیم حزب فیدز پس از سوسیالیست ها سیاستهای درستی را اتخاذ می کند اما اشتباه می کردیم. با در اختیار داشتن اکثر کرسی های پارلمان، دولت هر سیاستی را که می خواهد اعمال می کند.” دیگری گفت: “بهترین حالت ممکن استعفای دولت و واگذاری پارلمان به مخالفان است. از آنجایی که به چنین اتفاقی خوشبین نیستم پس به اعتراض علیه لوایح شوک آور دولت ادامه خواهم داد.” تظاهرات سه شنبه شب نه توسط احزاب سیاسی مخالف بلکه توسط گروهها و تشکل های مدنی سازماندهی شده بود. اعتراض به محدودیت های اجتماعی، فساد و نیز سیاست های مالیاتی، آموزشی و اقتصادی دولت از جمله انگیزه های شرکت کنندگان در تظاهرات سه شنبه شب بود. مخالفان دولت وعده ادامه برگزاری تظاهرات در سال آتی را داده اند که در دوم ژانویه برگزار خواهد شد.

خبر‌های کوتاه
پرو – به گزارش “رویترز”، کارگران بزرگترین معدن مس و روی “پرو” در اعتراض به عدم پرداخت مطالباتشان دست به اعتصاب زدند. رهبر اتحادیه کارگران گفت: در کمتر از یک ماه گذشته این دومین اعتصاب است که برگزار شده است.
چین – به گزارش “شین هوا”، روز یکشنبه ٢٣ آذرماه، براثر انفجار در یک معدن زغال سنگ در چین ١٠ کارگر جان خود را از دست دادند. مقامات چینی اعلام کردند در پی انفجار گاز در یک معدن زغال سنگ در شهر “جیشی” واقع در شمال شرقی چین ١٠ کارگر در زیرزمین گرفتار شدند و ماموران امداد جسد این کارگران را از معدن خارج کردند.
ترکیه – صدها تن از اعضای سندیکاهای کارگری ترکیه با برگزاری تظاهرات اعتراضی در “آنکارا” سیاستهای اقتصادی و بودجه سال ٢٠١٥ دولت ترکیه را محکوم کردند. هواداران و اعضای سندیکاهای کارگران انقلابی، کارگران شاغل در بخش دولتی، اتحادیه معماران و مهندسان و اتحادیه پزشکان در تظاهرات در آنکارا به لایحه بودجه پیشنهادی دولت حزب عدالت و توسعه ترکیه اعتراض کردند. معترضان همچنین تغییرات اخیر در قوانین مربوط به بخش های آموزشی و قضایی ترکیه را محکوم کردند. معترضان همچنین اعلام کردند: “از دولت می خواهیم به صدای مردم گوش کند و به دنبال بودجه و سیاست هایی باشد که منافع فقرا، کارگران و کارمندان را در نظر بگیرد. کارگران نمی خواهند بودجه کشور به جنگ، غارت و سرقت اختصاص یابد.”
ترکیه – به گزارش “بی بی سی”، پلیس ترکیه در عملیاتی شبانه حداقل ٢٤ تن از روزنامه نگاران و مخالفان دولت “رجب طیب اردوغان” را بازداشت کرده است. در این عملیات که در ساعت های نخستین بامداد یکشنبه ١٤ دسامبر (٢٣ آذر) رخ داد، پلیس به مقر روزنامه “زمان”، و شبکه تلویزیونی “سامانیولو” حمله کرد که با واکنش کارکنان و بعضی از هواداران این رسانه ها مواجه شد. لازم به ذکر است در پی انتشار خبرهایی درباره احتمال آغاز عملیات گسترده نیروهای امنیتی برای دستگیری ٤٠٠ تن از مخالفان دولت ترکیه از جمله ١٥٠ تن از روزنامه نگاران، هزاران نفر به منظور اعلام حمایت از آنان در مقابل ساختمان مرکزی روزنامه زمان در استانبول تجمع کردند.
هند – همزمان با دومین سالگرد تجاوز گروهی به یک دانشجوی دختر در هند، ده ها تن روز سه شنبه در دهلی با برگزاری تجمعی خشونت علیه زنان را محکوم کردند. دو سال پیش در چنین روزی،این دانشجوی رشته فیزیوتراپی در یک اتوبوس مورد تجاوز گرهی قرار گرفت و چند روز بعد در بیمارستان چان سپرد. این حادثه بازتاب گسترده ای در هند داشته است.
بلژیک – روز دوشنبه ٢٤ آذرماه اعتصاب سراسری و کم سابقه کارگران در بلژیک منجر به لغو پروازها، تعطیلی شبکه حمل و نقل شهری، مدارس، دفاتر کاری و تعطیلی سراسری گردید.
اتحادیه های کارگری در اعتراض به برنامه های ریاضتی دولت جدید بلژیک یک رشته اعتصاب و تظاهرات برنامه ریزی کرده اند و اعتصاب گسترده روز دوشنبه هم در همین راستا برگزار شد. روز پنجشنبه گذشته نیز یکصد هزار کارگر در شهر “بروکسل” پایتخت بلژیک در اعتراض به سیاست های ریاضتی دولت تظاهرات کردند که به درگیری با پلیس انجامید.
پرتغال – روز چهارشنبه ٢٦ آذرماه، کارکنان مترو “لیسبون” پایتخت “پرتغال” در اعتراض به شرایط کاری بد خود و برنامه های دولت برای خصوصی سازی شرکت مدیریت سامانه مترو اعتصاب کردند.
به گزارش خبرگزاری “شین هوا”، رئیس فدراسیون اتحادیه های حمل و نقل و ارتباطی گفت: تقریبا همه کارکنان مترو به این اعتصاب پیوستند زیرا آنان احساس می کنند شرایط کاری و زندگی مناسبی ندارند و باید اعتراض خودشان را اعلام کنند. این اعتصاب در پی‌ عدم دستیابی به توافق با کارفرمایان در مورد ساعت کار، تعطیلات و غیره صورت گرفت.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *