اصغر کریمی:
عکس العمل سریع و نسبتا قدرتمند مردم اصفهان، تهران و برخی شهرهای دیگر به جنایت اسیدپاشی حکومتی ها، نشان داد که روحیه مبارزاتی تازه ای در میان مردم شکل گرفته است. این روحیه را در اعتصابات طولانی مدت در بسیاری مراکز کارگری، در همبستگی توده ای با مردم کوبانی و در فضای اعتراضی علیه اعدام ریحانه شاهد بودیم. روحیه حاکم بر اعتراض مردم علیه اسیدپاشی نشاندهنده حساسیت بیشتر جامعه علیه ستم و جنایت علیه زنان است. در چنین فضائی باید با آمادگی بیشتر به دفاع از حقوق زنان برخاست. ۴ آذر (۲۵ نوامبر) روز جهانی مبارزه علیه خشونت به زنان نزدیک است. فرصتی است که مردم را هرچه بیشتر به میدان آورد و تحرک مبارزاتی تازه ای علیه ستم به زنان سازمان داد. فرصتی است تا مردم جهان را علیه اسیدپاشی و کل آپارتاید جنسیتی و کل اسلام و اسلام سیاسی و در همبستگی با زنان کشورهای اسلام زده به میدان آورد.
یک نکته مهم را اما باید قبل از هرچیز یادآوری کرد و آن اینکه ستم به زنان و خشونت در حق زنان در ایران امری دولتی و سیاسی است و پاسخ سیاسی میطلبد. روشن است که همه اشکال ستم و تبعیض در جامعه طبقاتی جنبه فرهنگی هم دارد. اما فرهنگ چگونه ساخته میشود؟ نگاهی به چند اظهار نظر اخیر چند امام جمعه حکومت بسیار گویا است:
یوسف طباطبایینژاد، امام جمعه اصفهان:
به گزارش جهان به نقل از مهر، امام جمعه اصفهان گفت: مساله حجاب دیگر از حد تذکر گذشته است و برای مقابله با بدحجابی باید چوب تر را بالا برد و از نیروی قهریه استفاده کرد. در آیهای از قرآن، خدا گفته است قرآن را نازل کردیم که مردم را به قسط وعدل فرا خواند، اما در کنار این آیه لفظ آهن را به کار میبرد که همه مفسران قرآن، آهن را بر برخورد جدی و شمشیر تعبیر کردهاند.
وی افزود: برخورد با قاطعیت و قوه قهریه احتیاج قانون است و برای رعایت مجموعه قوانین الهی، که در غیر این صورت برخورد جدی با این مساله شود. در ذهن برخی مسوولان نیز وارد شده که باید در برخورد با مساله بدحجابی فرهنگ مردم را بالا برد، برخی مواقع، جدیت لازم است و اکنون زمان آن رسیده که چوب تر را برای مقابله با بد حجابی بالا برد.
برخی معتقد هستند قوه قهری در جامعه لازم نیست و باید از باب فرهنگ وارد شد، اما با نصیحت تنها نمیتوان کاری کرد. امر به معروف و نهی از منکر هم زمان قدیم به صورت افرادی به نام محتسب بوده است که شلاق به دست بوده است.
احمد علمالهدی، امام جمعه مشهد:
زنان بد حجاب، خفاشان شب و گرگان درنده روز هستند. گناه معضل بیحجابی و بدحجابی از سرقت و آدمكشی هم بدتر است. معضل بیحجابی و بدحجابی از بدترين انواع فسق و فجور در جامعه است و اشاعه فسق و فجور، فحشاء، لاابالیگری، شرارتها و اكثر مشكلات جامعه كه امنيت عمومی را به مخاطره میاندازد از تبعات منفی بیحجابی و بدحجابی است. زنان بیحجاب و بد حجاب كه با وضع زننده در جامعه ظاهر میشوند، در حقيقت امنيت عمومی و اجتماعی مردم را به مخاطره میاندازد و خفاش شب و گرگ درنده روزاست. برخی عنوان كردند كه معضل بیحجابی و بدحجابی را بايد با مسائل فرهنگی رفع كرد ولی آيا معضلی كه امنيت عمومی و اجتماعی مردم را به مخاطره میاندازد میتوان با مسائل فرهنگی كاهش داد.
تامين امنيت ناموس مردم از مسائل معيشتی و حتی جان و مال مردم هم مهمتر است.
اباحه گری و تک خوانی زنان و توسعه موسیقی در راستای منافع دشمنان اسلام و نظام است.
هرگاه زن و دختر بدحجاب آرایش کرده در برابر جوانی قرار می گیرد او را از مسیر دین خارج کرده و به مسیر فساد می کشاند و از این راه دشمن به هدف خود میرسد و این افراد بدحجاب چه بخواهند و چه نخواهند خاکریز اول جنگ نرم دشمن هستند و جبهه او را تغذیه می کنند!
دختران و زنان ساپورتپوش باعث مشکل اقتصاد هستند.
احمد خاتمی، امام جمعه تهران و عضو هیئت رئیسه مجلس خبرگان رهبری:
برای حل مساله حجاب باید خون ریخته شود. مساله حجاب در جامعه امروز ما تبدیل به یک مشکل و فاجعه فرهنگی شده است. دیگر نمیتوانیم بگوییم در حوزه مسائل فرهنگی و علیالخصوص حجاب در کشور کمکاری صورت می گیرد و باید گفت اصلا کاری در جامعه برای حل مشکلات اینچنینی صورت نمیگیرد. دیگر با کار فرهنگی نمیتوان جلوی بدحجابی در جامعه را گرفت و فکر میکنم برای حل این مساله باید خونهای پاکی ریخته شود تا این معضل از جامعه ما ریشهکن شود. با رویکرد آرام و آهسته و به اصطلاح کار فرهنگی دیگر نمیتوان این موضوع را حل کرد.
احمد جنتی، امام جمعه تهران و رئيس ستاد امر به معروف و نهي از منكر:
در صورتی كه اين فريضه مهم یعنی حجاب به درستی انجام نشود، امالفساد خواهد بود. بنا بر آيات متعدد قرآن، حجاب از حدود الهی است و كسي كه به اين مسئله توجهی ندارد و آن را رعايت نميكند در حقيقت به قرآن و اولياء خدا دهنكجی ميكند. افرادی كه تا حدودی معتقد هستند اما بیحجابی میكنند، اين دسته افراد تجاهر به فسق و گناه مضاعف دارند و در حقيقت جامعه را سمپاشی ميكنند. فسادی كه يك زن بدحجاب در جامعه پخش ميكند از سم بدتر است. هيچكس حق ندارد نيروی انتظامی را در مبارزه با بدحجابی محدود كند. آيا میتوان مثلا در مبارزه با اراذل و اوباش و يا قاچاقچيان مواد مخدر نيز فقط به كار فرهنگی بسنده كرد؟ مساله حجاب موضوع روز كشور است و هر چند مشكلات زيادي در زمينههای سياسی، اقتصادی و غيره داريم، اما مساله امنيت اخلاقي نبايد با اين بهانه كه مسائل مهمتری پيش رو داريم، ناديده گرفته شود. سكوت در برابر بدحجابی گناهی نابخشودنی است. برخی حرفهايی میزنند كه هيچ عقل و دينی قبول نميكند و وقتی كار به موضوع مبارزه با بدحجابی میرسد میگويند بايد كار فرهنگی صورت گيرد؛ حال سوال اين است كه چرا بايد در اين مورد كار فرهنگی كرد و در جاهای ديگر كار فرهنگی نمیكنند؟
علی برهان، امام جمعه مهریز یزد:
زنان بدحجاب مانند الاغهای پالاندار هستند. انسان آدم بیحجاب را مانند الاغ لخت و بیپالان یک بار ببیند چشمانش سیر میشود و دیگر وسوسه نمیشود و شماها الاغ بیپالان ندیدهاید، که حتما دیدهاید و در زمان شاه زنان بیحجاب زیاد بودند ولی جلب توجه نمیکردند ولی هماکنون زنان بدحجاب که مانند الاغهای پالاندار هستند در جامعه فراوانند و خودنمایی میکنند.
مردم مهریز تحمل وجود یک خانم مانتویی را در شهرشان ندارند و دانشگاهی که بخواهد خانم مانتویی را راه بدهد نداریم وهماکنون پوشش لباس و وضع ظاهری که بعضی از خانمها و دختران میچرخند از بیحجابی بدتر است.
مصباح یزدی عضو مجلس خبرگان رهبری:
نهی از منکر با زبان خشک جواب نمیدهد. امام حسین در راه امر به معروف و نهی از منکر کشته شد. نهی از منکر با زبان خشک جواب نمیدهد و باید روشی را جایگزین کرد که دیگران از آن استقبال کنند.
از این اظهار نظرات چند نتیجه گرفته میشود:
اولا این تبلیغات که از تریبون های رسمی کشور بیان میشود و در صدا و سیما و سایر ارگانهای تبلیغی حکومت به کرات و از این بدترش را هم هرروزه شاهد هستیم، بیانگر این است که مساله بیحقوقی زن و خشونت علیه زنان و از جمله اسید پاشی های اخیر به زنان امری دولتی، سازمان یافته و سیاسی است. اینها هستند که دار و دسته های اوباش خود را تحریک میکنند و البته قضیه فراتر از تحریک است، سالها است دستجات مختلفی شبیه انصار ثارالله توسط اینها با حقوق ماهانه و پنجه بوکس و کارد و زنجیر و اسید اجیر شده و به شیوه ای سازمان یافته مشغول اقداماتی فراتر از تذکر لسانی علیه زنان و مردم بوده اند. ۲۶ ارگان دولتی را نیز که رسما علیه زنان و برای تحمیل حجاب و سایر مقررات اسلامی و در واقع برای عملی کردن اراجیف آیت الله ها سازماندهی شده اند باید به این دستجات نیمه رسمی اضافه کرد.
دوم اینکه، این اظهارات به هر محکمه منصفانه ای ارجاع شود، عوامل آنرا بعنوان عاملین اصلی اسیدپاشی، تجاوز به زنان، خشونت هرروزه علیه زنان و همه جنایاتی که در جامعه علیه زنان صورت میگیرد محکوم خواهد کرد.
سوم اینکه، شیادان اصلاح طلب حکومتی تلاش میکنند دولت را از خشونت علیه زنان مبرا کنند و سرکوب زنان را به جناح خاصی در حکومت نسبت بدهند و روحانی و همینطور خاتمی و خمینی را تبرئه کنند. اما در تمام این ۳۶ سال مجلس با شرکت و حتی ریاست همین اصلاح طلبان قانون گذرانده و دولت اجرا کرده است. بودجه ۲۶ ارگان دولتی نیز که علیه زنان سازمان یافته اند توسط دولت و مجلس تصویب شده و پرداخت میشود. و روشن است که درمورد میزان خشونت علیه زنان، در میان مقامات و مسئولین حکومت اختلاف نظر هست. اما این اختلاف اساسا ناشی از مبارزه قدرتمند زنان و کل جامعه علیه طرح های جنایتکارانه حکومت است. شکست های پی در پی اقدامات حکومت از یکطرف و تلاش برای جمع آوری رای در جریان مضحکه های انتخاباتی از جمله دلایل به اصطلاح انعطاف برخی دولت ها نسبت به مساله حجاب و قوانین دیگر اسلامی بوده است. اخیرا و بدنبال رشد صعودی بی حجابی و بطور کلی تعرضی تر شدن مبارزه زنان و مردم علیه قوانین اسلامی و بلند شدن سر و صدای امام جمعه ها، محمدباقر نوبخت، سخنگوی دولت روحانی در جمع خبرنگاران بدحجابی را بیماری خواند و برخورد با آن را مورد تایید کامل دولت دانست و در دوره خاتمی نیز طرح گسترش حجاب و عفاف تصویب شد. از این اظهار نظرات توسط مقامات دولت تا دلتان بخواهید هست اما هیچ دولتی در این ۳۶ سال حتی یک قانون به نفع زنان تصویب نکرده و یک بیانیه علیه اراجیف آیت الله ها منتشر نکرده است. اصلاح طلبان فقط ماهیت پست و ضد زن خود را به نمایش میگذارند.
به مساله بیحجابی باید سنگسار و پدوفیلیسم اسلامی و شوهر دادن دختربچه ها، بعنوان بزرگترین و جنایتکارانه ترین نوع خشونت به کودک و زن، و شلاق زدن به زنان و جداسازی در مهد کودک ها و دبیرستان و دانشگاه و کنار دریا و بسیاری مجامع عمومی و ممنوعیت ورود زنان به استادیوم های ورزشی، صیغه یا فحشای رسمی اسلامی، حق مرد برای داشتن چهار زن رسمی و تعداد نامحدود همسر صیغه ای، محرومیت زنان از بسیاری مشاغل و رشته های تحصیلی و هزار محرومیت دیگر را اضافه کرد. و اینها منطبق بر ایدئولوژی حکومت است. طبق این ایدئولوژی زدن زن بر اساس نص صریح قرآن مجاز است، در صورت تجاوز همیشه زن همدست و شریک جرم محسوب میشود، اگر از خود دفاع کند و طرف مقابل کشته شود محکوم به اعدام است و اگر تسلیم شود، به زندان و اگر مزدوج باشد به سنگسار محکوم میشود. بر اساس فقه اسلام که مبنای قوانین جمهوری اسلامی است مرد مجاز است که همسر، خواهر، دختر عمو و یا مادر خود را در صورت داشتن ارتباط خارج از ازدواج به قتل برساند و صدها و هزاران حدیث و آیه دیگر از این جنس خمیرمایه اسلام و قرآن و حکومت اسلامی را میسازد.
تاریخ این حکومت پر است از تبلیغات سیستماتیک از تریبون های رسمی نماز جمعه و صدا و سیما و سایر رسانه های حکومتی علیه زنان، پر است از اقدامات جنایتکارانه علیه زنان توسط دار و دسته های اجیر شده ارگانهای مختلف دولتی، پر است از قوانین متحجر و غیر انسانی علیه زنان. شعار روسری یا توسری بدنبال فتوای خمینی علیه زنان بیحجاب و توسط دستجات فاشیستی و شبه دولتی از همان سال ۵۷ باب شد و همراه با آن زنان عامل فساد و فحشا معرفی شدند، زنان «بدحجاب» و آرایش کرده عامل دشمن، ستون پنجم و پیاده نظام دشمن خطاب قرار گرفتند، حتی زلزله را به بیحجابی ربط دادند (آیت الله صدیقی یکی از امام جمعه های تهران)، عوامل سازماندهی شده حکومت با شعار و پلاکارد مرگ بر بی حجاب در خیابان ها رژه رفتند، علیه زنان عربده کشیده و مدام تلاش کردند فضای رعب و وحشت ایجاد کنند، قانون وضع کردند که زنانی که حجاب شرعی را رعایت نمیکنند به ۷۴ ضربه شلاق محکوم میشوند، زنان را به جرم تلاش برای وارد شدن به استادیوم ها باتوم زدند و به زندان انداختند، به زنان معترض در سال ۸۸ در زندان ها تجاوز کردند تا انتقام خود را بگیرند. و حال که همه اینها شکست خورده است به اسیدپاشی روی آورده اند اما این ترفند جنایتکارانه نیز با عکس العمل قاطع و قدرتمند مردم روبرو شد و از جمله امام جمعه اصفهان که چوب تر بلند کرده بود را به غلط کردم انداخت و سران حکومت را وادار کرد بگویند اسیدپاشی جنایت است. اما مردم با وضوح بیشتری دست های کثیف و خونین حکومت و آیت الله ها را پشت همه این ماجراها دیدند و جری تر شدند.
راه حل سیاسی، قانونی و دولتی است
اصلاح طلبان بخوبی میدانند که قوانین ضد زن ساخته و پرداخته مجلس و دولت و رهبر است، جداسازی ها کار دولت است، رسانه ها و تریبون های رسمی نماز جمعه و منابر و غیره دست دولت است و ارگان هائی که سرکوب سیستماتیک زن را سازمان میدهند از جمله دستجات امر به معروف و نهی از منکر دولتی هستند و از دولت بودجه و امکانات میگیرند و اینها را با کار فرهنگی نمیتوان تغییر داد. هیچ فرهنگی نیز فرهنگ ابتدا به ساکن مردم نیست. خودبخود ایجاد نمیشود. ادامه فرهنگ عقب مانده و ضد زن در اعصار و قرون وسطی نیست. همین امروز تولید و بازتولید میشود. نیاز امروز طبقه حاکم و نظام حاکم است، نیاز حفظ حکومت است، برایش هزینه میشود و زرادخانه عظیمی با بودجه ای هنگفت برای ایجاد این فرهنگ سازمان داده شده است. بنابراین برای تغییر فرهنگ جامعه نیز باید فکری به حال اینها کرد. خامنه ای در یک سخنرانی در همدان گفته بود: «پشت همه اينها، دستها و مغزهاى پليد و توطئه گر دشمن را من مشاهده مى كنم. پشت سر سوق دادن جوان ها به بی بند و باری، ولنگاری شهوانى و جنسى، دست و سرانگشت دشمن هست. مسئله، مسئله سياسى است؛ مسئله امنيتى است؛ مسئله اجتماعی معمولى نيست». از نظر ما نیز مساله سیاسی است و راه حل سیاسی دارد. قوانین باید عوض شود. دولت باید غیر مذهبی شود. و این یعنی پیش شرط حل مساله زن، بیحقوقی زن و خشونت به زن، سرنگونی حکومتی است که زن ستیزی ستون اصلی سیاست و ایدئولوژی آن است. اگر اصلاح طلبان نمیخواهند اینرا بپذیرند اما مردم فی الحال اینرا بخوبی میدانند. شعار امام جمعه ما ننگ ما و امر به معروف نمیخواهیم و دهن کجی هر روزه به حکومت و آیت الله ها چیزی جز این نمیگوید. روی برگردانی از کل خرافه مذهب و اسلام که در ابعادی میلیونی جریان دارد چیزی جز این نمیگوید.
اما اینجا لازم است درمورد فرهنگ مردم نکات مهمی توضیح داده شود. آنها که مشکل را به مردم نسبت میدهند و کار فرهنگی را مقدم بر کار سیاسی میدانند اساسا اشاره شان عقب مانده ترین بخش جامعه است. آنها در واقع خود نماینده همین فرهنگ عقب مانده هستند. امروز فرهنگ بخش قابل توجهی از جامعه علیرغم وجود یک حکومت ضد زن و زرادخانه تبلیغی و سازمانیافته حکومت برای تولید فرهنگ عقب مانده و ضد زن، بسیار از اینها فاصله دارد و مبارزه ای در ابعاد میلیونی علیه حجاب و سایر بیحقوقی های زن در جریان است. در تظاهرات زنان در روز جهانی زن سه هفته پس از روی کار آمدن حکومت بیش از ۱۵ هزار نفر شرکت کردند و اگر تحریکات و فتواهای دولت و خمینی و دستجات فاشیست و قمه کش حکومت نبود صدها هزار نفر در آن شرکت میکردند. آمارهای متعدد حکومتی در سالهای اخیر که انواع و اقسام ارگان ها و نیروهای سرکوب را برای تحمیل حجاب به جان زنان انداخته اند، دال بر مقاومت میلیونی زنان است. سالانه طبق آمار حکومت بین دو و نیم تا سه میلیون نفر که اکثر قریب به اتفاق آنها زن هستند، بخاطر عدم رعایت موازین اسلامی توسط نیروهای انتظامی تذکر میگیرند یا جریمه و بازداشت میشوند. این آمار بیش از هرچیز وجود یک دهن کجی میلیونی علیه قوانین حکومت است. داد و فغان امام جمعه ها و آیت الله ها علیه رشد بی حجابی و آه و ناله های زنان خیلی محجبه که میگویند در فروشگاه ها زنان محجبه مورد تمسخر و توهین قرار میگیرند و پیدا کردن یک مانتو اسلامی ساعتها وقت میگیرد و در کافی شاپ ها فضا برای آنها تنگ شده است و ۹۰ درصد دختر و پسران جوانی که با جنس مخالف یا همجنس خود روابط «غیر شرعی» دارند و ازدواج های سفید!، همه بیانگر پیشروی جنبش مدرن و انسانی دفاع از حقوق زن و جنبش پس زدن مقررات اسلامی و کل اسلام است. راه حلی که مقابل این بخش جامعه قرار دارد فرهنگی نیست سیاسی است. اما کار فرهنگی هم از عهده کسی بر میاید که بدوا منشاء بیحقوقی زنان و خشونت به زنان را بشناسد.
اصلاح طلبان و کلا طیف ملی اسلامی میتوانند با قشر عقب مانده و حاشیه حکومت و آیت الله های خوش خیم مشغول کار فرهنگی! شوند و به امامزاده هایشان در حکومت دخیل ببندند. اما بخش پیشرو جامعه، مدافعین واقعی حقوق زن و نسل جوان جامعه که برای حکومت و قوانین و اسلام تره خورد نمیکنند راه دیگری مقابل خود دارند. تعرض باز هم بیشتر. بلند کردن پرچم مطالبات پیشرو جامعه بشری برای احقاق حقوق زنان و کل مردم و بلندتر کردن پرچم سرنگونی حکومت و جلب همبستگی مردم جهان با زنان و مردم ایران.