سقوط حجاب و قدرت دوگانه- اصغر کریمی

درست هم‌زمان با چهارشنبه‌سوری که بی‌حجابی همه‌جا را پرکرده بود و همه‌جا شاهد رقص زنان و مردان بودیم قالیباف اعلام کرد که «دبیرخانه شورای‌عالی امنیت ملی احساس کرد این قانون (قانون حجاب و عفاف) در جامعه شاید تنش ایجاد کند. باتوجه‌به هم‌زمانی با موضوعات ۱۴۰۱ این قانون عقب افتاد». تنش یعنی مقاومت زنان یعنی اینکه آن‌قدر بی‌حجابی زیاد است که دیگر زورمان نمی‌رسد جلواش را بگیریم و شکست می‌خوریم. قالیباف حاضر نیست رجزخوانی‌اش در آذرماه سال قبل را به یاد مخاطبانش بیاورد که گفت اگر رئیس‌جمهور تا آخر آذر آن را اجرا نکند من این کار را خواهم کرد.

اعلام ناتوانی در مقابل بی‌حجابی آن‌هم در روزهایی که بی‌حجابی بسیار گرگرفته است، بسیار سمبلیک بود. صحبت سخنگوی کمیسیون قضایی و حقوق مجلس اسلامی نیز جالب است. می‌گوید: “قانون حجاب قابلیت اجرا ندارد و با این حجم از مشکلات، سرنوشت قانون ماهواره را پیدا کرده و منزوی و مطرود می‌شود.” یعنی ۴۶ سال زورمان را زدیم، زندانی کردیم، تجاوز کردیم، تحقیر و جریمه و اسیدپاشی هم کردیم اما شکست خوردیم و دیگر این قانون منزوی و مطرود شده است. همین‌طور که در مورد ماهواره مفتضحانه شکست خوردیم در مقابل بی‌حجابی هم شکست خوردیم و به پایان خط رسیدیم. طرح این مسئله مردم را به صحنه اعتراض می‌کشاند و توان مقابله با آن را نداریم. پزشکیان هم همین را گفته بود: “کشور با مشکلات بسیاری چون ناترازی برق، ناترازی بنزین، فقر، تورم، کمبود، گرانی و… روبه‌روست، افزودن بر مشکلات مردم و اجرای قوانینی که حساسیت‌های بسیاری دارد، اشتباه محض است”.

انقلاب زن زندگی آزادی چنان طوفانی بپا کرد و چنان موجی از بی‌حجابی شروع شد که حکومت را در زمینه حجاب به آخر خط رساند. هشت ماه پس از شروع این انقلاب بود که حکومت برای مقابله با سونامی بی‌حجابی تصور کرد می‌تواند با قانونی جدید به جنگ زنان و جامعه برود. در اردیبهشت ۱۴۰۲ حجاب و عفاف به‌صورت لایحه‌ای در قوه قضائیه نوشته شد و از این ارگان به آن ارگان و از این کمیسیون به آن کمیسیون رفت؛ اما جرئت نکردند در صحن علنی مجلس آن را به تصویب برسانند و عملاً به‌جز رادان و اعضای جبهه پایداری و چند نفر دیگر از مجلسیان کسی صاحبش نشد. نهایتاً پس از اینکه در شهریور ۱۴۰۳ این لایحه توسط شورای نگهبان به‌عنوان قانون تصویب شد، تازه مشکل اصلی‌ترشان شروع شد. قالیباف گفت به دولت ابلاغ می‌کنیم و پزشکیان گفت اجرا نمی‌کنیم. در واقع این قانون از همان ابتدا مرده به دنیا آمد.

بی‌جهت نیست که بی‌حجابی این‌چنین به طور تصاعدی فراگیر شده و جلوگیری از بی‌حجابی حتی در مراسم‌های حکومتی نیز غیرممکن شده است. با شروع فصل گرما ابعاد بی‌حجابی باز هم اوج بیشتری می‌گیرد. طلایه‌های آن را در هفته‌های آخر سال، در رقص‌ها و پایکوبی‌های گسترده زن و مرد در نقاط مختلف کشور شاهد بودیم. در چنین شرایطی است که مجلسیان، طرف‌داران قانون حجاب و عفاف را دارند با اسم‌ورسم افشا می‌کنند! و طرف‌داران آن توان سر بلندکردن ندارند.

به‌جرئت باید گفت که سنگر حجاب فتح شده است و دیوار آپارتاید جنسیتی نیز در حال خردشدن است. توجه کنیم که حجاب مهم‌ترین رکن اسلامی بودن حکومت است. هیچ‌چیز به‌اندازه حجاب بیانگر اسلامیت حکومت و حاکمیت اسلام نیست. حجاب است که مظهر و سمبل برده بودن زن، طبق مبانی قرآن و اسلام و قوانین حکومت، و مظهر و سمبل اسلامیت حکومت است و بی‌حجابی توده‌ای در خیابان‌ها و میادین و بازارهای شهرها یعنی عملاً قدرت دوگانه‌ای شکل گرفته است. قدرتی که محصول ۴۶ سال مقاومت و مبارزه فردی و ساعت‌به‌ساعت زنان در فرم و رنگ و اندازه لباس، در دانشگاه و مدرسه، در ادارات و مراکز کار، در خانه و خیابان، در اعیاد و مراسم‌ها، در مدیای اجتماعی، و در لحظه‌به‌لحظه زندگی است. انقلاب زن زندگی آزادی ادامه این مبارزه طولانی و نقطه عطفی تاریخی در این جدال وسیع و اجتماعی بود و چنان شکستی به حکومت داد که ماحصل آن جمع‌شدن گشت ارشاد و مرده به‌دنیاآمدن لایحه و قانون حجاب و عفاف است. هر چند همچنان بخشی از مردم قسمتی از موهایشان پوشیده است و جنگ بر سر حجاب تماماً فیصله‌نیافته است؛ اما زنان، با همراهی مردان، در موقعیت تعرضی قرار گرفته و با سرعت در حال پیشروی هستند.

شکست‌های حکومت ولی یکی و دو تا نیست. عبور مردم از مذهب و شکل‌گرفتن جنبش عظیم ضدمذهبی، سبک زندگی مدرن و غیراسلامی جامعه، شکست استراتژیک حکومت در منطقه و نیروهای نیابتی، زمین‌گیر شدن در زمینه اقتصاد، تشتت فراگیر در صفوف حکومت که با هر شکستی عمیق‌تر می‌شود، بی‌آبرویی تمام‌عیار آن در افکار عمومی جهانی و تحت تعقیب قرارگرفتن مقامات حکومت در خارج کشور، از جمله شکست‌هایی است که موقعیت رژیم را در مقابل مردم دگرگون کرده است. ترس مردم ریخته و سیاست ارعاب یعنی ابزار اصلی حکومت برای بقا تماماً زیر سؤال رفته است. امروز حکومتیان هستند که با شکست‌های پی‌درپی از مردم، هر روز بیشتر از عاقبت خود به وحشت افتاده‌اند. بی‌جهت نیست که حکم اعدام را بالای سر تعدادی از زندانیان سیاسی از جمله چند زن معترض زندانی می‌چرخانند؛ اما جرئت عملی‌کردن آن را ندارند. می‌ترسند چاشنی یک انفجار شود. می‌ترسند درحالی‌که به قول پزشکیان “کشور با مشکلات بسیاری چون ناترازی برق، ناترازی بنزین، فقر، تورم، کمبود، گرانی و… روبه‌روست”، “افزودن بر مشکلات مردم و اجرای قوانینی که حساسیت‌های بسیاری دارد”، کار دستشان دهد.

این شرایط موقعیت مناسبی برای پیشروی مردم در همه زمینه‌ها ایجاد کرده است. حجاب، این ستون مهم نظام عملاً سرنگون شده و زمینه برای فتح سنگرهای دیگر از جمله در هم شکستن آپارتاید جنسیتی فراهم شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *