پیامهایی از ایران به کنگره ۹ حزب

با سلام و گرمترین درودها به همه رفقا
انقلابی در راه است. باید بکوشیم و زبان سخنگو سازمانده این انقلاب باشیم. این اصلی ترین حرف و خط حزب ما بوده و هست. در جریان یک انقلاب هم مهمترین مساله قدرت سیاسی و تصرف قدرت است. این امر به عهده جنبش کمونیستی و مشخصا حزب ماست. قصد ما از ارسال این پیام فقط تاکیدی دوباره روی این صرورت است. اهم وظایف حزب ما در این دوره جذب نیرو و به میدان آوردن رفقای جدیدی است که بتوانند یک ستون فقرات کارگری، دانشجویی محکمی بوجود آوردند و برای تکانهای عظیم تری آماده شوند. رهبری باید بتواند به موقع نیرو جا به جا کند و برای انقلاب آتی توده های معترضی را که با جنبش هایشان به جلو می آیند، سازمان بدهد. این امر هم فوری و هم عملی است. چون اولا انقلاب در راه است. نه بد دلیل خواست ما انقلابیون بلکه بخاطر اینکه جامعه دیگر حاضر به ادامه این وضع نیست.

همچنین انتظار از حزب اینست که جوابگوی تحولات سیاسی جهان امروز باشد. سرمایه داری جهانی در بحران و بن بست است و سر بلند کردن جریانات آدمخواری چون داعش نتیجه این بن بست و انحطاط سرمایه داری است. در ایران نیز جمهوری اسلامی در بحران و بن بست است. اقتصادش داغان است. جامعه نیز از اعتراض و مبارزه میجوشد. پاسخ اوضاع امروز کمونیسم است. ما هستیم. کنگره حزب باید این امید و صدای آزادیخواهی و انسانیت جهان امروز را به صدا درآورد و نمایندگی کند. یک پاسخ مهم به انقلاب های ناتمام و دسیسه های طبقات حاکم برای مهندسی کردن و زدن سر این انقلاب های بهار عربی، پیروزی انقلاب در ایران و برقراری فوری حکومت شورایی یعنی تحقق شعار آزادی و رفاه فورا است. از همین رو امروز وظیفه سنگینی در مقابل حزب ما و ما کمونیست ها قرار دارد. باید آماده چنین اوضاعی باشیم.
پرویز پوینده ، حامد رضایی و رضا عباسی
١٥ مهر ٩٣
***********

به کنگره نهم حزب
رفقا
کنگره قبلی حزب در اوج انقلابات منطقه ای خاورمیانه و شمال افریقا شکل گرفت. یک دنیا امید جلو روی همگان قرار داشت. مانیفست انقلاب که در آن کنگره مورد تایید قرار گرفت بازتاب چنین جوی بود. اما اکنون در همان منطقه جنبش سیاه اسلامی جولان میدهد. دو دنیای متفاوت. در یکی امید و شور یعنی انسانیت حضور داشت و در دیگری سیاهی و توحش حاکم است. اگر تا دیروز در کتابهای تاریخ میخواندیم شهری به تصرف در آمد و مردان همگی کشته شدند و زنان و کودکان به بردگی برده شدند اکنون مقابل چشمان به عینه آنرا شاهد آن هستیم. نمی توانم باور کنم! با وجود تجربه ۳۵ ساله حکومت سیاه مذهبی که بسیاری از این مصیبتها را سرمان آورده باز نمی توانم باور کنم. از خود می پرسم مگر ممکن است کسی چاقوی بران به کف در پشت، قربانی زانو زده درجلو. و بعد خون شتک زده روی صورتی سری که …

این وقایع نشان داد و ثابت کرد که ضد انقلاب بورژوایی به هیچ چیز انسانی پایبند نیست. خون را نه تنها به روی انقلابات منطقه ما بلکه به سراسر جهان پاشیده است. اما در گوشه ای، در شهری کوچک در نقطه مرزی (مرز بین انسانیت وتوحش) مردمی با دست خالی اما عزم جدی تا آخرین نفس در مقابل همه این نیروی نفرت آور اسلامی و به طبع آن کل بورژوازی ایستادند. و این نشان داد که مردم این منطقه جنون ایجاد دولتهای اسلامی را ندارند بلکه با تمام توانشان سعی دارند نشان دهند که رویای شان دنیای سرشار از امید و شور است .

و در گوشه ای دیگر کسانی جمع شدند که نماینده این شور و امید باشند. کسانی که هنوز هم مانیفست انقلاب برایشان معتبر است و در جهت آن تلاش میکنند کسانی که برای جلو گیری از کشته شدن یک زندانی عادی خواب همه سیاستمداران بورژوازی را در چهار گوشه دنیا آشفته میکنند. کسانی که کودک برایشان انسانی است بزرگ، زندانی سیاسی در نزد ایشان نه خود کرده ای که تدبیرش نیست بلکه انسانی است که حق دارد هر چه می اندیشد بیان کنند. بورژوازی زن را ضعیف میخواندش تا قدرتش را کتمان کنند و ایشان بر قدرت اجتماعی زنان تاکید میکنند چون این قدرت میرود که تاریخ ساز باشد آنگونه که زنان ۳۵ سال است در مقابل توحش سرمایه داری معاصر قهرمانانه ایستاده است. کارگر برای ایشان نه موجودی قابل ترحم بلکه قدرتی است که جهان را میسازد. مردم اگر نگران وگرسنه و شوربخت است نه سرنوشت محتوم ایشان بلکه نتیجه کارکرد نظام طبقاتی است.

با متحد شدن به زیر پرچم سرخ اما رویای تاریخی بشریت برای محو گرسنگی و نگرانی وشور بختی محقق میشود. کسانی در یک گوشه ای از این جهان جمع شدند که تا نشان دهند این شدنی است و پرچم سرخ کارگران را، نه بخاطر رنگ خون، بلکه بخاطر امید و شور و تغییر به اهتزاز در می آورند. آینده از آن انسانیت است این حکم جبری تاریخ نیست بلکه نتیجه تلاش شماست. همین هیجان شماست که به تاریخ نیرو میبخشد و این هیجان که در خیابانهای سنندج با پلاکارد و پارچه نوشته های سرخ به نمایش گذاشته شد باید در کنگره تجلی یابد.
یاشار سهندی
***********

به همه رفقای شرکت کننده در کنگره نهم حزب
سلام و درودهای ما را پذیرا باشید
از اینکه ما را به عضویت در حزب پذیرفته اید خوشحال و از اینکه در کنگره همراه شما نیستیم متاسفیم. این پیام در حد وسع ما و برای شماست. جهان شاهد آخرین ستیز و لجن پراکنی دنیای سرمایه داری از طریق تقویت و به قدرت رساندن بنیادگرایان است. سالهاست از جیب ما رنجدیدگان، کارگران و زحمتکشان هزینه کرده اند.آزادی ما را محدود و سفره هایمان را خالی کرده اند. علم و دانش را به قهقرا برده اند. زنان را به اسارت گرفته اند. فقر و مسکنت را در همه حوزه های زندگی گسترده اند. تمام حقوق انسانی ما را مورد یورش قرار داده اند. آنچه در سفره ما پس از همه استثمارشان مانده را ربوده و صرف آموزش مجدد و آماده نمودن دیو بنیادگرایی کرده اند. از جیب ما فقرا و زحمتکشان میلیاردها دلار صرف تجهیزاتشان نموده اند. سیاهی را در همه جهان گسترش داده اند. تا بتوانند این نظام مبتنی بر استثمار و چپاول را نجات دهند. استثمار بیشتر با جهل و خرافات و اوهام پراکنی بیشتر، استثمار بیشتر با جنایات افسار گسیخته بیشتر. افکار و ایده های دوران برده داری را که میرفت به عنوان یادگاری از پوسیدگی دنیای کهن به موزه ها سپرده شود را دوباره احیاء و به تقویت آن پرداخته اند. اما عقب گرد تاریخ ممکن نیست و چون ممکن نیست به اعدام گسترده مردم پرداخته اند. نان مردم به طناب دار و تفنگ و باروت و شلاق و زندان تیدل شده است. نان مردم صرف تهیه و توزیع گسترده میلیاردها متر پارچه سیاه و چادر و چارچوق شده است. صرف تهیه و توزیع میلیاردها کتاب و نشریه و وسایل نشر خرافات و به جهالت کشاندن مردم شده است. نان مردم صرف زندگی های آنچنانی، ماشین های آنچنانی، ساختمانهای آنچنانی در دست مشتی آخوند و ملا و دارو دسته های حاکمان سرمایه و این سیاهکاران شده است. بازار خرید و فروش معاملات عظیم اسلحه را در جهان رونق داده اند. تا این سیاهی را نگهبانی کنند. آنچه در ایران، عراق، افغانستان، مصر، لیبی و سوریه و پاکستان و کشورهای عربی و آفریقایی و کرده جنوبی میگذرد شاهدی بر این مدعاست. و نشان میدهد که چگونه و به چه میزان عظیمی این میلیتاریسم را با ترور و کشتار و در عین فقر و خانه خرابی مردم پیوند داده اند. اگر دیو مسیحیت را مردم با مبارزات خود در شیشه کرده اند، این بار هر چه در توان داشته بر روی تقویت و تفوق اسلام سیاسی سرمایه گذاری کردند.

اما دنیای سرمایه داری اگر چه برای مدتی محدود توانسته سوسیالیسم را به عقب براند، و مردم جهان را از امید به آزادی و رهایی و برابری دلخسته نماید، ولی به قول رفیق عزیز مینا احدی تمام این اعمال شنیع سرمایه داری برای خود آنان تفی سربالا بوده است که بر صورتشان نشسته است. بحران های عظیمشان نه تنها حل نشده بلکه تعمیق بیشتری یافته است. صفی از میلیاردها انسان شرافتمند و آزادیخواه و برابر طلب را متحد کرده تا باری دیگر و این بار با قدرت و نیروی عظیم تر به میدان بیایند و بر بستر این همه جهل و جنایت و فقر و فلاکت ، دنیایی از رفاه، شادمانی، و با کرامت سوسیالیسم برای انسانها بنا نمایند.

کنگره نهم حزب ما باید به پر رنگ ترین شکل به همه زحمتکشان، به همه آزادیخواهان و برابری طلبان این دوران را نوید دهد.
با امید پیروزی و تندرستی شما همه رفقا
جعفر و نادیا
٢٣ مهر ، ١٥ اکتبر
***********

با سلام و درود! به شما که پیشروترین ومتمدنترین انسانهای این دوران و این زمانید!
این نهمین غیبت من در کنگره حزبیست که برای تحقق اهدافش بخش وسیعی از زندگی ام را داده ام. مختصر و مفید برای کنگره :

۱- جنبش نه به اعدام معنای واقعی اش نه به جمهوری اسلامی و اسلام سیاسی است. اعدام و قتل و آدمکشی، با ابزاهای مثل تیرباران و طناب دار و گردن زدن با شمشیر راه و روش اسلام سیاسی در همه ی ورژنهای موجودش برای استیلای سیاسیت. پاشنه آشیل این جنبش فوق ارتجاعی نه به اعدام است. دفاع از حقوق زن و کودک نیز زدن یک رکن دیگر این جنبش کثیف سیاسی ست .
از سوی دیگر جامعه ای که به اعدام و قتل و جنایت نه بگوید، جامعه ای که به زن و کودک مثل انسان نگاه بکند عملا به توحش افسار زده است!

۲- حزب ما تنها حزب اپوزیسیون است که ترکیب سنی خاصی ندارد. حزبی که حرفهایش، سیاستهایش، برنامه و اهدافش برای جوانان هنوز تازه است. اما این موضوع عوارض خودش را نیز داد! جوانان پر شور و با انرژی و پتانسیل اند و ما با تجربه و دانش! کنگره باید این واقعیت را لحاظ و راه انتقال این توانایی ها را دریابد. شخصا به رفقای جوان می گویم از طرح خواسته هایشان نگذرند و کوتاه نیایند. اما قدر حزب را هم بدانند، قدر با هم بودن را هم بدانند. استدلال بکنند و استدلال بشنوند و بحث و اقناع را فراموش نکنند. حزب ما هرگز با سازش نساخته است. کنگره محل حل مشکلات و همدل شدن واقعیست.

۳- جنبش کارگری در فاصله دو کنگره تحرکات بسیاری داشته است. فقر و فلاکت بی سابقه ای به کارگران تحمیل شده است. جمهوری اسلامی با اعدام و حجاب و سیاست بازی هایی مثل مذاکرات هسته ای و دخالت در امور کشورهای منطقه عملا تحرکات و اعتراضات کارگران را سرکوب و آنان را استثمار میکند. کنگره باید فریاد اعتراض به فلاکتی باشد که به زندگی کارگری این جامعه تحمیل شده است!

کنگره‌ای علیه فقر و فلاکت از طریق سرنگونی جمهوری اسلامی! این آرزوی من برای همه‌ی ما و بخصوص شرکت کنندگان کنگره است!
زنده باد سوسیالیسم
زنده باد کمونیزم کارگری!
منصور ترکاشوند
۲۳ مهر ۱۳۹۳

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *