حمید تقوایی:
“تدبیر و امید” بر باد رفته!
“عده ای اینجور وانمود می کردند که اگر با آمریکایی ها دور میز مذاکره بنشینیم بسیاری از مشکلات حل می شود، البته ما می دانستیم اینجور نیست اما قضایای یک سال اخیر برای چندمین بار این واقعیت را اثبات کرد.”
خامنه ای
قضایای یکساله اخیر این واقعیت را نیز ثابت کرد که خامنه ای و شرکا نمیدانند برای حل مشکلات مزمن نظامشان چه خاکی به سر کنند! روحانی با سراب “تدبیر” عادیسازی رابطه با آمریکا و “امید” رفع تحریمها و جلوگیری از ورشکستگی اقتصادی روی کار آمد و امروز نه از آن “تدبیر” چیزی بجا مانده و نه از آن امید! نه روابط عادی شده و نه بحران اقتصادی و حتی تحریمها تخفیفی پیدا کرده است. خامنه ای میگوید: “آمریکایی ها نه تنها دشمنی ها را کم نکردند بلکه تحریم ها را هم افزایش دادند! البته می گویند این تحریم ها، جدید نیست اما در واقع جدید است و مذاکره در زمینه ی تحریم هم، فایده ای نداشته است. … از این ارتباطات نه تنها فایده ای عاید نشد بلکه لحن امریکایی ها تندتر و اهانت آمیزتر شد و توقعات طلبکارانه بیشتری را در جلسات مذاکرات و در تریبونهای عمومی بیان کردند. البته مسوولان ما در نشست ها در جواب طلبکاری آنها، جواب های قوی تر و گاهی گزنده تر دادند، اما در مجموع معلوم شد مذاکره برخلاف تصورات برخی ها، به هیچ چیز کمک نمی کند.”
این اظهارات از یک نقطه نظر تازه نیست. خامنه ای از همان ابتدا در ضمن تائید و حمایت از مذاکره با آمریکا بارها بر بی ثمری آن تاکید کرده است (و به جناح اصولگرا در حمله به دولت روحانی باروت داده است) اما این حمایت اکراه آمیز تنها ناشی از نقش سنتی ولی فقیه در حفظ بالانس بین جناحها نیست، بلکه ناشی از تناقض پایه ای است که کل رژیم با آن مواجه است. مساله حکومت اینست که در مقابل بحران و مشکلات کمرشکن اقتصادی راه حلی ندارد. خامنه ای درست میگوید! مذاکره با آمریکا هیچ گرهی از معضلات حکومت باز نکرده است. اما حقیقتی که نه خامنه ای و نه هیچیک از مقامات حکومتی بروی خودشان نمی آورند اینست که هیچ راه حل دیگری ندارند. “تدبیر و امید” بر باد رفته و جمهوری اسلامی به خانه اول برگشته است. اگر کوبیدن بر طبل شیطان بزرگ و ضد آمریکائی گری نتیجه ای میداشت به سراب روحانی اصولا احتیاجی نداشتند.
اکنون که معلوم شده است “تدبیر و امید” به جائی نمیرسد تنها یک راه حل باقی میماند: جارو کردن کل نظام جمهوری اسلامی! این راه حل “جناح مردم” است!
*************************
“هر جنبده ای میبینید درو کنید”!
دستور العمل به سربازان اسرائیلی
اخیرا کانال چهار تلویزیون انگلیس با چند سرباز و افسر اسرائیلی که در جنگ غزه شرکت دارند مصاحبه ای انجام داده است. گزیده ای از گفته های این نظامیان چنین است:
“فردا باید روانه کارزار میشدیم و منتظر بودیم چگونگی انجام وظایفمان را از فرمانده مان دریافت کنیم. جمله فرمانده مان همچنان در گوشم زنگ میزند. او میگفت جنگ شما ربطی به دفاع فلسطینی ها ندارد. شما باید هر جنبده ای را که میبینید درو کنید. هر خانه و ساختمان باید گلوله توپ دریافت کند.”
“فلسطینی ها یک تکه پارچه سفید را در سیاهی شب سر چوب میکردند، ولی ما آنها را گلوله باران میکردیم. انگشتمان از روی ماشه بلند نمیشد.”
“به ما گفتند که هر جا خانه میبینید باید حتما یک گلوله توپ به آن شلیک کنید.”
این گفته ها بر حقیقتی که تحلیلا همه میدانستند تاکید میکند: جنایت دولت و ارتش اسرائیل علیه مردم فلسطین از عوارض و ضایعات هجوم نظامی به غزه نیست، هدف آنست!
دولت اسرائیل همواره در تبلیغاتش تلاش داشته است اینطور وانمود کند که کشته شدن شهروندان اسرائیل در اثر موشک باران حماس با هدف آگاهانه کشتن غیر نظامیان صورت میگیرد، اما تلفات و خانه خرابی ساکنین غزه جزء نتایج ناخواسته جنگ است. چنین تمایزی وجود ندارد. کشتار شهروندان نیت و هدف آگاهانه هر دو طرف جنگ است. حماس هدف نا امن ساختن زندگی مردم در اسرائیل، و از این طریق فشار به دولت اسرائیل، را دنبال میکند و هدف سیاسی دولت اسرائیل پاکسازی غزه از فلسطینیان است. این در واقع مکمل سیاست استقرار و گسترش یهودی نشینها در نوار غزه به شمار میرود. جنگ اسرائیل و حماس از هر دو سو ادامه سیاستهای ترویستی است.
ما همیشه اعلام کرده ایم که تروریسم دولتی اسرائیل و تروریسم اسلامی هم سنخ و هم جنس و مکمل یکدیگر هستند و امروز خود نظامیان اسرائیلی صریح و روشن بر این واقعیت تاکید میکنند. دولت تروریستی اسرائیل باید بعنوان جنایتکار جنگی تحت تعقیب و محاکمه قرار بگیرد.
*************************
فساد در دقیقه نود!
هفته گذشته ایسنا در گزارشی از “جزئیات اختلاس های دقیقه نود در دولت احمدی نژاد” پرده برداشت. این جزئیات البته طبق معمول نام اختلاس کنندگان را شامل نمیشود! اما در گزارش آمده است که نام بسیاری از “مقامات دولتی و مدیران ارشد کشور” در دولتهای نهم و دهم (دوره ریاست جمهوری احمدی نژاد) در لیست این اختلاس کنندگان قرار دارد. چندی قبل نیز اعلام شده بود که “در دوره هشت ساله حکومت احمدی نژاد ۷۰ میلیارد دلار اختلاس صورت گرفته است!”
یک خصیصه ثابت این افشاگریهای رسانه های دولتی شکستن همه کاسه کوزه ها بر سر دولت احمدی نژاد است. که اصلا منصفانه نیست! اولا احمدی نژاد و کابینه اش، به استثنای چند ماه آخر، از حمایت و پشتیبانی تمام و کمال ولی فقیه برخوردار بود. فساد دولت احمدی نژاد جزء لاینفک فساد کل دستگاه و بیت رهبری است. ثانیا باندهای دیگر حکومتی، از جمله باند رفسنجانی که ستون فقرات دولت روحانی محسوب میشود، در دزدی و اختلاس دست کمی از دارو دسته احمدی نژاد ندارند. جایزه شکستن رکوردها در رشته دزدی و فساد را، مانند رکورد شکنی در رشته اعدام و سرکوب، نباید تنها به احمدی نژاد اهدا کرد! این رکورد شکنی ها حاصل یک تلاش تیمی و جمعی کل باندها و جناحهای حکومتی است. و افتخاراتش را باید به پای همه “مقامات و مدیران ارشد دولتی” از آغاز کار رژیم اسلامی تا امروز نوشت. یک علت مسکوت ماندن نام عاملین دزدی و اختلاس همین شریک جرم بودن کل مقامات حکومتی است.
مساله تنها به اختلاسهای نجومی دولت دهم در دقیقه نود محدود نمیشود. افشاگری ها و “رونمائی” های پی در پی باندهای حکومتی از دزدیهای نجومی یکدیگر نشان میدهد که دقیقه نود کل حکومت اسلامی فرارسیده است!