shahla daneshfar11

شهلا دانشفر

shahla_daneshfar@yahoo.com

باز هم در باره سونامی بیکاری

shahla daneshfar11
شهلا دانشفر:

در رسانه های جمهوری اسلامی هر روز آمار جدیدی از ابعاد بیکاری در ایران و خصوصا در میان جوانان، اعلام میشود. از جمله در این هفته خبرنگار اعتدال تحت عنوان بیکاری به عنوان مهمترین دغدعه جوانان و خانواده ها گزارش میکند که در انتهای فاصله سالهای ٨٤ تا ٩٢ جمعیتی معادل ١١ میلیون و ٧٠٠ هزار نفر “تاثیری در اقتصاد نداشته اند. بنا بر همین گزارش در همین فاصله مجموعا ٦.٢ میلیون نفر بر جمعیت غیر فعال کشور افزوده شده است و ٦.٥ میلیون مرد و زن دیگر نیز وارد بازار کار شده اند. این درحالیست که بنا بر همین گزاری برآوردهایشان نشان میدهد که طی ده سال آینده جمعیتی حدود ١٣ میلیون متقاضی وارد بازار کار خواهد شد.”

از سوی دیگر بنا بر همین گزارش طی دو سرشماری سال های ٨٥ و ٩٠ متوسط ایجاد شغل سالانه ١٤ هزار مورد بوده است.

این گزارشات تاکیدی دیگر بر ابعاد فاجعه بار بیکاری در ایران بعنوان یک معضل عظیم اجتماعی است. خصوصا بخش عظیم این نیروی میلیونی بیکار و نیروی آماده بکاری که وارد بازار کار میشود، جوانان هستند.

در عین حال این وضعیت نشانگر فلج اقتصادی رژیم اسلامی و خراب شدن آوار آن بر گرده میلیون ها مردم و نیروی جوان بیکار بی تامین و محروم از اولیه ترین نیازهای زندگی و معیشت است. از جمله در آمارها سخن از میلیونها بیکار و نیروی جدیدی است که به وارد بازار کار میشوند، اما تنها ١٤٠٠٠ شغل ایجاد کرده اند. آنهم در مراکزی است که هر روز بیشتر به ورشکستگی کشیده میشود و هر روز نیروی بیشتری از کار بیکار میشوند.

بدین ترتیب بحث بر سر بیکاری، بحث بر سر یک فاجعه اجتماعی است.

در پس این آمارها، خانواده هایی را می بینیم که بخاطر فقر و بی تامینی در برابر غول بیکاری به تلاشی کشیده شده اند. در پس این آمار ها جوانان بسیاری را می بینیم که زیر فشار بیکاری و بی تامینی به کام اعتیاد افتاده اند. همچنین در پس این آمارها جامعه ای را میبینیم که به مرز انفجار رسیده است. وحشت از این اوضاع است که بحث بر سر بیکاری و خصوصا بحران بیکاری جوانان به بحثی داغ در درون حکومت تبدیل شده است. اینان آمار میدهند و یکدیگر را خطا کار مینامند چون وحشت کرده اند و دارند از نگرانی هایشان سخن میگویند.

در عین حال این آمار تاکیدی بر مبارزه علیه بیمه بیکاری بعنوان یک عرصه مهم نبرد با رژیم اسلامی است. به این معنی که بیکاری مهمترین دغدغه جوانان و خانواده ها مبارزه ای اجتماعی است و ظرفیت بسیج کل جامعه را داد.

تاکید ما بر به راه انداختن جنبشی اجتماعی علیه بیکاری است. تاکید ما بر نقش جوانان معترض و رادیکال در راس این جنبش است. میتوان جوانان بیکار و نیروی میلیونی بیکاری را در شهرهای مختلف در ان جی او ها و نهادهای اجتماعی علیه بیکاری سازمان داد و با شعار یا کار یا بیمه بیکاری، حرکتی را شکل داد. چنین مبارزه ای برحق و ممکن است. همانطور که کارگران جمع میشوند و دستمزدهای پرداخت نشده خود را طلب میکنند. همانطور که ٤٠ هزار کارگر طومار جمع کرده و خواستار افزایش فوری دستمزدهایشان میشوند. جوانان معترض و نیروی میلیونی بیکار نیز میتوانند در شهرهای مختلف نهاد ها و کانونهای خود علیه بیکاری را شکل دهند و تجمعاتشان را در مقابل مراکز قدرت دولت شکل دهند. بعلاوه اینکه با توجه به نقش جوانان در راس این جنبش میتوان با استفاده از مدیای اجتماعی، از جمله در صفحات فیس بوک نیرو گرد آورد و اعتراض سازمان داد.
نکته مهم اینجاست که توازن قوای جامعه و جلو آمدن جنبش های اجتماعی مختلف از جمله جنبش علیه حجاب، علیه تخریب محیط زیست، علیه اعدام و غیره و غیره و نیز فضای اعتراضی جنبش اعتراضی کارگری بیش از بیش بر ممکن بودن رفتن بسوی شکل دادن جنبشی اجتماعی علیه بیکاری را بیان میکند. سازمان دادن چنین جنبشی یک اولویت است. باید برایش خیز برداشت.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *